دلنوشته علی قاضی نظام

Mahsaw2000

کاربر نگاه دانلود
کاربر نگاه دانلود
عضویت
2017/06/30
ارسالی ها
1,089
امتیاز واکنش
31,957
امتیاز
816
محل سکونت
ب ت چ:/
به طرز گریه داری این روزها دلم یک اتفاق خوب میخواهد ، هرچقدر ساده باشد ، اما دلم یک اتفاق خوب میخواهد ،
مثلا یک روز صبح که بیدار میشوم یک شماره که حتی سیو هم ندارمش اس ام اس داده باشد و بگوید ، فلانی جان میدانی چند مدت است همدیگر را ندیده ایم ؟ ای لعنت بر آن وجدان تو که همین دیدن را هم از ما دریغ میکنی ، من فلانی ام ، شماره ات را از گوشی قدیمی ام برداشتم ، مرتیکه تو اصلا میدانی ما چقدر خاطرات خوب داریم برای مرور کردن ، بیا پدر سوخته ی فلان فلان شده ، بیا که بدجوری دلتنگت هستم لعنتی ، خدا این موبایلِ قدیمی ام را حفظ کندها ، یکبار به دردم خورد حداقل

دلم میخواهد یکی همینطور یکهو بدون هیچ مقدمه ای بگوید فُلانی بیا امروز را برویم پیاده روی ، کدام خیابان ها را خیلی وقت است که نرفته ای ؟ بگو ببینم با کدام خیابان هاست که سال هاست قهری ؟ بیا برویم همانجاها ، بیا برویم یکم ویترین نگاه کنیم ، بیا برویم هر کوفتی که مغازه ها گذاشته اند برای فروش را همینطور الکی برانداز کنیم ، یا برویم توی پیاده روها نامنظم راه برویم و به بعضی از مردم از عمد تنه بزنیم و بخندیم و بعد با همان لبخند از آنها معذرت خواهی کنیم و آنها فکر کنند که دیوانه ایم ، بیا فلانی جان ، نگو نه ، بیا برویم ، بیا اصلا در تقویممان امروز را بکنیم روز جهانی پیاده روی دونفره یمان ،
و من هیچ رقمه نتوانم به او جواب رد بدهم

مثلا یکی باشد هر صبح به آدم مسیج بزند و بگوید صبح بخیر ، اصلا بدون هیچ چشم داشتی ، اصلا انگار از دولت حقوق بگیرد بابت این کار ، فقط یک نفر باشد که آرزو کند این صبح را بخیری بگذرانم ، اصلا آنقدر دلچسب شود که شب ها زودتر بخوابم که صبح ها زودتر صبح بخیرش را بخوانم ، اصلا نمیدانی که چه معجزه ای میکند این صبح بخیرها ، انگارکه در زندگی همیشه باید کسی باشد که به آدم صبح بخیر بگوید و بعد آدم تمام روزش را هی فکر کند که یکی حواسش به آدم هست ، همانی که صبح بخیر گفته است ، همانی که برایش مهم ام. مثلا یکی بیاید و برای همیشه بماند ، باشد ، نرود ،
یکی که قدرت همه چیز را داشته باشد ، قدرت اینکه وقتی لج آورده ای و میخواهی طبق معمول با کله ی خودسر خودت بروی جلو بتواند جلویت را بگیرد و بگوید اینبار دیگر نه و به آنی منصرفت کند ، اصلا هر جایی که دلش میخواهد و میداند راه ، راه رفتن نیست بتواند به چشم برهم زدنی منصرفت کند ، آخ که چقدر خوبند اینهایی که میتوانند با تو هر کاری بکنند و تو با جان و دل میخواهی هر کاری برایشان بکنی ، اینها باید بیایند و همیشه باشند ، اصلا هیچوقت نروند ، اصلا راه رفتن برایشان از پیش تو وجود نداشته باشد ، یکی از این آمدن ها برایت اتفاق بیوفتد ، فقط یکی .. این روزها آنچنان دلم یک اتفاق خوب میخواهد که آن سرش ناپیدا
کاش میشد هر جا که دلت خواست یک النگ به پاهای این " اتفاق بی مصب " بزنی و بیوفتد
بلند بلند با خودم فکر میکنم و فردای دیگری از کف میرود
میرود که میرود
و من همچنان دلم یک اتفاق خوب میخواهد .
 
  • پیشنهادات
  • Mahsaw2000

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/06/30
    ارسالی ها
    1,089
    امتیاز واکنش
    31,957
    امتیاز
    816
    محل سکونت
    ب ت چ:/
    .
    من
    تو
    و باران
    هیچ خاطرهٔ مشترکی نداریم
    و خیابان های شلوغ این شهرِ بی قلندر
    هرگز
    ما سه نفر را یکجا
    کنار هم ندیده است
    تو
    بیزار از باران و سرما
    و من
    عاشق باران و برف
    ما سه نفر
    من
    تو
    و باران
    هیچ وقت به هم نمی رسیم
     

    Mahsaw2000

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/06/30
    ارسالی ها
    1,089
    امتیاز واکنش
    31,957
    امتیاز
    816
    محل سکونت
    ب ت چ:/
    من این حال غریب را
    به تمام احوال جهان ترجیح می دهم
    همین که تو ایستاده باشی پشت به باد
    و من هر ثانیه
    با هر وزش
    با وسوسه ی پریدن یا نپریدن توی آغوشت
    بجنگم

    وقتی تمام مردان شهر
    بی وسوسه و
    بی هیچ حال خوبی
    آغوششان را نخ نما کرده اند
    و تو اما با غرور کمرنگی بر بالای بلندت و
    لبخندی بی تفاوت اما آگاه، بر لب هات
    خودت را به کوچه ی علی چپ زده ای
    چقدر دیوانه ات شدن
    ساده تر می شود
     

    Mahsaw2000

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/06/30
    ارسالی ها
    1,089
    امتیاز واکنش
    31,957
    امتیاز
    816
    محل سکونت
    ب ت چ:/
    میانِ لباسهایِ آویزان ,روی بندِ رخت
    اندام زنی پیداست
    که تمام زنانگیش
    درچمدان عروسیش جا ماند
    و بی هیچ بـ..وسـ..ـه ای
    خسته از شب های تکراری
    هر صبح به بیداری رسید,
    در آشپزخانه ای تب دار
    آرزوهایش ته گرفت
    و قُل قُلِ کتری
    عاشقانه ترین ملودی اش شد
    موهایش در تشنگی پژمرد
    و دریک تشت پر از کَف و تنهایی
    چنگ می زد به دلش
    یقه چرکی که بوی غریبه میداد..
    و هرشب با لبخند, منتظر غریبه ای می ماند
    که اسمش در شناسنامه اش بود...
     

    Mahsaw2000

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/06/30
    ارسالی ها
    1,089
    امتیاز واکنش
    31,957
    امتیاز
    816
    محل سکونت
    ب ت چ:/
    ..!!
    یک پیام
    یک دوستت دارم
    یک نشانه از بازگشتت
    یک تو
    کافیست
    تا من
    دنیا را ببوسم و برای همیشه بگذارم کنار
    تو که باشی
    دنیای من خلاصه می شود در تو
    من هنوز منتظرم
    لحظه ی وداع
    گفته بودم چشم به راحت می مانم
    حالا
    بگو
    کی پیام می دهی ؟
     

    Mahsaw2000

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/06/30
    ارسالی ها
    1,089
    امتیاز واکنش
    31,957
    امتیاز
    816
    محل سکونت
    ب ت چ:/
    لب‌هايت را بگذار سرجايش ..
    بيا شب را قدم بزنيم
    عاقبت چيزي که بايد.. مي‌شود ..
    هميشه
    بزرگترين اتفاق‌هاي زندگي
    از يک اتفاقي
    که به وقت اش مي‌افتد شروع مي‌شود ..
     

    Mahsaw2000

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/06/30
    ارسالی ها
    1,089
    امتیاز واکنش
    31,957
    امتیاز
    816
    محل سکونت
    ب ت چ:/
    گم شده ای
    راس ساعت دو صفر و دو صفر دقیقه
    که پیدا شوی شاید...

    نگرانی ام از نیمه شب است و سرما
    و تابلوهایی که نکند با باد چرخیده باشند!

    پیاده رو ها را به کفش هایت مبتلا نکن
    بگذار پا نخورده بماند این برف
    و به راه های بهتری فکر کن
    مثلا
    همین جا توی آغـ*ـوش من هم
    می شود گم شوی
    راس هر ساعتی که دلت خواست
    که پیدا شوی شاید.
     

    Mahsaw2000

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/06/30
    ارسالی ها
    1,089
    امتیاز واکنش
    31,957
    امتیاز
    816
    محل سکونت
    ب ت چ:/
    جمعه ها
    بیشتر از هر روز دیگر ، نگرانت می شوم
    می ترسم
    دلت بگیرد
    و کسی را نداشته باشی
    تا غصه هایت را به جان بخرد
    می ترسم
    دلت بگیرد
    و غم هایت تازه شود ...
    جمعه ها
    بیشتر از هر روز دیگر ، نگرانت می شوم ...
     

    Mahsaw2000

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/06/30
    ارسالی ها
    1,089
    امتیاز واکنش
    31,957
    امتیاز
    816
    محل سکونت
    ب ت چ:/
    " تـــــــــــــــو "

    همانی که همیشه دوستش دارم!!

    همانی که تا غصه ام می گیرد سر و کله اش پیداش می شود!!

    همانی که تا اغوشم نگیرد آرام نمی شوم!!

    همانی که همیشه پر است از شادی و شور زندگی!!

    باور کن!!

    گاهی انقد دوستت دارم که دلم میخواد بهت فش بدم!!

    اره تو همانی !!

    یه عوضیه دوست داشتنی!!

    یه دیوووونه ی خواستنی!! عشق اگر با تو بیاید به پرستاری من
    شب هجران نکند قصد دل آزاری من

    روزگاری که جنون رونق بازارم بود
    تو نبودی که بیایی به خریداری من

    برگ پاییزیم و خسته دل از باد خزان
    باغبان نیز نیامد پیِ دلداری من

    اشک گرم و غم عشق آمد و جانا چه کنم
    گر به فردا نرسد این شب بیداری من

    من و دیوانگی و مهر و وفا یار شدیم
    تا تو باشی و من و عشق و وفاداری من

    عشق اگر با تو بیاید به پرستاری من
    قصه ی عشق شود قصه ی بیماری من من که هستم تو کجایی که نگاهم بکنی

    نفست گرم ،اگر گاه ........دعایم بکنی

    من که آغـ*ـوش خودم باز نمودم ،اما

    تو کجایی که مرا گاه صدایم بکنی

    حق من هم نَبُود ،ناز خریدن تا کی

    کی شود تا که مرا باز سلامم بکنی

    می روم زین پس از این شهر که تو

    قصد داری که مرا بر سر دارم بکنی هر چند امیدی به وصال تو ندارم
    یک لحظه رهایی ز خیال تو ندارم
    ای چشمه ی روشن منم آن سایه که نقشی
    در آینه ی چشمِ زلال تو ندارم
    می دانی و می پرسیَم ای چشمِ سخنگوی
    جز عشق جوابی به سوال تو ندارم
    آنقدر بی تو در این شهر خرابم که نگو
    انقدر دوری تو داده عذابم که نگو
    مثل یک پیچک غمگین شده از رفتن تو
    تا بیایی همه جا در تب و تابم که نگو
    فکر کردی بروی مثل تو آرام شوم؟
    به خدا کوره ی سوزان و مذابم که نگو
    ناگهان دست به دامان خرافات شدم
    آنقدر دلخوش آن وقت جوابم که نگو
    خنده دارست ولی عشق کجا عقل کجاست
    دل پشیمان شده ی درس و کتابم که نگو
    با تو انگار شب و روز خدا مال منست
    بی تو آنقدر تهی مثل حبابم که نگو
    دوست دارم همه ی فاصله ها کم بشود
    توی آغـ*ـوش تو آنقدر بخوابم که نگو.....
     

    Mahsaw2000

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/06/30
    ارسالی ها
    1,089
    امتیاز واکنش
    31,957
    امتیاز
    816
    محل سکونت
    ب ت چ:/
    آیا این شب است
    که باعث می شود من به تو فکر کنم ؟
    یا من هستم
    که برای فکر کردن به تو
    انتظار شب را می کشم ؟! -
     
    بالا