گام نخست برای نوشتن رمان

هنگامه ندیم کار

کاربر نگاه دانلود
کاربر نگاه دانلود
عضویت
2015/08/27
ارسالی ها
807
امتیاز واکنش
14,850
امتیاز
671
نويسنده کسي است که مي نويسد. شما وقتي به فکر نوشتن مي افتيد که طرحي در سر داشته باشيد. نوشتن فکر کردن است چون چيدن و آرايش کلام است و کلام تنها رسانه فکر است.
هر رمان با طرح موضوعي شروع مي شود، در واقع طرح گام نخستي است که براي نوشتن داستان۱ برداشته مي شود. هر کس ممکن است طرحي براي نوشتن رمان داشته باشد اما براي خلق رمان بايد عناصر سازنده آن را شناخت. بدون اين شناخت طرح فقط ماده خامي است و اگر روي کاغذ بيايد از ارزشي برخوردار نيست. از اين رو با ارائه طرح، داستاني به وجود نمي آيد. طرح در حکم جرقه يي است که موجب زايش داستان مي شود وگرنه به خودي خود نشانه يي از داستان ندارد. ممکن است ديگران هم چنين طرحي در ذهن داشته باشند. آنچه به اين طرح شناسنامه مي دهد و از طرح هاي ديگر متمايز مي کند بهره گيري نويسنده از عناصر داستان طبق ذوق و سليقه خود و بينش و مهارت او در ارائه آن است.
ماجرايي در تنگستان جنوب اتفاق مي افتد که عنوان درشت روزنامه ها را به خود اختصاص مي دهد و در اذهان مردم محل مي ماند. مردي که به او ظلم شده و مالش را چند نفر خوردند، درصدد انتقام گرفتن از آنها برمي آيد. همين ماجرا در ذهن دو نويسنده طرح داستاني را جرقه مي زند؛ يکي بر اساس آن، داستان کوتاه «شيرمحمد» را مي نويسد و ديگري طرح را در قالب رمان «تنگسير» ارائه مي دهد. نحوه برخورد نويسنده اول رسول پرويزي با نحوه برداشت نويسنده دوم صادق چوبک از طرح متفاوت است گرچه گرته برداري از طرح يگانه و واحدي است؛ اولي فقط به نقل ماجرا در داستان کوتاهي اکتفا مي کند و دومي مي کوشد از آن حماسه يي در قالب رمان بيافريند. بهره گيري دو نويسنده از عناصر داستان و جهان بيني و گرانيگاه دو نويسنده موجب تمايز داستان ها مي شود.
از نمونه هاي غربي آن مي توان از داستان «يک گل سرخ براي اميلي» اثر ويليام فاکنر و «روح» نوشته رابرت بلوک که بر اساس آن هيچکاک فيلمي ساخت، نام برد. در اولي زني در کنار جنازه شوهر خود ۴۰ سال خوابيده و در دومي پسري با جنازه مادرش طي ۱۰ سال دمخور است. طرح ماجراي آنها عنوان روزنامه ها را به خود اختصاص داده بود و اما دو نويسنده به گونه يي از طرح تقريباً مشابهي به نحوي بهره گرفته بودند که داستان هاي آنها را به کلي از هم متمايز مي کرد. از اين رو از طرح واحدي مي توان داستان هاي بسياري بيرون کشيد که هر کدام انگ و نشانه نويسنده خود را داشته باشد و از داستان هاي ديگر متمايز باشد.
براي آفريدن داستان ارائه طرح لازم است اما کافي نيست. «ايلياد» اثر هومر تنها ارائه طرح حماسي داستان نيست بلکه چگونگي گسترش موضوع و نحوه تحول شخصيت ها و تحقق و کارکرد عناصر ديگر داستان است که اثر را به وجود مي آورد و ساختار هنري به آن مي دهد که آن را ماندگار کرده است.
امروز برخلاف آثار خلاقه يونان و روم باستان و قصه هاي کوتاه و بلند سنتي، طرح بايد بر قواره و قالب زندگي واقعي شخصيت هاي امروزي ريخته شود و با ويژگي هاي روحي و زيستي و بينشي آنها همخواني داشته باشد و اعمال و رفتار و گفت وگوهاي آنها را به نمايش بگذارد و جهان درون و بيرون آنها را بازتاب دهد، درگيري شخصيت ها با هم و تقابل و برخوردشان را با محيط و اجتماع شان و در نتيجه تحول و دگرگوني آنها را بر اثر اين تقابل و چالش نشان دهد. در آثار خلاقه يونان و روم باستان و قصه هاي کوتاه و بلند سنتي شخصيت ها نيمه خدايي و آرماني بودند. امروز زخم برمي داشتند و فردا زخم شان التيام مي پذيرفت و اعمال و رفتار آنها مافوق انساني بود و کارهايي از آنها سر مي زد که از انسان معمولي و عادي برنمي آمد.
خواننده هاي امروزي مي خواهند دليل هر اتفاقي را که مي افتد بدانند و تحقق آن را باور کنند. از اين رو هر فصلي از رمان بايد با فصل ديگر ارتباط منطقي داشته باشد و در تماميت و تحول عمل داستاني رمان دخالت داشته باشد و سرنوشت يک يک شخصيت ها در پايان داستان براي خواننده آشکار شود. هومر بعد از خلق حماسه «ايلياد» ، «اديسه» را نوشت و سرنوشت شخصيت هاي ايلياد را رها نکرد و از آنها براي آفريدن حماسه ديگري بهره گرفت. ويليام فاکنر ايالت خيالي و مجاري براي داستان هايش قائل شد و شخصيت هايش را از داستاني به داستان ديگر برد و سرنوشت زندگي آنها را بازنمايي کرد. ارنست همينگوي نيز چنين توجه و رويکردي به شخصيت هاي داستانش داشت و در بعضي از داستان هايش شخصيت هايش تکرار مي شد. چنين توجهي به نويسنده کمک مي کند که هميشه طرحي براي نوشتن داشته باشد. رمان سه گانه «همسايه ها»، «داستان يک شهر» و «بازگشت» وقايع زندگي شخصيتي به نام خاله را از دوران کودکي تا رشد و کمال و مرگ او طي وقايع جنگ ايران و عراق در رمان «زمين سوخته » تصوير مي کند.

● نمونه طرح

طرحي را به عنوان نمونه مي آورم؛ کسي به جاي کس ديگري خود را جا مي زند يا کسي را به اشتباه به جاي کس ديگري مي گيرد. در قصه هاي سنتي بسيار از اين طرح بهره گرفته شده. در داستان نويسي مدرن شايد اولين بار گوگول از اين طرح در نمايشنامه يي به نام «بازرس کل» استفاده کرده است. طرح آن اين است؛ مردي به شهري وارد مي شود و او را به جاي بازرسي که قرار است به آن شهر بيايد، مي گيرند. از اين طرح داستان ها و نمايشنامه ها و فيلمنامه هاي بسياري به وجود آمده است و هر کدام نيز تازگي و طراوت و ويژگي خود را داشته است. من در رمان «دندان گرگ» از چنين طرحي بهره گرفته ام؛ معلمي را به اشتباه به جاي چريکي هم اسم او مي گيرند و با وضعيت و موقعيت هايي که بعد از اين دستگيري پيش مي آيد ماجراهاي رمان خلق مي شود.

0dceddab-c548-446c-b3ff-d6253448ddb4.jpg

● برقراري وضعيت و موقعيت

«وضعيت و موقعيت» محل پيوند حادثه ها در لحظه خاصي از داستان، نمايشنامه و فيلمنامه است که کشمکش را به وجود مي آورد، به عبارت ديگر وضعيت يا موقعيت نمايشگر دسته يي از حادثه هاي ضمني است که در آنها شخصيت يا شخصيت ها در شرايطي قرار مي گيرند که نسبت به خود آگاهي بيشتري مي يابند و بر اثر آن خصوصيت هايي را در خود کشف مي کنند. همچنين وضعيت و موقعيت بيانگر حال و هواها و حالاتي است که تحت تاثير آن، عمل داستاني در اثر آغاز مي شود، به همين دليل بعضي از داستان شناسان و اديبان، وضعيت و موقعيت را جزيي از ساختار پيرنگ به حساب مي آورند. داستان کوتاه ممکن است تنها بر حادثه يي ضمني بنا شود اما در رمان، حادثه هاي ضمني بسياري وجود دارد که هر کدام اجزاي ترکيب کننده پيرنگ را تدارک مي بيند. اغلب داستان هاي گي دو موپاسان نويسنده فرانسوي (۱۸۹۳- ۱۸۵۰) و اï هنري نويسنده امريکايي (۱۹۱۰- ۱۸۶۲) بر حادثه يي ضمني بنا شده است، مثل داستان کوتاه «گردنبند» از موپاسان و «هديه مغان» از هنري.
در طرح رمان «دندان گرگ» شخصيتي انتخاب شده است و اين شخصيت در وضعيت و موقعيتي از اجتماع قرار مي گيرد. بعد در نتيجه درگيري شخصيت ها با هم و بر اثر اصطکاک و برخوردشان با هم در محيط اين اجتماع و بازتاب آن بر هر کدام از آنها حادثه هاي رمان بازآفريني مي شود. در واقع در طرح رمان «دندان گرگ» گرفتاري شخصيت اصلي و بازتابش در ميان کساني که او را مي شناسند يا با او مرتبطند حادثه هاي ضمني بسياري را مي آفريند که اين حادثه ضمني بعد از آزادي او، انقلاب روحي و معنوي عميقي در او به وجود مي آورد و تحول بينشي و شخصيتي ديگر را در او سبب مي شود.
بعد از طرح وضعيت و موقعيت تازه آغاز مي شود و هنوز اثر بايد مرحله هاي بسياري را پشت سر بگذارد تا به پايان محتمل خود برسد. اين مرحله ها را عناصر ساختاري داستان فراهم مي آورد، عناصري چون شخصيت پردازي يا حقيقت مانندي، پيرنگ، صحنه پردازي و عناصر ساختاري که معنا و مفهوم داستان عرضه مي کند به اين معنا که وقتي پرويز ساساني، شخصيت اصلي رمان «دندان گرگ» در وضعيت و موقعيتي تازه قرار مي گيرد شخصيت او متحول مي شود و اين تحول را خواننده بايد دريابد و بپذيرد. توجه او بايد به آن جلب شود و سير داستان در او هول و ولايي به وجود آورد که بخواهد بداند بعد چه اتفاقي خواهد افتاد و سرنوشت شخصيت اصلي به کجا مي انجامد. شخصيت در برابر انتظارهايي که از او دارند و او را به عنوان قهرمان گرفته اند، چه عکس العملي از خود نشان مي دهد؟ آيا وامي دهد و آنها را به اشتباه خودآگاه مي کند يا همان طور که در رمان آمده، مي کوشد همان طور عمل کند و خود را نشان بدهد که از او انتظار دارند و براي تحقق بخشيدن به اين امر به تلاش عميقانه يي دست مي زند. اين تلاش براي دگرگوني بينشي و شخصيتي خودش، هم دروني است و هم بيروني.
دروني مطالعه و کاوش تمايلات و خواست هايش است و شناخت ماهيت هراس ها و واهمه ها و دلهره هاي انساني و روايي و تحکيم بخشيدن به قدرت ها و کارآمدي هاي تجربي و احساسي و انديشگي خودش است و بيروني نيز رويارويي يا هماهنگي با نيروها و قيد و بندها و قانون ها و ضابطه هاي مدني حاکم بر جامعه است. در نهايت آنچه بيشتر از هر چيزي در نوشتن رمان مهم است، «طرح نو» آن است. اگر شما موفق شويد از طرح ساده و متعارفي، داستان تازه و بديعي بيافرينيد، در کار خود به عنوان داستان نويسي نوجو و پيشرو موفق شده ايد.

● تهيه کارت

بعد از ارائه طرح و وضعيت و موقعيت هاي داستان، بايد کارت هايي درباره خصوصيت هاي شخصيت ها، زمان و مکان، فضا و رنگ و نوع داستان فراهم آوريد.

۱) کارت شخصيت شامل نام، سن، شغل، تحصيلات و همه آنچه داستان به آن نيازمند است در نوشتن آن به شما ياري مي دهد و به باورپذيري اش کمک مي کند.

۲) کارت زمان و مکان نيز شامل تاريخ و دوره و برهه يي از زماني است که حادثه هاي داستان در آن وقوع مي يابد و مکان يا مکان هايي که محل وقوع حادثه ها است و چند و چوني آنها و زمان خطي يا غيرخطي آنها مثلاً در رمان «دندان گرگ» برهه زماني خطي است و حادثه ها در پيش از انقلاب اتفاق مي افتد و در رمان «بوف کور» برهه زماني دايره يي است. زمان در حال شروع مي شود و به گذشته مي رود و باز به همين زمان حال برمي گردد و حادثه در زمان نامشخصي روي مي دهد و در زماني «شازده احتجاب» برهه زماني عمودي است. داستان در شب با سرفه کردن شازده شروع مي شود و صبح با مرگ او به پايان مي رسد.

۳) کارت فضا و رنگ؛ فصل ها، ماه ها و روزها و چند و چوني آنها، بن مايه هايي که مي تواند به اين فضا و رنگ قوام ببخشد و تکرار آنها، اثر را در جهت هماهنگي و يکپارچگي پيش ببرد و تاثيري را که مورد نظر نويسنده است، به وجود آورد.

۴) کارت نوع داستان؛ نويسنده بايد از نوع داستاني که مي خواهد بنويسد آگاه باشد و به خصوصيت ها و ويژگي هاي آن شناخت داشته باشد. بيش از ۴۰ گونه، براي انواع داستان قائل شده اند که مي توان آنها را در چهار نوع کلي خلاصه کرد؛ داستان محيط، داستان انديشه، داستان شخصيت و داستان حادثه. از کارت هاي ديگري نيز مي توان نام برد که نويسنده را در پيشبرد اثرش کمک مي کند و به کارش نظم مي دهد. البته بعضي از داستان نويسان از هيچ کارتي استفاده نمي کنند، بلکه حين بازنويسي هاي مکرر اطلاعاتي را که داستان به آن نيازمند است، به آن مي افزايند و خود را از تهيه کارت بي نياز مي دانند.

جمال ميرصادقي؛ از کتاب «راهنماي رمان نويسي»

پي نوشت

۱- به هر روايت خلاقه، داستان گفته مي شود چه داستان کوتاه و چه رمان و انواع آنها. در اين مقاله هر جا از داستان صحبت مي شود مورد نظرم رمان است نه داستان کوتاه. مگر آنکه آن را مشخص کنم.

منبع: روزنامه اعتماد
 

برخی موضوعات مشابه

بالا