متون ادبی کهن «شاه و درویش»

فاطمه صفارزاده

کاربر نگاه دانلود
کاربر نگاه دانلود
عضویت
2018/02/22
ارسالی ها
9,452
امتیاز واکنش
41,301
امتیاز
901
محل سکونت
Mashhad
بخش ۵۰ - در بی‌وفایی عمر

helali.gif

هلالی جغتایی » شاه و درویش

آه ازین منزلی که در پیش‌ست

که گذرگاه شاه و درویش‌ست

نه ازین دام می‌توان جستن

نه ازین بند می‌توان رستن

گر خوری همچو خضر آب حیات

تشنه‌لب جان دهی درین ظلمات

گر چو عیسی روی به چرخ برین

عاقبت جا کنی به زیر زمین

گر چو یوسف به اوج ماه روی

عاقبت سرنگون به چاه شوی

فی‌المثل عمر نوح اگر یابی

چون به طوفان رسی خطر یابی

احد واجب‌الوجود یکی‌ست

آن که جاوید هست و بود یکی‌ست
 
  • پیشنهادات
  • فاطمه صفارزاده

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2018/02/22
    ارسالی ها
    9,452
    امتیاز واکنش
    41,301
    امتیاز
    901
    محل سکونت
    Mashhad
    بخش ۵۱ - در خاتمهٔ کتاب گوید

    helali.gif

    هلالی جغتایی » شاه و درویش

    شکر لله که این خجسته کلام

    شد به کام دل شکسته تمام

    شکر دیگر که تا تمام شده

    مجلس‌آرای خاص و عام شده

    صفت اوست در زبان همه

    سخن اوست ورد جان همه

    جیب آفاق پر دُرست ازو

    بغـ*ـل عاشقان پرست ازو

    گر که قلاب شهر صراف‌ست

    یا خطاگوی شهر حراف‌ست

    نتواند شکست مقدارش

    که به جان می‌خرد خریدارش

    بیت او گر کم‌ست از آن غم نیست

    شکر باری که معنیش کم نیست

    لفظ پاک‌ست و معنی‌اش طاهر

    چون نگیرد قرار در خاطر؟

    معنی خاص و لفظ عام‌فریب

    بـرده از خاص و عام صبر و شکیب

    الله الله! چه دلپذیرست این!

    در پذیرش که ناگزیرست این

    غایت شاعری همین باشد

    شیوهٔ ساحری همین باشد

    هر که دم زد زبان او بستم

    سحر کردم دهان او بستم

    قلمم میل چشم دشمن شد

    لیک ازو چشم دوست روشن شد

    از سیاهی نمود آب حیات

    جان حاسد فتاد در ظلمات

    جای رحمت بود بمرد حسود

    لیک بر جان مرده رحم چه سود؟

    جگر حاسد از الم خون باد

    المش کم مباد و افزون باد

    ای حسود این خیال باطل چسیت؟

    زین خیالت بگو که حاصل چیست؟

    چون تو از عالم سخن دوری

    هرچه خواهی بگو که معذوری

    آن چه مقدور توست معلوم‌ست

    ختم کار از نخست معلوم‌ست

    دست بافنده موی اگر بافد

    کی تواند که موی بشکافد؟

    هر کجا هدهد سلیمان رفت

    به پر و بال مور نتوان رفت

    در بهاران صدای غلغل زاغ

    کی بود چون نوای بلبل باغ؟

    یعنی او نیز در برابر توست

    در او هم به قدر گوهر توست

    این مسلم، تو را به غیر چه کار

    هر چه داری تو هم بی‌او بیار

    دیگری جام شوق نوشیده

    تو به دیوانگی خروشیده

    دیگری آه دردناک زده

    تو به تقلید جامه چاک زده

    تا به کی می‌پری به بال کسان؟

    ناز خوش نیست با جمال کسان

    من کنم سکهٔ سخن را نو

    تو کنی عرض مخزن خسرو

    چون تو زین نامه نیستی نامی

    چه بری نام خسو و جامی؟

    حیف باشد که نام دیده‌وران

    بگذرد بر زبان کج‌نظران

    گرچه شعر تو نظم دارد نام

    تو ازین نظم کی رسی به نظام

    نظم اگر نیست چون در مکنون

    سهل باشد طبیعت موزون

    گرچه ما و تو هر دو موزونیم

    لیک بنگر که هر یکی چونیم

    نعل اگر یافت صورت مه نو

    هست اینجا تفاوتی بشنو

    ماه نو سر بر آسمان ساید

    نعل در زیر پای فرساید

    نیست مانند هم سموم و نسیم

    این یک از جنت‌ست و آن ز جحیم

    آن به نرمی چنان که دل خواهد

    وین به گرمی چنان که جان کاهد
     

    فاطمه صفارزاده

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2018/02/22
    ارسالی ها
    9,452
    امتیاز واکنش
    41,301
    امتیاز
    901
    محل سکونت
    Mashhad
    بخش ۵۲ - حکایت به طریق تمثیل

    helali.gif

    هلالی جغتایی » شاه و درویش

    کرکسی ژاژخای بی‌معنی

    با همایی فتاد در دعوی

    گفت کم نیست از تو پایهٔ من

    زان که مقدار توست سایهٔ من

    عاقلی گفتش ای فرومایه

    نیست آن سایه همچو این سایه

    هر که در سایهٔ همای بود

    نام او سایهٔ خدای بود

    وان که در سایهٔ تو راه کند

    بر سر خود جهان سیاه کند

    بر تن توست چون پر و بالی

    در خور اوست فر و اقبالی

    ماجرای حسود و قصهٔ ما

    راست مانند کرکس‌ست و هما

    وه! چه گفتم؟ تمام لاف‌ست این

    سر به سر دعوی گزاف‌ست این

    من هم از حاسدان چرا گفتم؟

    چون بدند از بدان چرا گفتم؟

    چند ازین گونه در خروش شوم

    کاشکی بعد ازین خموش شوم

    هین زبان را به عذر باز کنم

    رو به درگاه بی‌نیاز کنم
     

    فاطمه صفارزاده

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2018/02/22
    ارسالی ها
    9,452
    امتیاز واکنش
    41,301
    امتیاز
    901
    محل سکونت
    Mashhad
    بخش ۵۳ - مناجات

    helali.gif

    هلالی جغتایی » شاه و درویش

    کردگارا به بی‌نیازی خویش

    به کریمی و کارسازی خویش

    به سهی‌قامتان گلشن ناز

    به ملامت‌کشان کوی نیاز

    به صفات جلال و اکرامت

    نظر خاص و رحمت عامت

    به سلاطین مسند تحقیق

    یالکان مسالک توفیق

    به اسیران و زاری ایشان

    به غریبان و خواری ایشان

    به نوازندگان عالم گل

    که هنوز ایمن‌اند از غم گل

    به سفرکردگان عالم خاک

    کز جهان رفته‌اند با دل چاک

    به رسولی که نعت اوست کلام

    سیدالمرسلین علیه سلام

    نظری جانب هلالی کن

    دلش از مهر غیر خالی کن

    حشر او با رسول کن یا رب

    این دعا را قبول کن یا رب

    در امان دار پیش آن مولی

    تا نبیند عقوبت عقبی

    چون به عزم رحیل زین منزل

    به حریم فنا کشد محمل

    در ره مرگ باشدش همراه

    هادی لااله‌الاالله
     

    برخی موضوعات مشابه

    بالا