رمان اينه زمان
اونجايى كه مجيد با اردوان پشت تلفن حرف ميزنن ديالگاشون زياد يادم نيست و لى مجيد صداشو شبيه صداى محبوبه ميكنه
و اونجايى كه مجيد توى زمان قديم باماسك ترسناكش سربازارو ميترسونه رمان اقاى حساس و خانوم خشن هم خيلى طنز و خنده داره
پسره اخلاقش شبيه دختراس و دختره اخلاقش شبيه پسراست رمان حسار تنهايى من خانم پريبانو هم خيلى قشنگه و طنزه
رمان گندم. یاسمین.رکسانا.تقاص.دختران شیطون وپسران مغرور.در همسایگی گودزیلا.ته دیگمو پس بده.هردوباختیم.سفر پرماجرا1و2.عاشقم باش.و...تیکه های خنده دار وقشنگی دارن مثل رمان یاسمین: فرنوش : سلام معذرت میخوام که بد رانندگی کردم.
کاوه : ببخشید پدر شما سرهنگ نیستند ؟
فرنوش : نه چطور مگه ؟
کاوه :عذر میخوام فکر کنم پدرتون باید وزیر یا وکیل باشن ؟
فرنوش : نه اصلا.
کاوه : خب الحمدلله . بعد بلند
گفت : خانوم این چه طرز رانندگیه ؟ پدرتونم که تو این مملکت کاره ای نیست ، که شما اینطور رانندگی میکنین .نزدیک بود ما رو بکشی.....
رمان های آقای مودب پور واقعا آدم دل درد میگیره موقع خوندنشون(البته با صرف نظر از پایانشو که خیلی حال گیرن)،هیچکسان،آواز چکاوک ،قرعه به نام سه نفر،و....