- عضویت
- 2017/06/18
- ارسالی ها
- 2,550
- امتیاز واکنش
- 13,490
- امتیاز
- 793
در مهر ۱۳۹۳، کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی با ارسال نامهای به وزارت فرهنگی ارشاد اسلامی، خواستار عدم صدور مجوز اکران این فیلم و ۷ فیلم دیگر شد که از آنها با عنوان «فیلمهای مرتبط با فتنه» نام بـرده شدهاست. به گفته احمد سالک:«برخی فیلمها با این که مجوز فیلمنامه و تولید دریافت کردهاند اما در هنگام ساخته شدن، به حاشیه رفتهاند و نمایش آنها به مصلحت نظام نیست.»
در دی ۱۳۹۴، شهاب حسینی، از جمله بازیگران این فیلم، با اعلام اینکه «موضعگیریِ محمد حیدری دبیر جشنواره سی و چهارمفیلم فجر در قبال فیلم «آشغالهای دوست داشتنی» و اطلاق اصطلاحِ «معضل» به این اثر که با مجوز قانونی وزارت محترم ارشاد ساخته شده و طی چند دوره گذشته در محاق بدبینی و سیاهنگری قرار گرفته» و به دلیل آنچه «نبود نگاهی نو و اندیشهای تازه» در جشنواره فیلم فجر عنوان کرد، از سمتِ خود بهعنوان مشاور این جشنواره استعفا داد.
در دی ۱۳۹۴، شهاب حسینی، از جمله بازیگران این فیلم، با اعلام اینکه «موضعگیریِ محمد حیدری دبیر جشنواره سی و چهارمفیلم فجر در قبال فیلم «آشغالهای دوست داشتنی» و اطلاق اصطلاحِ «معضل» به این اثر که با مجوز قانونی وزارت محترم ارشاد ساخته شده و طی چند دوره گذشته در محاق بدبینی و سیاهنگری قرار گرفته» و به دلیل آنچه «نبود نگاهی نو و اندیشهای تازه» در جشنواره فیلم فجر عنوان کرد، از سمتِ خود بهعنوان مشاور این جشنواره استعفا داد.
- این فیلم بالاخره در بهمن ماه ۱۳۹۷ اکران گردید که در هفته اول نمایش بیش از یک میلیارد تومان فروش داشت. به نظر میرسد استقبال مخاطبان به دلیل مضمون و نوآوریهایی است که در فیلمبرداری و جلوههای ویژه آن صورت پذیرفتهاست.
خلاصه فیلم :
ا به حال بجز خلاصه داستان یک خطی از این فیلم بهرسانهها داده نشدهاست اما خبرها حاکی از آن است که فیلم در مورد وقایع خاص انتخابات سال ۸۸ است. (خلاصه داستان فیلم همانیست که قبلاً گمان میرفت).
طبق اخبار غیررسمی داستان آشغالهای دوستداشتنی در خانه یک پیرزن که با دخترخالهٔ میانسالش (سیما) زندگی میکند، میگذرد. در یکی از روزهای بعد از انتخابات که تجمع مخالفان انتخابات و معترضان در خیابانهای تهران برقرار است عدهای از تجمعکنندگان فراری از دست نیروهای امنیتی وارد خانه پیرزن میشوند و در آنجا مخفی میشوند. بعد از خروج از خانه متوجه علامتی بر روی درب خانه پیرزن میشوند و طبق شایعههای آن روزها به پیرزن خبر میدهند که آنها احتمالاً در روزهای آینده به خانه او مراجعه خواهند کرد و آنجا را میگردند پس به پیرزن هشدار میدهند که اگر در خانهاش چیز مشکوک و مسئلهسازی دارد آن را از خانه خارج کند تا مشکلی برایش به وجود نیاید و داستان تازه از اینجا شروع میشود.
بر اتاق خانه پیرزن چهار قاب عکس از چهار مرد وجود دارد. قاب عکس بزرگتر متعلق به همسر پیرزن است که ظاهراً از طرفداران مصدق بودهاست که در جریان کودتای 28 مرداد برایش اتفاقی میافتد و با اینکه طرفدار نظام پادشاهی است اما پس از انقلاب به حج رفته و تغییر رفتار میدهد. مرد دوم پسر بزرگ پیرزن است که درجنگ ایران و عزاق شهید شدهاست. قاب عکس سوم متعلق به برادر اوست که از اعضای یکی از گروههای کمونیستی بودهاست که در جریان اتفاقات دهه شصت اعدام میشود و قاب عکس چهارم هم متعلق به پسر کوچکتر پیرزن است که در دانشگاههای خارج از کشور فارغالتحصیل شدهاست و همانجا زندگی میکند.
روند داستان به گفتگوی خیالی این سه نفر با پیرزن در جریان شبی میگذرد که او خیال میکند فردا به سراغش خواهند آمد.
ا به حال بجز خلاصه داستان یک خطی از این فیلم بهرسانهها داده نشدهاست اما خبرها حاکی از آن است که فیلم در مورد وقایع خاص انتخابات سال ۸۸ است. (خلاصه داستان فیلم همانیست که قبلاً گمان میرفت).
طبق اخبار غیررسمی داستان آشغالهای دوستداشتنی در خانه یک پیرزن که با دخترخالهٔ میانسالش (سیما) زندگی میکند، میگذرد. در یکی از روزهای بعد از انتخابات که تجمع مخالفان انتخابات و معترضان در خیابانهای تهران برقرار است عدهای از تجمعکنندگان فراری از دست نیروهای امنیتی وارد خانه پیرزن میشوند و در آنجا مخفی میشوند. بعد از خروج از خانه متوجه علامتی بر روی درب خانه پیرزن میشوند و طبق شایعههای آن روزها به پیرزن خبر میدهند که آنها احتمالاً در روزهای آینده به خانه او مراجعه خواهند کرد و آنجا را میگردند پس به پیرزن هشدار میدهند که اگر در خانهاش چیز مشکوک و مسئلهسازی دارد آن را از خانه خارج کند تا مشکلی برایش به وجود نیاید و داستان تازه از اینجا شروع میشود.
بر اتاق خانه پیرزن چهار قاب عکس از چهار مرد وجود دارد. قاب عکس بزرگتر متعلق به همسر پیرزن است که ظاهراً از طرفداران مصدق بودهاست که در جریان کودتای 28 مرداد برایش اتفاقی میافتد و با اینکه طرفدار نظام پادشاهی است اما پس از انقلاب به حج رفته و تغییر رفتار میدهد. مرد دوم پسر بزرگ پیرزن است که درجنگ ایران و عزاق شهید شدهاست. قاب عکس سوم متعلق به برادر اوست که از اعضای یکی از گروههای کمونیستی بودهاست که در جریان اتفاقات دهه شصت اعدام میشود و قاب عکس چهارم هم متعلق به پسر کوچکتر پیرزن است که در دانشگاههای خارج از کشور فارغالتحصیل شدهاست و همانجا زندگی میکند.
روند داستان به گفتگوی خیالی این سه نفر با پیرزن در جریان شبی میگذرد که او خیال میکند فردا به سراغش خواهند آمد.
آخرین ویرایش: