رویداد از سالگرد تا یلدا..

وضعیت
موضوع بسته شده است.

مهربانوی ایرانی

کاربر نگاه دانلود
کاربر نگاه دانلود
عضویت
2018/11/30
ارسالی ها
6,382
امتیاز واکنش
14,551
امتیاز
898
سن
26
سلام به روی ماه تک تکتون،تولد نگاه دانلود دوست داشتنی خونه ی دوم خیلی هامون رو به همه تون تبریک می گم به امید موفقیت ها و پیشرفت های بیش از پیش نگاه و نگاهی با هم و در کنار هم و عمو امیر عزیزمون:campeon4542::aiwan_lighfffgt_blum::campeon4542:
پیشاپیش یلداتون هم مبارک و پر از خیر و عشق و برکت باشه ان شاءالله :aiwan_lighfffgt_blum: :aiwan_lggight_blum:
خو اولش اعتراف کنم من نوشتن بلد نیستم پس اگه به دلتون ننشست به بزرگی خودتون ببشقید. :aiwan_light_blush:
اولش می خوام بدونید همه تون رو خواهرانه دوست دارم و برام خیلی عزیز و محترمید و خیلی خوش حال و ممنونم که منو تو جمع گرم و صمیمی خودتون پذیرفتید.اگه حرفی زده یا کاری کردم که باعث دلخوریتون شده همین جا ازتون معذرت می خوام باور کنید هیچ قصد و نیت بدی پشت حرف ها و کارهام نبوده و نیست لطفا به بزرگی خودتون ببخشیدم.
از کسی نامی نمی برم چون ماشاءالله خیلی زیادید (خدا بیش ترتون بکنه) و هم می ترسم کسی رو جا بندازم و بعدش شرمنده اش بشم پس بدونید مخاطب حرف هایی که بالا گفتم همه ی همه تون بودید.
ولی می خوام از دو عزیز نام ببرم که خیلی بهشون مدیونم
اولی عمو حمیدرضا @7080 ؛راستش رو بخواهید حساب کاربری قبلی من @Mehrbanooye Irani به علت جهل از قوانین و تبلیغ کردن بن شد و منم بعد از مدتی طاقت نیاوردم و با یه حساب جدید دوباره برگشتم عمو حمیدرضا این مسئله رو فهمیدن ولی بعد از شنیدن حرف هام بهم یه فرصت دوباره دادن،من این جا بودن و موندن رو شماها رو داشتن رو مدیون همین لطف و فرصتی هستم که ایشون بهم اعتماد کردن و دادن و بعد از اون هم هر موقع مشکلی پرسشی چیزی داشتم پاسخگو بودن و کمکم کردن،هیچ وقت این لطف و محبتشون رو فراموش نمی کنم و خیلی برام عزیز و محترم هستن.
نفر بعدی عمو امیر @GoDFatheR هستن؛من این رنک مدیریت رو این اعتماد به نفس رو این حس شیرین که یه نفر بین این همه کاربر لایق بهت اعتماد کنن و مسئولیتی رو بهت بسپارن رو راحت تر بگم تو رو ببینن و برات ارزش قائل بشن رو این حس داشتن یه حامی دلسوز و مهربون و قابل اعتماد رو از ایشون دارم،مگه می شه همچین فرشته ای رو دوست نداشت کسی که تو هر حالی باشن و تو هر وقت از شبانه روز بری سمتشون بهشون پیام بدی دست خالی برنمی گردی دل به دلت می دن سنگ صبورت می شن برات پدر می شن برادر می شن دوست می شن معلم می شن راهنماییت می کنن کمکمت می کنن کسی که اگه اتفاقی هم بیفته و تندی کنن باهات چه مقصر باشن چه نباشن بعد مدتی باز دلشون هوات رو می کنه و میان سمتت مثل یه پدر که بچه اش هر چقدر هم که جفا کنه در حقش تهش باز با آغـ*ـوش باز منتظرش و می پذیردش چرا چون ذات پدر بودن همین ذات قلب پاک و دریایی داشتن همین و...
خیلی برام عزیز و محترم هستن و دوستشون دارم هوارتااااااااااااااااا :aiwan_light_heart:
قضاوت با شما و وجدانتون و قلب مهربونتون ایشون هیچ وظیفه ای در قبال احساسات ما زندگی ما ندارن فقط مدیر سایتی هستن که عضوشیم ولی پامون موندن هوای خودمون رو قلب و احساسمون رو دارن اونم تو این دوره زمونه که هر کی هوای خودش رو داشته باشه هنر کرده لطفا یه کم صبور باشید یه کم مهربون تر باشید باهاشون؛به خدا با زبون نرم و خوش با مهربونی هم می شه حرف زد انتقاد کرد حتی شکوه و گله کرد یه کم هوای قلب و احساس هم رو داشته باشیم جای دوری نمی ره.
حرف بسیار است ولیکن می دونم خسته تون کردم حرف نمی زنم نمی زنم وقتی هم که بزنم از رو منبر پایین نمی یام که :aiwan_light_bdslum:
 
آخرین ویرایش:
  • پیشنهادات
  • nadia.seif

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2019/01/01
    ارسالی ها
    331
    امتیاز واکنش
    1,229
    امتیاز
    401
    محل سکونت
    یزد
    بعد از چند وقت اومدم، خوب شد این رویداد گذاشته شد.

    سلام بهترین یارم
    سلام!
    همیشه بهارم
    سلامی به دلچسبی چای
    به گرمی‌اش...
    که گرمایش به وجودت
    و وجودم به وجودت دل بست
    سلام شیرین‌ترین لبخند
    سلام شیرین‌تر از هر قند
    سلامی به شیرینی کلوچه‌هایی که،
    تو هرلحظه برایم با آن...
    جمله‌ها ساختی
    سلام زهرا با لبخند
    سلام دلیل آن چیزی که
    ستاره‌ها با آن می‌خندند
    @Zahraツ

    صلام بهتر از بهترین‌ها
    صلام فراتر از این «ترین‌ها»
    ثلامی که با آن
    لبخندی به روی لبان «صفارَکمان»
    بیاورد...
    ثلامی به شیرینی اتمام داستانط
    صلامی به تُرشی لب خندانط
    ثلامی که تو با آن،
    پرانرژی
    شادان
    تک‌تک غلت‌های مرا بگیری
    @فاطمه صفارزاده

    درنهایت سلامی به همه‌ی دوستان
    دست چپی، دست راستی
    مدیر بالا، مدیر پایین
    در کل همه‌ی خوبان...
    سلامی به مدیرانی که
    تازه ترفیعشان را دیدم
    سلامی به همه‌ی رفتگان
    ارشدان
    مدیران
    و کاربران
    سلامی با چاشنی خداحافظی
    به‌کوتاهی یک سکانس برای همگان
    خدانگهدار❤

    پ.ن: سالگرد همگان مبارک، عمرتون به طولانی‌‌بودن شب یلدا

    #یک_زیادی_بازنشسته
     

    _MATIN_

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2019/01/08
    ارسالی ها
    731
    امتیاز واکنش
    3,560
    امتیاز
    481
    سن
    28
    خب من بلد نیستم خیلی حرفای قلمبه سلمبه بزنم ولی چیزایی ک تو دلمه میگم.
    حدود یک ساله ک من عضوی از نگاه شدم. تو این مدت اتفاقات خوب و بد زیادی افتاده. خیلی بودن ک الان دیگه نیستن و ماهم دلتنگشون.
    اما با همه اینا ما همچنان با قدرت میایم چت باکس و چت می کنیم. :aiwan_light_laugh1:
    یادمه اولین بار خواهرم اینجا رو بم معرفی کرد.اومده بودم واسه نوشتن رمان (هنو میخوام بنویسم:aiwan_light_laugh1:) اما اینجا اونقدر رفیق با مرام پیدا کردم ک میخواستم وقتایی ک انجمنم با اونا وقت بگذرونم.
    شاید آدم مغروری باشم و هیچ وقت بهشون نگفته باشم که چقدر برام مهمن اما خدا میدونه ک چقدر برام با ارزشن.
    ی روز حتی فک نمیکردم تو مجازی بشه دوست بامرام پیدا کرد. اگه ی وقتایی باعث دلخوریتون شدم همین جا عذرخواهی میکنم چون من کلا ادم زود جوشیم ولی نمیخوام کسی رو برنجونم.
    دوستی گلدانیست ک دمیده است در او تازه گلی
    بر لب هر برگش نقشی از خنده شیرین بهار
    از طراوت سرشار

    spirit᷍ warrior༆ رفیق خوب و صبور ک من همه حرفا و ایده هاشو عملی می کنم :aiwan_light_spiteful::aiwan_light_laugh1:
    Bitter Lawرفیق کله خراب :aiwan_light_spiteful::aiwan_light_laugh1:
    M_tu_x رفیق فراری
    nix رفیق گمشده (از یابنده تقاضا می شود در اسرع وقت او را به نزدیکترین صندوق پستی بیندازد)
    Msz رفیقی که هنو قهره (جون متین آشتی کن)
    Eliot اوه این رفیقو نگم چیه بهتره خودش میدونه :aiwan_light_spiteful::aiwan_light_laugh1:
    aida-nayebi جوجه ای ک همش از زیر درس در میره

    Shiva B@noo شیوای مهربان و کار راه انداز و همیشه انلاین انجمن
    مهربانوی ایرانی ک واقعا مهربانو هستن . بسیار باشخصیتو مهربان

    از هرکی که از قلم افتاده معذرت میخوام حافظه درست درمونی ندارم .:aiwan_ligdfht_blum:
     

    دینه دار

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/08/30
    ارسالی ها
    1,555
    امتیاز واکنش
    29,224
    امتیاز
    806
    یلدای زیبا
    بیا
    بیا و با آن دستان پر مهرت
    ببر نزد خدا مرا
    ببر مرا آنجا که خواهم بود
    تا ابد سرزنده و مانا

    یلدا
    بانوی خوشرنگ سرزمین آریا
    یلدا
    ای دختر روح بخش و دلربا
    یلدا
    ای شادی هندوانه ها و انارها
    امشب ببر هوش از سر این همه دانا
    دیوانه کن ما را
    بینداز در آغـ*ـوش شاعرانه حافظ
    در آن آرامش دریا

    دیوانه کن ما را
    یلدا
    در این روزگار پر از ادعا

    نمی خواستم ادبیش کنم. یا اینقدر طولانیش. یلدا آدمو به حرف میاره. کلا دختر پر حرفیه این شاهزاده خانم.
    می خواستم بیام چون ایجاب می کرد. فکر کن هر سال شب یلدا یه جا جشن می گیری و اون جا خیلی گرم و صمیمیه، اون وقت می تونی برای امسال
    حتی یه سر هم بهش نزنی؟ اصلا ناخودآگاه تو رو می کشونه سمت خودش. فرمون مغزت اتوماتیک میشه و میره به جایی که سال پیش دقیقا تو همین ساعت اونجا بوده.
    اینجا خوش می گذشت و می تونم به جرئت قول بدم به همه کسایی که اینجان داره می گذره. من اینجا بزرگ شدم. دوره بلوغم رو اینجا بودم و خیلی چیزهای خوبی یاد گرفتم.
    از نویسندگیم گرفته که اینجا فهمیدم باید جدی اش بگیرم و به عنوان سرگرمی بهش نگاه نکنم، تا دوستان خوبی که اینجا داشتم و هنوزم چندتاییشون لطف دارن به من و تنهام نذاشتن. گرچه اون هایی هم که نیستن خاطره شون، نامشون و یادشون توی قلبمه. ( و آواتار هاشون )
    این ها رو گفتم تا چیزی که دیروز توی ذهنم بود رو بنویسم. بنویسم و از این قدرتم استفاده کنم برای ثبت تمام احساسم به این انجمن. که چقدر با من مهربون بود. بقیه رو نمی دونم. اما با من که همه خیلی مهربون بود. کاربراش خونه دوم من رو ساختن.
    شاید اگه اینجا رو و آدم های شریفی که پابندشون بشم و اینجا بمونم رو پیدا نمی کردم، هنوزم داشتم توی کانال سوت و کور تلگرامم رمان می ذاشتم. اینجا منو شکوفا کرد.
    از هر نظر. و خدا باهام بود که به این انجمن اومدم. بعله!
    اینجا اتاق کار من، تاپیکم اتاق فکر من، خونه دوستی و آزادی من و در کل، دومین مهد عشقیِ که من بعد از خونه ای که توش نشستم، پیدا کردم.
    البته ممنون لپ تاپم که بدون اون فلج میشم و خودم که اینقدر صاف و ساده بودم هم هستم. :aiwan_light_ghlum:

    الان که اینجا اومدم، دیدم که اتفاقا سالگرد تاسیس انجمن هم هست و به زبون ما طبقه پایینی های انجمن، تولدش به حساب میاد.
    ( خیلی زشته اگه بگم تو این همه سال من نمی دونستم امروز تولدشه؟ :NewNegah (1):)
    برای همین با اشتیاق بیشتری شروع به نوشتن این متن توی این تاپیک پر از عشق و دوستی میون کاربرا کردم تا مهر و امضایی بشه بر تمام فعالیت هام.
    و بعد از این همه تشکری که انجمن به من داد، من یه تشکر بدم بهش ( یا ازش تشکری بکنم )، بابت این که متولد شد، پایدار موند، مقاومت کرد و انسان های شریفی رو درونش پرورش داد. و اونایی که شریف نبودن رو توی خودش هضم کرد. مثل یک فرهنگ غنی.
    ممنون نگاه دانلود : )
    و

    یلدا، بر همگان خجسته باد : )
     

    *ROyA

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/12/28
    ارسالی ها
    3,052
    امتیاز واکنش
    25,600
    امتیاز
    1,070
    محل سکونت
    Sis nation
    امشب برای یک دیقه ی شب بلنده
    یه شبی که بهانه ایه برای باهم بودن، دور از هرچیز مجازی...شاید گاهی سلفی برای ثبت خاطرات
    توی این دنیای خشمگین و تنها، امشب بعد از مدت ها روزهای پر غبار و تنش
    آدم ها دور هم جمع میشن
    میرن پیش بزرگترهای فامیلشون...
    انار دون میکنن میخورن...
    فال حافظ...
    و مهم تر از هرچیزی باهم حرف میزنن و میخندن، کاری به گرونی و سیاست و این چیزا هم نیست...
    میدونم
    خیلی ها ندارن وقتی دور هم جمع شدن چیزی بخورن...
    ندارن مهمونی بدن و حتی شرمنده خانواده هاشونم هستن، چون حتی نون شب رو هم ندارن
    دوست ندارم کام کسی تلخ بشه اما
    امشب من از ته دل برای این آدما و وضع جامعمون دعا میکنم که روبه بهبودی باشه
    من از همه بچه های سایت ممنونم بخاطر مهربونیاشون
    اونا به من یاد دادن آدم های چقدر میتونن خوب باشن
    سعی کردم هیچوقت از کسی دلخور نشم
    همیشه لب هاتون رو به خنده باز کنم، آرزوی قلبی من برای همتون همینه
    اینکه بخندید با کسایی که دوستشون دارید
    اینکه به آرزوهای قشنگتون برسید
    من چندتا معذرت خواهی به چند نفر بدهکارم
    یکی به @FATEMEH_R و اقای @7080
    برای یه دورانی که خودش میدونه و عذاب وجدانش خیلی وقته دنبالمه
    میخوام راستشو بهت بگم
    من واقعا دسترسی نداشتم اون موقع بیام و چون همیشه با گوشی داییم میومدم ای پیم مشترک بود
    وگرنه با تبلت خودم باز نمیکرد بعد از چندروز هم داییم عصبانی شد و دیگه نزاشت بیام
    و وقتی که یهو برای یه مدت رفتم برای این بود که یهو همه وسایل ارتباطیم از بین رفت و حتی من نمیتونستم بیام یه کلمه بگم دیگه نمیام
    ببخشید اگر اختلالی پیش اومد توی کادر
    ببخشید اگر بی خبر رفتم بخدا دسترسی نداشتم همیشه عذاب وجدانش با من هست
    همیشه ناراحتم ازاین بابت اما دیگه هیچوقت اون اتفاقها نمی افته
    چون مشکلات اون دوران حل شد، دیگه هیچوقت بی خبر نخواهم رفت، و اصلا نخواهم رفت جایی
    اینجا خونه دوم منه، ببخشید ازتون که باعث شد ازم برنجین
    من دوست ندارم هیچوقت کسی رو از خودم برنجونم
    یه معذرت خواهی هم به پدر بدهکارم، @GoDFatheR
    پدر ببخشید بابت اون اتفاق، من مقصر بودم واقعا و بچه بازی بود کارم خیلی هم زیاد...وصف ناپذیر نیست
    عذاب وجدان کارم همیشه باهام میمونه چون باعث رنجش شما و آدم های دیگه ای شد
    اما قول میدم دیگه تکرار نشه، دوست ندارم از من برنجین
    شما بهترین هستین و قلبتون بسیار پاک و مهربون
    ببخشید اگر ناراحت شدین
    و طلایه جان
    نمیتونم تگت کنم اسمت تگ نمیشه اما ببخشید بابت هراتفاقی که افتاد و تو ناراحت شدی
    معذرت میخوام ازت
    همه حرفامو از ته دل زدم
    امیدوارم همیشه لبتون به خنده باز باشه
    شب یلدای همه تون مبارک و اناری!
    یا علی:)

     

    🍭White choocolate

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/08/11
    ارسالی ها
    586
    امتیاز واکنش
    7,245
    امتیاز
    641
    محل سکونت
    ...
    هنوز یک ماه نشده که عزیزی رو از دست دادیم
    این نوشته برای اون
    برای دوستای نگاهی عزیزی که به دلایلی دیگه نیستند اما جای خالیشون همیشه حس میشه
    و تقدیم به همه ی نگاهیان...
    کسی و تگ نمیکنم شاید به حضور ذهن نباشه و اسم عزیزی از قلم افتاد پس همه ی دوستای عزیزم بدونند که همشون تا همیشه عزیزند
    قدر همو بدونید
    به قول شاعر
    بیا تا برای غم جایی نباشه
    شاید امروز بره فردایی نباشه

    این یلدا تو را کم دارد...
    یلدا یعنی تولد مهر
    اما این یلدا را نمیدانم یا تولد را کم دارد یا مهرش را.
    این یلدا بوی نبودن میدهد، شاید پاییز هنوز تمام نشده ، شاید هم که رفته اما رد پایش را بر روی جاده ی یلدا جا گذاشته است. همان رد پایی که برگ های زرد و شکسته ابری گریان و دلی نمناک دارد نمیدانم شاید..
    شاید هم چیزی کم دارد شاید کسی ،شاید عزیزی که باید باشد و نیست یا دوستی که همینجا دقیقاً همینجا جایش خالیست.
    این نبودنها با یک تبریک یلدایی ، یک هندوانه ی سرخ ، یک بغـ*ـل آرزوی خوب ، صدای زنگ بلبلی خانه ی مادر بزرگ، خنده ی پسته ی آجیل و دانه های یاقوتی انار حتی حافظ و فالش پر نمیشود که نمی شود.خیلی ها باید باشند و نیستند. و این نبودشان چون باد سرد زمستانی لرزی بر جان مینشاند.
    کاش مثل امروز بودیم؛ کمی کوتاه می آمدیم تا دیوار با هم‌بودنمان بلندتر میشد و ادامه ی باهم بودنمان را جشن میگرفتیم و نامش را یلدا میگذاشتیم. این یلدا کاش بلند بود به همان اندازه ی بودنت چون؛
    این یلدا تو را کم دارد.
     
    آخرین ویرایش:

    F@EZEH

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/08/18
    ارسالی ها
    2,743
    امتیاز واکنش
    70,134
    امتیاز
    1,115
    محل سکونت
    ραяƨıαп
    من همیشه تو شروع نوشتن خیلی مشکل دارم هیچوقت نمیدونم از کجا و چجوری شروع کنم
    راستش وقتی تاپیک رو دیدم درباره چه کسی نوشتن برام سخت ترین انتخاب بود
    اما پس نکشیدم و نوشتم
    راستش نوشتن شاید از اونجایی به ذهنم رسید که امروز خیلی اتفاقی وارد یه تاپیک شدم و فقط مات به فرستنده ش نگاه کردم
    شاید بیشتر شماها درباره دوستایی نوشتین که تو انجمن هستن
    اما من میخوام درباره کسایی بنویسم که یه دوره ی زمانی تو زندگیم بودن و بعدش رفتن
    میخوام بنویسم که اگه روزی من نباشم و اونا برگردن متن منو ببینن و بدونن هنوز و تا ابد به یادشونم
    نمیگم اونایی که رفتن برام بهترینا بود نه هرگز
    اینایی که موندن بی شک برام بهترین و ارزشمندترین هستن خیلی هم زیاد دوستشون دارم
    تک تک شون رو یادمه حتی اسماشون سه سال گذشته از رفتن یکیشون اما هنوز یادمه
    کسایی که وقتی اولین بار وارد انجمن شدم بهم کمک کردن و خودشون صحبتا رو شروع کردن
    امروز یکی یکی خاطراتمو مرور میکنمم امیدوارم یه روز باشین و برگردین و ببینید اینا رو حتی اگه نباشم...
    *نسترن:اذیت های نسترن و حرفای قشنگ و راهنمایی هاش و گاهی هم با کاراش رو اعصاب رفتاناش همش شده یه پیام که تاریخش مال خیلی وقت پیشه و صاحب پیام سالهاست آنلاین نشده و تنها چیزی که مونده همین پیاما و یه پروف که بسته س ای وای دیدی یادم رفت نسترن نه ویس:) همیشه سر همین جنگ داشتیم...
    *نیلوفر:یکی یهو میاد پیام میده در سلامتی کامل به سر میبری یا نه به یه چیزی شک میکنید نه؟:) آشنایی منم با نیلوفر همینطور بود، حرفامون درباره همه چیز بود یه دیوونه ی پرانرژی اما نیلوفر زود از انجمن رفت...بدون هیچ خبری...
    *حدیث:یه خل و چل به تمام معنا و پایه همه دیوونه بازیا حدیث از من یه سال بزرگتر بود اما رفتارش شبیه بچه کوچیکا بود مخصوصا قهراش...حدیث هم رفت هیچ جا هم پیداش نکردم...
    *فاطمه:اسم کاربریشو زده بود فاطی گلی اینقدر خودشیفته بود به هرحال دوست من بود دیگه انتظاری نمی رفت:aiwan_lightsds_blum: وقتی هم میگفتم عوض کن میگفت همین قشنگه باو...چرا آخرین پیامش خداحافظی نبود؟ چرا آخرین پیامش خبر از این میداد که میخواست رمانشو ادامه بده؟
    *آسیل:آس بود تا چندماه پیش اما کنکور باعث جداییش از سایت و از رماناش شد...اسم تلگرامش شده بود ماهان نزدیک بود سر این اسم سرمو به باد بدم:aiwan_lightsds_blum: آسیل همیشه نقش پسر انجمن رو داشت نمیذاشت دخترا مجرد بمونن:aiwan_lightsds_blum: دلم برات تنگ شده آسی...
    *کیمیا:کیم لعنتی وقتی بهت فکر میکنم دلم میگیره آخرین پیامت این بود که ابجی تابستون برمیگردم، درست نمیگم کیم؟ دوسال و نیم گذشت و موندم اون تابستون کی میاد؟ یادته گفتی عکس سه نفرتون رو بفرس ما هم عین احمقا عکس سه تا میمون فرستادیم و داشتیم بحث میکردیم کی کدومه؟(: برگرد کیم دلتنگتم به اندازه تمام این سالهایی که میتونستی باشی و نبودی خیلی دلم برات تنگ شده خواهرکوچولو
    *اسرا:خانم پرستار و نویسنده:) خیلی دلتنگتم اسرایی میدونی؟ اولا اسماتو ارشیدا میخوندم یادته؟ آخرین بار یادمه گفتی تو اهوازی رفتی یه روستای خوش آب و هوا گفتم مواظب باش مریض نشیا یه روز برگشتی ی متن قشنگ فرستادی و بعدش دیگه نیومدی خیلی وقته نیومدی.
    *مهسا:خیلی یهویی آشنا شدیم و خیلی یهویی رفت قول داد بهم بگه هست بهم هر از گاهی بودنشو ابراز کنه اما نیست یک ساله و نیمه بی خبرم...
    *آرزو:از انجمن رفت اما تا چند وقت پیش تو اینستا داشتمش مهربونه خیلی زیاد و خیلی احساسی:) ی دوست احساسی مهربون که الان نیست...
    *بهتینا:بهترین هووی دنیا و بهترین فرد زندگی از انجمن رفته اما هنوز تو لیست اولویت هام هست و تو لیست پین شده های تلگرامم:)
    شاید خیلیای دیگه بودن که من اسماشون رو نگفتم و اینا تو اولویت هام بودن:)
    گذشت یه دوره زمانی بود که تموم شد و هیچوقت برنمیگرده اون موقع هاا
    قدر همدیگه رو بدونید شاید ی روزی نباشند یا نباشین
    ببخشید طولانی شد
     

    *NAFAS.B*

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/08/20
    ارسالی ها
    127
    امتیاز واکنش
    1,015
    امتیاز
    336
    محل سکونت
    شهر قشنگ رویاها
    به نام انکه عشق را جاودان گفت

    سلام
    اینکه از کجا بگم و چی بگم راستش را بخواهید اصلا نمیدانم...
    اصلا قرار نبود قلم بدست بگیرم....
    اما حالا که شروع کردم بگذارید خودمانی بگویم.بدون شیله پیله.بدون رسمیت.


    هوا گرم است و این اعصاب متشنجم را بیشتر ازرده میکند.یک زندگی تکراری بدون هیچ امیدی.برای جبران بی کسی و تنهایی ام دوباره و دوباره به رمان پناه میبرم.رمان!حداقل میدانم در دنیای خیالی ام با هیچ کس دعوا نمیکنم.حداقل میدانم در این دنیا ازادم تا خود را بدست هر سرنوشتی بسپارم.اواخر رمان است.سرتا پا هیجان شده ام و منتظر پایان رمان هستم.به صفحه اخر که میرسم ناباور به انتهای رمان مینگرم.
    زیر لب میگویم :(امکان نداره.لعنتی.)
    با خود لج میکنم یا با نویسنده نمیدانم.تبلتم را به گوشه ای می اندازم و غرغر را از سر میگیرم:
    (حالا چی میشد دو جلدی نمیکردی هان؟اسمون به زمین می اومد تو یه جلد تمومش کنی.یعنی چی اخه اگه میخوایید ادامشو بخونید عضو انجمن چیچی دانلود بشید.مگه بیکارم برا رمان برم تو انجمن عضو بشم. اه.)
    شب که میرسد کنجکاوی امانم را میبرد و دیگر از ان عصبانیت چند ساعت قبلم خبری نیست.دو مرتبه نگاهی به صفحه اخر رمان می اندازم.
    (حالا که عیب نداره یه باره دیگه. عضو میشم اینو میخونم دیگه نمیرم)
    نمیدانم چرا به این انجمن ها اصلا اطمینان ندارم.دکمه ی ورود و سپس نام و رمز را که میزنم به انجمن وارد میشوم.عجیب است. از دلهره ی قبلی خبری نیست.انقدر مجذوب شده ام که دیگر رمان را به یاد نمی اورم.به خود که می ایم نمیدانم چند ساعت گذشته است.یک ساعت،دو ساعت،سه ساعت، نمیدانم.....
    و چه کس میدانست زندگیم قرار است دست خوش تغییر شود.


    حال سه سال و خورده ای از ان زمان میگذرد.شب یلداست و سالگرد تاسیس این انجمن.
    زیاد صحبت کرده ام و میدانم خسته شده ای.
    اما روی صحبت من با خوده توست.
    تویی که نمیدانم کی هستی و چه کاره ای؟چندسال از من بزرگتری یا کوچکتر؟
    از کجای سرزمین محبوبمی؟
    اما این را میدانم وجودت زندگیم را تغییر داد.روی صحبت من با همه بچه های انجمن است.
    شاید این را ندانید پس من میگویم. ممکن است حضورتان هر چند کمرنگ هرچند ناشناخته ، اما زندگی ادمی را زیر ورو کند.
    بدون شک،بدون دلیل،بدون شناخت و بدون حد میگوییم
    دوستتان دارم :aiwan_light_heart:
     

    _Saba_

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2018/12/17
    ارسالی ها
    431
    امتیاز واکنش
    3,992
    امتیاز
    481
    محل سکونت
    توو بَغَلِ یِه کاکتووس :|
    نمیدونم چه جوری بگم ؟! اهل این حرفای گُنده مُنده نیستم ...
    @*lady soz* : سوزی جونم؟ اولین باری ک بهم پیام دادی و گفتی میتونی حدس بزنی ته رمان کوتاهمو ... خداییش اولش فک کردم قصد داری رومو کم کنی ولی بعد از اینکه شناختمت متوجه شدم یه دوست کاملا خوش قلب و مهربونی :) دوستت دارم دختری♡
    @spirit᷍ warrior༆ : صب؟ آجی خنگ و خوشملم؟ فقط بدون ک عاشقتم ^_^ بودنت فقط آرامشه و بس :)
    @midnight dream : رویا جونم ؟ بابت تک تک لحظاتی ک پیشم بودی ازت ممنونم :)
    خیلی ام دوستت دارم ^_^
    @Black Storm : بابت اون رازمون ( همون خندیدن های هر صبح و ... ) بابت همشون خیلی خیلی ممنونم ازت :) حال خوبم تو اون روزا به تو بر میگرده ●.●
    @Bitter Law : همه جوره خودت و حرفات خیلی بهم کمک کردن :) مرسی ک بودی و هستی ^_^
    @Negin.LTI : رفیقِِ کلک باز خودمی :aiwan_light_sddsdblum: همشم تهدیدم میکنی :/ ولی عاشقتم . پوسَر خودمی :|
    @aida-nayebi : بابت خرگوشه و همه چی دَسی درد نکنه :/ ^_^
    همین :)
    خواستم فقط بگم چقد دوستتون دارم و برام مهمین :)
    @Mahdis .Setareh : توام ک اصلن هم آواز منی :) منو تو یه بندیم :/ خیلی تورو دوس :)
     
    آخرین ویرایش:

    ✵BlackShadow✵

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2019/08/05
    ارسالی ها
    271
    امتیاز واکنش
    2,712
    امتیاز
    505
    @*sahra_aaslaniyan*
    خُب‌خُب...
    می‌رسیم به همکار دیوونه خودم؛ دختر دیوونه‌ای که تو هر شرایطی هم بهترین راهنمایی‌ها رو میده و اینکه حتی اگه حالمم خوش نباشه و نخوام بخندم و با همه دنیاها لج باشم، بازم یه جوری می‌خندونیم.
    مرسی همکار. می‌خواستم به زبون خودم تشکر کنم؛ اما یه مشکلی پیش اومده به نام «جزایر قناری» که اصلاً حوصله‌ی رفتن به اونجا رو ندارم
    @GoDFatheR
    پدرِ کل سایت، برای شما هیچی ندارم فقط یه جمله هست که میگه... امممم! اها! می‌گفت «این، درمورد من نیست. این، درمورد شما نیست. این، حتی درمورد ما هم نیست. این، درمورد میراثه، درمورد آینده. درمورد اینه که انتخاب می‌کنیم، چه‌چیزی به جای بگذاریم؛ برای نسل‌های آینده.» رابرت داونی جونیور (تونی استارک، آیرون مَن) (با اندکی تلخیص)
    پدر اگه میشه نظرتون رو درمورد جمله گران‌بهام بگین.

    یه جمله کلی هم دارم که طرفم شخص خاصی نیست؛ اما خیلیا مخاطب حرفمن و اگر هم کسی به خودش گرفت، شاید طرف حرفم باشه. در اصل یه تیکه از یکی از بهترین آهنگایی که دارم.

    زندگی منه، بهم نگو چی خوبه چی بده.

    زندگی مال منه، خودم می‌دونم چی بهتره.
    هر جور می‌خواد، می‌خوام بگذره (بگذره)
    زندگی مال منه، زندگی مال منه، این زندگیِ منه، این زندگیِ منه.
    زندگی مال منه، زندگی مال منه، این زندگیِ منه، این زندگیِ منه.
    (این زندگیه منه، نمی‌خواد دیگه بهم بگی بده... چون زندگیه منه)
    به ابرا داد زدم، رعدوبرق زد گفتن با منن
    بیرون سرد؛ ولی تو داغ‌تَرم.
    نمی‌شناسی من رو... من رو... من رو
    همون جوری که می‌خوام بودم و هستم.
    پریده یه‌کم رنگ صورت و دستم.

    زندگی منه از زدبازی
    حدوداً سه نفر دیگه هم هست ک می‌خوام بنویسم اما به سه دلیل، برای هرکدوم یه دلیل دارم که ننویسم بهتره.

    1- نمی‌خوام دلخور شه که چرا نوشتی
    ولی می‌خوام یه چیزی برات بنویسم اونم اینه که «دلم بدجور واست تنگ شده رفیق جونم، کاشکی بودی Sigh»
    2- خطر بن‌شدن (نمی‌تونم مؤدب باشم واسه‌ش)
    3- فکر نکنم اون‌قدر صمیمی یا راحت باشم که بنویسم در موردش
    یلدای هر پنج‌تاتون مبارک به خصوص رفیق جونیم.
    و در آخر یاد آن دوران بخیر
    دورانی که...
    ولی
    مطمئنم همه چی درست میشه
    به هر قیمتی که شده
    به هر زحمتی که شده
    هر مشکلی هم پیش بیاد
    درست میشه اگه هم نشد که نمیشه
    اون‌وقته که درستش می‌کنیم!
    یک قول؟ یک قسم؟ یک حرف؟ یا یک...
    به عنوان یک رفیق؟ یک دوست؟ یک دیوانه؟ یا شاید هم یک...
    این سه نقطه‌ها رو خودت می‌فهمی؛ ولی به وقتش.
    و در آخرِ آخر
    یکی عاشقمون منفوره یکی دیگه، زندگیمون هم که دیگه ویکیلیکه

    هرکی توش فقط دنبال یه خبر زندگی شخصیمون هم آره افتاده تو هَچَل
    یه سریا میدن فاز منفی؛ ولی ای! باز بد نی
    میشه باز خندید.
    اونی که می‌خوام نشد؛ ولی ای بد نی
    حالم توپه توپ نی؛ ولی ای بد نی
    اون‌قدرام که میگن خوب نی؛ ولی ای بد نی
    توافقم شد؛ اونم ای بد نی
    آره ای بد نی. اینا حرف دله، نه غیبت نی
    ای بد بین، باز هم همین که اِنقدره پیگردی خودش ای بد نی
    آره ای بد نی، هیچی ای بد نی
    نه پول هدفمه نه خوش‌حالی، هدف زندگیِ جالبه با دشواری

    چون ناب‌ترین چیزم آخر دل رو می‌زنه
    ای بد نی از سیجل و جی‌جی
     
    آخرین ویرایش:
    وضعیت
    موضوع بسته شده است.

    برخی موضوعات مشابه

    بالا