نگاهی به زندگی شارل -موریس دوتالیران

...zαнrα...*

کاربر نگاه دانلود
کاربر نگاه دانلود
عضویت
2016/09/16
ارسالی ها
3,488
امتیاز واکنش
30,283
امتیاز
913
محل سکونت
تبــــ❤️ـــریز
تالیران را یکی از برجسته ترین سیاستمداران تاریخ اروپا قلمداد کرده اند. دیپلمات باذکاوت فرانسوی که در عصری پرآشوب، مدارج ترقی را طی کرد و در طول دوره زندگی خود، در خدمت چندین نظام حکومتی متفاوت قرار گرفت: از انقلاب فرانسه و سلطنت لویی شانزدهم تا حکومت ناپلئون و بعدها خاندان اورلئان. تالیران در ۲ فوریه ۱۷۵۴ در پاریس بدنیا آمد. خانواده ی او اصالتاً نجیب زاده بودند اما از ثروت زیادی برخوردار نبودند. خانواده ی تالیران وی را مجبور کردند که به کلیسا بپیوندد. او در مارس ۱۷۷۸ از دانشگاه سوربن در رشته الهیات فارغ التحصیل شد؛ اگرچه همزمان به مطالعه سیاست و فلسفه نیز می پرداخت. تالیران در دسامبر ۱۷۷۹ دستیار ارشد عمویش -اسقف کلیسای ریمس- گردید. او طی سالهای بعد به دلیل گرایش به سیاست، به تدریج از کلیسا فاصله گرفت.

نخستین جایگاه سیـاس*ـی تالیران، عضویت در هیئت مرکزی شورای طبقاتی فرانسه بود. در این شورا، سه طبقه اجتماعی آن زمان -طبقه ممتاز، روحانیون و طبقه سوم- حضور می یافتند. این مجمع تشریفاتی از سال ۱۶۱۴ علناً تشکیل جلسه نداده بود. در آستانه ی وقوع انقلاب ۱۷۸۹ و به خطر افتادن مقام سلطنت، شاه وقت فرانسه -لویی شانزدهم- با تشکیل این مجلس موافقت نمود. او در کمال تعجب همکاران روحانی اش، پیشنهاد ملی کردن زمین های متعلق به کلیسا را مطرح کرد. این اقدام وی نشان داد که او اینک خود را جدای از ساختار کلیسا می پندارد. در ۲ نوامبر ۱۷۸۹ این طرح به تصویب نمایندگان رسید. تغییر رویه تالیران به قدری بود که انقلابیون فرانسوی به او لقب “اسقف انقلاب” را دادند. طی پیشنهادات بعدی تالیران، کلیسای کاتولیک فرانسه رسماً از کلیسای رم و تسلط پاپ خارح شد. پاپ متعاقباً فرمان اخراج تالیران از کلیسا را صادر کرد اما این حکم هیچ تاثیری بر تالیران نداشت؛ زیرا او مدتهای مدیدی بود که در پی خروج از کلیسا برآمده بود.

مهارت تالیران در امر مذاکره زمانی برجسته گردید که در آغاز سال ۱۷۹۱ دولت اتریش به فرانسه اعلان جنگ داد. فرانسویان تصمیم گرفتند که مانع از ورود پروس و بریتانیا به جنگ علیه خود شوند؛ لذا، تالیران از سوی وزیر امور خارجه فرانسه، به لندن فرستاده شد تا با سران دولت بریتانیا به مذاکره بنشیند. او در مه ۱۷۹۲ بریتانیایی ها را متقاعد کرد که با فرانسه وارد جنگ نشوند. سه ماه بعد، واقعه ی حمله به کاخ تویلری پیش آمد که به سقوط نظام سلطنتی انجامید. تالیران که شاهد اعدام سلطنت طلبان در پاریس بود، از پایتخت گریخت و طی بیانیه ای، وفاداری خود به حکومت وقت را اعلام نمود.

در ژانویه ۱۷۹۳ شاه لویی شانزدهم اعدام شد و مدتی بعد نیز ارتش فرانسه به بلژیک یورش برد. این اتفاقات، ورود بریتانیا به جنگ علیه فرانسه را اجنتاب ناپذیر ساخت. تالیران که توانسته بود بریتانیایی ها را راضی نگه دارد، از سوی دولت وقت فرانسه محکوم و به ایالات متحده آمریکا تبعید گردید. او دو سال در آنجا ماند و از راه تجارت، درآمد هنگفتی برای خود دست و پا کرد.

با سقوط حکومت تندروها در ژوئیه ۱۷۹۴ تالیران درخواست لغو تبعید خود را به دولت جدید ارائه کرد. پس از موافقت دولتمردان جدید فرانسه، تالیران در سپتامبر ۱۷۹۶ به پاریس آمد. در همین ایام، ارتباط نزدیک تالیران با ژنرال برجسته فرانسوی –ناپلئون بناپارت– او را در رسیدن به قدرت یاری کرد. تالیران همان کسی بود که پیشنهاد حمله به مصر را به دولت وقت فرانسه ارائه داد. این حمله که ناپلئون در رأس آن قرار داشت، با شکست خاتمه یافت. تالیران که اعتبار سیـاس*ـی خود را در نتیجه ی این اتفاق از دست داده بود، از سمت وزارت امور خارجه استعفا کرد.

پنج ماه پس از استعفای تالیران، ناپلئون به فرانسه بازگشت و در نوامبر ۱۷۹۹ از طریق کودتا، قدرت را در دست گرفت. ناپلئون به مقام کنسول اول رسید و دو تن دیگر را به شکلی تشریفاتی در مقام کنسول دوم و سوم قرار داد. تالیران در ۲۲ نوامبر به سمت سابق خود بازگشت. مذاکرات او با دول بریتانیا و اتریش، صلح و آرامش را در اروپا پس از سالها به ارمغان آورد. ناپلئون درصدد بود که نقشه ی سیـاس*ـی اروپا را به همان شکلی که خودش میخواهد، درآورد. با کمک تالیران، فرانسویان در آلمان، ایتالیا و سوئیس به قدرت برتر تبدیل شدند. تالیران به ناپلئون کمک کرد که در سال ۱۸۰۴ بتواند به عنوان امپراتور فرانسه تاجگذاری نماید.

سیاست های تالیران تا سال ۱۸۰۷ توانست فرانسویان را در موضع برتر نسبت به سایر قدرتهای اروپایی قرار دهد اما با شروع جنگ فرانسه و اسپانیا، تالیران که موقعیت امپراتور فرانسه را در خطر می دید، با تزار الکساندر اول -امپراتور روسیه- ارتباط برقرار نمود و او را به ضدیت با دولت فرانسه تشویق کرد. خــ ـیانـت تالیران به کشور، هیچ گاه به گوش ناپلئون نرسید؛ زیرا وزیر اطلاعات و امنیت فرانسه -ژوزف فوشه- نیز با سیاست های جدید امپراتور مخالف بود. می توان گفت ناپلئون در سالهای پایانی حکومت خود، عملاً متحد قدرتمندی در میان دوستان سابق خود نداشت.

fouche.jpg

ژوزف فوشه
پس از شکست فاجعه بار ناپلئون در روسیه و عقب نشینی نیروهای فرانسوی از آنجا، امپراتور از تالیران خواست که برای برقراری آتش بس، با روسها وارد مذاکره شود اما تالیران که اینک در پی بازگرداندن خاندان بوربون (خاندانی که در نتیجه ی وقوع انقلاب کبیر فرانسه از کار برکنار شده بودند) به قدرت بود، پیشنهاد ناپلئون را رد کرد. نیروهای متخاصم در ۳۱ مارس ۱۸۱۴ وارد پاریس شدند. تالیران با تزار الکساندر دیدار کرده و توانست او را راضی کند که فقط بازگرداندن خاندان بوربون به قدرت، می تواند صلح و امنیت را در اروپا برقرار نماید. مترنیخ -صدراعظم اتریش- نیز از پیشنهاد تالیران استقبال کرد. در ۱۳ مه ۱۸۱۴ لویی هیجدهم (از خاندان بوروبون) به مقام پادشاهی فرانسه رسید.

در مذاکرات کنگره وین، تالیران اوج مهارت دیپلماتیک خود را به نمایش گذارد و تمامیت ارضی فرانسه را از تعـ*رض مصون داشت. البته فرانسویان در این مذاکرات پذیرفتند که حدود و مرزهای خود را به پیش از سال ۱۷۹۲ بازگردانند. تالیران از سوی لویی هیجدهم به عنوان وزیر امور خارجه انتخاب گردید اما فشار سلطنت طلبان افراطی که تالیران را فردی انقلابی و متجدد قلمداد می کردند، به استعفای او انجامید. وی سپس از کارهای سیـاس*ـی فاصله گرفت و وقت خود را به نوشتن زندگینامه ی اش گذراند. در سال ۱۸۲۹ تالیران بار دیگر وارد عرصه سیاست شد؛ او در جمع مخالفین شاه وقت -شارل دهم- قرار گرفت (شارل، برادر و جانشین لویی هیجدهم بود). با وقوع انقلاب ژوئیه ۱۸۳۰ خاندان بوربون از کار برکنار شده و خاندان اورلئان به حکومت رسیدند. شاه لویی-فیلیپ تالیران را به عنوان سفیر فرانسه در بریتانیا منصوب کرد. تالیران در مذاکرات میان بریتانیا و فرانسه که منجر به رفع اختلافات طولانی دو کشور و تاسیس کشور بلژیک گردید، نقشی عمده ایفا نمود. آخرین فعالیت دیپلماتیک تالیران، انعقاد پیمان اتحاد میان چهار کشور فرانسه، بریتانیا، پرتغال و اسپانیا در آوریل ۱۸۳۴ بود.

تالیران در ۱۷ مه ۱۸۳۸ در فرانسه درگذشت. او در آخرین لحظات عمر، طی نامه ای، با کلیسای کاتولیک رم تجدید بیعت نمود.
 

برخی موضوعات مشابه

بالا