امروز سر ناهار با بابام بحث کردم سر یه موضوع چرت بعد که اونا رفتن خونه عموم منم برا خوب کردن حالم ورزش کردم بعدشم یک ساعت با دوستم حرف زدم خیلی حالم خوب شده بود تا اینکه ساعت ۷ بعد از ظهر اینا بود که همون دوستم زنگ زد که جواب کنکور اومده با ابجیم سریع وارد سایت شدیمو جوابو دیدیم خیلی شوکه شدم حالم داغون شد با اون چیزی که توقع داشتم خیلی فرق میکرد بعدم که اشکام بود که روون شد و مامانمو ابجیم همش دلداری میدادن که تو همه تلاشتو کردی واینا...من قبل اومدن جوابا فکر میکردم تو تهران یه رشته متوسط قبول میشم ولی حالا با دیدن قبولی های پارسال حالم اصلا خوب نیست چون احتمال زیاد باید از خانوادم دل بکنم و تو شهر دیگه ای درس بخونم.... شاید این موضوع برا خیلی ها سخت نباشه ولی برامنی که خیلی به خانوادم به خضوص ابجیام وابسته ام خیلییی سخته...بهش که فکر میکنم همین جور اشکام میریزه... امیدوارم حداقل یه رشته خوب قبول شم...اگه کسی هست که به غیر شهر خودش درس خونده درباره شرایط بهم بگه ممنون میشم:)