**** چگونه نویسنده شویم ؟ یک نویسنده خوب ! ****

آیا مطالب تاپیک برای شما مفید بوده است؟

  • کاملا

    رای: 12 85.7%
  • تاحدودی

    رای: 2 14.3%
  • اصلا

    رای: 0 0.0%

  • مجموع رای دهندگان
    14

PARISA_R

کاربر نگاه دانلود
کاربر نگاه دانلود
عضویت
2014/08/02
ارسالی ها
4,752
امتیاز واکنش
10,626
امتیاز
746
محل سکونت
اصفهان
فكر ميكنيد از چه راههايي ميتوانيم شخصيتها: زمان و مكان فضا و حوادث داستان را براي خواننده تشريح كنيم؟
خب توضيح ميدهيم و يا اصطلاحاً توصيف ميكنيم.
توصيف دوشكل عمده دارد:
1- توصيف مستقيم
2- توصيف غيرمستقيم


واقعيت اينست كه هر چه در تاريخ داستان نويسي جلوتر ميرويم، نويسندهها به توصيف غير مستقيم متوسل ميشوند و از توصيف مستقيم معمولاً فاصله ميگيرند، يعني امروز نويسنده ها شخصيتها را به گفت وگو و عمل وادار ميكنند يا فضاهايي را تصوير ميكنند تا خواننده خود از خلال تصويرها، رفتارها و حرفها وضع و موضوع را درك كند.
 
  • پیشنهادات
  • PARISA_R

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2014/08/02
    ارسالی ها
    4,752
    امتیاز واکنش
    10,626
    امتیاز
    746
    محل سکونت
    اصفهان
    توصيف مستقيم:
    در توصيف مستقيم مهمترين نكتهاي كه بايد به خاطر داشته باشيم اين است كه زياد حرافي نكنيم، مختصر و مفيد بنويسيم با جمله هاي ساده و دقيق. چخوف نويسنده شهيرروس مثال جالبي در اين زمينه دارد، او ميگويد: وقتي مينويسيم (مردي روي چمن نشست) خواننده مطلب را سريع ميگيرد و اجازه تخيل دارد اما اگر بنويسيم «مردي كوتاه قد و باريك اندام با ريش حنايي رنگ بيسو صدا و با كمرويي درحالي كه با ترس به اطراف نگاه ميكرد روي چمن سبزي كه قبلاً توسط رهگذران لگدمال شده بود،نشست» اين جمله مستقيماً و آناً به ذهن خواننده نمينشيند و به او اجازه تخييل را نميدهد.
    به چند نمونه توصيف مستقيم كه ذيلاً آمده است توجه كنيد :
    « دكتر وارد سلف سرويس بيمارستان شد، كتش را درآورد در كنار پنجره نشست، خسته بود، از بيماران زيادي عيادت كرده بود و اميدوار بود نيمساعتي بعد از ناهار استراحت كند.»
    توجه كنيد در مثال فوق،شخصيت مشخص است كه دكتر است مكان هم سلف سرويس بيمارستان، زمان نيز ظهرات حالت روحي دكتر نيز مستقيماً توصيف شده است، بنابراين ما با يك توصيف مستقيم سر وكار داريم.
     

    Monika_m

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2015/11/23
    ارسالی ها
    5,704
    امتیاز واکنش
    16,771
    امتیاز
    781
    محل سکونت
    مشهد
    طرح چيست؟
    ترتيب قرارگيري اتفاقات و حوادث داستاني بر اساس يك نظم و دو قانون علت و معلولي.
    طرح در واقع چارچوب داستان را شكل ميدهد. طرح همانند اسكلت يك ساختمان قبل از ساخت است.
    فورستر دركتاب وجوه زمان ميگويد: « پادشاه مرد و بعد از آن ملكه نيز مرد » يك داستان است. اما پادشاه مرد و پس از مدتي ملكه از « غصه » مرد يك طرح است چون در جمله دوم علت مرگ ملكه يعني از غصه مردن ذكر شده است.
    بنابراين طرح داستان بايد دو خصوصيت بنيادي داشته باشد:
    الف- توالي زماني در آن حفظ شده باشد.
    ب- رابـ ـطه عليت و ببيت حرف اصلي را بزند (در طرح علت به وقوع پيوستن كنشها قيد ميشود)

    به مثال زير توجه كنيد.
    « به كانون نويسندگان رفت و نويسنده شده » عبارت مذكور ميتواند داستان باشد اما عبارت « به كانون نويسندگان رفت و در اثر تلاش نويسنده شد» يك طرح داستان است چون علت نويسنده شدن يعني دراثر تلاش ذكر شده است.
    تفاوت يك داستان با طرح آن داستان در چيست؟
    در داستان گفتگو، توصيف، لحن، تحرك، صحنهآرائي و فضاسازي كنشهاي متقابل وجود دارد كه طرح فاقد آن است. در طرح خواننده هنوز نميتواند رابـ ـطه حسي قوي با شخصيتهاي برقرار سازد بواقع شخصيتها هنوز جوانب مختلف شخصيتشان مطرح شده است.
    تفاوت طرح داستاني با خلاصه داستان در چيست؟
    در خلاصه داستان به « شرح حوادث » ميپردازيم اما در طرح همان داستان ما بايد به توصيف «علل به وقوع پيوستن حوادث و كنشها » اشاره كنيم.
    اين نكته را هميشه به خاطر داشته باشيد در طرح براي هر اتفاقي دليلي وجود دارد .به وضوح مشاهده میشود وقتی میگوییم طرح يك داستان را بنویسید ، به اشتباه خلاصه داستان را تهيه ميكنید، يك بار ديگر توجه شما را به اين مسئله جلب ميكنم در خلاصه داستان ما تنها به توضيح حوادث و اتفاقات ميپردازيم.شما زماني كه بخواهيد خلاصه يك داستان را كه مطالعه كردهايد براي كسي تعريف كنيد ناخواسته فقط به توصيف اتفاقات خواهيد پرداخت. باور نميكنيد! امتحان كنيد.
     

    Monika_m

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2015/11/23
    ارسالی ها
    5,704
    امتیاز واکنش
    16,771
    امتیاز
    781
    محل سکونت
    مشهد
    سه ويژگي يك طرح خوب:
    1- طرح خوب بايد بديع و نو باشد.
    به گونهاي كه اگر آن را به دو سني و شخصي بدهيم تا مطالعه كند، خواننده آنرا تا انتها حفظ كند.
    2- بايد انعطافپذير باشد.
    يعني نويسنده براحتي بتواند دو در صورت تمايل، مسير حوادث و اتفاقات داستان را تغير دهد و يا آن را به سمت و سوي ديگر بكشاند.
    3- سه طرح كوچكتر را بتوان درآن تشخيص داد.
    الف- طرح حوادث ب- طرح شخصيتها ج- طرح احساسات، افكار عقايد و نظرات

    مسلماً يك داستان كوتاه ساده است و معمولاً بروي يك اتفاق يا يك عمل و كنش متمركز است.اما در يك داستان بلند « رمان » طرح پيچيده تر است و تكيه به چند اتفاق و كنش ميشود.
    نتيجه گيري: هميشه بايد بدانيد به كجا ميرويد.

    سعي كنيد قبل از شروع داستان، حتماً طرحي از داستان را آماده كنيد عبارتي بايد از ابتدا، ميانه و انتهاي داستان نمايشنامه و يا فيلنامه خود آگاه باشد همانگونه كه از قبل تعيين مقصدي در ذهن سوار ماشين نميشويد و حركت نميكنيد.
    اين منطق در مورد داستاننويسي، نمايشنامه و فيلنامه هم صدق ميكند هميشه بايد بدانيد به كجا ميرويد، داستان را در حين نگارش نسازيد چون شك دارم داستان خوبي از كار در بيايد.

    _________________________

    دوستان عزیز
    این تاپیک صرفا بخاطر بالارفتن سطح کمی وکیفی رمان ها زده شده

    پس فقط تشکر نزنید!
    مطالعه کنید.

    تیم مدیریتی نگاه دانلود
     
    آخرین ویرایش:

    PARISA_R

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2014/08/02
    ارسالی ها
    4,752
    امتیاز واکنش
    10,626
    امتیاز
    746
    محل سکونت
    اصفهان
    توصيف غير مستقيم:
    در داستان نويسي بايد به ياد داشته باشيم كه در دادن اطلاعات داستان نبايد لـ*ـذت كشف را از خواننده بگيريم، يعني بايد اطلاعات را به گونهاي به خواننده منتقل كنيم كه او خودش موضوع را كشف كند .
    مثلاَبه جايي كه بنويسيم :
    هوا گرم بود و يا شخصيت گرمش شده است.
    مي نويسيم:
    با ريگهايي از عرق پشت پيراهنش را لككرده بود. از نور خورشيد چشمانش را بست، دگمه يقه پيراهنش را باز كرد و تلوتلوخوران خودش را زير سايه درخت كنار جاده كشاند.
    و يا مثلاً بجايي كه بنويسيم:
    مرد دندانهاي سياهي داشت كه يك توصيف مستقيم است
    مينويسيم:
    وقتي مرد ميخنديد و دندانهايش را نشان ميداد به نظر ميرسيد انبوهي از غذاهاي فاسد و كپكزده را در دهانش ذخيره كرده است و يا انگار يك شيشه جوهرسياه در دهان مرد خالي كرده بودند.
    يك بار ديگر تكرار ميكنم هيچگاه خواننده را ابله فرض نكنيد، اجازه بدهيد تخيلش را به كار بيندازد، بگذاريد خودش چيزهايي را كشف كند، در دادن اطلاعات نبايد لـ*ـذت كشف را از خواننده گرفت.
    همانطور كه گفته شده توصيف غير مستقيم بر سر طرق به انجام ميرسد، گفت وگو، از خلال تصويرها و فضاها و از راه عمل، كنش و رفتارها، در انتهاي مبحث اين هفته از هر سه شكل توصيف غيرمستقيم مثالهايي آورده شده است.
    توصيف غيرمستقيم از طريق گفت و گو:

    زبان با عصبانيت گفت: از جان من چه ميخواهي چرا مزاحم ميشوي، هرچه داشتم را صرف مصرف الكل كردي ….
    (مرد گفت): ولي احتياج دارم ….خواهش ميكنم …. مريضم.
    زن گفت: بگو ببينم پولي را كه از پدرم گرفتي چه كردي؟
    - رد كردم.
    + براي چه؟
    - من گداي صدقه بگير نيستم.


    توصيف غيرمستقيم از خلال تصويرها و توصيفها فضاها:

    گامهاي بلند و لاابالي بر ميداشت، همين طور كه ميگذشت خانه ملا اسحقجمو را شناخت، بيدرنگ از پلههاي نمكشيده آجري آن داخل حياط كهنه و دود زده شد كه دور تا دور آن اتاقهاي كوچك با پنجرههاي سوراخ سوراخ مثل لانه زنبور داشت. روي آب حوض، خمه سبز بسته بود.بوي ترشيده با بوي پرك و سردابههاي كهنه درهوا پراكنده بود.

    توصيف غيرمستقيم از راه عمل و رفتار:

    دخترك سطلي را كه در دستش بود پرت كرد روي زمين طوري كه آبهاي توي سطل بيرون پاشيد و شتگهاي آب سر تا پاي خودش و مادرش را خيس كرد. بعد هم جيغ كشيد و پلهها را دو تا يكي بالا رفت صداي به همخوردن در اتاق از طبقه بالا مادرش را كه مات مانده بود به خود آورد.
     

    Monika_m

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2015/11/23
    ارسالی ها
    5,704
    امتیاز واکنش
    16,771
    امتیاز
    781
    محل سکونت
    مشهد
    سلام خدمت دوستان عزیز
    امیدوارم این تاپیک براتون مفید بوده باشه.
    اینم یادگاری از من و پریسا جون .
    البته ک میدونم تاپیک های فوق العاده دیگه ایم تو سایت هست!
    ولی خب توان ما در همین حد بود برای پیشرفت رمان ها.



    حلال کنید
    خدانگهدار
    یاعلی
     

    DENIRA

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/08/12
    ارسالی ها
    9,963
    امتیاز واکنش
    85,309
    امتیاز
    1,139
    محل سکونت
    تهران
    جی کی رولینگ را اکثرا میشناسید و همه قبول داریم که نوشته های خانم رولینگ آدم را به وجد آورده و حسی را در ما ایجاد میکند که باز هم به خواندن نوشته هایش راغب میشویم. اما میدانستید که قبل از انتشار اولین قسمت هری پاتر، ۱۲ ناشر نوشته های خانم رولینگ را رد کردند و از چاپ هری پاتر امتناع میکردند؟ تنها ناشری که قبول کرد هری پاتر را چاپ کند، بلومبری بود که سردبیرش تنها به این خاطر نشر این کتاب را قبول کرده بود چون اولین فصل کتاب را به یک دختر ۸ ساله داده بود و آن دختر هم از او خواسته بود که داستان را ادامه دهد. اینطور شد که هری پاتر متولد شد!

    نوشته بالا یک چیز را به خوبی نشون میدهد و آن هم اینکه نویسنده واقعی کسی است که انسان را به وجد بیاورد. نویسندگی یک کار نیست، تایپ کردن نیست بلکه عشق و علاقه میخواهد. در ادامه 10 ویژگی را میخوانید که نشان میدهد شما واقعا نویسنده هستید.

    4Gstb.jpg

    ویژگی 1 : رویاهایم

    وقتی مینویسید خود را در دنیای دیگری میبینید ؟

    اگر موقع نوشتن، این قدرت را دارید که خود را از این دنیا خارج کنید و به دوردست ها بروید، باید به شما تبریک بگم چون شما واقعا عاشق نویسندگی هستید. قدر این ویژگی خود را بدانید.

    ویژگی 2: دوران کودکیم

    در بچه گی عاشق نویسندگی بودید، و از تخیل پردازی لـ*ـذت میبردید؟

    پس حالا چه اتفاقی برای آن کودک افتاده؟ قاطعانه میگویم که اگر در دوران کودکی عاشق نوشتن و خیال پردازی بودید، هنوز هم آن استعداد را دارید و ذاتا یک نویسنده به دنیا آمده اید، پس بهتر است به کار واقعی خود برسید.

    ویژگی 3: فیلمنامه نویسی

    آدم با دیدن بعضی فیلم ها واقعا به نویسنده اش حسودی میکند و به این فکر میکند که چطور این نویسنده چنین چیز با ارزشی را خلق کرده. اما جدا از آن، خیلی ها هستند که برای خودشان صحنه های یک فیلم را تجسم میکنند و برای خود داستانش را می نویسند. اگر شما هم جزء کسانی هستید که فکر میکنید داستان فیلمی را میتوانید روایت کنید، باید به خود افتخار کنید، همه دنبال یک فیلم خوب و از آن مهمتر داستان خوب هستند

    ویژگی 4: مطالعه عادت من است

    عاشق مطالعه هستین؟

    بی تردید هرکسی که اهل مطالعه باشد میتونه به نویسندگی هم روی بیارورد، پس شانس خود را امتحان کنید.
    ویژگی 5: نمی توانم دست از نوشتن بردارم
    اگه شما هم از آن دسته افراد هستید که برای نوشتن، دستتان از خودکار و کیبرد جدا نمیشود، حتما یک نویسنده واقعی هستید


    NldcG.jpg

    ویژگی 6: روز من در رویای نوشتن خلاصه میشود

    در حال فیلم دیدن هستید که یک دفعه شعر، داستان و یا نوشته ای به ذهنتان می آید، اصلا طوری هستید که همیشه یک طرف فکرتان پیش نوشتن است. شاید این مورد زیاد خوب نباشد، اما باز هم نشانه از قدرت شما برای تبدیل شدن به یک نویسنده خوب است

    ویژگی 7: داستانی دارم از جنس کودکی

    بچه ای در اطافتان وجود دارد که همیشه ترجیح میدهد شما برایش داستان بگویید تا اینکه یک کتاب باز کنید و شروع به خواندنش کنید؟

    این هم عالیست، چون به وجد آوردن بچه ها کار هرکسی نیست و اگه خانم رولینگ آنقدر محبوب شد، دلیلش همان کودک هشت ساله است. شاید بار اول که شروع به داستان گفتن میکنید، کمی مکث داشته باشید ، اما همین قدرت شروع کافی است تا شما را یک نویسنده واقعی نشان دهد.

    ویژگی 8: واژه سازم، واژه هایی با طعم مفهوم ها

    گاهی وقت ها واژه کم می آورید اما به جای باز کردن دیکشنری، از خود واژه ای را خلق میکنید؟

    شما واقعا یک نویسنده واقعی هستید! وقتی کتابی را باز میکنم و به واژه ای بر میخورم که معنای خاصی برایم نداره اما با خواندن متن معنی پیدا میکند، میفهمم با نویسنده ای روبرو هستم که واقعا یک نویسنده است.

    ویژگی 9: بازی های خسته کننده برای من سرگرم کننده هستند

    برای بعضی ها به چالش کشیدن مغز کار بیهوده ای محسوب میشود اما شما دوست دارین جدول حل کنید یا سودوکو بازی کنید. پس یک آفرین به خودتان بگویید، چون این روزها هرکسی مغزش را به چالش نمی اندازد و همین به چالش انداختن است که شمار را به نویسنده تبدیل میکند و قدرت تجسم شما را بالا میبرد.

    ویژگی 10: وقت… بی معنی تر از هرچیز برای من است

    وقتی مینویسید، ساعت هیچ اهمیتی ندارد؟

    نویسندگی شب و روز نمیشناسد، وقتی شروع به نوشتن میکنید، ساعت از دستتان خارج میشود و تا وقتی که بدن یاری نکند، به نوشتن ادامه میدهید و فقط اینگونه میتوانید روی خود اسم نویسنده بگذارید.
     

    DENIRA

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/08/12
    ارسالی ها
    9,963
    امتیاز واکنش
    85,309
    امتیاز
    1,139
    محل سکونت
    تهران
    شاید شما هم جزو آن دسته از آدم هایی باشید که وقتی بچه بودید هر سال که می گذشت برای آینده تان یک فکر جدید و یک شغل جدید انتخاب می کردید، مثلا یک سال تصمیم می گرفتید دکتر شوید، سال بعد فضانورد، سال بعدش پلیس، بعدتر مهندس و معلم و نویسنده. معمولا کسانی که انشا خوب می نوشتند جزو دسته آدم هایی بودند که احتمال نویسنده شدن شان زیاد بود، حتی اگر کلاس پنجم دبستان بودند همه فامیل از انشای شان تعریف می کردند و روی نویسنده شدن شان سرمایه گذاری می کردند. ما هم تصمیم گرفتیم برای آن هایی که هنوز رویای کودکی شان را در سر دارند دنبال راهی بگردیم برای نویسنده شدن! این ها تجربیات آدم های مختلف برای نویسنده شدن است. اگر هدف تان را معلوم کرده اید و دوست دارید بنویسید و از نوشتن لـ*ـذت ببرید و حتی فکر می کنید در آینده نویسنده بزرگی می شوید این نکات را با دقت بخوانید و به آن ها عمل کنید، باور کنید که الکی الکی نمی شود نویسنده شد. کتاب بخوانید هنوز یادمان نرفته که قرار بود فوت و فن نویسندگی را بگوییم، این هم یکی از آن فوت و فن هاست، کتاب خواندن یکی از مهم ترین و تاثیرگذارترین راه های نویسندگی است. کسی که کتاب های زیادی خوانده الزاما نویسنده نمی شود ولی یک نویسنده حتما یک کتاب خوان حرفه ای بوده است. پس یادتان باشد که کتاب های خوبی که به دست تان می رسد را بخوانید و خواندنش را به زمان دیگری موکول نکنید.

    ● خوب ببینید
    از جزئیات نگذرید و به همه چیز دقیق نگاه کنید و آن را به خاطر بسپارید، شاید ایده خوبی در این اتفاقات روزمره باشد که از چشم دیگران پنهان بوده است. یک اتفاق ساده در کوچه و خیابان و مدرسه و دانشگاه و محل کار یا یک شخصیت توی تاکسی و اتوبوس سوژه های خوبی برای نوشتن هستند.

    ● خاطره بنویسید
    نوشتن آن چه که در طول روز برای تان اتفاق افتاده البته اگر شکل گزارش کار به خودش نگیرد یکی از راه های خوب نوشتن است. این اتفاقات می توانند سبک شما را در نوشتن تغییر دهند. گاهی شما یک روز پر از شادی را گذرانده اید که می تواند سبک طنز را وارد فضای نوشتن شما بکند و گاهی یک روز معمولی داشته اید که در ساده نویسی شما موثر خواهد بود.

    ● خوراکی نخورید
    موقع نوشتن چیزی نخورید چون حواس تان را پرت خواهد کرد، تخمه و آجیل و سایر تنقلات را فراموش کنید، خوراکی خوردن موقع نوشتن هم تمرکزتان را به هم می زند هم لـ*ـذت خوردن را زایل می کند. البته از بین خوراکی های مرسوم چای را می شود استثنائا قلم گرفت. یک چای بزرگ از نوع لیوانی کنار دفتر و خودکارتان عجیب می چسبد و به روند نوشتن کمک می کند.

    ● بنویسید
    نوشتن چیزهایی که در طول روز برای شما اتفاق می افتد و بها دادن به آن ها و ادامه دادن این روند به شما کمک می کند که ترس از نوشتن تان از بین برود، شاید اوایل کار، نوشته های تان به دل تان ننشیند ولی بعدها حتما از این کار خوشحال خواهید شد.

    ● شکسته ننویسید
    این پنبه را از گوشه تان دربیاورید که شکسته نویسی بهتر است و خواندن را راحت تر می کند، بدانید و آگاه باشید که شکسته نویسی غلط است، حتی اگر شما دارید برای وبلاگ تان مطلب می نویسید هم بهتر است از سبک نوشتاری استفاده کنید و گفتاری ننویسید.

    ● همیشه نوشت افزار داشته باشید
    شاید شما عادت داشته باشید تایپ کنید، شاید هم با همین خودکار و مداد معمولی خودمان بنویسید، به هر حال خوب است که همیشه نوشت افزار مورد علاقه تان را همراه داشته باشید تا هر زمان اراده کردید و سوژه ای از گوشه ذهن تان گذشت بتوانید دست به قلم شوید.

    ● تمرین کنید
    این تمرین می تواند با شرکت در یک کارگاه نویسندگی اتفاق بیفتد. شاید هم شما علاقه ای به شرکت در این کارگاه ها نداشته باشید ولی حداقل چیزی که از یک کارگاه نویسندگی عاید شما می شود یک سری تجربه ناب و یک فرصت خوب برای تمرین کردن در کنار دیگر آدم هایی است که دوست دارند بنویسند.

    ● با نویسنده ها در ارتباط باشید
    سعی کنید مطالبی را که می نویسید به سمع و نظر یک نویسنده برسانید و از او نظر بخواهید. این کار به شما کمک می کند که یک نفر دیگر به جز خودتان در مورد نوشته های تان نظر بدهد و واقعی تر نوشتن را پیش ببرید.

    ● فقط بنویسید
    موسیقی گوش کردن، یکی از همراهانی است که بعضی ها کنار همه کارهای شان ترکش نمی کنند، ولی نوشتن از آن چیزهایی است که شوخی بردار نیست، در این یک قلم بی خیال آهنگ های درخواستی تان بشوید و بنشینید به نوشتن. گوش کردن هر گونه موسیقی مجاز را هم فراموش کنید.

    ● ساده باشید
    ساده نویسی یکی از روش های جدید نوشتن است، این روزها رمان ها و داستان کوتاه های کمی را پیدا می کنید که در آن ها از نوشته های شاعرانه و گل و بلبل خبری باشد. این روزها نویسنده در جاهای مختلف دنیا و در ایران به سمت و سوی سادگی و راحت نویسی پیش می رود. پس لازم نیست از همه صنایع ادبی در یک نوشته ساده که می خواهید توی وبلاگ تان بگذارید یا برای دوست تان بفرستید استفاده کنید.

    ● جایی برای نوشتن
    بعضی ها عادت دارند در میان شلوغی چیز بنویسند، بعضی ها به سکوت مطلق نیاز دارند، بعضی ها باید برای نوشتن یک میز مخصوص، یک خودکار مخصوص و یک سری کاغذ مخصوص داشته باشند. معمولا توصیه شده که جای ثابتی برای نوشتن داشته باشید تا تمرکزتان را بالا ببرید و بتوانید راحت تر نوشتن را دنبال کنید. یک گوشه اتاق، پای یک میز، روی یکی از نیمکت های یک پارک یا کافی شاپ، هر جا که به شما آرامش می دهد.

    ● سبک نوشتن داشته باشید
    برای خودتان مشخص کنید دوست دارید چه جور نویسنده ای شوید! یک داستان نویس، نگـاه دانلـود نویس، یک مینیمال نویس(به داستان کوتاه کوتاه می گویند مینیمال)، یک طنز نویس، یک خبرنویس، یک نویسنده روزنامه، یک چی چی نویس دوست دارید بشوید؟! حتما همان اوایل تصمیم گیری تان این موضوع را مشخص کنید و بعد بروید سراغ نوشتن حرفه ای.
     

    DENIRA

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/08/12
    ارسالی ها
    9,963
    امتیاز واکنش
    85,309
    امتیاز
    1,139
    محل سکونت
    تهران
    آیا می‌دانید ران‌ باس‌ نویسنده‌ تراز اول‌ هالیوود به‌ ط‌ور متوسط‌ روزی‌ 14 ساعت‌ و هفت‌ روز هفته‌ را كار می‌كند؟

    یا اینكه‌اریك‌ راث‌ نیمه‌ شب‌ از بستر برمی‌خیزد، چند ساعتی‌ می‌نویسد، چرت‌ می‌زند و دوباره‌ در صبح‌ شروع‌ و در شب‌ ادامه‌می‌دهد؟

    نویسندگان‌ موفق‌ منضبط‌ترین‌ افرادند. آنها از وقت‌، نهایت‌ استفاده‌ را می‌برند. صفحات‌ سفید كاغذ را روبه‌روی‌ خودمی‌بینند، روزانه‌ مقدار مشخصی‌ می‌نویسند و دست‌ نوشته‌هایی‌ عالی‌ تحویل‌ می‌دهند.

    اما اگر به‌ حرفه‌ فیلمنامه‌نویسی‌ علاقه‌مند هستید علاوه‌ بر ویژگهای‌ معمولی‌ همه‌ فیلمنامه‌نویسان‌ می‌باید شش‌ ویژگی‌بسیار مهم‌ را نیز دارا باشید.

    بانكر هانت‌ بیلیونر می‌گوید:موفقیت‌ ساده‌ است‌. نخست‌ باید مشخص‌ كنید كه‌ دقیقا چه‌ می‌خواهید و سپس‌ بهای‌ رسیدن‌ به‌آن‌ را بپردازید. آیا شما مایل‌ به‌ این‌ كار هستید؟

    آیا می‌دانید كه‌ یك‌ فیلمنامه‌نویس‌ موفق‌ چه‌ سختیهایی‌ را بر خود هموارمی‌سازد؟

    بسیاری‌ از مبتدیان‌ فقط‌ به‌ نوشتن‌ می‌اندیشند، بی‌آنكه‌ به‌ دردسر یادگیری‌ فكر كنند. آنان‌ معتقدند نوشتن‌ كار دشواری‌نیست‌ و فقط‌ رویای‌ پولدار شدن‌ را در سر می‌پرورانند.

    فكر می‌كنند كل‌ كاری‌ كه‌ باید انجام‌ دهند تهیه‌ ابزار كار، حضور دركلاس‌، مط‌العه‌ چند كتاب‌ و سپس‌ شروع‌ كار است‌.

    البته‌ همه‌ اینها برای‌ رسیدن‌ به‌ آن‌ شش‌ ویژگی‌ لازم‌ است‌. از آنجایی‌ كه‌ابزار كار در دسترس‌ همه‌ هست‌، پس‌ فكر می‌كنیم‌ می‌توانیم‌ بنویسسیم‌.

    اما ط‌ولی‌ نمی‌كشد كه‌ می‌بینیم‌ مسئله‌ به‌ این‌ سادگیهاهم‌ نیست‌.

    بیایید با نگاهی‌ اجمالی‌ به‌ آنچه‌ فیلمنامه‌نویسان‌ موفق‌ بط‌ور روزمره‌ انجام‌ می‌دهند رمز موفقیت‌ آنان‌ را دریابیم‌.

    1- انگیزه‌ای‌ قوی‌ برای‌ نوشتن‌

    نویسندگان‌ موفق‌ بدون‌ انگیزه‌ و هدف‌ به‌ جایگاه‌ امروزی‌ خود نرسیده‌اند. همه‌ آنها دلایل‌ متفاوتی‌ برای‌ نوشتن‌ دارند كه‌برخی‌ از آنها كم‌ و بیش‌ از اهمیت‌ بیشتری‌ برخوردارند.

    این‌ دلایل‌ خواه‌ برای‌ بیان‌ منظ‌ور باشد یا روزنه‌ای‌ برای‌ تخیلات‌ و یامیل‌ به‌ سرگرم‌ كردن‌ افراد، برای‌ نویسندگان‌ واقعی‌ رضایتبخش‌ نیست‌. آنها از نوشتن‌ فقط‌ بخاط‌ر خودش‌ لـ*ـذت‌ می‌برند.

    اما قبل‌ از دست‌ كشیدن‌ از كار به‌ دلیل‌ غیر عملی‌ بودنه‌ ایده‌تان‌، به‌ خاط‌ر داشته‌ باشید كه‌ دلایل‌ خوب‌ و بد وجود ندارند.

    شمافقط‌ به‌ یك‌ دلیل‌ موثر احتیاج‌ دارید. حتی‌ اگر بسیاری‌ از نویسندگان‌ می‌گویند كه‌ از نوشتن‌ لـ*ـذت‌ می‌برند چون‌ دوستش‌ دارند،اما افرادی‌ هم‌ هستند كه‌ از این‌ كار بیزارند و در عین‌ حال‌ هنوز آثار خوبی‌ از خود بر جای‌ می‌گذارند. منیت‌ یك‌ عامل‌ موثر وقوی‌ برای‌ نوشتن‌ است‌ خواه‌ نویسنده‌ با آن‌ موافق‌ باشد یا خیر.

    هر یك‌ از ما می‌تواند اعتراف‌ كند كه‌ بخاط‌ر پول‌، شهرت‌،انتقام‌ و یا برای‌ اینكه‌ قابلیت‌ خود را به‌ اثبات‌ برساند می‌نویسد. شما باید وسوسه‌ و یا به‌ گفته‌ لینو هانتر عشق‌ نوشتن‌ راداشته‌ باشید. همه‌ نویسندگان‌ موفق‌ صرف‌ نظ‌ر از انگیزه‌شان‌ به‌ كار و زندگی‌ خود عشق‌ می‌ورزند.

    2- ایجاد یك‌ معیار برتر و عالی‌

    می‌توان‌ گفت‌ فیلمنامه‌نویسان‌ موفق‌ چون‌ بهتر از ما كار می‌كنند، موفقند. آنها می‌توانند نوشته‌ خوب‌ را از بد تشخیص‌ دهند.

    هنگام‌ كار، زمان‌ لازم‌ را برای‌ پیشرفت‌ مهارتشان‌ سپری‌ می‌كنند. آنها می‌دانند لازمه‌ موفقیت‌ چیست‌ و برای‌ رسیدن‌ به‌خواسته‌ خود از هیچ‌ كوششی‌ فروگذار نمی‌كنند و باید هم‌ اینط‌ور باشند.

    شهرت‌ و زندگی‌شان‌ در گرو این‌ است‌. پس‌ شما به‌عنوان‌ یك‌ مبتدی‌ لازم‌ است‌ این‌ معیارها را بشناسید و كار خود را به‌ نسبت‌ آن‌ بهبود ببخشید. نوشته‌ بزرگان‌ را بخوانید وآنها را با كار خود مقایسه‌ كنید.

    سپس‌ پی‌ به‌ تفاوت‌ آنها خواهید برد. خوشبختانه‌ این‌ كار موجب‌ می‌شود كیفیت‌ كارتان‌ بالارود. به‌ قول‌ ارنست‌ همینگوی‌ بزرگترین‌ موهبت‌ برای‌ یك‌ نویسنده‌ خوب‌ آنست‌ كه‌ قوی‌ و دقیق‌ باشد.

    پس‌ فرق‌ نوشته‌ خوب‌ وبد چیست‌؟

    اساتید فن‌ معتقدند نوشته‌ خوب‌ انسان‌ را دگرگون‌ می‌كند. شخصیتهایش‌ هماهنگ‌ و داستانش‌ پیچیده‌ است‌.
    انسان‌ را متحیر می‌كند و رضایت‌ عاط‌فی‌ او را برمی‌انگیزد. و اگر بدل‌، كلیشه‌ای‌ و خسته‌ كننده‌ باشد بد است‌. اگر مایلیدبعنوان‌ فیلمنامه‌نویس‌ مهارتتان‌ را بهبود ببخشید باید قبل‌ از اینكه‌ درباره‌ كارتان‌ قضاوت‌ كنند خودتان‌ خوب‌ و بد آن‌ راتشخیص‌ دهید.

    3- تكیه‌ بر ادراك‌ و نوشتن‌ آنچه‌ انسان‌ را به‌ هیجان‌

    می‌آوردفیلمنامه‌نویسان‌ موفق‌ هرگز به‌ خود اجازه‌ نمی‌دهند فكرشان‌ تسخیر شود. آنها آنچه‌ را می‌نویسند كه‌ به‌ هیجانشان‌ می‌آوردو هرگز در این‌ باره‌ تردید نمی‌كنند.

    بیشترین‌ توصیه‌ در این‌ باره‌ این‌ است‌ كه‌ هر چه‌ می‌دانید بنویسید. اما گاه‌ این‌ نوشته‌هاممكن‌ است‌ برای‌ شما و مخاط‌بان‌ خسته‌ كننده‌ باشد.

    احساس‌، نوشته‌ شما را بهتر می‌كند. آنچه‌ موجب‌ هیجانتان‌ می‌شود شمارا به‌ وجد آورده‌ و مجذوب‌ خود می‌سازد چون‌ از احساس‌ شما برخاسته‌ است‌.

    نگران‌ روش‌ نباشید و همیشه‌ آنچه‌ را می‌بینید ننویسید چون‌ تا بخواهید شروع‌ كنید به‌ اندازه‌ دو سال‌ عقب‌ افتاده‌اید.

    تردید فكر را مختل‌ می‌كند. خواستن‌ توانستن‌ است‌ مط‌مئن‌ باشید نوشته‌تان‌ تاثیرگذار خواهد بود.

    حالا دیگر مشكلی‌ وجود ندارد. آثار دیگر را بخوانید و از تهیه‌ كنندگان‌ بپرسید بدنبال‌ چه‌ هستند. اگر آنچه‌ در جستجویش‌هستند همان‌ چیزی‌ است‌ كه‌ موجب‌ هیجان‌ شما می‌شود تصمیم‌ به‌ نوشتن‌ بگیرید و باز هم‌ به‌ عمومیت‌ اثرتان‌ كه‌ برخی‌ آن‌ راعاملی‌ تجاری‌ می‌نامند فكر كنید.

    از زمانی‌ كه‌ سرگرمی‌ جمع‌ مدنظ‌ر بوده‌ هنر نقط‌ه‌ مقابل‌ تجارت‌ بوده‌ است‌. در مبحث‌ هنرهدف‌ سرگرمی‌ مخاط‌ب‌ است‌ مگر اینكه‌ برای‌ سرگرمی‌ خودتان‌ بنویسید.

    فرصتهایی‌ كه‌ می‌خواهید توسط‌ داستانتان‌پیشنهاد كنید بیشمارند و شما فقط‌ وقتی‌ در كارتان‌ موفق‌ خواهید بود كه‌ ط‌بق‌ خواسته‌ مردم‌ و استودیوها بنویسید.

    این‌ بدان‌معنا نیست‌ كه‌ بـرده‌ آمار و ارقام‌ شوید، بلكه‌ بدان‌ معناست‌ كه‌ باید مط‌لب‌ و نوشته‌ خود را با آنهاییكه‌ از شهرت‌ جهانی‌برخوردارند پیوند دهید.

    4- نظ‌م‌ در نوشتن‌ و تعیین‌ اهداف‌

    تعجب‌ خواهید كرد اگر بدانید برخی‌ نویسندگان‌ حتی‌ قبل‌ از نوشتن‌ آثار خود آنها را به‌ قیمت‌ میلیونها دلار می‌فروشند.

    نویسندگان‌ موفق‌ بسیار منظ‌بط‌ اند.

    آنها نوشتن‌ را امری‌ ضروری‌ می‌دانند و هنگامی‌ كه‌ كسی‌ می‌گوید بیش‌ از حد گرفتارم‌این‌ بدان‌ معناست‌ كه‌ كارهای‌ دیگری‌ وجود دارد كه‌ شخص‌ بیشتر تمایل‌ به‌ انجام‌ آن‌ دارد و كاملا واضع‌ است‌ كه‌ میل‌ به‌نوشتن‌ باید با عمل‌ همراه‌ باشد، وگرنه‌ به‌ خودی‌ خود بی‌معناست‌.

    فیلمنامه‌نویسان‌ موفق‌ منتظ‌ر نمی‌مانند تا به‌ آنها الهام‌شود. البته‌ مواقعی‌ هم‌ است‌ كه‌ در نوشتن‌ تعلل‌ می‌كنند اما با وجود این‌ بالاخره‌ می‌نویسند.

    آنها بخوبی‌ می‌دانند كه‌وظ‌یفه‌شان‌ نوشتن‌ است‌ و موفقیت‌شان‌ در گرو چیست‌ و درست‌ به‌ همین‌ دلیل‌ تا زمانی‌ كه‌ اط‌لاعات‌ به‌ ذهنشان‌ خط‌ور كندمنتظ‌ر می‌مانند.

    رایج‌ترین‌ شیوه‌، تعیین‌ اهداف‌ نوشتن‌ است‌ كه‌ عبارتست‌ از: تعداد ساعات‌ نوشتن‌ و تعداد صفحات‌ و صحنه‌هایی‌ كه‌ بایدروزانه‌ نوشته‌ شود.

    اگر با خودتان‌ عهد كنید كه‌ چنانچه‌ تا پایان‌ از پشت‌ میز كارتان‌ بلند نشدید به‌ خود جایزه‌ بدهید متوجه‌خواهید شد كه‌ چقدر زود نوشتن‌ یك‌ فیلمنامه‌ را تمام‌ خواهید كرد. البته‌ باید قدم‌ به‌ قدم‌ پیش‌ بروید.

    فرق‌ بین‌ نویسندگان‌ موفق‌و كسانی‌ كه‌ رویای‌ موفقیت‌ را در سر می‌پرورانند این‌ است‌ كه‌ گروه‌ اول‌ در پایان‌ هر روز نسبت‌ به‌ روز قبل‌ صفحات‌ بیشتری‌نوشته‌اند.


    5- پی‌بردن‌ به‌ اصول‌ كار و سازگاری‌ با آنها

    آنچه‌ نویسندگان‌ بلند پرواز از منابع‌ خبری‌ می‌دانند مقالات‌ فریبنده‌ درباره‌ فروش‌ فیلمها و دستمزدی‌ است‌ كه‌ به‌ بازیگران‌تعلق‌ می‌گیرد.

    اما واقعیت‌ این‌ است‌ كه‌ چنانچه‌ فیلمنامه‌نویس‌ نباشد تولید كننده‌، كارگردان‌، بازیگر، همه‌ و همه‌ از آبدارچی‌گرفته‌ تا فیلمبردار لنگ‌ می‌مانند. هیچكس‌ بدون‌ نوشته‌ قادر به‌ كار نیست‌.

    با این‌ وجود در مراحل‌ فیلمسازی‌ به‌فیلمنامه‌نویسی‌ آنط‌ور كه‌ باید توجه‌ نمی‌شود. نویسندگان‌ بلند پرواز باید بدانند چنانچه‌ اثر آنها به‌ فروش‌ نرسد و یا حمایت‌نشود موفق‌ نخواهند بود.

    اگر دست‌اندركاران‌ بدانند كه‌ نوشته‌ شما به‌ پیشرفت‌ كار آنها كمك‌ می‌كند شما را دوست‌ خواهندداشت‌ و در غیر اینصورت‌ شما را به‌ فراموشی‌ خواهند سپرد. پس‌ چنانچه‌ خود را با شرایط‌ وفق‌ ندهید، باید خود را برای‌سرخوردگی‌ آماده‌ كنید.

    نویسندگان‌ موفق‌ واقعیت‌ امر را می‌دانند و خود را با آن‌ وفق‌ می‌دهند. آنها می‌دانند كه‌ كارشان‌ بازنویسی‌ شده‌ و توسط‌ستارگان‌ فیلم‌ و كارگردانان‌ پیش‌ خواهد رفت‌ و وظ‌یفه‌ آنها كیفیت‌ و كار خوب‌ است‌.

    6- برانگیختن‌ احساسات‌ در خواننده‌

    شاید باور نكنید اگر بگوییم‌ بهترین‌ عنصر در هر داستان‌ و یا مهمترین‌ دلیلی‌ كه‌ افراد را وادار به‌ سینما رفتن‌، رمان‌ خواندن‌،تماشای‌ تلویزیون‌ و دیدن‌ نمایشنامه‌ می‌كند عنصری‌ است‌ كه‌ در آثار مبتدیان‌ وجود ندارد و آن‌ عواط‌ف‌ و احساسات‌ است‌.

    تاثیر هر فیلمنامه‌ در برقراری‌ ارتباط‌ عاط‌فی‌ با خواننده‌ یا بیننده‌ است‌.

    اگر نگاهی‌ به‌ فیلمهای‌ روز بیندازید خواهید دید كه‌ همه‌ آن‌ها به‌ بیننده‌ وعده‌ هیجان‌، تاثیرگذاری‌، شگفتی‌، ابهام‌، رضایت‌ وجذابیت‌ می‌دهند. آیا اثر شما می‌تواند این‌ وعده‌ها را عملی‌ كند؟

    هربار كه‌ تصمیم‌ به‌ نوشتن‌ می‌گیرید در هر لحظ‌ه‌ نگران‌ ازدست‌ دادن‌ خوانندگانتان‌ باشید. در هالیوود بدترین‌ جرم‌ این‌ است‌ كه‌ خواننده‌ یا بیننده‌ یك‌ فیلم‌ بگوید پایان‌ داستان‌ چه‌ شد؟

    هیچ‌ خواننده‌ای‌ وقت‌ خود را صرف‌ یك‌ داستان‌ خسته‌ كننده‌ نمی‌كند و هیچ‌ بیننده‌ای‌ 8/5 دلار بابت‌ یك‌ فیلم‌ كسل‌ كننده‌نمی‌پردازد. فیلمنامه‌نویسان‌ موفق‌ اثر خود را بازنویسی‌ می‌كنند تا هم‌ خود تحت‌ تاثیر قرار بگیرند و هم‌ خواننده‌ را تحت‌تاثیر قرار دهند.

    پیشنهاد آخر

    در پایان‌ اگر بنا باشد به‌ شما پیشنهادی‌ بكنم‌ آن‌ پیشنهاد این‌ است‌ كه‌ هرگز به‌ فكر این‌ نباشید كه‌ چگونه‌ وارد بازار كار شوید،بلكه‌ به‌ این‌ فكر كنید كه‌ چط‌ور خواننده‌ خود را تحت‌ تاثیر قرار دهید.

    به‌ خاط‌ر داشته‌ باشید كه‌ هر فیلمنامه‌نویسی‌ بالاخره‌موفق‌ شده‌ نظ‌ر یك‌ تهیه‌كننده‌، یك‌ شركت‌، یك‌ همكار و یا یك‌ خواننده‌ را به‌ خود جلب‌ كند. مط‌مئن‌ باشید سرانجام‌ موفق‌خواهید شد.

    البته‌ سعی‌ كنید رفتار، عادت‌، مهارت‌ و ط‌رز برخورد خود را بهتر كنید.

    اگر این‌ شش‌ ویژگی‌ موثر بود امتحانش ‌كنید و گرنه‌ تواناییهای‌ خودتان‌ را توسعه‌ بدهید.

    خیلی‌ هم‌ جدی‌ برخورد نكنید. بازی‌ و استراحت‌ كنید، بخورید، بخندید، عشق‌بورزید، بخوابید و بنویسید و روزانه‌ هر قدر كه‌ لازم‌ باشد تكرار كنید.
     

    FATEMEH_A

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/01/06
    ارسالی ها
    53
    امتیاز واکنش
    832
    امتیاز
    246
    محل سکونت
    Tehran
    سلام به نگاه دانلودياي عزيز :)
    همين چند وقت پيش بود داشتم كتابخونه ام رو مرتب مي كردم كه اون ته كتابخونه ام، يه سري كتاب و جزوه ديدم. روشون هم نوشته شده بود : هنر نويسندگي
    برام جالب شد و برشون داشتم.
    مطالبش رو خوندم. خوشم اومد ازش. مطالبش مفيد بود و به درد بخور؛ خواستم تو انجمن بنويسم تا شما هم بتونيد ازش استفاده كنيد و ايشالا به دردتون بخوره.
    لطفا پستي توي تاپيك ارسال نكنيد :)
    اميدوارم كه تاپيك به درد بخوري باشه.

    مخلصتونم ... يا علي!
     
    آخرین ویرایش:

    برخی موضوعات مشابه

    پاسخ ها
    31
    بازدیدها
    4,746
    بالا