از غم خبری نبود اگر عشق نبود دل بود ولی چه سود اگرعشق نبود؟ بی رنگتر از نقطه موهومی بود این دایره ی کبود ، اگرعشقنبود از آینه ها غبار فراموشی را عکس چه کسی زدود اگرعشقنبود؟ در سـ*ـینه هر سنگ دلی در تپش است از این همه دل چه سود اگرعشق نبود؟ بی عشق دلم جز گرهی کور چه بود؟ دل چشم نمیگشود اگرعشق نبود از دست تو در این همه سرگردانی تکلیف دلم چه بود اگرعشقنبود؟ | قیصر امین پور |
فکر بلبل همه انست ک گل شد یارش گل در اندیشه ک چون عشـ*ـوه کند در کارش ***
تو تمنای من و یار منو ای جان منی پس بمان تا ک نمانم ب تمنای کسی تو خودت روح و روانی تو ارامش جانی پس بمان تا ک نمانم ب تماشای کسی *** در هوایت بی قرارم روز و شب سر ز پایت بر ندارم روز و شب روز و شب را همچو خود مجنون کنم روز و شب را کی گذارم روز و شب
هوا خواه توام جانا و می دانم که می دانی
که هم نادیده می دانی و هم ننوشته می خوانی...
حافظ شیرازی
عشق همان مه در گرگ و میش اول صبح است که هم نایاب و است و هم کم عمر اما ما عمرش را تدوام بخشیدیم! عزیزم ما چیزی فراتر از عشق رفته ایم! دوستی ما فراتر است! بی شک... @Shaghayegh.o