شعر اشعاری زیبا برای ایران

  • شروع کننده موضوع ♥MASTANE♥
  • بازدیدها 2,720
  • پاسخ ها 104
  • تاریخ شروع

♥MASTANE♥

کاربر نگاه دانلود
کاربر نگاه دانلود
عضویت
1970/01/01
ارسالی ها
4,316
امتیاز واکنش
3,789
امتیاز
546
محل سکونت
شیراز


en5606.jpg


برخیزید برخیزید برخیزید

برخیزید ای شهیدان راه خدا
ای کرده بهر احیای حق جان فدا
کز قطره قطرهی خون پاک شما
میروید تا ابد در وطن لالهها

برخیزید برخیزید
برخیزید رهبر آمد کنون در کنارتان
تا سازد، غرقه در بـ..وسـ..ـه خاک مزارتان
تا گیرد، خون بهای شهیدان ز اهرمن
باز آمد، رهبر ما پی یاری وطن

برخیزید برخیزید
جاویدان زندگی جوشد از خاک هر شهید
باز روید لاله از تربت پاک هر شهید
ای انسان چون شهادت سر آغاز زندگی ست
مرگ سرخ رمز آزادی و راز زندگی ست


برخیزید برخیزید
برخیزید ای شهیدان راه خدا
ای کرده بهر احیای حق جان فدا
کز قطره قطرهی خون پاک شما
میروید تا ابد در وطن لالهها

برخیزید برخیزید
در عالم مایه ی سرفرازی شهادت است
پیش ما، مرگ در راه ایمان سعادت است
هر کس او، در ره عدل و دین رهسپر شود
در این ره، گر دهد جان ز کف زنده تر شود

برخیزید برخیزید
از دشت کربلا هر زمان آید این پیام
در راه عزت و افتخار و شرف قیام
تا انسان تن رها سازد از بند بندگی

عاشورا بر مجاهد دهد درس زندگی

ff27.gif


اشعار 22 بهمن
ا
ین بانگ آزادی ست، کز خاوران خیزد

فریاد انسانهاست، کزنای جان خیزد


اعلام توفانهاست، کز هر کران خیزد

آتشفشان قهر ملتهای در بند است


حبلالمتین تودههای آرزومند است

اللهاکبر، خمینی رهبر

دشمن بداند ما موج خروشانیم
زاییده بحریم، فرزند توفانیم


در سنگر اسلام، بگذشته از جانیم

بازو به بازو، صف به صف، ما آهنین چنگیم


سنگر به سنگر، جان به کف آماده جنگیم

تخت شهنشاهان، شد سرنگون از ما


بخت تبهکاران، شد واژگون از ما

دامان آزادی، شد لالهگون از ما


ما حافظ آزادی و اسلام و قرآنیم

ما در پی آسایش و معراج انسانیم


اللهاکبر، خمینی رهبر

ما در ره اسلام، پیمان خون بستیم
زنجیر استعمار، مردانه بگسستیم
 
  • پیشنهادات
  • ♥MASTANE♥

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    1970/01/01
    ارسالی ها
    4,316
    امتیاز واکنش
    3,789
    امتیاز
    546
    محل سکونت
    شیراز


    به به چه حرف خوبی

    به به چه حرف خوبی آن شب امام ما گفت
    حرفی كه خواب دشمن از آن سخن برآشفت


    حرف امام اين بود:
    در سرزمين ايران ، پاينده است اسلام، تا هست نور ايمان
    ما بچههای ايران جنگيم تا رهائی
    ترسی به دل نداريم از رنج و بی غذايی
    فريادمان بلند است، نهضت ادامه دارد
    حتی اگر شب و روز بر ما گلوله بارد

    از توپ و تانك دشمن، هرگز نمی هراسيم

    دشمن گياه هرز است، ما مثل تيغ و داسيم
    دشمن خيال كرده، ما نوگل بهاريم



    اما امام ما گفت ما مرد كارزاريم

    فريادمان بلند است، نهضت ادامه دارد
    حتی اگر شب و روز بر ما گلوله بارد
    به به چه حرف خوبی آن شب امام ما گفت
    حرفی كه خواب دشمن از آن سخن برآشفت

    حرف امام اين بود:

    در سرزمين ايران ، پاينده است اسلام، تا هست نور ايمان

    ما بچههاي ايران جنگيم تا رهائي
    ترسي به دل نداريم از رنج و بي غذايي
    فريادمان بلند است، نهضت ادامه دارد
    حتی اگر شب و روز بر ما گلوله بارد
    از توپ و تانك دشمن، هرگز نميهراسيم
    دشمن گياه هرز است، ما مثل تيغ و داسيم
    دشمن خيال كرده، ما نوگل بهاريم

    اما امام ما گفت ما مرد كارزاريم
    فريادمان بلند است، نهضت ادامه دارد
    حتی اگر شب و روز بر ما گلوله بارد
     

    Diba

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2015/04/15
    ارسالی ها
    86,552
    امتیاز واکنش
    46,640
    امتیاز
    1,242
    هنگام می و فصل گل و گشت چمن شد

    در بار بهاری تهی از زاغ و زغن شد

    از ابر كرم ، خطه ی ری رشك ختن شد

    دلتنگ چو من مرغ قفس بهر وطن شد

    چه كج رفتاری ای چرخ

    چه بد كرداری ای چرخ

    سر كین داری ای چرخ

    نه دین داری ،

    نه آیین داری ای چرخ

    بند دو

    از خون جوانان وطن لاله دمیده

    از ماتم سرو قدشان، سرو خمیده

    در سایه گل بلبل از این غصه خزیده

    گل نیز چو من در غمشان جامه دریده

    چه كج رفتاری ای چرخ ،

    چه بد كرداری ای چرخ

    سر كین داری ای چرخ

    نه دین داری ،

    نه آیین داری ای چرخ

    بند سه

    خوابند وكیلان و خرابند وزیران

    بردند به سرقت همه سیم و زر ایران

    ما را نگذارند به یك خانه ویران

    یارب بستان داد فقیران ز امیران

    چه كج رفتاری ای چرخ ،

    چه بد كرداری ای چرخ

    سر كین داری ای چرخ

    نه دین داری،

    نه آیین داری ای چرخ

    بند چهار

    از اشك همه روی زمین زیر و زبر كن

    مشتی گرت از خاك وطن هست بسر كن

    غیرت كن و اندیشه ایام بتر كن

    اندر جلو تیر عدو، سـ*ـینه سپر كن

    چه كجرفتاری ای چرخ ،

    چه بد كرداری ای چرخ

    سر كین داری ای چرخ

    نه دین داری ،

    نه آیین داری ای چرخ

    بند پنج

    از دست عدو ناله ی من از سر درد است

    اندیشه هر آنكس كند از مرگ، نه مرد است

    جان بازی عشاق، نه چون بازی نرد است

    مردی اگرت هست، كنون وقت نبرد است

    چه كج رفتاری ای چرخ،

    چه بد كرداری ای چرخ

    سر كین داری ای چرخ

    نه دین داری ،

    نه آیین داری ای چرخ

    بند شش

    عارف ز ازل ، تكیه بر ایام نداده است

    جز جام، به كس دست، چو خیام نداده است

    دل جز بسر زلف دلارام نداده است

    صد زندگی ننگ بیك نام نداده است

    چه كج رفتاری ای چرخ،

    چه بد كرداری ای چرخ

    سر كین داری ای چرخ

    نه دین داری ،

    نه آیین داری ای چرخ
     

    Diba

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2015/04/15
    ارسالی ها
    86,552
    امتیاز واکنش
    46,640
    امتیاز
    1,242
    گردیده وطن غرقۀ اندوه و محن وای
    ای وایوطن وای

    خیزید وروید از پی تابوت و کفن وای
    ای وای وطن وای

    کو هت و کو غیرت و کو جوش فتوت
    کو جنبش ملت

    دردا که رسید از دو طرف سیل فتن وای
    ای وای وطن وای

    تنها نه همین گشت وطن ضایع و بد نام
    گمنام شد اسلام

    پژمرده شد این باغ و گل و سرو و سمن وای
    ای وای وطن وای

    بعضی وکلا مسلکشان راهزنی شد
    سرّی ، علنی شد

    گشته علما غرقه در این لای و لجن وای
    ای وای وطن وای .
     

    Diba

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2015/04/15
    ارسالی ها
    86,552
    امتیاز واکنش
    46,640
    امتیاز
    1,242
    افراسیاب خون سیاوش ریخت
    بیژن به دست خصم
    به چاه افتاد
    کو گردی تو،
    ای همه تن خاموش!
    کو مردی تو
    ای همه جان ناشاد!





    ----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
     

    Diba

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2015/04/15
    ارسالی ها
    86,552
    امتیاز واکنش
    46,640
    امتیاز
    1,242
    چند تو خوانی ام که هان!
    جامه رها کن و بیا!
    نیست وطن لباس تن
    تا که ز خویش برکنم

    غرب وطن نمی شود، خانۀ من نمی شود
    شرق کهن نمی شود
    خانه چرا دگر کنم

    مهر وطن سرشت من، دوزخ آن بهشت من
    روز و شبان و دم به دم
    دم ز وطن وطن زنم
     

    Diba

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2015/04/15
    ارسالی ها
    86,552
    امتیاز واکنش
    46,640
    امتیاز
    1,242
    من نیز چون درخت
    با ذره ذرۀ این خاکم پیوندی است
    پای گریز نیست، توان گریز نیز

    دلبسته ام به خاک وطن
    من
    و پایدار
    تا
    پای
    دار!





    ----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
     

    Diba

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2015/04/15
    ارسالی ها
    86,552
    امتیاز واکنش
    46,640
    امتیاز
    1,242
    در این خاك زر خیز ایران زمین/نبودند جز مردمی پاك دین



    همه دینشان مردی و داد بود/وزان كشور ازاد و اباد بود



    نگفتند حرفی كه ناید به كار/نكشتند گنـد كه ناید به بار



    چو مهر و وفا بود كیششان/گنه بود ازار كس پیششان



    همه بنده پاك یزدان پاك/همه دل پر از مهر این اب و خاك



    پدر در پدر اریایی نژاد/ز پشت فریدون نیكو نهاد



    بزرگی به مردی و فرهنگ بود/گدایی در این بوم و بر ننگ بود



    كجا رفت ان دانش و هوش ما/كه شد مهر میهن فراموش ما



    كه انداخت اتش در این بوستان/كز ان سوخت جان و دل دوستان



    چه كردیم كین گونه گشتیم خوار/خرد را فكندیم زین سان ز كار



    نبود این چنین گشور و دین ما/كجا رفت ایین دیرین ما



    به یزدان كه این كشور اباد بود/همه جای مردان ازاد بود



    در این كشور ازادگی ارز داشت/كشاورز خود خانه و مرز داشت



    گرانمایه بود انكه بودی دبیر/گرامی بد انكس كه بودی دلیر



    نه دشمن در این بوم و بر لانه داشت/نه بیگانه جایی در این خانه داشت



    اگر مایه زندگی بندگیست/دو صد بار مردن به از زندگیست



    بیا تا بكوشیم و جنگ اوریم/برون سر از این بار ننگ اوریم



    به یزدان كه هرگز جهان افرین/نه با بنده مهر ورزد نه كین



    ز نیك و بدت هر چه اید به سر/ز خود بین و ز كرده خود شمر



    از ان روز دشمن به ما چیره گشت/كه مارا روان و خرد تیره گشت



    از ان روز این خانه ویرانه شد/كه نان اورش مرد بیگانه شد



    چو ناكس به ده كدخدایی كند/كشاورز باید گدایی كند



    چو دانش پژوهنده بیند زیان/كه بندد به دانش پژوهی میان



    به یزدان كه ما گر خرد داشتیم/كجا این سرانجام بد داشتیم



    بسوزد در اتش گرت جان و تن/به از بندگی كردن و زیستن



    اگر مایه زندگی بندگیست/دو صد بار مردن به از زندگیست



    بیا تا بكوشیم و جنگ اوریم/برون سر از این بار ننگ اوریم



    بیاریم ان اب رفته به جوی/مگر زان بیابیم باز ابروی



    شود مردمی كیش و ایین ما/نگیرد خرد خرده بر دین ما



    ز فردوسی ام امد این گفته یاد/كه داد سخن را چو او كس نداد



    چو ایران نباشد تن من مباد/بدین بوم و بر زنده یك تن مباد



    سرشت من از میهن بود/من از میهن و میهن از من بود
     

    Diba

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2015/04/15
    ارسالی ها
    86,552
    امتیاز واکنش
    46,640
    امتیاز
    1,242
    ما برای آنکه ایران خانهی خوبان شود
    رنج دوران بـرده ایم
    ما برای آنکه ایران گوهر تابان شود
    خون دلها خوردهایم
    ما برای بوییدن بوی گل نسترن
    چه سفرها کردهایم
    ما برای نوشیدن شورابه های کویر
    چه خطرها کردهایم
    ما برای بوسیدن نام گلی ناشناس
    چه سفرها کردهایم
    ما برای بوسیدن خاک سر قلهها
    چه خطرها کردهایم
    ما برای خواندن این قصه عشق به خاک
    رنج دوران بردهایم
    ما برای جاودان ماندن این عشق پاک
    رنج دوران بردهایم.






    ----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
     

    Diba

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2015/04/15
    ارسالی ها
    86,552
    امتیاز واکنش
    46,640
    امتیاز
    1,242
    گربهء زيبا ببين كه نام اوست ايران زمين

    كوه و رود دشت صحرا جنگلش خُلد برين

    تخت جمشيدش ببين با نقش رستم همجوار

    قلعه هاي اردشير و اردوان با افتخار

    قبر استر را ببين شوي پاسارگادش ببين

    تپٌه هاي هگمتانه وقت آبادش ببين

    قلعهء بابك ببين تخت ابونصرش ببين

    جندي شاپورش نگر آن قدرت عصرش ببيين

    ارگ بم ويرانه شد كرمان كه بر جا مانده است

    سوخته شهر بلوچي از بَرِما مانده است

    وانك زيبا را ببين چون گوهر جلفاي نو

    پيكر نقش جهان در مي كشد آواي نو

    تپُهء مارليك بين تخت سليمانش ببين

    آن كليساي قره سنگي به دامانش ببين

    موزهء تهران ببين با تخت طاووسش عجين

    كوه نور درياي نور با سكُه هاي بي گزين

    معبد پير هريشت از سينهء زرتشت بين

    يزد زيبا را ببين چون در كويري شد نگين

    گنبد بازش ببين غار عليصدرش نگر

    قلعهء بهرام چوبين ارزش و قدرش نگر

    بيستون را بنگر و بر طاق بستان خيره شو

    معبد ناهيد رو بر خرده هايش چيره شو

    شوش دانيالش ببين عزم چغازنبيل كن

    خطٌهء مازندران رو يادي از منجيل كن

    معبد مهري ببين در كَرفَتو در داش كّسّن

    كوه خواجو را ببين در سيستان تهمتن

    لانهء سيمرغ در كوه دماوندش نگر

    ماردوشان را ز خشم كاوه در بندش نگر

    حافظ و سعدي ببين قبر باباطاهر ببين

    حسرت خيام از گردونهء ظاهر ببين

    علقه اي بر طوس بند و شاهنامه را بخوان

    خود ز كيش و قشم بر ديوارهء ماكو بران

    با خلیج تا ابد فارس این وطن زیبا شود

    سالها سرو ابرکوهی چنین برپا شود

    ماهي بحر خزر خور وادي ماسوله رو

    مهر و ماني را ببين در دورهء مزدك بشو

    معبد هندو ببين در بندرعباس جنوب

    اوج يونان و پوزايدون خارك را در چارچوب

    خسروپرويزش ببين با قصر شيرين در تماس

    هركجا را بنگري در ريشه اي بيني اساس

    از دمش تا فرق سر پر ز گذشته هاي دور

    هر چه باشد خاطريست از دوره هاي پرغرور


    شعر از گارگین فتائی





    ----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
     

    برخی موضوعات مشابه

    بالا