شعر ∆سهراب سپهری∆ | shaghiw.79

  • شروع کننده موضوع shaghiw.79
  • بازدیدها 902
  • پاسخ ها 78
  • تاریخ شروع
وضعیت
موضوع بسته شده است.

shaghiw.79

کاربر نگاه دانلود
کاربر نگاه دانلود
عضویت
2016/07/26
ارسالی ها
1,379
امتیاز واکنش
18,362
امتیاز
806
سن
23
محل سکونت
ساری
به آب روان نزدیک می‌شوم
ناپیدایی، دو کرانه را زمزمه می‌کند
رمزها چون انار ترک خورده نیمه شکفته‌اند
جوانه شور مرا دریاب ؛ نورستهٔ زود آشنا
درود ای لحظهٔ شفاف!
در بیکران تو زنبوری پر می‌زند ...

#سهراب_سپهری
 
  • پیشنهادات
  • shaghiw.79

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/07/26
    ارسالی ها
    1,379
    امتیاز واکنش
    18,362
    امتیاز
    806
    سن
    23
    محل سکونت
    ساری
    در میوه‌چینی بی‌گاه
    رویا را نارس چیدند
    و تردید از رسیدگی پوسید...

    #سهراب_سپهری



    اگر کاشف معدن صبح آمد، صدا کن مرا.
    و من، در طلوع گل یاسی از پشت انگشت‌های تو، بیدار خواهم شد.

    #سهراب_سپهری
     

    shaghiw.79

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/07/26
    ارسالی ها
    1,379
    امتیاز واکنش
    18,362
    امتیاز
    806
    سن
    23
    محل سکونت
    ساری
    چه کسی می‌فهمد
    در دلم رازی هست ؟
    می ‌سپارم آن را ،
    به خیالِ شب و تنهایی خود ...

    #سهراب_سپهری
     

    shaghiw.79

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/07/26
    ارسالی ها
    1,379
    امتیاز واکنش
    18,362
    امتیاز
    806
    سن
    23
    محل سکونت
    ساری
    به تماشا سوگند
    و به آغاز کلام
    و به پرواز کبوتر از ذهن
    واژه‌ای در قفس است
    حرف‌هایم
    مثل یک تکه چمن روشن بود

    #سهراب_سپهری


    آدمی زاد
    این حجم غمناک
    آدمی زاد طومار طولانی انتظار است،

    #سهراب_سپهری
     

    shaghiw.79

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/07/26
    ارسالی ها
    1,379
    امتیاز واکنش
    18,362
    امتیاز
    806
    سن
    23
    محل سکونت
    ساری
    پشت كاجستان، برف.
    برف، یك دسته كلاغ.
    جاده یعنی غربت.
    باد، آواز، مسافر، و كمی میل به خواب.
    شاخ پیچك و رسیدن، و حیاط.

    #سهراب_سپهری
     

    shaghiw.79

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/07/26
    ارسالی ها
    1,379
    امتیاز واکنش
    18,362
    امتیاز
    806
    سن
    23
    محل سکونت
    ساری
    من ایستادم و آفتابِ تغزل بلند بود
    و من مواظب تبخیر خواب‌ها بودم
    و ضربه‌های گیاهی عجیب را
    به تن ذهن شماره می‌کردم
    خیال می‌کردیم بدون حاشیه هستیم
    خیال می‌کردیم میان متن
    اساطیری تشنج ریباس شناوریم
    و چند ثانیه غفلت
    حضور هستی ماست...

    #سهراب_سپهری
     

    shaghiw.79

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/07/26
    ارسالی ها
    1,379
    امتیاز واکنش
    18,362
    امتیاز
    806
    سن
    23
    محل سکونت
    ساری
    روزی
    خواهم آمد؛ و پیامی خواهم آورد.
    در رگ‌ها، نور خواهم ریخت .
    و صدا خواهم در داد: ای سبدهاتان پر خواب! سیب
    آوردم ، سیب سرخ خورشید.

    #سهراب_سپهری
     

    shaghiw.79

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/07/26
    ارسالی ها
    1,379
    امتیاز واکنش
    18,362
    امتیاز
    806
    سن
    23
    محل سکونت
    ساری
    شب را نوشیده‌ام !
    و بر این شاخه‌های شکسته می‌گریم ...!

    #سهراب_سپهری



    در این زمانه
    درخت‌ها از مردمان
    خرّم ترند...

    #سهراب_سپهری



    و عشق
    صدای فاصله هاست
    صدای فاصله هایی که؛
    غرق ابهامند

    #سهراب_سپهری
     

    shaghiw.79

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/07/26
    ارسالی ها
    1,379
    امتیاز واکنش
    18,362
    امتیاز
    806
    سن
    23
    محل سکونت
    ساری
    من ایستادم و آفتابِ تغزل بلند بود
    و من مواظب تبخیر خواب‌ها بودم
    و ضربه‌های گیاهی عجیب را
    به تن ذهن شماره می‌کردم
    خیال می‌کردیم بدون حاشیه هستیم
    خیال می‌کردیم میان متن
    اساطیری تشنج ریباس شناوریم
    و چند ثانیه غفلت
    حضور هستی ماست...

    #سهراب_سپهری
     

    shaghiw.79

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/07/26
    ارسالی ها
    1,379
    امتیاز واکنش
    18,362
    امتیاز
    806
    سن
    23
    محل سکونت
    ساری
    گل‌های اقاقیا
    در لالایی مادرم می‌شکفد
    ابدیت در شاخه هاست
    کنار مشتی خاک در دور دست خودم،
    تنها، نشسته‌ام
    برگ‌ها روی احساسم می‌لغزند ...

    #سهراب_سپهری
     
    وضعیت
    موضوع بسته شده است.

    برخی موضوعات مشابه

    بالا