تاپیک‌های دنباله‌دار بدترین خراب‌کاری زندگیتون؟

  • شروع کننده موضوع *NAFAS.B*
  • بازدیدها 2,018
  • پاسخ ها 66
  • تاریخ شروع
  • پیشنهادات
  • princess._yakhi

    کاربر اخراجی
    عضویت
    2019/07/20
    ارسالی ها
    213
    امتیاز واکنش
    1,654
    امتیاز
    361
    محل سکونت
    koma
    ت مدرسع ی دختره بم فش داد منم گرفتم زدمش
    روز بعدش میخواستن اخراجم کنن
    اگه دوباره خدا و امام حسین قسمت کنن اینقد میزنمش ک نتونه فکشو وا کنه(ولی قسمت نمیکنن)Sigh
     

    Nιℓσƒαя.Gн

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/08/20
    ارسالی ها
    4,554
    امتیاز واکنش
    69,314
    امتیاز
    976
    سن
    27
    محل سکونت
    S⊕u†h
    وقتی سفره رو جمع میکردم کاسه ماستی از دستم افتاد.نگاه کردم دیدم لباسم و یکمم زیر پام ماستی شده تعجب کردم بقیه‌ش کجا رفت :aiwan_light_bdfglum: تا برگشتم کاسه رو بردارم از خنده روده بر شدم چون از کنار پام تا دو سه متر اون ور تر قطره قطره ماست ریخته بود:aiwan_lightsds_blum:.جالب اینه یه متر اون ورترم پله بود که تا پله‌ی ششم هفتمش ذره ذره ماستی شده بود :aiwan_light_sarcastic_hand:منم هر چی بیشتر می‌رفتم جلو بیشتر خنده‌‌م می‌گرفت:aiwan_light_laugh4:.قشنگ ده دقیقه یه بند میخندیدم :aiwan_light_bdslum:مامانم هم از اون اتاق داد می‌زد باز چه خرابکاری کردی:aiwan_light_ireful3:
    عکسش هم موجوده:aiwan_ligsdht_blum:
     

    mobin_a.8002

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2019/06/22
    ارسالی ها
    26
    امتیاز واکنش
    319
    امتیاز
    171
    سن
    22
    محل سکونت
    تهران،پونک
    عموم اینا واسه شام خونمون دعوت بودن سفره رو که جمع کردیم مامانم و زن عموم واستادن تا ظرفا رو بشورن منم داشتم ظرفای روی اپن رو جابجه میکردم و اونایی که واس یخچال بود میذاشتم تو یخچال شستنی ها ام میذاشتم جلو دست مامان اینا یهو دستم خورد کشک همینطوری صاف افتاد کف آشپز خونه با این که چپه نشده بود چون با شتاب افتاده بود پاشیده بود به کل آشپزخونه اما آبرو ریزی ماجرا اونجا بود که تا نوک سر مامانم و زن عموم کشک پاشیده بود نقطه نقطه شده بودن اما انقدر گرم حرف زدن بودن که متوجه نشدن یهو برگشتن و با یه آشپزخونه خال خالی و صورت سرخ از خنده من مواجه شدن و بدترش این بود که من اون وسط نمیتونستم خندمو جم کنم و پهن شده بودم تو آشپزخونه میخندیدم
     

    *SAmirA

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/01/09
    ارسالی ها
    30,107
    امتیاز واکنش
    64,738
    امتیاز
    1,304
    فرمت کردن مموری بابام البته کاملا تصادفی بود عمدی نبود حداقل ده سال از اون ماجرا گذشته اما هنوزم عذاب وجدان دارم کلا خاطرهای قشنگشون رو حذف کرده بودم
     

    ldkh

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/06/28
    ارسالی ها
    4,013
    امتیاز واکنش
    122,619
    امتیاز
    1,126
    محل سکونت
    مازندران
    اوفففف این تاپیک اصلاً برای منه!
    خرابکاری هر روزم اینه که گند میزنم به غذای مامانم25r30wi:aiwan_light_boast:
    یه بارم با پدر گرام تو خونه فوتبال بازی می کردم، از اون نگاه های سوباسا و کاکِرویی تحویل هم دادیم، بعدش یه شوت عقابی زدم که صدای شکستن گلدون مامانم بلند شد. بنده خدا تازه خریده بودش. اولش یه سکوت عجیبی تو خونه به وجود اومد، بعدش جیغ فرابنفش مامانم این سکوت رو نابود کرد:NewNegah (3):25r30wi کلاً هر گندی که میزدم تهش به مامانم مربوط می شه:NewNegah (6):

    البته اینا بدترین نیستن، از این نابودترم داشتم منتها یادم نیست دقیقا.
     
    آخرین ویرایش:

    RASHA

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2019/04/30
    ارسالی ها
    4,521
    امتیاز واکنش
    4,207
    امتیاز
    593
    خراب کاری زیاد داشتم کوچیکتر که بودم دست و پا چلفتی بودم شدید ولی بدترین خراب کاریم این بود که یبار پا شدم برا خودم آب بریزم زدم شیشه رو شکوندم 25r30wi
     

    برخی موضوعات مشابه

    پاسخ ها
    21
    بازدیدها
    697
    پاسخ ها
    85
    بازدیدها
    2,527
    پاسخ ها
    16
    بازدیدها
    689
    بالا