**** چگونه نویسنده شویم ؟ یک نویسنده خوب ! ****

آیا مطالب تاپیک برای شما مفید بوده است؟

  • کاملا

    رای: 12 85.7%
  • تاحدودی

    رای: 2 14.3%
  • اصلا

    رای: 0 0.0%

  • مجموع رای دهندگان
    14

YASHAR

کاربر نگاه دانلود
کاربر نگاه دانلود
عضویت
2015/07/25
ارسالی ها
3,403
امتیاز واکنش
11,795
امتیاز
736
محل سکونت
تهران
رای رسسیدن به هدف خود زمان بگذارید. اگر می خواهید نویسنده ای معروف شوید، ده سال بر سر آن مداومت کنتید. تا آن موقع اکثرا کیدان را خالی کرده و راه را برای شما باز گذاشته اند.
بحسین جلوی رشد و شکوفایی شما را می گیرد و تحقیر بکل شما را متوقف می سازد.
سعی کنید برای خودتان بنویسید.

Please, ورود or عضویت to view URLs content!
انتقادی : قدرتمند ترین نقد از هر کسی خود انتقادی است، اینکه بتوانید مستقیما بر روان ترد و شکننده خود توجه و احاطه داشته باشید و ظالمانه تا نغز استخوان با خود در بیافتید، منتقد انچه خود نگاشته اید باشید، نویسنده آن را مورد انتقاد قرار ندهید.


نظر جان اشتاین بک در مورد خوشه های خشم
هیچ کس دیگری از ناتوانی من د ر راه و روشی که دارم خبر ندارد... کار من خوب نیست ... بسیار آشفته ام کرده است .... ان کار بزرگی که انتظارش را داشتم نیست. صرفا کتابی عادی است و بدتر از همه این است که این بالاترین توان در ارائه یک کار بوده است.
راه خودتان را بروید
اصلا برایتان اهمیتی نداشته باشد که چقدر ممکن است احمقانه یا بی اهمیت جلوه کند.
هووی ماندل : هر چه که دارم ، هر چه که به خاطرش سرزنش شدم، برایش اخراج شدم یا برایش ضربه خوردم، همه چیزی است که امروز بهای آن را پر داخته ام. در حین کار ، تقریبا نیمی از وقتمان را صرف هر کار دیگری بجز آنچه باید انجام بدهیم می کنیم.
هرگز کلامی از ما در نخواهد امد مفهوم ان را نمی دانیم.
کلام خود را بنویسید، ان را معنی کنید و برای هیچ کس بجز خودتان چیزی را تغییر ندهید.
آنچه جسارت در آن نباشد هیچ چیز نیست.
زنی را می شناختم که در یک آسانسور با جک نیکلسون روبرو شد. در همسن حین هر دو متوجه سکه ای شدند که روی زمین افتاده بود. ان دو نگاهی به یکدیگر کردند اما هیچ کدام حرکتی نکردند. در نهایت نیکلسون دولا شد و سکه را برداشت و لبخندی زد: پولدارها پولدار تر می شوند!
جک لندن می گفت: شما نمی توانید منتظر الهامات شوید، مجبورید که به دنبالش بروید.
اگر یک نوسنده هستید ، بنویسید، این شغل شماست.
تام و لفی معتقدند، مجبور کردن خود به نوشتن باعث الهام می شود. لو می گوید: همیشه یک ساعت پیش روی خود دارم. گاهی اوقات اگر اوضاع وشرایط خوب پیش نرود ، خود را مجبور می کنم گـه در مدت نیم ساعت یک صفحه بنویسم. متوجه شدم که می توان این کار را کرد. متوجه این قضیه شدم که کیفیت نوشتن من در زمانی که خود را مجبور به این کار می کنم درست مثل زمانی است که احساس می کنم به من الهام می شود. این مجبور کردن خود به نوشتن یک موضوع اساسی است.
اگر خیال بافی می کنید یاد داشتی از ان بردارید، ان را بنویسید، قبل از اینکه تبخیر شودان را نگه دارید چرا که ممکن است تا آخر عمر تان هم دیگر چینینی ایده ی بزرگی را که همین یک دقیقه پیش داشتید، نداشته باشید.
اگر ایده ی به ذهنتان می رسد ، همان لحظه آن را یاد داشت کنید.
هنگامی که نورمالی کلارک، منشی بیست و پنج ساله وودی آلن، به کار با او مشغول شد، برایش چمدانی پر از تکه کاغذ آورد و از وی خواست تا همه را تایپ کند. انها دویست صفحه شدند.
در هر روز لحظات مهم و معنا داری برای هر شخصی وجود دارد که می تواند ثبت شود. باید حسابی مراقب انها باشید و به آنها توجه9 داشته باشید. اینها همان چیزی است که باید درباره اش نویسید.
ناتالی ساروتی می گوید:
برای نوشتن ، هر روز صبح به یک کافه خاصی می روم .... شلوغی کافه ذره ای برایم اهمیت ندارد. هر اتفاقی که بیفتد به من ارتباطی ندارد. ادم ها می توانند بلند بلند در کنار من حرف بزنند. اصلا نمی شنوم فقط روی کارم که انجام می دهم متمرکزم.
خیلی از نویسندگان مشهور دنیا وقت برای نوشتن نداشتند اما وقت را برای خود ساختند( صبح های خیلی زود – شب ها – تعطیلات، حتی هنگام بیماری)


به یادت داشته باشید، اگر برای نوشتن به دنبال وقت هستید، ان را پیدا می کنید. اگر برای ناله و شکایت به دنبال وقت هستید بازهم آنرا پیدا خواهید کرد.
علی رغم همه ی ناملایمات و حرف های دیگران صبر و تحمل را حسابی چسبیده و لش نکید.
YA:27*05*94
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • پیشنهادات
  • PARGOL

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/06/13
    ارسالی ها
    91
    امتیاز واکنش
    963
    امتیاز
    246
    بیائید یه بازی کنیم. بازی با نام چطور می توانم نویسنده موفقی باشم.این بازی آسان نیست.برخی از نویسنده ها حتی نزدیک به 20 سال مشغول انجام این بازی بوده اند. می خواهیم در اینجا به شما قواعد بازی را یاد بدهیم تا بتوایند این بازی را به نفع خود به پایان ببرید.
    1- دچار حواس پرتی نشوید: زمانی که شروع به نوشتن می کنید مراقب باشید که مدام حواس شما پرت کارهای متفرقه مانند چک کردن شبکه های اجتماعی و یا فکر کردن در مورد مسائل دیگر مانند حوادث خوب و یا بد زندگی تان نشود. باید تمام تمرکز خود را روی نوشتن بگذارید.
    2- از نوشته هایتان مراقبت کنید: نوشته های شما باعث غرور و لـ*ـذت شما می شود پس باید خیلی مراقب آنها باشید. نوشته های خود را بدون توجه به اینکه به دست چه کسی می رسد به جاهای مختلف ارسال نکنید.
    3- تمرین کنید: این کاملا واضح است که اگر می خواهید در نوشتن موفق باشید باید وقت و انرژی زیادی را صرف تمرین کنید.بسیاری از افراد هستند که تصور می کنند محبوبیت به راحتی به دست می آید اما در اشتباهند. با ما اعتماد کنید. سعی کنید نوشته های نویسنده های بزرگ و برجسته را مطالعه و تا آنجا که می توانید بنویسید.
    4- آگاهی از قواعد: سعی کنید قواعد نگارش را یاد بگیرید و مطمئن شوید که نوشته های شما ویرایش شده و بدون اشتباه و ایراد هستند.برای این کار می توانید از مجلات و کتاب های مختلفی که قواعد نگارش را یاد می دهند استفاده کنید.
    5- خوش بین باشید: شاید نوشته خود را برای افراد مختلف بفرستید و صندوق نامه شما پر شده باشد از نامه هایی که نوشته شما را رد کرده اند. این نباید عاملی شود که نوشتن را رها ونوشته های خود را دور بیندازید. فراموش نکنید که همه نویسنده های خوب زمانی نویسنده های بد بودند. نا امید نشوید . تصور کنید آن نامه هاهمه نامه های محبت آمیز و فدایت شوم هستند.
    آیا به 5 قاعده بالا دقت کردید؟ توانستید آنها را رعایت کنید. اگر نتوانستید ناراحت نباشید. اگر انگیزه قوی برای نویسنده شدن داشته باشید حتما به مرور این 5 قاعده را می آموزید و برنده این مسابقه خواهید شد.
    منبع:Huffington Post
     

    Monika_m

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2015/11/23
    ارسالی ها
    5,704
    امتیاز واکنش
    16,771
    امتیاز
    781
    محل سکونت
    مشهد
    چگونه یک نویسنده شویم ؟یک نویسنده خوب !


    «ویلیام پدن» در مورد سوال «نویسنده‌ها، نویسنده به دنیا می‌آیند یا تبدیل به نویسنده می‌شوند؟» می‌نویسد: «باید بگویم که توفیق ادبی به دو عامل وابسته است: داشتن توانایی ذاتی برای شروع و احساس نیاز به گسترش این توانایی ذاتی از طریق تلاش بی وقفه در گسترده ترین ابعاد ممکن. اگر نویسنده‌ای برای کار کردن و سخت کار کردن مصمم نباشد، همه نبوغ نهفته در وجودش – حتی اگر مشابه نبوغ جان کیتس، شارلوت برونته یا توماس وولف هم باشد – نه برای خودش و نه برای جامعه اش هیچ ارزشی نخواهد داشت.»

    17262161153149174802551622326240135236139169.gif



    پست اسپم ممنوع!

    تمامی مطالب تحقیق شده است چه از روی سایت ها، انتشارات ها و چه از روی کتاب و... خودم .
    امیدوارم مفید باشه براتون .

     
    آخرین ویرایش:

    Monika_m

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2015/11/23
    ارسالی ها
    5,704
    امتیاز واکنش
    16,771
    امتیاز
    781
    محل سکونت
    مشهد
    فرض کنید برای اولین بار با نویسنده‌ای رو به ‌رو می‌شوید و ته دلتان از او خوشتان می‌آید و چیزی در نگاه اول شما را تغییر می‌دهد و تصمیم می‌گیرید با چنین آدم‌هایی ارتباط بیشتری داشته باشید. بی آنکه خودتان در تصمیم خود دخیل باشید شما نسبت به او علاقه مند شده‌اید. این ارتباط و تاثیر پذیری در نگاه شما نسبت به نویسنده و کتاب هایش وجود دارد. از اطلاعاتی که درباره کتب هایش دارید تا چیزی که درباره شخصیت‌های داستانی اش می‌دانید، همه در شکل گیری ارتباط با نویسنده مورد علاقه تان نقش دارند.

    «هری گلدن» در مقاله «نویسندگی مادرزادی است؟» می‌نویسد: «آدم‌ها نویسنده به دنیا نمی‌آیند، همان طور که مدیر اقتصادی اگر بپذیریم که چیزی به نام نویسنده مادرزاد وجود دارد، آن وقت باید بپذیریم که چیزی هم به نام نویسنده بدِ مادرزاد وجود دارد. شرایط متافیزیکی حول و حوش چنین مقوله‌ای بیش از حد پیچیده خواهد شد و جلویِ وجود هر معیاری را برای ارزیابی و ارزش‌یابی خواهد گرفت.»

    چه چیزی انسان را تبدیل به نویسنده می‌کند؟ کار. چه جور کاری؟ بیشتر از هر چیزی، خواندن آثار نویسندگان دیگر، به خصوص نویسندگان خوب؛ آنها که حرفی برای گفتن دارند.

    «یاشار کمال»، نویسنده ترکیه، در مورد «رابـ ـطه داستان نویسی با تحصیلات» در مقدمه کتاب «اگر ما را بکشند» می‌نویسد: «آیا نویسنده‌ای را سراغ دارید که هنرش را در مدرسه یاد گرفته باشد؟» بدون شک یکی از پیش نیازهای داستان‌نویسی، داشتن سواد خواندن و نوشتن است ولی نیاز حتمی به تحصیلات بالا و دانشگاهی نبوده و نیست. جک لندن، ارنست همینگوی، ویلام فاکنر و ریچارد رایت نویسندگانی بودند که تحصیلات و مدارج تحصیلی چندانی نداشته‌اند ولی از سویی نویسندگانی بوده‌اند که تحصیلات دانشگاهی داشته اند، اما رشته تحصیلی آنها با هنر نویسندگی شان ارتباط نداشت؛ مانند «داستایوفسکی» مهندس نقشه کش، «آنتوان چخوف» پزشک، «آلبرکامو» فلسفه و «غلامحسین ساعدی» روان پزشک.
     

    Monika_m

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2015/11/23
    ارسالی ها
    5,704
    امتیاز واکنش
    16,771
    امتیاز
    781
    محل سکونت
    مشهد
    هیچ نویسنده‌ ذاتی وجود ندارد، فقط نویسنده‌هایی وجود دارند که مطالعه می‌کنند. برای نویسنده شدن هیچ راه دیگری جز مطالعه وجود ندارد.

    استاد «جمال میرصادقی» سه عامل را برای نویسنده شدن ضروری می‌داند. علاقه، پشتکار و شناخت عناصر و ابزار کار داستان. میرصادقی در کتاب «شناخت داستان» در مورد «چگونه نویسنده شدم» می‌نویسد: «برای من هرگز روشن نیست که چطور و چگونه نویسنده شدم. وقتی به گذشته بر می‌گردم، می‌بینم هرگز به آن فکر نکرده بودم؛ اگرچه شاید آرزویش را داشتم، اما آن را پایگاه باشکوهی می‌دیدم که دست نیافتنی و رویایی می‌نمود و رسیدن به آن ناممکن و دور بود. نویسندگی، مثل چراغی بود که از پشت مهی انبوه، کم کم و به تدریج به من نزدیک شد و همه ذهن و فکر و جان مرا در خود گرفت.»

    داستان نویس، حتما لازم نیست از هر دانشی اطلاعات کاملی داشته باشد. اما باید تا اندازه‌ای سواد داشته باشد که جهان داستانش، جهانی قابل زیست باشد. همان طور که «هری گلدن» می‌گوید: «همه چیزی که نویسنده‌ها به ارث می‌برند، سنت نویسندگی است. تنها و تنها به کمک این میراث است که نویسنده‌ها دنیای مطلوب شان را خلق می‌کنند.»
     
    آخرین ویرایش:

    Monika_m

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2015/11/23
    ارسالی ها
    5,704
    امتیاز واکنش
    16,771
    امتیاز
    781
    محل سکونت
    مشهد
    شاید شما هم جزو آن دسته از آدم هایی باشید که وقتی بچه بودید هر سال که می گذشت برای آینده تان یک فکر جدید و یک شغل جدید انتخاب می کردید، مثلا یک سال تصمیم می گرفتید دکتر شوید، سال بعد فضانورد، سال بعدش پلیس، بعدتر مهندس و معلم و نویسنده. معمولا کسانی که انشا خوب می نوشتند جزو دسته آدم هایی بودند که احتمال نویسنده شدن شان زیاد بود، حتی اگر کلاس پنجم دبستان بودند همه فامیل از انشای شان تعریف می کردند و روی نویسنده شدن شان سرمایه گذاری می کردند. ما هم تصمیم گرفتیم برای آن هایی که هنوز رویای کودکی شان را در سر دارند دنبال راهی بگردیم برای نویسنده شدن! این ها تجربیات آدم های مختلف برای نویسنده شدن است. اگر هدف تان را معلوم کرده اید و دوست دارید بنویسید و از نوشتن لـ*ـذت ببرید و حتی فکر می کنید در آینده نویسنده بزرگی می شوید این نکات را با دقت بخوانید و به آن ها عمل کنید، باور کنید که الکی الکی نمی شود نویسنده شد. کتاب بخوانید هنوز یادمان نرفته که قرار بود فوت و فن نویسندگی را بگوییم، این هم یکی از آن فوت و فن هاست، کتاب خواندن یکی از مهم ترین و تاثیرگذارترین راه های نویسندگی است. کسی که کتاب های زیادی خوانده الزاما نویسنده نمی شود ولی یک نویسنده حتما یک کتاب خوان حرفه ای بوده است. پس یادتان باشد که کتاب های خوبی که به دست تان می رسد را بخوانید و خواندنش را به زمان دیگری موکول نکنید.
     

    Monika_m

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2015/11/23
    ارسالی ها
    5,704
    امتیاز واکنش
    16,771
    امتیاز
    781
    محل سکونت
    مشهد
    انتشارات شادان:

    ● خوب ببینید

    از جزئیات نگذرید و به همه چیز دقیق نگاه کنید و آن را به خاطر بسپارید، شاید ایده خوبی در این اتفاقات روزمره باشد که از چشم دیگران پنهان بوده است. یک اتفاق ساده در کوچه و خیابان و مدرسه و دانشگاه و محل کار یا یک شخصیت توی تاکسی و اتوبوس سوژه های خوبی برای نوشتن هستند.
     
    آخرین ویرایش:

    Monika_m

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2015/11/23
    ارسالی ها
    5,704
    امتیاز واکنش
    16,771
    امتیاز
    781
    محل سکونت
    مشهد
    ● خاطره بنویسید
    نوشتن آن چه که در طول روز برای تان اتفاق افتاده البته اگر شکل گزارش کار به خودش نگیرد یکی از راه های خوب نوشتن است. این اتفاقات می توانند سبک شما را در نوشتن تغییر دهند. گاهی شما یک روز پر از شادی را گذرانده اید که می تواند سبک طنز را وارد فضای نوشتن شما بکند و گاهی یک روز معمولی داشته اید که در ساده نویسی شما موثر خواهد بود.
     

    Monika_m

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2015/11/23
    ارسالی ها
    5,704
    امتیاز واکنش
    16,771
    امتیاز
    781
    محل سکونت
    مشهد
    ● خوراکی نخورید
    موقع نوشتن چیزی نخورید چون حواس تان را پرت خواهد کرد، تخمه و آجیل و سایر تنقلات را فراموش کنید، خوراکی خوردن موقع نوشتن هم تمرکزتان را به هم می زند هم لـ*ـذت خوردن را زایل می کند. البته از بین خوراکی های مرسوم چای را می شود استثنائا قلم گرفت. یک چای بزرگ از نوع لیوانی کنار دفتر و خودکارتان عجیب می چسبد و به روند نوشتن کمک می کند.
     

    Monika_m

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2015/11/23
    ارسالی ها
    5,704
    امتیاز واکنش
    16,771
    امتیاز
    781
    محل سکونت
    مشهد
    ● بنویسید
    نوشتن چیزهایی که در طول روز برای شما اتفاق می افتد و بها دادن به آن ها و ادامه دادن این روند به شما کمک می کند که ترس از نوشتن تان از بین برود، شاید اوایل کار، نوشته های تان به دل تان ننشیند ولی بعدها حتما از این کار خوشحال خواهید شد.
     

    برخی موضوعات مشابه

    پاسخ ها
    31
    بازدیدها
    4,749
    بالا