میدانی، میگویند پاییز فصل عاشقیست اما من میگویم فصل جداییست. فصل جدایی برگ از درخت، فصل جدایی کودک از مادر حتی برای ساعتی مدرسه رفتن، فصل جدایی من و تو!
میبینی با رفتنت مرا به همه چیز بدبین کردی، حتی به پاییز دوست داشتنیام! تعبیرهایم شده پر از ناامیدی و تباهی! اصلاً بیا بدبینی مرا درمان کنیم! درد و درمانم شو! پاییز امسال بیا و مرا به تمام پاییزهای زندگیم خوشبین کن؟! بیا تا پاییز را عاشقانه زندگی کنم و لبخند بزنم، بیا تا متنهایم رنگ عشق و طراوت بگیرند و همانند دختران دیگر عاشق صدای خشخش برگهای پاییزی به زیر قدمهایم شوم! میآیی مگر نه؟
میبینی با رفتنت مرا به همه چیز بدبین کردی، حتی به پاییز دوست داشتنیام! تعبیرهایم شده پر از ناامیدی و تباهی! اصلاً بیا بدبینی مرا درمان کنیم! درد و درمانم شو! پاییز امسال بیا و مرا به تمام پاییزهای زندگیم خوشبین کن؟! بیا تا پاییز را عاشقانه زندگی کنم و لبخند بزنم، بیا تا متنهایم رنگ عشق و طراوت بگیرند و همانند دختران دیگر عاشق صدای خشخش برگهای پاییزی به زیر قدمهایم شوم! میآیی مگر نه؟