نگاهی به تاریخ امپراتوری سوئد/در تکاپوی اتحاد ممالک دریای بالتیک

...zαнrα...*

کاربر نگاه دانلود
کاربر نگاه دانلود
عضویت
2016/09/16
ارسالی ها
3,488
امتیاز واکنش
30,283
امتیاز
913
محل سکونت
تبــــ❤️ـــریز
قرن هفدهم میلادی شاهد تغییرات وسیعی در عرصه سیـاس*ـی حوزه دریای بالتیک بود. قدرتی نوظهور از طریق به راه انداختن جنگ های مداوم و همه گیر، قیادت و تسلط خود را بر بخش بزرگی از این ناحیه گستراند. امپراتوری سوئد تحت رهبری خاندان واسا، از طریق جنگ با دو رقیب دیرینه ی خود -روسیه و لهستان- موازنه قدرت را در منطقه تغییر داد.

در دوره تسلط سوئد بر منطقه، تحولات چشمگیری نیز در زمینه فرهنگی به وجود آمد. کلیسای لوتران مسیحی که شاخه ای از پروتستانتیسم محسوب می شد، نفوذ گسترده ای یافت و عرصه را بر مسیحیت کاتولیک تنگ تر نمود. آموزش همگانی در اختیار طبقات پایین جامعه خصوصاً کشاورزان قرار گرفت. دولت سوئد تلاش کرد از طریق اصلاحات گسترده ی ارضی، موقعیت سرف ها -دهقانان وابسته به زمین- را که مورد استثمار اشرافِ غالباً خارجی قرار می گرفتند، ارتقاء بخشد. این گونه اصلاحات سبب شد سطح آگاهی ملل مجاور دریای بالتیک همچون استونی و لتونی که پس از جنگ بزرگ شمالی از سیطره سوئد بیرون آمده و تحت سلطه روسیه قرار گرفتند، افزایش یافته و آنها را به دنبال کسب استقلال از دولت مرکزی مسکو بکشاند.

576px-LocationSwedishEmpire.png

امپراتوری سوئد در اوج قدرت؛ سال ۱۶۵۸ میلادی
****************
تحت فرمانروایی خاندان واسا، سوئد در قرن هفدهم از سرزمینی کوچک و دهقانی به ابرقدرتی اروپایی تبدیل شد که در معادلات سیـاس*ـی این قاره سهیم گردید. شاخص ترین چهره خاندان واسا که نقشی موثر در این فرایند اعجاب انگیز ایفا کرد، گوستاو آدولف دوم با شرکت جستن در جنگ سی ساله و حمایت از ائتلاف پروتستان ها، موفق شد موقعیت ممتازی برای کشورش به ارمغان آورد. وی امروزه نیز در میان مردم سوئد همچنان شخصیتی محبوب است.

gustavusadolphus.jpg

گوستاو آدولف دوم
در میانه سالهای ۱۶۰۰ تا ۱۶۲۹ سوئد و امپراتوری لهستان به دفعات با یکدیگر درگیر شدند. در جریان این ستیزها سوئد به دلیل برخورداری از ارتشی مجهز و سازمان یافته تر، به پیروزی های متعددی دست یافت و به تدریج در مناطق ساحلی دریای بالتیک به پیشروی پرداخت. معاهده وستفالیا در ۱۶۴۸ سرزمین هایی را در شمال آلمان نصیب سوئدی ها ساخت. حدود ۲ دهه بعد، شاه کارل دهم از طریق پی ریزی حملاتی به داخل خاک دانمارک، این کشور را در موضع ضعف قرار داد. او همچنین با یورشی گسترده به امپراتوری لهستان موسوم به مشترک المنافع لهستان-لیتوانی، این دولت را به قدری ناتوان ساخت که طی چند دهه ی بعد، به تدریج مسیر زوال و نابودی را پیمود.

در سال ۱۶۹۷ شاهزاده کارل دوازدهم به سلطنت سوئد رسید. او امپراتوری قدرتمندی را به ارث برد که دشمنان بسیاری در پی نابودی آن بودند. آغاز جنگ بزرگ شمالی در ابتدای سده هجدهم، کارل را در موقعیت خطیری قرار داد اما وی موفق شد با عقب راندن روسهای مهاجم در نبرد ناروا (Narva) شم نظامی خود را به رخ بکشد. با این حال، لشکرکشی ناموفق او به داخل خاک روسیه منجر به شکست او و تغییر معادلات قدرت در منطقه شد.

Karl_XII_1706.jpg

کارل دوازدهم
ارتش سوئد در ۱۷۰۹ در نبرد پولتاوا مغلوب ارتش روسیه تحت فرماندهی پترکبیر گردید و عملاً شانس پیروزی در جنگ را کاملاً از دست داد. کارل دوازدهم چندین سال در اسارت ترکهای عثمانی بود و سپس در حالی به سوئد بازگشت که این کشور مناطق تحت سلطه ی خود در فنلاند، سواحل بالتیک و شمال آلمان را به کلی از دست داده بود. کارل مدتی بعد در جریان لشکرکشی به نروژ کشته شد. مرگ او به معنای پایان حیات امپراتوری سوئد و توسعه طلبی این کشور در اروپا بود. از آن پس، سوئدی ها جنگی مستقیم را علیه همسایگان خویش به راه نینداختند و در محدوده سرحدات خود باقی ماندند.
 

برخی موضوعات مشابه

بالا