- عضویت
- 2016/07/11
- ارسالی ها
- 4,853
- امتیاز واکنش
- 14,480
- امتیاز
- 791
ارمنستان
کشور کوهستانی و پرُ باران جمهوری ارمنستان با وسعتی حدود 29.800 کیلومترمربع و با جمعیتی حدود 3.200.000 نفر(سه میلیون و دویست هزار نفر) در شمال غربی کشورمان قرار دارد با پایتختی ایروان و بزرگترین دریاچه با آب شیرین ارمنستان «سوان» نام دارد. تاریخ و فرهنگ ارمنستان با تاریخ و فرهنگ کشورمان رابـ ـطه تنگاتنگ دارد. در سال 1206 خورشیدی/1827 میلادی و بعد از دومین شکست جنگ دوم ایران و روسیه در زمان فتحعلیشاه قاجار و امضای پیمان ترُکمانچای، سرزمین ارمنستان رسمأ از ایران جدا و ضمیمه خاک روسیه شد. اما در سال 1370 هورشیدی/ 1991 میلادی مردم همیشه مقاوم ارمنستان به استقلال خود دست یافتند. اکثر مردم ارمنستان پیرو آیین مسیحیت و زبان ارمنی، زبان رسمی کشور ارمنستان است.
تاریخ ارمنستان
کاوشهای باستان شناسی در ارمنستان حاکی از آن است که از 3000 سال پيش از میلاد مسیح اقوام مختلفی در مناطق مرکزی و غربی ارمنستان سکونت داشتند. اين اقوام شاخه ای جداگانه از نژاد سفید يا اصطلاحاً نژاد قفقازی (Caucasian) به شمار می رفتند که از دوران بسیار قدیم در قفقاز، آسیای صغیر و شمال مدیترانه می زیستند.
در طول زمان این اقوام به دلیل جنگهای داخلی در میان خود تضعیف گشته و حدود 1500 سال پيش از میلاد مسیح تحت سلطه امپراتور آشور قرار گرفتند. فشار قوم آشور باعث شد تا اقوام ناییری (Nairi) و هایا (Haya) با یکدیگر متحد گشته و در اطراف دریاچه وان و تحت رهبری آرامه (Arame) حکومت اورارتو (Urartu) را بوجود آورند. پایتخت آنها شهر توشپا (Tushpa) بود که بعدها به وان (Van) تغییر نام داد. آرگیشتی اول (Argishti I) پادشاه اورارتو در سال 782 پيش از ميلاد دستور ساخت شهر اربونی (Erebuni) را داد که بعد ها به ایروان (Erevan) شهرت یافت.
آرمن ها (Armenians) از نژاد هندو اروپایی بوده و در قرن 6 یا 7 پيش از ميلاد به سرزمین اورارتو وارد شدند، آنجا را فتح کردند و زبان خود را در آنجا رواج دادند. سپس ساکنان اولیه اورارتو در میان آرمن های هندو اروپایی حل شدند و این اختلاط باعث شد که ملت جدید را دیگران «آرمن» (Armen) یا ارمنی و خودشان «های» (Hay) بخوانند.
نام ارمنستان (Armenia) برای اولین بار در کتیبه داریوش در بیستون که مربوط به سال 521 پيش از ميلاد است دیده می شود. «سرزمین پونتس و ارمنستان و ... را فتح کردم». با قدرت گرفتن هخامنشیان در ایران به تدریج ارمنستان تحت سلطه امپراتوری هخامنشی قرار گرفت و پس از آن ارمنستان یا تحت سلطه ایران بود و یا تحت سلطه رومیان و برخی دوران مستقل بوده اند.
پس از ظهور اسلام، این کشور به تصرف نیروهای عرب در آمد و حدود دو قرن تحت استیلای خلفای اسلامی بود. از آن پس ارمنيان طولانی ترین سابقه استقلال خود را تجربه کردند. تا این که به هجوم ترُکان سلجوقی استقلال خویش را از دست دادند. در این دوران قشر عظیمی از ارمنيان که حاضر نبودند تن به سلطه سلجوقیان نهند با مهاجرتی عظیم به سمت سیلیسیه (Cilicia) رفته و در آنجا حکومت تحت عنوان ارمنستان جدید پایه گذاری کردند و استقلال خود را به مدت سه قرن حفظ کردند.
با قدرت گرفتن امپراتوری عثمانی در آسیای صغیر از یک سو و حاکم شدن صفویه بر فلات ایران از سوی دیگر و تقسیم ارمنستان به دو قسمت در سال 1639 ميلادی فصل جدیدی در تاریخ ارمنيان آغاز می شود که تاثیرات بسیاری در روند جمعیت ارمنيان داشته است.
عمده ترین تحول جمعیتی که برای ارمنيان ساکن در ارمنستان در این دوران قابل ذکر است كوچ گروه عظیمی از ارمنيان ساکن در این منطقه به سرزمین های مرکزی فلات ایران بوده است. این كوچ گسترده که به دلیل جنگهای ایران و عثمانی و ترغیب شاه عباس صفوی صورت گرفت، باعث گردید که تعداد قابل توجهی از ارمنيان در مناطق غربی و مرکزی ايران سکونت گزینند. این افراد که ارمنيان امروز ايران نوادگان آنها به شمار می آیند و از مشاغل اصلی آنان در دوران صفویه تجارت کالا و ادویه بین ایران و هند و سایر کشور های آسیایی بود، پایگاه هایی را برای خود در این مناطق بوجود آوردند و بر اساس شواهد ارمنی تبارهای ساکن هند، سنگاپور، چین و سایر کشور های شرق و جنوب شرق آسیا عمدتاً از نوادگان آنها می باشند.
وقوع جنگهای روس و ایران و روس و عثمانی به دلیل قرار گرفتن ارمنستان در خط مقدم نبرد، برای این مردم ویرانی ها و کشتار های وسيع و تاثیرات قابل توجهی بر ساختار جمعیتی آنها داشته است. ارمنيان ساکن در آسیای صغیر تحت حاکمیت سلاطین عثمانی دوران فاجعه آمیزی را آغاز کردند و طی قرن های 17 و 18 ميلادی آنها تلاشهایی را برای رهایی از یوغ امپراتوری عثمانی انجام دادند. رفتار سرکوب گرانه عثمانی باعث بروز قیام های مردمی ارمنيان علیه امپراتوری عثمانی در سالهای پایانی قرن 19 و دهه اول قرن بیست گردید. با آغاز جنگ جهانی اول و ورود عثمانی به جنگ در کنار آلمان و اتریش در اکتبر سال 1914 ميلادی، ارمنيان در وضع بسیار اسفباری قرار گرفتند. با هدف خاتمه دادن به مسایل ارمنيان و به بهانه تخلیه مناطق جنگی از افراد غیر نظامی، كوچ دسته جمعی ارمنيان توسط حكومت عثمانی آغاز شد و به این ترتیب تعداد ارمنيان ساکن در عثمانی به شدت کاهش یافت و اکثریت ارمنيانی که امروزه در سوریه، لبنان، فرانسه، آمریکای شمالی و سایر ممالک غربی زندگی می کنند، فرزندان این کوچ اجباری ارمنيان هستند.
ارمنيان هند و اروپایی
ارمنيان هندواروپایی و بعقيده بعضی آريایی ايرانی هستند. ابتدا از راه بوسفور تراکيه (بوغاز استانبول ) از اروپا به آسيای صغير گذشته اند. اين قوم در فريگيه (فريژی) متمرکز شد و با فريگيان (که با هم بدان سرزمين آمده بودند) مدتی در آسيای صغير زيستند، بعد با هيت ها آميزش و اختلاط يافتند و بعضی آثار هیتی در ميان آنان باقی است ، از جمله تصور ميکنند که «هايگ» یعنی اسمی که ارامنه خود را بدان مينامند از آثار هیتی است. در اوايل مائه ششم ق. م. ارامنه از کاپادوکيه بطرف مملکت آرارات، يا چنانکه در کتيبه های آسوری ذکر شده، به اورارتو رفتند و دولت وان يا آرارات را منقرض ساخته بر مردمان بومی، یعنی آلاروديان استيلا يافته در اين مملکت برقرار شدند. ارمنيان خود را هايگ (مفرد آن: هایی) و مملکت خويش را «هايسدان» یعنی مکان و ناحيت هايگ ها نامند. کلمه «ارمن» از کلمه عبری «اَرَم» آمده است.
عهد مادی
ارمنستان اوليه در کتيبه های میخی موسوم به اورارتو «آرارات» است. اين ناحيت اغلب در معرض تسلط سلاطين نينوا قرار می گرفت و آنگاه که مادها و بابليان نينوا را خراب کردند (606 ق. م.)، هووخشتر (کياکزارسس) شاه ماد بسهولت ارمنستان را که موقتاً مستقل شده بود، تسخير کرد. بدين معنی که در لشکرکشی شهريار مزبور بجنگ ليديه (لوديا) يا پس از صلح او با آليات پادشاه ليديه، ارمنستان جزء دولت ماد گرديد. (رجوع به ايران باستان صص 197 - 199 شود)
عهد هخامنشی
پس از سلسله ماد نوبت به پادشاهان هخامنشی (پارس) رسيد. در زمان کوروش بزرگ ارمنستان جزء دولت هخامنشی شد. داريوش اول در کتيبه های بيستون و تخت جمشيد و نقش رستم ارمنستان را ارمينا ناميده و آنرا یکی از ممالک جزء دولت خود شمرده است. در بدو سلطنت داريوش اول، ارمنستان یکی از ممالکی بود که شوريد و بعد از جنگهای بسيار تابع شد. (ايران باستان صص 533 - 542) پس از اين شورش، ديگر ديده نميشود که ارامنه بر دولت هخامنشی قيام کرده باشند. آنان باجشان را می پردازند و در موقع حاجت لشکر ميفرستند. بنابراين بايد گفت که ارامنه از دولت هخامنشی راضی بودند زيرا حتی در مواردی که بواسطه ضعف مرکز (مثلاً در زمان اردشير دوم) ايالات غربی ايران در آسيای صغير و قبرس و مصر استقلال طلبی نشان ميدادند، ارمنستان ساکت بود. جهت آن معلوم است ، ارامنه از حيث نژاد و اخلاق و عادات ، تفاوت های اساسی با ايرانيان نداشتند و بنابراين جهتی برای انفکاک وجود نداشت.
عهد اسکندر و جانشينان او سلوکیان
احوال ارمنستان چنين بود تا اسکندر به آسيا آمد، ولی به ارمنستان نرفت. بعد از اسکندر جانشينان او ارمنستان را جزء امپراطوری اسکندر ميدانستند. پس از آن وقتی که دولت اسکندر رسماً تقسيم شد، ارمنستان بسهم سلکوس اول نيکاتور افتاد و در اينجا وُلاتی از جانب سلوکيان حکومت کردند، اين احوال باقی بود تا آن که آنتیوخوس سوم با روميان درافتاد و در ماگنزيا شکست يافت. در اين وقت ارمنيان از موقع استفاده کرده مستقل شدند، دو تن از ولاة ارمنستان بنام آرتاکسياس (آرتاشس) و زاريادرس، ارمنستان را بين خود تقسيم کردند و ارمنستان بزرگ سهم آرتاکسياس شد (223 تا 190 ق. م .).
منبع: تاریخ فا
کشور کوهستانی و پرُ باران جمهوری ارمنستان با وسعتی حدود 29.800 کیلومترمربع و با جمعیتی حدود 3.200.000 نفر(سه میلیون و دویست هزار نفر) در شمال غربی کشورمان قرار دارد با پایتختی ایروان و بزرگترین دریاچه با آب شیرین ارمنستان «سوان» نام دارد. تاریخ و فرهنگ ارمنستان با تاریخ و فرهنگ کشورمان رابـ ـطه تنگاتنگ دارد. در سال 1206 خورشیدی/1827 میلادی و بعد از دومین شکست جنگ دوم ایران و روسیه در زمان فتحعلیشاه قاجار و امضای پیمان ترُکمانچای، سرزمین ارمنستان رسمأ از ایران جدا و ضمیمه خاک روسیه شد. اما در سال 1370 هورشیدی/ 1991 میلادی مردم همیشه مقاوم ارمنستان به استقلال خود دست یافتند. اکثر مردم ارمنستان پیرو آیین مسیحیت و زبان ارمنی، زبان رسمی کشور ارمنستان است.
تاریخ ارمنستان
کاوشهای باستان شناسی در ارمنستان حاکی از آن است که از 3000 سال پيش از میلاد مسیح اقوام مختلفی در مناطق مرکزی و غربی ارمنستان سکونت داشتند. اين اقوام شاخه ای جداگانه از نژاد سفید يا اصطلاحاً نژاد قفقازی (Caucasian) به شمار می رفتند که از دوران بسیار قدیم در قفقاز، آسیای صغیر و شمال مدیترانه می زیستند.
در طول زمان این اقوام به دلیل جنگهای داخلی در میان خود تضعیف گشته و حدود 1500 سال پيش از میلاد مسیح تحت سلطه امپراتور آشور قرار گرفتند. فشار قوم آشور باعث شد تا اقوام ناییری (Nairi) و هایا (Haya) با یکدیگر متحد گشته و در اطراف دریاچه وان و تحت رهبری آرامه (Arame) حکومت اورارتو (Urartu) را بوجود آورند. پایتخت آنها شهر توشپا (Tushpa) بود که بعدها به وان (Van) تغییر نام داد. آرگیشتی اول (Argishti I) پادشاه اورارتو در سال 782 پيش از ميلاد دستور ساخت شهر اربونی (Erebuni) را داد که بعد ها به ایروان (Erevan) شهرت یافت.
آرمن ها (Armenians) از نژاد هندو اروپایی بوده و در قرن 6 یا 7 پيش از ميلاد به سرزمین اورارتو وارد شدند، آنجا را فتح کردند و زبان خود را در آنجا رواج دادند. سپس ساکنان اولیه اورارتو در میان آرمن های هندو اروپایی حل شدند و این اختلاط باعث شد که ملت جدید را دیگران «آرمن» (Armen) یا ارمنی و خودشان «های» (Hay) بخوانند.
نام ارمنستان (Armenia) برای اولین بار در کتیبه داریوش در بیستون که مربوط به سال 521 پيش از ميلاد است دیده می شود. «سرزمین پونتس و ارمنستان و ... را فتح کردم». با قدرت گرفتن هخامنشیان در ایران به تدریج ارمنستان تحت سلطه امپراتوری هخامنشی قرار گرفت و پس از آن ارمنستان یا تحت سلطه ایران بود و یا تحت سلطه رومیان و برخی دوران مستقل بوده اند.
پس از ظهور اسلام، این کشور به تصرف نیروهای عرب در آمد و حدود دو قرن تحت استیلای خلفای اسلامی بود. از آن پس ارمنيان طولانی ترین سابقه استقلال خود را تجربه کردند. تا این که به هجوم ترُکان سلجوقی استقلال خویش را از دست دادند. در این دوران قشر عظیمی از ارمنيان که حاضر نبودند تن به سلطه سلجوقیان نهند با مهاجرتی عظیم به سمت سیلیسیه (Cilicia) رفته و در آنجا حکومت تحت عنوان ارمنستان جدید پایه گذاری کردند و استقلال خود را به مدت سه قرن حفظ کردند.
با قدرت گرفتن امپراتوری عثمانی در آسیای صغیر از یک سو و حاکم شدن صفویه بر فلات ایران از سوی دیگر و تقسیم ارمنستان به دو قسمت در سال 1639 ميلادی فصل جدیدی در تاریخ ارمنيان آغاز می شود که تاثیرات بسیاری در روند جمعیت ارمنيان داشته است.
عمده ترین تحول جمعیتی که برای ارمنيان ساکن در ارمنستان در این دوران قابل ذکر است كوچ گروه عظیمی از ارمنيان ساکن در این منطقه به سرزمین های مرکزی فلات ایران بوده است. این كوچ گسترده که به دلیل جنگهای ایران و عثمانی و ترغیب شاه عباس صفوی صورت گرفت، باعث گردید که تعداد قابل توجهی از ارمنيان در مناطق غربی و مرکزی ايران سکونت گزینند. این افراد که ارمنيان امروز ايران نوادگان آنها به شمار می آیند و از مشاغل اصلی آنان در دوران صفویه تجارت کالا و ادویه بین ایران و هند و سایر کشور های آسیایی بود، پایگاه هایی را برای خود در این مناطق بوجود آوردند و بر اساس شواهد ارمنی تبارهای ساکن هند، سنگاپور، چین و سایر کشور های شرق و جنوب شرق آسیا عمدتاً از نوادگان آنها می باشند.
وقوع جنگهای روس و ایران و روس و عثمانی به دلیل قرار گرفتن ارمنستان در خط مقدم نبرد، برای این مردم ویرانی ها و کشتار های وسيع و تاثیرات قابل توجهی بر ساختار جمعیتی آنها داشته است. ارمنيان ساکن در آسیای صغیر تحت حاکمیت سلاطین عثمانی دوران فاجعه آمیزی را آغاز کردند و طی قرن های 17 و 18 ميلادی آنها تلاشهایی را برای رهایی از یوغ امپراتوری عثمانی انجام دادند. رفتار سرکوب گرانه عثمانی باعث بروز قیام های مردمی ارمنيان علیه امپراتوری عثمانی در سالهای پایانی قرن 19 و دهه اول قرن بیست گردید. با آغاز جنگ جهانی اول و ورود عثمانی به جنگ در کنار آلمان و اتریش در اکتبر سال 1914 ميلادی، ارمنيان در وضع بسیار اسفباری قرار گرفتند. با هدف خاتمه دادن به مسایل ارمنيان و به بهانه تخلیه مناطق جنگی از افراد غیر نظامی، كوچ دسته جمعی ارمنيان توسط حكومت عثمانی آغاز شد و به این ترتیب تعداد ارمنيان ساکن در عثمانی به شدت کاهش یافت و اکثریت ارمنيانی که امروزه در سوریه، لبنان، فرانسه، آمریکای شمالی و سایر ممالک غربی زندگی می کنند، فرزندان این کوچ اجباری ارمنيان هستند.
ارمنيان هند و اروپایی
ارمنيان هندواروپایی و بعقيده بعضی آريایی ايرانی هستند. ابتدا از راه بوسفور تراکيه (بوغاز استانبول ) از اروپا به آسيای صغير گذشته اند. اين قوم در فريگيه (فريژی) متمرکز شد و با فريگيان (که با هم بدان سرزمين آمده بودند) مدتی در آسيای صغير زيستند، بعد با هيت ها آميزش و اختلاط يافتند و بعضی آثار هیتی در ميان آنان باقی است ، از جمله تصور ميکنند که «هايگ» یعنی اسمی که ارامنه خود را بدان مينامند از آثار هیتی است. در اوايل مائه ششم ق. م. ارامنه از کاپادوکيه بطرف مملکت آرارات، يا چنانکه در کتيبه های آسوری ذکر شده، به اورارتو رفتند و دولت وان يا آرارات را منقرض ساخته بر مردمان بومی، یعنی آلاروديان استيلا يافته در اين مملکت برقرار شدند. ارمنيان خود را هايگ (مفرد آن: هایی) و مملکت خويش را «هايسدان» یعنی مکان و ناحيت هايگ ها نامند. کلمه «ارمن» از کلمه عبری «اَرَم» آمده است.
عهد مادی
ارمنستان اوليه در کتيبه های میخی موسوم به اورارتو «آرارات» است. اين ناحيت اغلب در معرض تسلط سلاطين نينوا قرار می گرفت و آنگاه که مادها و بابليان نينوا را خراب کردند (606 ق. م.)، هووخشتر (کياکزارسس) شاه ماد بسهولت ارمنستان را که موقتاً مستقل شده بود، تسخير کرد. بدين معنی که در لشکرکشی شهريار مزبور بجنگ ليديه (لوديا) يا پس از صلح او با آليات پادشاه ليديه، ارمنستان جزء دولت ماد گرديد. (رجوع به ايران باستان صص 197 - 199 شود)
عهد هخامنشی
پس از سلسله ماد نوبت به پادشاهان هخامنشی (پارس) رسيد. در زمان کوروش بزرگ ارمنستان جزء دولت هخامنشی شد. داريوش اول در کتيبه های بيستون و تخت جمشيد و نقش رستم ارمنستان را ارمينا ناميده و آنرا یکی از ممالک جزء دولت خود شمرده است. در بدو سلطنت داريوش اول، ارمنستان یکی از ممالکی بود که شوريد و بعد از جنگهای بسيار تابع شد. (ايران باستان صص 533 - 542) پس از اين شورش، ديگر ديده نميشود که ارامنه بر دولت هخامنشی قيام کرده باشند. آنان باجشان را می پردازند و در موقع حاجت لشکر ميفرستند. بنابراين بايد گفت که ارامنه از دولت هخامنشی راضی بودند زيرا حتی در مواردی که بواسطه ضعف مرکز (مثلاً در زمان اردشير دوم) ايالات غربی ايران در آسيای صغير و قبرس و مصر استقلال طلبی نشان ميدادند، ارمنستان ساکت بود. جهت آن معلوم است ، ارامنه از حيث نژاد و اخلاق و عادات ، تفاوت های اساسی با ايرانيان نداشتند و بنابراين جهتی برای انفکاک وجود نداشت.
عهد اسکندر و جانشينان او سلوکیان
احوال ارمنستان چنين بود تا اسکندر به آسيا آمد، ولی به ارمنستان نرفت. بعد از اسکندر جانشينان او ارمنستان را جزء امپراطوری اسکندر ميدانستند. پس از آن وقتی که دولت اسکندر رسماً تقسيم شد، ارمنستان بسهم سلکوس اول نيکاتور افتاد و در اينجا وُلاتی از جانب سلوکيان حکومت کردند، اين احوال باقی بود تا آن که آنتیوخوس سوم با روميان درافتاد و در ماگنزيا شکست يافت. در اين وقت ارمنيان از موقع استفاده کرده مستقل شدند، دو تن از ولاة ارمنستان بنام آرتاکسياس (آرتاشس) و زاريادرس، ارمنستان را بين خود تقسيم کردند و ارمنستان بزرگ سهم آرتاکسياس شد (223 تا 190 ق. م .).
منبع: تاریخ فا