رویداد رویداد جشن سپندارمذگان

[ZaH'ra]

عرض سلام و احترام خدمت یکایک نگاه‌دانلودی‌های گرانقدر
با سی‌امین رویداد همراه با شما عزیزان هستیم.

جشن اسفندگان (سپندارمذگان) یا جشن مژده‌گیران یکی از جشن‌های ایرانی است که در روز ۵ اسفند برگزار می‌شود.
در ایران باستان، علاوه بر ماه‌ها، هریک از روزها نیز نام به‌خصوص خود را داشتند. ​

روز پنجم ماه به «سپندار مذ» معروف بوده است. سپندار مذ لقب ملی زمین است؛ یعنی گستراننده، مقدس و فروتن.
زمین نماد عشق است؛ چون با فروتنی، تواضع و گذشت به همه عشق می‌ورزد و همه را چون مادری در دامان پرمهر خود جای می‌دهد؛ به همین دلیل، در فرهنگ باستان اسپندارمذگان را به‌عنوان نماد عشق می‌پنداشتند.

هرچه گویم عشق را شرح و بیان
چون به عشق آیم خجل باشم از آن

گرچه تفسیر زبان روشنگرست
لیک عشق بی‌زبان روشن‌ترست
«مولانا»

به این مناسبت، رویدادی ترتیب داده شده است.

توضیحات رویداد:
برای شرکت در این رویداد، کاری که شما باید انجام دهید این است که یک یا چند بیت شعر با موضوع «عشق» بفرستید و در پایان، در صورت تمایل، با تگ‌کردن، آن را به یکی از دوستانتان در انجمن تقدیم کنید.

Please, ورود or عضویت to view URLs content!

مهلت شرکت در رویداد تا 5 اسفند، ساعت 23:59

قوانین رویداد:
1- موارد خلاف قوانین انجمن ممنوع است.
2- تنها یک‌بار می‌توانید فرم را پر کنید.

جوایز رویداد:
به تمامی شرکت‌کنندگان، نشان رویداد جشن سپندارمذگان «

» اهدا خواهد شد.

موفق باشید
کادر مدیریت انجمن نگاه دانلود

​

 

[Ellery]

یک ساعت عشق صد جهان بیش ارزد
صد جان به فدای عاشقی باد ای جان

 

[he.s]

به خودم آمدم انگار تویی در من بود
این کمی بیشتر از دل به کسی بستن بود
***
عشق آن اگر باشد که می گویند دل های صاف و ساده میخواهد
عشق آن اگر باشد که من دیدم،انسان فوق العاده میخواهد
***
سنی ندارد عاشقی کردن
فرقی ندارد کودکی،پیری
هر وقت زانو را بغـ*ـل کردی
یعنی تو هم با عشق درگیری​

اون هم ک باید تگ کنم تو انجمن نیست دیگه

 

[☾♔TALAYEH_A♔☽]

Please, ورود or عضویت to view URLs content!

 

[شکوفه حسابی]

1-معشـ*ـوقه چو آفتاب تابان گردد
عاشق به مثال ذره گردان گردد
چون باد بهار عشق جنبان گردد
هر شاخ که خشک نیست رقصان گردد

2-قطره تویی بحر تویی لطف تویی قهر تویی
قند تویی زهر تویی بیش میازار مرا

3- بی عشق نشاط و طرب افزون نشود
بی عشق وجود خوب و موزون نشود
صد قطره ز ابر اگر به دریا بارد
بی‌جنبش عشق در مکنون نشود

4_هم در به دری دارد و هم خانه خرابی
عشق است و مزينّ به هنرهای زيادی...

Please, ورود or عضویت to view URLs content!

Please, ورود or عضویت to view URLs content!

Please, ورود or عضویت to view URLs content!

Please, ورود or عضویت to view URLs content!

Please, ورود or عضویت to view URLs content!

Please, ورود or عضویت to view URLs content!

Please, ورود or عضویت to view URLs content!

@TALAYEH

 

[Elka Shine]

آنکه به دل اسیرمش
در دل و جان پذیرمش
گر چه گذشت عمر من
باز ز سر بگیرمش

تفدیم به تمام دوستان نگاه دانلودی من!
​

 

[Rose.Cheval]

نیست مَرا جُز تُو دَوا
اِی تُو دَوای دِل مَن...
***
نُوش دارو بَعدِ مَرگ فایدِه نَدارِه، جانَم باش
رُخ نَمایان کُن و این ماهِ شَبِ تابانَم باش
***
دیوانه وُ دیوانه وُ دیوانه وُ مَستَم
غِیر از تُو وُ غِیر اَز تُو، کَسی را نَپَرَستَم
*تقدیم به کاربران نگاه*
مخصوصا همکارای گلم:
@سدنابهزادツ
@zeinab_jokal
@fateme.p.r
@F.sh.76
@Shiva banoo
@Elka Shine
@F@EZEH
و همچنین رفیق عزیزم:
@shaghiw.79
دیگه نمیشناسم تگ کنم​

 

[میلا فرزین]

فرهاد را چو بر رخ شیرین نظر فتاد
دودش به سر درآمد و از پای درفتاد


مجنون ز جام طلعت لیلی چو مـسـ*ـت شد
فارغ ز مادر و پدر و سیم و زر فتاد


رامین چو اختیار غم عشق ویس کرد
یک بارگی جدا ز کلاه و کمر فتاد

سعدی​

 

[SHahRAshOB]

به جان هرچه شقایق که بی تو مردابم
در این حصار فراموشی نمی برد خوابم

بیا که عقربه ها را توان چرخش نیست
بیا که ورد زبانم به غیر خواهش نیست

قسم به تک تک این لحظه های پایانی
ز چشم مرثیه خوانم غزل نمی خوانی

کجای قصه نهانی بیا که بیمارم
به دست پنجره تا کی نگاه بسپارم

بیا که چله نشینی در این شب سردم
ببین که شعله ی غم را چگونه می گردم؟

روا نشد که به کامم نوشید*نی غم ریزی
نمانده از من دلخسته بعد از تو چیزی

چه بی قرار و غریبانه قلب تو پر زد
بدون تو به پشیزی این جهان نمی ارزد

*شعر از معینی کرمانشاهی​

 

[Nazila SH]

فرهاد را چو بر رخ شیرین نظر فتاد
دودش به سر درآمد و از پای درفتاد


مجنون ز جام طلعت لیلی چو مـسـ*ـت شد
فارغ ز مادر و پدر و سیم و زر فتاد


رامین چو اختیار غم عشق ویس کرد
یک بارگی جدا ز کلاه و کمر فتاد


وامق چو کارش از غم عذرا به جان رسید
کارش مدام با غم و آه سحر فتاد


زین گونه صد هزار کس از پیر و از جوان
مـسـ*ـت از نوشید*نی عشق چو من بی‌خبر فتاد


بسیار کس شدند اسیر کمند عشق
تنها نه از برای من این شور و شر فتاد


روزی به دلبری نظری کرد چشم من
زان یک نظر مرا دو جهان از نظر فتاد


عشق آمد آن چنان به دلم در زد آتشی
کز وی هزار سوز مرا در جگر فتاد


بر من مگیر اگر شدم آشفته دل ز عشق
مانند این بسی ز قضا و قدر فتاد


سعدی ز خلق چند نهان راز دل کنی
چون ماجرای عشق تو یک یک به درفتاد
تقديم به همه دوستاي عزيز انجمن نگاه دانلود
@مروا 77 ، @.....16 @Msz ، @ngn ،

Please, ورود or عضویت to view URLs content!

،

Please, ورود or عضویت to view URLs content!

؛ @نگین نوروزی ، @هماچهر ، @snopooyf14 ،

Please, ورود or عضویت to view URLs content!

دانلود رمان های عاشقانه