دلنوشته علی قاضی نظام

.SARISA.

کاربر نگاه دانلود
کاربر نگاه دانلود
عضویت
2018/08/25
ارسالی ها
444
امتیاز واکنش
23,307
امتیاز
631
راستش را بخواهى
آمدم!؛
هر شب
نه يك بار
نه دو بار
به تعدادِ تمام شب هاى بعد از نبودنت،
آمدم
و هر بار اين شك به جانم مى افتاد؛
نيستى يا خودت را به نبودن زده اى!؟
اما اينبار صبح كه چشم باز كردى،
پشتِ دربِ خيالَت را بخوان...
برايت تا بينهايت نوشته ام؛
جانم،
آمدم،
به اندازه ى تمامِ دقايقى كه داشتَمَت...

نبودى اما!
 
  • پیشنهادات
  • .SARISA.

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2018/08/25
    ارسالی ها
    444
    امتیاز واکنش
    23,307
    امتیاز
    631
    به يك نفر كه بيايد و
    بماند و
    ما را از شرِ اين دلتنگىِ
    غروبِ "جمعه" رها كند،
    نيازمنديم...
     

    .SARISA.

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2018/08/25
    ارسالی ها
    444
    امتیاز واکنش
    23,307
    امتیاز
    631
    بيا واژه ها را عوض كنيم
    "شبت بخير"
    ديگر حلاوتِ قبل را ندارد
    بيا آرزوى ديگرى كنيم براى هم
    مثلاً بگوييم
    "شبت بى فكر"...
     

    .SARISA.

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2018/08/25
    ارسالی ها
    444
    امتیاز واکنش
    23,307
    امتیاز
    631
    نترس
    به زبان بياور
    بنويس كه دلت برايم تنگ شده
    اين همه سال
    اين همه ماه
    اين همه روز
    من نوشتم و بى پاسخ ماند
    قول ميدهم،همين كه به زبان بياورى
    قبلِ از تمام شدنِ جمله ات،
    پايينِ پنجره ى اتاقت ايستاده ام
    باور كن تنهايىِ پنجشنبه ها،
    عجيب سخت ميگذرد!
     

    .SARISA.

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2018/08/25
    ارسالی ها
    444
    امتیاز واکنش
    23,307
    امتیاز
    631
    من و اين شعر ِ تكرارى
    شروع شب به بيدارى...؛
    تو و عطرى كه جا مونده
    تمامِ شب خود آزارى
     

    .SARISA.

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2018/08/25
    ارسالی ها
    444
    امتیاز واکنش
    23,307
    امتیاز
    631
    بـ..وسـ..ـه ات رابايد
    با قهوه ام به هَم بزنم
    بيدار شو!
    من بدون دوست داشتنت صبحانه كه هيچ،صبح هم از گلويم پايين نمي رود.
    ..
     

    .SARISA.

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2018/08/25
    ارسالی ها
    444
    امتیاز واکنش
    23,307
    امتیاز
    631
    ميگردى بين مخاطب هايى كه،
    تمامِ هفته را كنارشان گذراندى...
    ميگردى بين تمامِ آنهايى كه،
    كِيفَت كنارشان كوك است...
    ميگردى بين صميمى ترين ها
    با معرفت ترين ها...
    تا پيدا كنى يك نفر را؛
    كه جمعه ات را
    غروبِ جمعه ات را
    برايت بسازد
    برايت شيرين بسازد...
    نيست!
    نه اين هفته
    تا آخرِعمرت هم بگردى،
    پيدا نمى شود
    جمعه يار ميخواهد...
    غروبِ جمعه يار ميخواهد...
    يار اگر نباشد،
    تمامِ دلتنگى ها
    تمامِ خستگى ها
    تمامِ نا اميدى هاى هفته ات،
    بغض ميشود در گلويت و،
    نميتركد كه نميتركد
     

    .SARISA.

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2018/08/25
    ارسالی ها
    444
    امتیاز واکنش
    23,307
    امتیاز
    631
    گره ميزنم
    در خيالم
    تمام دوست داشتنم را به تارِ موهايَت...
    و ميبافم باهم بودنمان را،
    كه باز نمى شود،
    مگر با دستانِ تو!
    سيزده ات بدر، "دلبر" جان
     

    .SARISA.

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2018/08/25
    ارسالی ها
    444
    امتیاز واکنش
    23,307
    امتیاز
    631
    تمامِ آدمهايى كه از ارتفاع ميترسند،
    يك روز
    يك جا
    يك لحظه
    داشتند سقوط ميكردند و
    دستشان را به اميدِ گرفته شدن دراز كردند
    اما نبوده دستى
    نبوده تكيه گاهى
    و طورى با سر زمين خوردند،
    كه حالا از يك پله ى نيم مترى هم ترس دارند!
    هواى اين آدمها را بايد داشت
    اگر دستشان را نميگيريد،
    هُلشان هم ندهيد!
     

    .SARISA.

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2018/08/25
    ارسالی ها
    444
    امتیاز واکنش
    23,307
    امتیاز
    631
    اين "بهار"
    ميشد دو نفره باشد!
    غرورَت اگر پا درميانى نميكرد...
    اين بهار ميشد؛
    تكرارِ زمستان نباشد!
    كمى كوتاه اگر مى آمدى...
    تمامِ درختان؛
    تا بهارِ بعد
    به يُمنِ حضورت،
    شكوفه هايشان را نگه ميداشتند!
    شانه به شانه ام اگر مى بودى...
    رسمِ زمانه است شايد؛
    تمامِ اتفاقاتِ خوب،
    تمامِ دلنشين ها
    آنجا كه بايد رُخ دهند،
    نيست ميشوند!
    يا آنقدر دير اتفاق مى افتند،
    كه تمامِ فصل ها زمستان شده است،
    يا آنقدر زود كه درختان هنوز شكوفه نزده اند!
     
    بالا