انتقام از تو....

وضعیت
موضوع بسته شده است.

الیکا صالح

کاربر نگاه دانلود
کاربر نگاه دانلود
عضویت
2016/11/28
ارسالی ها
10
امتیاز واکنش
22
امتیاز
0
محل سکونت
تبریز
یه شب سرد بود. پری ماشین رو اورده بود سوار شدم.
بی مقدمه شروع کرد به غر زدن کار همیشهگیشه.
پری_یه عمر دست پا چلفتی بودی النازچرا اول گفتی نمیام تولد رویا بعد اومدی
_پشیمونی برم
پری با ناز و عشـ*ـوه سرشو برگردنوند به این طرف و اون طرفو_خب حالا ...میدونی کی اونجاس....کامران
_میدونم
پری _پ واسه همین اومدی
_خفه شو انقد زر میزنی نمیرسیم دیگه
پری_بیا بابا رسیدیم
پیاده شدیم به عظمت خونه خیره موندیم رویا با دوستش باربد اومدن استقبال رویا منو بغـ*ـل گرفت و فشار داد طوری که نزدیک بود خفه شم
_سلام بس کن رویا
رویا_باشه عزیز دلم خعلی خوب شد که اومدی سلام پری جون خوبی؟
بعد سلام و احوال پرسی رفتیم داخل خونه...
کامران رو مبل نشسته بود مثه اون قدیما دلم یه جوری شد ولی خودمو کنترل کردم رفتم کنار کامران نشستم
سلام کردم جوابمو داد
کامران_ببخشید من فک کنم شما رو میشناسم
چرا نشناسی؟ من النازم همونی که یکسال پیش ولش کردی به امون خدا حالا وقت انتقامه وقتشه من ....
_شاید میشناسین...کیک میخواین
کامران_اگه میشه بله
رفتم توی اشپز خونه من رو دک میکنی عوضی مرگ موشو در اوردم از تو کمد ریختم رو کیک اوردم دادم دستش
لبخند زدم و_بفرمایید اقا
گرفت و _ممنونم
دلشوره داشتم تکه اول رو خورد
تو هم شد صورتش_این چقد شوره...
________________________________-
تو رو خدا فهمیدین چی شد؟
نمککککککک
هههههههههههههههههههههههههههههه
خخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخ
:campe45on2::campe45on2::campe45on2::campe45on2::campe45on2:
 
وضعیت
موضوع بسته شده است.

برخی موضوعات مشابه

پاسخ ها
50
بازدیدها
4,213
بالا