متون ادبی کهن شاه بیت های معاصر

[Mårzï¥ē]

قاصدک های پریشان را که با خود باد برد ،
با خودم گفتم مرا هم می‌توان از یاد برد ...
───── #فاضل_نظری
ما دل به هر سپیده که بستیم ، عاقبت
ما را به یک سیاهی دیگر کشانده‌ است !
───── #مهدی_شعبانی
عقلِ كسی به منطقِ ما قد نمی دهد
باشد ، قبول ! كلّ جهان خوب ، ما بديم ...
───── #نفیسه_سادات_موسوی
وقتی پلی شکسته فقط مانده پشت سر
ناچارم از ادامه ی راهی که پیش روست ...
───── #اعظم_سعادتمند
دیوانه‌ام بخوان که به عقلم نیاورند ؛
دیوانه‌ی تو است که عاقل نمی‌شود ...
───── #نجمه_زارع
○●

 

[Mårzï¥ē]

عمری گذشت و ساخته ام با نداشتن
ای دل ! چه خوب بود تو را هم نداشتم ...
───── #سعید_بیابانکی
عشقِ ما را همه با سنگِ هـ*ـوس سنجیدند
بگذریم از همه ، ای دوست ! خدا آگاه است ...
───── #جواد_شیخ_اسلامی
از من ایمان بـرده ای ، از دیگران دل می بری
هر چه می خواهی ببر ، اما مرا از یاد نه !
───── #علی_صفری
لحظه ی بغض نشد حفظ کنم چشمم را
در دل ابر ، نگهداری باران سخت است ...
───── #کاظم_بهمنی
باز می‌پرسی چطور اینگونه شاعر شد دلت ؟!
تو دلت را جایِ من بگذار ؛ شاعر می شود ...
───── #نجمه_زارع
○●

 

[Mårzï¥ē]

نفس کشیدن اگر خود نشان زندگیست ،
به دوستان برسان : زنده ام ! ملالی نیست ...
───── #حسین_جنتی
چشم خیس و ناله و بغض و غم و تنها شدن
اینکه گفتم حاصل عشق است و دیگر والسلام ...
───── #مسعود_محمدپور
نمی‌دانم چه نفرینی گریبان‌گیر مجنون است
که وحشی می‌کند چشمانش آهوهای صحرا را !
───── #فاضل_نظری
وزنِ چندانی ندارد اشک ، امّا همرهش
می‌رود انگار یک حجمِ وسیعی از دِلم !
───── #حسین_فروتن
اگرچه پیش شما تشنه ی سخن بودم ،
کسی که حرف دلش را نگفت ، من بودم ...
───── #محمدعلی_بهمنی
○●

 

[Mårzï¥ē]

در گلو می شکند ناله ام از رقّت ِدل
قصه ها هست ولی طاقت ابرازم نیست ...
───── #هوشنگ_ابتهاج
حاصل خیره در آیینه شدن‌ها ، آیا
دو برابر شدنِ غصه‌ی تنهایی نیست ؟!
───── #فاضل_نظری
بیا - خلاف تمام رسوم و عادت ها -
که عاشقانه به هم بنگریم ساعت ها !
───── #مهدی_استخر
کشتی به گل نشسته و ما در میان راه
خود را فریفتیم که پهلو گرفته ایم !
───── #غلامرضا_طریقی
در غمش هر شب به گردون پیکِ آهم می‌رسد
صبر کن ای دل ! شبی آخر به ما هم می‌رسد ...
───── #ملک_الشعرای_بهار
○●

 

[Mårzï¥ē]

رفتیم و کس نگفت که روزی در این دیار
یک عاشق شکسته ی بی آشیانه بود ...
───── #مهدی_عنایتی
بستم تمام روزنه ها را به روی عشق
مِهر تو از کجا به درونم رسیده است ؟
───── #اعظم_سعادتمند
توی قرآن خوانده ام ... يعقوب يادم داده است ؛
دلبرت وقتی کنارت نيست ، کوری بهتر است !
───── #حامد_عسکری
من نه آنم که شوم مـسـ*ـت به یک پیمانه
عطرِ درگاهِ شما بود که مدهوشم کرد
───── #محمد_زارع_عبدالزهرایی
دیگران را اگر از ما خبری نیست ، چه غم ؟
نازنینا ! تو چرا بی خبر از ما شده ای ؟!
───── #شهریار
○●

 

[Mårzï¥ē]

حیرانم و وحشتزده در عشق تو ، انگار
سرباز لهستان وسط ارتش نازی !
───── #کنعان_محمدی
پاسخم دادی به هیچ و دلخوشم کردی به هیچ
دل نمی بندد به جز من در جهان مردی به هیچ
───── #حسن_اسحاقی
کشش ساحل اگر هست ، چرا کوشش موج ؟
جذْبه ی دیدن تو می کشد از هر طرفم !
───── #فاضل_نظری
دور از نگاه گرم تو ، بی تاب گشته ام
بر من نگاه کن که تب و تابم آرزوست ...
───── #فریدون_مشیری
از زلزله و عشق ، خبر کس ندهد
آن لحظه خبر شوی که ویران شده‌ای ...
───── #محمدرضا_شفیعی_کدکنی
○●

 

[Mårzï¥ē]

مگو با محرمان خویش هم راز دل خود را
که دارد محرم راز من و تو محرم دیگر ... !
───── #مهدی_سهیلی
آنقدر واضح است غمِ بی تو بودنم
اصلاً بعید نیست كه دنیا خبر شود !
───── #نجمه_زارع
دل خراب من دگر خراب‌تر نمی‌شود
که خنجر غمت از این خراب‌تر نمی‌زند !
───── #هوشنگ_ابتهاج
خنده‌ی بیگانگان دیدم ، نگفتم درد دل
آشنایا ! با تو گویم ؛ گریه دارد حال من
───── #شهریار
بر سر خوان تو تنها کفر نعمت می‌کنیم
سفره‌ات را جمع کن ای عشق ! مهمانی بس است ...
───── #فاضل_نظری

 

[Mårzï¥ē]

آسمان فرصت پروازِ بلند است ، ولی
قصه این است چه اندازه کبوتر باشی ...
───── #فریدون_مشیری

قدر یک قفس که خلوتت به هم نمی‌خورد
گاه نامه می‌برم ،‌ می‌آورم ؛ قبول کن !
───── #مهدی_فرجی

دل شکستیّ و شبی یک نفر از جنسِ خودت
خنده‌ای تلخ به چشمانِ تَرَت خواهد کرد ...
───── #علیرضا_رنجبر

نقاب اخم و لبخندِ دروغ از چهره‌ات بردار ؛
چه سودی بردی ای بازیگر ! از این صحنه‌سازی‌ها ؟
───── #حمیدرضا_حامدی

می‌روی و خطاست این ٬ شیوه‌ی نابجاست این
قهر ز من چه می‌کنی ؟ بهر تو همچو من کجا ؟
───── #سیمین_بهبهانی

 

[Mårzï¥ē]

چون سنگ‌ها ٬ صدای مرا گوش می‌کنی
سنگیّ و ناشنیده فراموش می‌کنی ...
───── #فروغ_فرخزاد

شبی به عمر گرَم خوش گذشت ، آن شب بود
که در کنار تو با نغمه و سرود گذشت
───── #ایرج_دهقان

صد بار به پیش قدمش جان بسِپارم
یک بار مگر گوشه‌ی چشمش به من افتد
───── #ملک_الشعرای_بهار

فکر نبودنت همه را پیر می‌کند ؛
این علت سفیدی موی شقیقه‌هاست
───── #سید_مهدی_وزیری

دو چشمم خیره بر در بود ؛ شاید باز برگردی
چه درصدها که من با احتمالت زندگی کردم !
───── #شهراد_میدری

 

[Mårzï¥ē]

لبت "نه" گوید و پیداست می‌گوید دلت "آری"
که اینسان دشمنی ٬ یعنی که خیلی دوستم داری
───── #محمدعلی_بهمنی

گفتمش من واله و شیدا و مجنون توام
گفت شهری واله و شیدا و مجنون من است !
───── #محمد_سیاسی

هر کسی سهم خودش را ز خوشی‌ها برداشت
درد مانده‌ست که در دامن ما می‌افتد !
───── #مریم_رزاقی

این طرح کجِ گیتی ، شایان تماشا نیست
شایان تماشا را طرح دگر اندازید !
───── #ملک_الشعرای_بهار

پیش تو اقتضای زمان حرف بی‌خودی‌ست
پس با زمین بچرخ و بمان آفتاب من !
───── #غلامرضا_طریقی