@تاریخچــــه زبان فرانسه

وضعیت
موضوع بسته شده است.

☾♔TALAYEH_A♔☽

کاربر نگاه دانلود
کاربر نگاه دانلود
عضویت
2017/05/18
ارسالی ها
35,488
امتیاز واکنش
104,218
امتیاز
1,376
@تا
Please, ورود or عضویت to view URLs content!
یخچــــه
Please, ورود or عضویت to view URLs content!
بان فرانسه


نگرشی بر تاریخ زبان فرانسه



تا آنجا که تاریخ به ما اجازه بازگشت به گذشته را می دهد، اقیانوس آتلانیک ، در جنوب به کوههای دریای مدیترانه ، در شمال بهکوههای آلپ و رود راین محدود می شد.

گفته می شود که نیاکان گلها، همان یونانیانی بودند که 600 سال پیش از میلاد، "ماسالیا" را تاسیس کردند؛ سپس در قرن های بعد، این سرزمین به گالاتیا و بعد به گالیا تغییر نام داد.
زبان مردم سرزمین گل، گالیش بود که در اصل از خانواده زبانهای سلتیک است؛ یعنی همان خانواده ای که زبان گالیک ایرلند نیز متعلق به آن است. تعداد نه چندان زیادی واژه، از زبان سلتیک اصیل وارد زبان فرانسوی امروزین شده است. البته این واژگان، با گذشت زمان، تغییر شکل داده اند. برای نمونه، واژه اصیل "alauda" (یعنی چکاوک) در زبان سلتیک، بصورت "alouette"، و واژه "carruca" در زبان سلتیک، بصورت "char" (یعنی گاری) وارد زبان فرانسوی شده است.
سرزمین گلها، پنجاه سال پیش از میلاد، بوسیله ژولیوس سزار ، تسخیر شد. رومیان، این سرزمین را به دو بخش فرضی تقسیم نمودند:

1) Gallia Cisalpina «گل اینسوی آلپ

2) Gallia Transalpina «گل آنسوی آلپ).

رومیان به تدریج، حکومت های محلی در شهرهای Gallia Cisalpina تشکیل داده و ژولیوس سزار، در سال 49 پیش از میلاد، ساکنان این شهرها را مفتخر به عنوان «شهروندی امپراتوری روم» نمود! بسیاری از رومیان سرشناس در تاریخ، در قلمرو Cisalpia بدنیا آمدند. افرادی چون "ویرجیل" (شاعر و نویسنده بزرگ)، گایوس والریوس کاتولوس (شاعر)، لیوی (تاریخ نویس) ، پلینی کوچک و پلینی بزرگ (هر دو نویسنده و سیاستمدار) و... از آنجمله اند.
خیلی زود، رومیان کوههای آلپ را پشت سر گذاشته و قلمرو حکومت خود را تا کوههای پیرِنِه گسترش دادند. سپس، بین کوههای آلپ و پیرنه، استان گالیا به مرکزیت شهر «ناربُن» تاسیس شد. این سرزمین، بارها و بارها تقسیم شد و مرزهای جغرافیایش تغییر کرد تا آنکه با حمله های پی در پی قوم های "آلمان امروزی و "هون" از آسیای مرکزی ، عمر حکومت روم باختری ، به سر رسید.
پس از ورود رومیان، واژگان بسیاری، از زبان قوم پیروز«لاتین)، وارد زبان گلها شد، بطوریکه امروزه، لاتین را مادر زبان فرانسه می دانند. البته این واژگان در بسیاری از موارد، با تغییرهای جالب توجهی وارد زبان گالیش شدند. برای مثال، واژه "bonatitem" در زبان لاتین یعنی «مهربانی». فشار (stress) در این واژه بر روی دو بخش "bon" و "te" وجود داشته است. هنگامیکه یک "گل"، این واژه را از زبان یک رومی می شنید، دو بخش استرس دار واژه، بیشتر برایش قابل فهم بود و در نتیجه، "bonatitem"، بصورت "bonte" وارد زبان فرانسوی شد. در مورد سایر واژگان نیز همین قاعده، کمابیش صادق بود. از زبان اصیل گالیش، امروزه تنها 350 واژه در زبان فرانسه باقی مانده است.

گفتیم که فرانک ها، از جمله قومهایی بودند که در سرنگونی رومیان، نقش مهمی داشتند. این قوم، 400 سال پس از میلاد، طی حمله هایی به سرزمین گلها، موفق به بنیانگذاری حکومتی نو در آن سرزمین شدند. از همین دوران بود که این کشور با نام «فرانسه» شناخته شد. از آنجاکه زبان قوم پیروز، ژرمانیک بود، واژه های بسیاری در این دوره، از زبان ژرمانیک به زبان فرانسوی راه یافت. بیشتر این واژگان، در زمینه جنگ و کشاورزی و طبقات اجتماعی بود. از جمله، می توان به موارد زیر اشاره کرد: Jardin(باغ)، hou (کج بیل، بیل باغبانی)، guerre (جنگ)، franc(آزاد) {توضیح: در فرانسوی امروز، از واژه libre نیز برای این معنا استفاده می شود که ریشه ژرمانی ندارد}، auberge (مهمانسرا)، fauteuil(صندلی راحتی)، chambellan، و... . در اینجا نیز باید به این نکته توجه نمود که شکل اصلی واژگان اشاره شده، در زبان مادر، اندکی متفاوت بوده است. برای نمونه، fauteuil، در زبان ژرمانیک، faldastol بوده و یا auberge، heriberga بوده است و...

از سوی دیگر، قوم پیروز، ناچار بود برای زیستن در سرزمین فرانسه، زبان مردم آنجا(لاتین، با اندکی تغییر) را بیاموزد. این موضوع، روی لهجه زبان فرانسوی نیز تاثیر گذاشت. بطوریکه امروزه شباهت لهجه آلمانی (با ریشه ژرمانیک) و فرانسوی (با ریشه رومانس)، مایه شگفتی کسانی است که با تاریخ این دو زبان، آشنا نیستند. برای نمونه، توجه کنید به نحوه تلفظ "u" و "eu" در زبان فرانسوی و شباهت آن با "ü" و"ö" در زبان آلمانی؛ و یا به "غ" تلفظ کردن صدای /r/، در هر دو زبان.

بد نیست توضیح کوتاهی درباره دو صدای اشاره شده در بالا بدهم:

1) /u/ در زبان فرانسوی: مثل /او/ در واژه «اوزوم» (انگور) در زبان ایرانی آذری. این صدا با آوای /او/ در فارسی اندکی تفاوت دارد. آنهایی که فیلم بسیار زیبای French Kiss را دیده اند، حتما صحنه ای را که در آن، مرد فرانسوی داشت تلفظ درست اسم خود (Luke) را به دختر آمریکایی می آموخت، به یاد دارند. اشکال آن دختر، درست در تلفظ آوای /u/ در زبان فرانسوی بود.

2) /eu/ در زبان فرانسوی: مثل /اُ/ در واژه «اُزوم» (خودم) در زبان ایرانی آذری. این آوا، اندکی با صدای /اُ/ در فارسی تفاوت دارد؛ انگار گوینده آوا، تلاش دارد صداهای /اُ/ و /اِ/ را همزمان به زبان آورد. در تلفظ واژه eux (آنها) در جمله زیر، باید از آوای /eu/ استفاده شود:
ce sont eux (سه سن تُ)

در قرنهای نهم و دهم، حدود نود واژه جدید از زبان دانمارکی وارد زبان فرانسوی شد. این واژگان، بواسطه حمله هایی که«وایکینگ»ها به سرزمین های جنوبی خود (از جمله به مناطق شمالی فرانسه) کردند، به زبان فرانسوی افزوده شد. البته این حادثه، از نظر زبانشناسی، (جز دانستن ریشه آن هشتاد و چند واژه) چندان مهم نیست؛ چراکه حمله وایکینگ ها، نه تغییری در دستور زبان ایجاد کرد و نه تعداد واژگان قرض گرفته شده از این زبان، چندان قابل ملاحظه است. (قرنها پس از جدایی قوم های هند و اروپایی ، چندین برابر این تعداد واژه از زبان فارسی به انگلیسی وارد شده است).

از اوایل قرون وسطی(یعنی اندکی پس از فروپاشی امپراتوری روم)، دو لهجه سرزمینهای بالای رود «لوار» و پایین این رود، بطور مستقل، شروع به تغییر و تکامل نمودند. به لهجه فرانسوی بالای رودخانه، "d'oil" و به لهجه فرانسوی پایین رودخانه، "d'oc" گفته می شد.

معنی هر دو واژه، یعنی «بله»؛ و در واقع نحوه بله گفتن در این دو لهجه را نشان می دهد! از اواخر قرن 13 میلادی، این دو لهجه، تقریبا به دو زبان مستقل تبدیل شد. زبان "d'oc" به زبان لاتین نزدیکتر بود. از جمله تفاوتهای این دو زبان، تغییر آوای بدون استرس a به e در زبان d'oil بود. بنابراین، واژه ای مانند "mare" (یعنی دریا) در زبان لاتین، تبدیل شد به "mer" در زبان d'oil. اما در d'oc، بصورت "mar" باقی ماند. البته در این دو زبان نیز، لهجه های گوناگونی دیده می شد. برای نمونه، در زبان d'oc، گویش هایی چون "Gascon"، "Languedocien"، "Auvergnat"، "Limousin" و "Bearnais" وجود داشت.

در زبان d'oil نیز گویشهایی چون Ile de France، Normandy(Normandie)، Picardy، Poitou و Burgundy دیده می شد.
شعرها و متن های بسیاری در قرن دوازدهم، به زبان d'oc نوشته شد و این زبان را نسبت به دیگر زبان فرانسوی، برتری بخشید. اما پس از آن d'oc ، به سرعت، اهمیت خود را از دست داد. مهمترین دلیل برتری زبان d'oil، شاید آن بود که زبان دربار به حساب می آمد. چنانکه می دانید، پاریس از سال 987، به پایتختی کشور فرانسه برگزیده شد. در مجموع، حدود 500 واژه از زبان d'oc در فرانسوی امروزی وجود دارد. واژگانی چون: bague (حلقه)، cadeau (هدیه، کادو)، velours (مخمل) و... از آن جمله اند.

در قرن نوزدهم، جنبشی بنام Felibrige، به رهبری شاعرانی چون «فدریک میسترال» و «ژوزف رومانیل»، با هدف تبدیل d'oc به زبان ادبی بوجود آمد که به نتیجه نرسید. لهجه ای که امروزه بعنوان گویش استاندارد در فرانسه وجود دارد، Ile de France است.​
 
آخرین ویرایش:
  • پیشنهادات
  • ☾♔TALAYEH_A♔☽

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/05/18
    ارسالی ها
    35,488
    امتیاز واکنش
    104,218
    امتیاز
    1,376
    آموزش زبان فرانسوی در ایران

    آموزش زبان فرانسوی در ایران از دوره قاجار به صورت نیمه رسمی آغاز شد و با تأسیس دارالفنون و استخدام دبیران و استادان فرانسوی و بلژیکی، آموزش زبان فرانسوی در ایران رسمیت یافت. با آغاز روند اعزام مستمر دانشجویان به خارج از زمان رضا شاه، در راستای سیاست نیروی سوم، فرانسه سهم قابل توجهی از دانشجویان ایرانی در خارج از کشور را دارا بود. بازگشت این دانشجویان، موجی از واژگان مدرن را به واسطه زبان فرانسوی وارد کشور کرد و نسل نخست روشنفکران ایرانی، تا گرایش به دنیای انگلیسی زبان در نسل بعدی دانش آموختگان ایرانی در دهه چهل، فرانسوی زبان ماندند و زبان فرانسوی، زبان قشر روشنفکر و درس خوانده قدیم باقی ماند. پیش از انقلاب اسلامی در ۱۳۵۷، مدارس فرانسوی مانند مدرسه رازی و آلیانس فرانسه در تهران فعالیت می کردند. با پیروزی انقلاب اسلامی فعالیت مدارس خارجی خاتمه یافت.

    در حال حاضر، کانون ملی زبان ایران، مهم ترین مرکز آموزش زبان فرانسوی و نماینده رسمی برگزاری آزمون های اعطاء مدرک رسمی آموزش زبان فرانسوی در ایران است. در کنار آن مؤسسه های تازه تأسیس شده ای مانند مؤسسه ی کیش، قطب راوندی نیز فعالیت می کنند که از روش های نوین آموزش زبان و حمایت های بخش فرهنگی سفارت فرانسه بهره می برند.

    در سطح دانشگاهی اما زبان فرانسوی از جمله زبان هایی است که در بیشتر دانشگاه ها در کنار زبان انگلیسی در سطح حرفه ای تدریس می شود. زبان فرانسوی در سطح لیسانس با دو گرایش ادبیات و ترجمه در دانشگاه های تهران، شهید بهشتی، علامه طباطبایی و دانشگاه آزاد اسلامی و در شهرستان های اصفهان، تبریز، مشهد و اهواز تدریس می شود. در سطح فوق لیسانس، دانشگاه های تهران، شهید بهشتی، دانشگاه آزاد، تبریز، مشهد و اصفهان، گرایش ادبیات دانشجو می پذیرند و دانشگاه تربیت مدرس تهران و دانشگاه آزاد واحد تهران تنها دانشگاه هایی هستند که در رشته آموزش زبان فرانسوی که البته بیشتر معادل رشته علوم زبانی در فرانسه است، دانشجو می پذیرند. در سطح دکتری تنها دانشگاه های تهران، شهید بهشتی و دانشگاه آزاد واحد تهران در شاخه ادبیات دانشجو می پذیرند که البته کنکور آن سالانه نیست.

    گفتني است آموزش زبان فرانسوی در مدارس امری ناشناخته است و تقریبا بیشتر دانش آموزان حتی اطلاع ندارند که می توانند زبان فرانسوی را به جای زبان انگلیسی به عنوان زبان خارجی انتخاب نمایند. طبق قانون آموزش و پرورش ایران، یادگیری یک زبان خارجی از سال دوم راهنمایی اجباری است ولی دانش آموز می تواند یکی از زبان های انگلیسی، فرانسوی و آلمانی را به عنوان زبان خارجی انتخاب نماید؛ به عبارت دیگر انتخاب زبان انگلیسی به عنوان زبان خارجی، اجباری نیست ولی به دلیل فراگیر شدن زبان انگلیسی و از سوی دیگر نبود مدرس زبان های فرانسوی و آلمانی در همه مدارس، به طور معمول زبان انگلیسی انتخاب می شود
     

    ☾♔TALAYEH_A♔☽

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/05/18
    ارسالی ها
    35,488
    امتیاز واکنش
    104,218
    امتیاز
    1,376
    مقاله ای در رابـ ـطه با کلمات دخیل در تاریخ زبان فرانسه را می خوانیم

    بررسی کلمات دخیل در تاریخ زبان فرانسه
    :چکیده
    هر زبان، در طول زمان، براي ر
    فع نياز خـود در زمينـة اختراعـات، ابـداعات و اكتشـافات اقـدام بـه
    استفاده از روشهاي گوناگون كلمه سازي مانند
    اشتقـاق:
    (dérivation)
    تركيـب
    (Composition)
    ،
    قرض گيري
    (Emprunt)
    و غيره
    ...
    . كند مي
    در اين مقاله به بررسـي كلمـات بيگانـه دخيـل در زبـان
    فرانسه خواهيم پرداخت
    هدف اس .
    اسي اين مقاله، بيان و ارائه روش عمومي عاريه گرفتن كلمات در زبان
    . استفرانسه
    اين روش نوعي غني سازي زبان بوده و موجب كمال آن مي
    .باشد
    بـا مطالعـة فرهنگهـا در
    مي
    يابيم كه كلمات زيادي از زبانهاي مختلف وارد زبان فرانسه شده است
    .
    براي سهولت درك چگونگي و
    واژه علل ورود اين
    ها به زبان فرانسه، به مطالعه قرض
    گيري كلي آنها خواهيم پرداخت
    بـه براي پرداختن .
    اين مهم و يافتن منشاء و مبد
    أ
    اين كلمات در زبانها به مطالعة كوتاهي در تاريخچه زبان فرانسه خـواهيم
    . پرداخت
    سپس تقسيم بندي
    ود در مقاله حاـهاي اوليه موج
    ضر دسـت يـابي بـه ايـن كلمـات
    ر سـ را مي
    .د ساختـخواه
    واژه هاي کلیدي
    :
    قرض واژگانی
    يری واجی،
    ، قرض گ
    ،يونـانی ،پيشـوند ،پسـوند ،دوگـانگی
    .فرانسه ،لاتين
    !
    وصول تاريخ) -
    (۲۸/۷/۹ ييدنهاييات ۱۸/۹/۹
    !!!
    عضو هيأت علمي دانشگاه تبريز
    -
    عضو هيأت علمي دانشگاه آزاد
    تبريزاسلامي
    ÑÑ
    !!!! ! !! !! !š !!!! !!! ! ! ! !!! !! !! ! !
    ! !!!
    !!
    !!
    انسان ذاتاﹰ اجتماعي بوده و نياز به برقراري ارتباط به وسيلة زبـان بـا همنوعـان خـود
    دارد؛ زيرا نقش زبان فراتر از بيان فكر است؛ به عبارتي خود فكـر و
    بـراي .انديشـه اسـت
    برقراري ارتباط با افراد قبايل و ملتهاي گونـاگون، كلمـاتي رد و بـدل گشـته و در زبانهـا
    .ماند باقي مي
    گسترش روز افزون مفاهيم و نياز به افزايش معلومات در جامعه از طرفـي و
    كنجكاوي انسان از طرف ديگر، او را بر آن مي
    دارد تا به مطالعه پرداخته و به اين ك
    لمـات
    . دست يابد
    براي از بين بردن هر گونه ترديد در مورد كلمات دخيل در زبان فرانسـه لازم
    است به گذشته اين زبان برگرديم
    :
    زبان فرانسه از زبان لاتين سرچشمه مي
    . گيرد
    اما قبل از زبان لاتين وجـود اقـوامي را
    با زبانهاي غير لاتين سراغ داريم
    .
    نخستين گروه از اين اقوام يون
    انيان بودند كه به منظـور
    تجارت، در جنوب فرانسه سكونت گزيده
    ,
    در اين قسمتها شهرهايي سـاختند
    بـه زبـان و
    يوناني به گفتگو پرداختند
    .
    امروزه تعدادي از اسامي ايـن شـهرها همچنـان بـاقي اسـت
    .
    :مانند
    Marseille
    كه از يوناني
    Massalia
    .باشد مي
    Nice
    كه از يوناني
    Nikia
    . است
    بومياني كه همزمان با يونانيان در جنـوب زنـدگي مـي
    كردنـد ليگورهـا
    (Ligures)
    ،از زبان اين افراد کهبودند
    كلمات بسيار كمي وارد زبان فرانسه شده است
    : مانند .

    Chalet

    به معني خانه چوبي
    .
    در جنــوب رودخانــة گــارون
    (Garonne)
    هــم، آكتــين هــا
    (aquitains)
    زنــدگي
    مي
    كردند ؛ در كتاب
    (Rabelais)
    رابله، نويسنده مشهور قرن پانزدهم فرانسـه و از زبـان
    شخصيت مهم او پانورژ
    (Panurge)
    مي
    توان كلمات و جملاتـي را بـه زبـان آكتـين
    هـا
    . ملاحظه كرد
    زبان مذكور با زبان بـاسـك
    ( ١)
    (Basque)
    هـم خـانواده و خيلـي
    بـه آن
    . نزديك بـود
    از زبـان ايبرهـا
    (Ibers)
    كـه در كـاتـالــوني
    ( ٢)
    (Catalogne)
    امـروزي
    مي
    زيسته اند هيچ كلمه
    اي وارد زبان فرانسه نشده است
    .
    به غير از اقوامي كه در بالا ذكر شد، از قرن دهم تا قرن هفتم قبـل از مـيلاد مسـيح،
    شاهد ورود قومي از آلمـان بـه نـام سـلتها
    (Celtes)
    وارد
    كـه زبانشـان دندفرانسـه شـ
    سلتيك
    (Celtique)
    . شد ناميده
    ﹰ در سرتاسر سرزمين
    اين زبان تقريبا
    فرانسـه و بلژيـك
    گسترش يافته بود
    ‹‹گولوا››اين قوم .
    (Gaulois)
    ناميده مي
    شد كه اجداد فرانسويان به
    !!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!! ! !!! !!! !!! !! ! !! !! ! !š !! !! !! ! ! ! !
    ÑÒ
    !!
    . آيند حساب مي
    به مرور زمان بومياني نيز به اين افراد پيوسته و از ب
    انـد و گولـوا ين رفته
    .اند شناخته شده
    از گوالواها نوشته
    هاي چنداني بجا نمانده است
    ؛
    زيرا در آن زمان نوشـتن
    مخصوص كشيشهاي گولوا، جادوگران و افسونگران بوده است
    .
    ذيلاﹰ نمونه هايي از اين نوشته
    :كنيم ها را ذكر مي
    Garonne

    Garonna

    اي است نام رودخانه
    Jura

    Jurom

    نام کـوهـی است
    Cailloux

    Calojo

    سنگریزه
    Alouette

    alauda

    پرستــو
    Bec

    Beccus

    منقــار
    Sillone

    Sillon

    شیار ـ چین
    Raie

    Raie

    خط ـ شیار
    در زمان گولواها، قبل از ميلاد مسيح
    ٥٨)
    (٥٠ـ
    ، ژول سزار به سرزمين فرانسه حمله
    كرده و آنجا را به تصرف خود در
    . آورد
    با ورود لاتينها بـه ايـن سـرزمين و وجـود افـرادي
    چون سربازان لاتين، مدارسي تأسيس
    شد و مردم شروع به صحبت كردن به زبان لاتـين
    . ندرديانه كعام
    بدين ترتيب مردم دو زبانه
    و كم هشد
    كم زبان گولوا از بين
    .فتر
    پس از ضعف امپراطوري روم در قرن سوم بعد از ميلاد، يكي از قبايل ژرمـن هـا كـه
    فرانك
    (Francs)
    ناميده مي
    شد، از آلمان به اين منطقه آمده و در قرن پنجم بر فرانسـه
    زبان آنان تودس. ندفتاي تسلط
    ك
    (Tudesque)
    شد كه واژه ناميده مي
    هاي بسياري از آن
    به جا مانده است
    :مثال .
    Trève

    آتش بس
    Guerre

    جنگ
    Fief

    حوزه و قلمرو
    Sénéchal

    خوانسالار
    Bannir

    تبعید کردن ـ دور کردن
    Jardin

    بـــاغ
    ÑÓ
    !!!! ! !! !! !š !!!! !!! ! ! ! !!! !! !! ! !
    ! !!!
    !!
    !!
    Gerbe

    دسته ـ دسته گندم
    Haie

    پرچین
    Orgueil

    خودخواهی ـ تکبر و غرور
    Paris

    پاریس
    فرانكها نيز
    به
    تحت تأثير روميان،
    تودسـك زبـان
    مـی صـحبت
    بـه ايـن روي دكردنـ
    آوردند؟ و از
    ميلادي زبـان ٨١٣
    (Langua romana rustica)
    يعنـي لاتـين عاميانـه،
    زبان رسمي اعلام شد
    .
    با پيشرفت اين زبان دو لهجـة عمـده
    D’oc
    در جنـوب و
    D’oil
    جود آمد
    در شمال به و
    که اين دولهجـه
    در قـرن يـازدهم در
    ادبيـات فرانسـه بكـار بـرده
    .شد مي
    در قرن دوازدهم

    l’ Ile de France”
    بخـاطر داشـتن مركزيـت در حكومـت
    ،
    لهجه
    d ́oïl
    را به تمامي نقاط سرزمين تحميل ن
    مو
    د و به اين ترتيـب اثـر

    Chansons
    de Roland

    به اين زبان نوشته شد
    .
    بدين ترتيب زبان فرانسه پا به عرصة وجود
    و بـا پ شتگذا
    يشـرفت آن، دانشـمندان و
    نويسندگان فرانسوي كلمات نزديك به زبان خود را از لاتين گرفته و در جاي مناسـب
    از
    . دندکراستفاده آنها
    قرض گیري در مفهوم کلی
    :
    Emprunts
    قرض گيري يا عاريه گرفتن عملي است كه به موجب آن يك زبان، واژه

    اي را كه قبلا
    از نظر شكل و معنا ف
    اقد آن بوده است
    ،
    از زبـان ديگـري مـي
    :مثـال .پـذيرد
    Tramway
    (Dict. Petit larousse illustre 1986 p. 1022)
    از -
    زبان انگليسي گرفته شده
    معناي و
    .باشد مي آن قطار شهري
    ـ انواع واژه١
    هاي قرض گرفته شده
    :
    عناصر گوناگوني براي قرض گرفتن از زبانهاي مختلف وجود
    دارد كـه بـه ترتيـب بـه
    :پردازيم مطالعة آنها مي
    ١ـ١
    ـ مواردي كه به آساني وارد زبان ديگر مي
    شـوند بـه ترتيـب اولويـت عبارتنـد از
    :
    اسم، فعل و يا صفت
    اسامي زير ا.
    ز انگليسي وارد زبان فرانسه شده
    :اند
    Smash
    ضربه -
    اي است كه به شدت به توپ وارد مي
    .شود
    !!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!! ! !!! !!! !!! !! ! !! !! ! !š !! !! !! ! ! ! !
    ÑÔ
    !!
    Tramping
    (Ibid, p. 936)

    كشتي بدون داشتن مسير خاص
    گشت با
    .
    Smasher
    (Ibid, p. 936)

    زدن ضربه شديد به انواع توپ
    .
    همچنـين صـفت
    démocratique
    (Ibid, p. 296)

    م
    از ركـب
    crafe,démo, ique
    كه معناي حكومت مردمي مي
    .دهد
    demo
    از
    demos
    در زبان يوناني معني
    .است‹‹ مردم››
    Crate
    در زبان يونان
    ي به معني قدرت است
    .
    ique
    )
    در فارسی معادل
    اي
    ( می باشد
    پسوند صفتي كه از لاتين
    icus
    گرفتـه شـده
    .است
    ـ واژه١ـ٢
    هاي مشابه در زبانها مي
    توانند
    در زبـان خـارجي
    معنـاي معـادل بـه خـود
    :مثال .بگيرند

    To control

    در زبان انگليسي به معناي هـدايت و راهنمـايي كـردن
    معا واست
    دل آن در زبان فرانسه،

    Controler

    مي
    باشد كه به معنـاي

    Vérifier

    و
    يا

    maîtriser

    يعني رسيدگي كردن و حكم راندن است؛ اما امروزه تحـت تـأثير
    زبـان
    انگليســي، معنــاي آن تغييــر يافتــه و در معنــاي

    diriger

    هــدايت كــردن و يــا

    gouverner

    حكومت كردن،
    به کار می
    .درو
    ـ ز١ـ٣
    بانهاي پيشرفته، عناصر ديگري را نيز به زبانهاي ديگـر قـرض مـي
    دهنـد كـه
    :عبارتند از
    ـ١ـ٣ـ١
    كلمات مربوط به دستور زبان
    :
    مردم لاتين زبان كلمات گرامري را از گولواها گرفته اند
    :مثال .
    maint
    .باشد ژرمانيك ميمة كل (صفت) -
    guère

    (قيد)
    باشد و معناي آ فرانسيك مي مةكل
    ن نه بيشتر
    ne ....guère
    .است
    ـ١ـ٣ـ٢
    پسوندها و روشهاي شكل گيري
    :
    زبان فرانسه، پسوندهاي
    ing , er
    و اخيراﹰ
    tor
    را از انگليسي گرفته است
    (١٠)
    :مثال
    Supporter (er)
    ـ به معناي طرفدار
    gangster (er)
    ـ به معناي قاچاقچي
    ÑÕ
    !!!! ! !! !! !š !!!! !!! ! ! ! !!! !! !! ! !
    ! !!!
    !!
    !!
    pressing (ing)
    ـ به معناي خشك شوئي
    dansing (ing)
    ـ به معناي محل رقـ*ـص
    Transistor (for)
    ـ به معناي راديو
    ١ـ١ـ٣
    تغيير معناي يك كلمه
    :
    ١ـ ٢رجوع شود به
    ـ١ـ٤
    شكل نوشتاري واژه
    هاي عاريه گرفته شده
    :
    در برخي موارد، شكل نوشتاري زبان اصلي كلمات حفظ مي
    : مثال .شود
    Iady
    (Grevisse, 1969. p. 72)

    كلمه
    اي است انگليسي كه به زنـي از طبقـ
    ، اشـراف ة
    و شود گفته مي
    شكل جمع آن در زبان فرانسه، مانند شكل اصلي آن
    در زبان
    : انگليسي است
    I
    adies
    ١ـ١ـ٥
    اصوات قرض گرفته شده
    :
    صوت

    ing

    |
    ŋ
    |
    از انگليسي وارد زبان فرانسه ش
    .ده استـ
    وتـن صـهمچني
    h”

    كه در زبان لاتي
    شد؛ زماني ن تلفظ نمي
    كه وارد زبان فرانسـه شـد، تلفـظ گرديـد و
    در لـی
    اواخر قرن هفده و هيجده به صورت نوشتاري درآمد كه تلفظ نمي
    .شد
    گرته برداري ـ٢
    (Calques)
    :
    گرته برداري به نوع خ
    ا
    صي از قرض گيري يا ترجم
    ة
    ادبي يك كلمه اطلاق مـي
    . شـود
    گرته
    برداري از چندين كلمه تشكيل
    شده است كه زبان قرض گيرنـده، از آنهـا دوبـاره و
    كلمه به كلمه، با حفظ ترتيب زبان اصلي و يا با عوض كردن آن در ترتيـب خـاص زبـان
    .سازد اي جديد مي كلمه ،(قرض گيرنده)ديگر
    در مثال زير ترتيب طبيعي
    فرانسه کلمات در زبان
    رعايت شده است
    :
    وابسته پيشرو
    d étérminé
    1)
    2) d
    é
    términant
    وابسته شناسگر
    :مثال
    ( انگليسي)
    تعميرگاه اتومبيل
    Welcome Service
    پنچرگيري ( فرانسـه)
    Dépanage Service


    détérminant determine
    !!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!! ! !!! !!! !!! !! ! !! !! ! !š !! !! !! ! ! ! !
    ÒÒ
    !!
    اما اصوات خارجي با معادل خود در فرانسه جانشين مي شوند و تكيه آوائـي هميشـه
    در آخرين بخش صورت مي
    . گيرد
    در بين افرادي كه اين كلمات را بكار مي
    برنـد اخـتلاف
    املائي و تلفظي، آوائي وجود دارد
    : مثال .
    |

    ã pw
    ~
    | - Shampoing
    كه شكل
    نوشتاري آن به انگليسي رعايـت شـده امـا
    تلفظ آن فرانسه مي
    .باشد
    در مثال بعدي مي بينيم كه املاي
    کلمه
    تغيير يافته است
    :
    Beefsteak
    انگليسي
    در زبان فرانسه
    به شكل
    bifteck

    beefsteck
    beefstake
    ,
    beefteak
    ,
    نوشته می
    .شود
    ٥ـ٣
    ـ قرض كلمات از نقطه نظر صرفي
    (:تكواژه)
    برخي
    از اين كلمات مخصوصاﹰ زماني
    كه متـداول نبـوده و وارد زبـان عمـومي نشـده
    باشند، خصوصيات خود را
    )
    بيشتر در حالت جمع
    :مثال .كنند حفظ مي(
    در زبان ايتاليايي
    “bravi - bravos - bravo”
    (١٧)
    در زبان انگليسي
    Ladies - Ladys - Lady
    نبايد فراموش ك
    نيم كه در صرف افعال معمولاﹰ شكل فرانسـوي رعايـت مـي
    بـه . شـود
    عنوان مثال فعل
    atomiser
    از
    atom
    كه از
    atomos
    اسم مذكر يوناني گرفته شده و به
    معني غير قابل تقسيم شدن مي
    با پسوند ،باشد
    iser
    تركيب يافته و تبديل به يـك فعـل
    .شود مي
    همچنــين فعــل
    Escompter
    كــه از زبــان ايتا
    ليــائي گرفتــه شــده و بــه معنــي
    décompter
    يعني پيش از موعد پرداخت كردن است
    .
    ٦
    ـ علل قرض گيري
    :
    مشاهدة كلماتي كه زبان فرانسه با عنـاوين، علـل و بهانـه هـاي مختلـف از زبانهـاي
    خارجي گرفته است ما را بر اين مي
    دارد كه موشكافانه به بررسي دلايل موجود بپردازيم
    .
    ـ قرض گير ٦ـ١
    ي در بين كشورهاي همجوار
    :
     

    ☾♔TALAYEH_A♔☽

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/05/18
    ارسالی ها
    35,488
    امتیاز واکنش
    104,218
    امتیاز
    1,376
    بين دو كشور همسايه، حتي اگر بوسيلة مرزهاي طبيعـي از هـم جـدا شـده باشـند،
    ارتباطاتي وجود دارد
    .
    لذا اين كشورها بنا
    به نياز، متقابلاﹰ
    در زمينه هـاي مختلـف
    تبـادل
    كلمه نموده و بر زبانهاي يكديگر نفوذ پيدا مي
    .كنند
    اگر موضوع مربوط به دو كشور ب
    ا تمدنهاي يكسان باشد تبادل كلمات كـم مـي
    شـود،
    زيرا هيچكدام از كشورها چيزي براي ياد گرفتن، تقليد كردن و در نتيجه عاريـه گـرفتن
    از همديگر ندارند
    .
    اگر يكي از اين دو كشور از تمدن بالائي برخوردار باشد بيشتر دهنـده
    لاتين كه مانند .است تا گيرنده
    در برابر يونان
    .ده بودقرض دهن
    همچنين از آنجاکه
    زبان انگليسي بسيار رايـج بـوده و از نظـر تكنيـك
    پيشـرفته نيـز
    مي
    باشد، زبان فرانسه بيش از ساير زبانها از
    آن
    قرض گيري كرده است
    :مثال .
    eur

    Catcheur

    كشتي گير
    er

    reporter

    خبـر نگار
    ing

    forcing

    سرعت بخشيدن
    footing

    روي پياده
    man

    recordman

    ركود شكن
    rugbyman

    روگبي كار
    و يا گرته برداري
    :
    Try

    essai

    تلاش
    Shoot

    tir

    شوت
    Half

    demi

    نصف
    ٢
    ٦ـ
    ـ جنگ بين كشورها
    :
    فرانسويان قبل از جنگ الجزايـر، كلمـات عربـي را
    از
    زبانهـاي ايتاليـائي و اسـپانيائي
    گرفته و استفاده مي
    :مثال .كردند
    ايتاليائيها از

    صفر

    Zéro
    اسپانيائيها از

    همراه با حرف تعريف
    Alchimie

    _________________
    اما پس از جنگ فرانسويان مستقيماﹰ از كلمات عربي استفاده كردنـد
    : مثـال .
    bled
    در آفريقاي شمالي و در زبان عمومي مردم به معناي محل ده و يا منطقه خـارج
    از شـهر
    .باشد مي
    bezef
    ويا
    besef
    قيد
    و به معناي زياد مي باشد
    .
    ٦ـ٣
    ـ ارتباطات بازرگاني
    :
    وجود امروزه با
    ارتباطات بازرگاني بين كشـورهاي مختلـف بـا گويشـها و لهجـه
    هـاي
    ،متفاوت
    به تبادل كلمات بازرگاني بسياري برمي
    :مثال .خوريم
    گرفته شده است
    Banca
    ئياز زبان ايتاليا
    Banque
    گرفته شده است
    Check
    از زبان انگليسي
    Chèque
    گرفته شده است
    Bilancio
    از زبان ايتاليائي
    Bilan
    گرفته شده است
    Milione
    از زبان ايتاليائي
    Million
    ٦ـ۴
    ـ گسترش صنعتي و علمي
    :
    در كشورهاي مختلف، اختراعات گون
    کـه گيـرد صـورت مـي یاگون
    بـراي نامگـذاري و
    نمي آنهااستفاده از
    توان به فوريت كلمه معادلي پيدا كرد؛ بنابر اين بـا همـان نامگـذاري
    اوليه پذيرفته و استفاده مي شود
    .
    زبان فرانسه
    در اوايل اختراع كامپيوتر، كلمات
    hardware
    به معني سـخت افـزار و
    Software
    به معني نرم افـزار
    و از
    Zinc
    بـه معنـي فلـز زنـگ و
    potasse
    بـه معنـي
    هيدروكسيد پتاسيم را
    انگليسیزبان از
    قرض گرفته است
    .
    ٦ـ٥
    ـ عقايد، مسلكها، مكاتب و ايدئولوژيها
    :
    ، با واژهکلماتاين
    ها و اصطلاحات جديد ظاهر مي
    شوند و زبان قرض گيرنـده آنهـا را
    همانگونه و به همان شكل كه ب
    :مثال .مي پذيرد ،شوند تلفظ مي وجود آمده وه
    fascisme

    (fascismo)

    از ايتاليائي
    fasciste


    از ايتاليائي
    ٦ـ٦
    -بوسیله ارتباطات فرهنگی:


    كلمات جديد زيـادي در زمينـه هـاي مختلـف وارد زبـان
    مي
    : مثال .شود
    -
    بازيها و ورزشهاي مخ
    :تلف
    hand ball

    هندبال

    از انگليسي
    Volley - ball

    واليبال

    از انگليسي
    Foot - ball

    فوتبال

    از انگليسي
    ا اسامي خاص خود وارد زبان فرانسه شده اند
    ورزشهاي خاور دور نيز ب
    .
    كاراته

    Karate
    جـودو

    Judo
    هاي مرب واژه -
    :وط به تغذيه
    از زبان آلماني
    است غذاي آلماني نوعيو به معنی
    Choucroute
    است نارنگي و به معنی از زبان پرتغالي
    Mandarine
    است
    از زبان پرتغالي
    مــوز و به معنی
    Banane
    است
    ا
    ز زبان اسپانيائي
    وانيل و به معنی
    La Vanille
    از زبان اسپانيائي
    است شكلات و به معنی
    Le Chocolat
    از زبان اسپانيائي
    و به معنی
    است آناناس
    L'annanas
    از زبان انگليسي
    است بيفتك و به معنی
    Beafteak
    :پوشاك -
    افرادي
    كه از مد پيروي مي كنند، با خلق مدلهاي نو، كلمات جديدي را كـه متعلـق
    به خياطي و دوخت و دوز مي
    ،باشند
    وارد زبان مي كنند
    :
    le boléro
    از اسپانيائي
    جليقه به معنی
    le képi
    از آلمــاني
    كــلاه به معنی
    :يل بهداشتيوسا -
    مانند
    Shampooing
    به معني شامپو كه از انگليسي گرفته شده است
    .
     

    ☾♔TALAYEH_A♔☽

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/05/18
    ارسالی ها
    35,488
    امتیاز واکنش
    104,218
    امتیاز
    1,376
    زبان فرانسه، در زمينه هاي معماري، نقاشي و اشكال مختلف محل سكونت، كلمـاتي
    را از زبان ايتاليائي
    عاريه
    :به عنوان مثال . گرفته است
    Villa

    ويلا
    Balcon

    بالكن
    Fa
    çade

    نما
    Pastel

    رنگ و وسيلة نقاشي
    Pittoresque

    منظرة زيبا
    رسانه
    در مورد
    هاي گروهي بـه كلمـة پوسـتر
    poster
    مـي
    تـوان اشـاره كـرد كـه از
    ايتاليائي
    posto
    گرفته شده و به معني تصوير بزرگ مي
    .باشد
    -
    ارتباطات عمومي
    :
    Téléphone

    تلفن

    از يوناني
    Post

    پست

    از ايتاليائي
    Télégraphe

    تلگراف

    از يوناني
    Digital

    ديجيتال

    از انگليسي
    Internet

    اينترنت

    از انگليسي
    -
    موسيقي و رقـ*ـص
    :
    Valse

    والــــــس

    از آلماني
    Le tango

    تــــــانگو

    از اسپانيائي
    Sérénade

    سرودي عاشقانه

    از ايتاليائي
    Tenor

    صــداي زير

    از ايتاليائي
    Concerto

    كنســرت

    از ايتاليائي
    پس از شناخته شدن رمانهاي روسي در فرانسه، قرض گيري از ايـن زبـان نيـز رايـج
    :گرديده است
    Steppe

    جلگه
    ر جنوب روسيه
    هاي علفزا
    Cosaque

    قــــزاق
    ____________________
    Samovar

    سمـــاور
    Toundra

    چمنهاي شمالي سواحل روسيه
    ويا با ترجمة انجيل از زبان عبري به فرانسه
    ،
    كلمات زير وارد اين زبان شده است
    :
    gehenne

    جهنـم
    Cherubin

    فرشته
    abbé

    كشيش
    و باز در اثر همين ارتب
    اطات فرهنگي اسـت كـه زبـان فرانسـه كلمـات
    Caravane
    و
    Caravansérail
    را ( كاروانسرا)
    با همان معاني از زبان فارسي و لاله
    tulipe
    و روسـري
    turban
    را
    از زبان تركي گرفته است
    .
    واحدهاي اندازه گيـري مثـل
    mètre
    و
    Kilogramme
    نيـز يادگـار زبانهـاي
    علمـي
    .باستاني است
    نحوه ورود ـ٧
    كلمات از يك زبان به زبان ديگر
    ورود كلمه اي از يك زبان به زبان ديگر از دو راه امكان پذير است
    .
    ٧ـ١
    ـ طريقة شفاهي
    :
    آنچه كه شفاهاﹰ وارد زبان مي شود به شكلي ديگر نوشته مـي
    شـود مثـل
    beafsteak
    (٥ـ٢رجوع شود به )
    ، اما هميشه سعي بر اين خواهد بود كه كلمه همانگونه كه
    در زبـان
    اصلي است تلفظ شود
    .
    از طرف ديگر، اصوات خارجي كه در زبان فرانسه يافت نمي
    شوند،
    حذف شده و يا جايگزين تعدادي ديگر مي
    شوند كه كم و بيش به صداهاي اصلي نزديك
    بوده و تكيه نهائي آوائي
    ،
    در بخش آخر كلمات قرض گرفته شده قرار مي
    .گيرد
    :مثال
    Pia’ no
    درزبان ايتا
    ليائي، تكيه در بخش اول است
    .
    Pian o’
    درزبان فرانسه، تكيه در بخش آخـر است
    .
    ٧ـ٢
    ـ طريقة نوشتاري
    (:كتبي)
    پس از اينكه كلمه
    اي مثلاﹰ از روزنامه
    اي گرفته شد، قبـل از اينكـه تلفـظ آن شـنيده
    شود،
    هر كس به روش خاص خود
    ةبه سليق و
    خود آن را تلفظ مي کند.
    مثال:
     

    ☾♔TALAYEH_A♔☽

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/05/18
    ارسالی ها
    35,488
    امتیاز واکنش
    104,218
    امتیاز
    1,376
    كلمه جيپ كه
    Jèpe
    ژپ تلفظ مي شد، پس از اينكه بارها از راديو شنيده شـد و يـا
    در بيانات و گفته
    هاي شفاهي اصلاح گرديد،
    Jip
    ژيپ ويا
    Djip
    جيپ تلفظ گرديد
    .
    نتیجه
    گیري
    گسترش جامعه، نوآوريها، تغييرات سياسي، پيشرفت در زمينه هاي فنـي و علمـي و
    نياز براي بيان
    را بر آن مي
    عواطف و احساسات نو، مردم
    بـه دارد تـا
    فكـر ايجـاد كلمـات
    اما زماني. جديد باشند
    كه زبان، توانائيها و امكانات لازم براي ايجـاد ايـن نـوع كلمـات را
    نمي
    دهد، به سراغ زبانهاي ديگر مانند زبانهاي باستاني يوناني و لاتين و يا زبانهـاي زنـده
    رايج امروزي رفته و ضمن
    برقراري روابط فرهنگي، فني، سياسي و علمي، تبـادل كلمـات
    بين تمدنهاي مختلف صورت مي
    .گيرد
    پی نوشتها

    وپائي است
    يكي از زبانهاي غير هند و ار
    (در اروپا)

    مرز اسپانيا ـ در كوههاي پيرنه شرقي
    .
    نام جزيره.٣
    اي است كه پاريس روي آن قرار گرفته است
    .
    :کتابنامه
    Deloffre, Frédéric-Helegouarch Jacqueline
    Eléments de
    linguistique
    Française
    - Sedes – Paris, 1983.
    Dictionnaire encyclopédique Larousse
    , Paris, 1979.
    Dubois,
    Jean. etc... Dictionnaire de dinguisttque, Larousse,
    Paris, 1973. p.37.
    Dubois, Jean. et Claude
    Introduction à la lexicographie
    : Le
    dictionnaire, Larousse, Paris, 1971.
    Grevisse, Maurice. Précis de grammaire
    Française
    , Paris, 1969.
    Martinet,
    André
    . Elements de linguistique générale
    Armand –
    Colin, Paris, 1970.
    Micro Robert
    (le Robert micro poche) Paris 1993.
    Mitterand, Henri.
    Les mots français
    P.U.F, Paris, 1996.

    ÓÏ
    !!!! ! !! !! !š !!!! !!! ! ! ! !!! !! !! ! !
    ! !!!
    !!
    !!
    Naficy, Saïd
    Dictionnaire français
    – Persan Tome I,II,
    Imprimerie Beroukhim Téhéran 1973.
    Notions usuelles d’ étymologie par réunion de professeurs
    paris.
    Oxford advanced learner’s Dictionary
    , 1959.
    Petit larousse illustre
    É d. Larousse, 1986.
    Le petit Robert
    , 1986.
    Pluri dictionnaire
    Larousse - Nancy, 1977.
    Sauvageot
    Aurelien.
    Portrait du vocabulaire français
    Larousse,
    Paris, 1964.
    Schone, Maurice.
    Vie et mort des mots
    P.U.F, Paris, 1951.
     

    ☾♔TALAYEH_A♔☽

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/05/18
    ارسالی ها
    35,488
    امتیاز واکنش
    104,218
    امتیاز
    1,376
    بررسی تغییرات معنایی و کاربردی وام‌واژه‌های زبان فرانسه در فارسی

    نوع مقاله: مقاله پژوهشی
    نویسنده:
    سپیده نواب‌زاده شفیعی
    استادیار گروه زبان و ادبیّات فرانسه دانشگاه علاّمه طباطبائی(ره)، تهران


    چکیده

    در زبان فارسی، مانند هر زبان دیگر، واژه‌هایی یافت می‌شوند که از زبان‌های مختلف به امانت گرفته شده‌اند. به این کلمات اصطلاحاً واژه‌های «قرضی»، «دخیل» یا «وام‌واژه» می‌گویند. در طول زمان و در پی رویدادهایی تاریخی، واژه‌هایی از زبان‌های یونانی، عربی، ترکی، فرانسه، انگلیسی، روسی و زبان‌های دیگر به فارسی راه یافته‌اند. زبان فرانسه اولین زبان اروپایی علمی و آموزشی در ایران بوده است، به‌همین‌دلیل، واژه‌های این زبان از لحاظ تعداد و کاربرد در فارسی جایگاه ویژه‌ای دارند. برخی از واژه‌های بسیار متداول در فارسی، از زبان فرانسه وام گرفته شده‌اند. گستردگی این واژه‌ها به گونه‌ای است که همۀ فارسی‌زبانان، از اقشار مختلف، به‌طور روزمره و مداوم از واژه‌های فرانسه استفاده می‌کنند بی‌آنکه اطلاعی از ریشۀ آن‌ها داشته باشند. دانشجویان و زبان‌آموزان زبان فرانسه، هنگام فراگیری این زبان به‌مرور درمی‌یابند که برخی از واژه‌های موجود در فارسی، در اصل از زبان فرانسه وام گرفته شده‌اند. بدیهی است که وام‌واژه‌ها از لحاظ آوایی دستخوش تغییر گشته و با سیستم آوایی فارسی هماهنگ شده‌اند، اما در حوزۀ معنایی نیز تغییراتی صورت گرفته است: مثلاً، از چند معنی موجود در زبان مبدأ، تنها یک مورد وارد فارسی شده یا اینکه تغییراتی در معنی و کاربرد واژه‌ها رخ داده است. در این پژوهش در نظر داریم تغییرات معنایی و کاربردی تعدادی از وام‌واژه‌های فرانسه را در زبان فارسی بررسی کنیم.


    کلیدواژه ها

    وام‌واژه؛ تغییرات معنایی؛ واژه‌های فرانسه؛ زبان فرانسه؛ زبان فارسی


    عنوان مقاله [English]
    An Investigation of Changes in Meaning and Application of French Loan-words in Persian


    نویسندگان [English]
    Sepideh Navabzadeh Shafi’i
    Assistant Professor, Department of French Language and Literature, Allameh Tabataba’i University, Tehran;


    چکیده [English]
    In Persian language, like any other language, there are some words derived from other languages. These words are usually called borrowed, imported or loan-words. Following various historical events, many words from Greek, Arabic, Turkish, French, English, Russian and other languages have found their ways into Persian over time. The French language has been the first scientific and educational European language in Iran. As a result, the words of this language hold a special place in Persian in terms of quantity and application. Some very common Persian words have been borrowed from French, and they have been so widespread that all Persian speakers from various social classes are daily and continuously using French words unaware of their origin. French language students, in the course their language learning, notice that some Persian words are in fact borrowed from French roots. Obviously, the loan-words are phonetically changed and coordinated with Persian phonetic system. There have been changes in semantics as well; for example, among many meanings in the language of the origin, only one has entered into Persian or the word meaning and application has changed. In the present study, we aim at investigating the changes in semantic and application of some French loan-words in Persian language.


    کلیدواژه ها [English]
    Loan-word, Semantic changes, French language, Persian language
     

    ☾♔TALAYEH_A♔☽

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/05/18
    ارسالی ها
    35,488
    امتیاز واکنش
    104,218
    امتیاز
    1,376
    اصل مقاله


    با گسترش روابط میان کشورهای جهان و پیشرفت وسایل ارتباط‌جمعی، وام گرفتن واژه‌ها از زبان‌های مختلف به امری عادی تبدیل شده است. در دنیای کنونی با پیشرفت علم و فناوری کمتر زبانی است که از زبان‌های دیگر، بنا به نیاز و ضرورت، کلماتی وام نگیرد. این پدیده در زبان ما نیز صادق است. در زبان فارسی واژه‌های بسیاری وجود دارند که در طول تاریخ از زبان‌های دیگر قرض گرفته شده‌اند و کاربرد بسیار دارند. «در بررسی تاریخ هر زبانی واژه‌ها نقش مهم و تعیین‌کننده دارد» (زمردیان، 1373: 7). بررسی تاریخی زبان‌ها این‌طور نشان می‌دهد که وام‌گیری همیشه برای رفع نیاز نبوده، بلکه گاهی واژه‌ها به زبانی دیگر تحمیل شده‌اند؛ به عبارت دیگر، در هر مقطع تاریخی، پذیرش واژه‌های بیگانه نشانۀ ارتباط بین دو زبان یا تسلط زبانی بر زبان دیگر است. آنتوان میه1 (1924: 24)، زبان‌شناس فرانسوی، در کتاب خود تحت عنوان زبان‌های دنیا می‌نویسد:

    «از میان زبان‌های هندواروپایی، زبان‌های ایرانی زودتر از بقیه متحول شدند. حدود دو هزار سال پیش، متکلمین زبان‌های ایرانی به مرحله‌ای از تحول زبانی رسیده بودند که زبان‌های رومی ده قرن بعد به آن دست یافتند. علت این بود که زبان‌های ایرانی در پهنه‌ای وسیع یعنی بین خلیج فارس و دریای مازندران، فلات پامیر و ناحیۀ شمال دریای سیاه، با قدیمی‌ترین زبان‌های تمدن بشری مواجه بوده‌اند؛ پس زبان‌های ایرانی بیش از دیگر گروه‌های زبان‌های هندواروپایی تحت تأثیر عوامل گوناگون و قدرتمند خارجی قرار گرفته‌اند».

    با مطالعۀ تاریخ زبان فارسی از قرن چهارم هجری قمری، یعنی پس از حملۀ اعراب و شکل‌گیری فارسی دری، شاهد افزایش واژه‌های عربی هستیم. در فارسی دری بسیاری از واژه‌های عربی جانشین معادل فارسی خود شدند، به‌گونه‌ای که واژه‌های فارسی کم‌کم به فراموشی سپرده شدند و مترادف عربی آن‌ها متداول گشت. کلمات عربی چون از زبان قرآن هستند، همواره جایگاه ویژه‌ای در زبان فارسی داشته‌اند، البته پذیرش و استفاده از آن‌ها به‌طور متناوب کمرنگ و پررنگ شده است. در قرن هفتم هجری قمری، پس از حملۀ مغول، واژه‌های ترکی به فارسی راه یافتند؛ هنوز هم از این واژه‌ها در زبان روزمره استفاده می‌کنیم، بی‌آنکه از منشأ آن‌ها اطلاعی داشته باشیم.

    از قرن هفدهم میلادی سیل مبلغان مذهبی و سیاحان فرانسوی سبب ایجاد روابط بین ایران و فرانسه شد و در قرن نوزدهم با شروع سفرها، تبادلات فرهنگی، استخدام استادان خارجی، به‌ویژه فرانسوی، ترجمه و چاپ کتب و اعزام دانشجو به اروپا، این روابط صورت جدی‌تری به خود گرفت که یکی از دستاوردهای آن، وام‌گیری واژه‌ها از زبان فرانسه بود. دانشجویان اعزامی پس از بازگشت به ایران، دست به ترجمۀ کتب مختلف علمی می‌زدند؛ به‌این‌ترتیب، واژه‌های گوناگون علمی و فنی و نظامی از فرانسه و انگلیسی وارد زبان فارسی شدند.

    «از سوی دیگر در دوران پادشاهی فتحعلیشاه و جدا شدن قفقاز از ایران، روسیه تزاری با ایران همسایه شد و رفت‌وآمد میان دو سوی مرز برقرار گردید و محصولات و مصنوعات روسی به ایران سرازیر شد و الفاظش را با خود به همراه آورد نیز برخی اصطلاحات نظامی روسی در ایران رایج شد» (زمردیان، 1373: 9).

    سرانجام طی چند دهۀ اخیر با پیشرفت روزافزون علوم و فنون و توسعۀ زبان انگلیسی، شاهد نفوذ بی‌سابقۀ واژه‌های انگلیسی در سایر زبان‌ها هستیم. در این پژوهش، وام‌واژه‌های فرانسه را در زبان فارسی دسته‌بندی و تحلیل می‌کنیم و در پی آن هستیم که بدانیم این واژه‌ها چرا، چگونه و توسط چه کسانی وارد زبان فارسی شده‌اند. همچنین، بر آنیم تا علت تغییرات معنایی و کاربردی برخی از این وام‌واژه‌ها را بیابیم و معنا و کاربرد جدید آن‌ها را در زبان فارسی مشخص کنیم.
     

    ☾♔TALAYEH_A♔☽

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/05/18
    ارسالی ها
    35,488
    امتیاز واکنش
    104,218
    امتیاز
    1,376
    2. پیشینۀ تحقیق


    بسیاری از زبان‌آموزان زبان فرانسه از همان ابتدای فراگیری، خود را با سیلی از کلماتی مواجه می‌بینند که از زبان فرانسه به فارسی راه یافته‌اند. بسیاری از این زبان‌آموزان فهرستی از یافته‌های خود فراهم ساخته‌اند و بعضاً آن‌ها را، مثلاً در اینترنت، منتشر کرده‌اند، اما تحقیقات علمی انجام‌گرفته در این زمینه به شرح زیر است: فرهنگ واژه‌های اروپایی در فارسی تألیف دکتر مهشید مشیری (1371)، فرهنگ واژه‌های دخیل اروپایی در فارسی (همراه با ریشۀ هر واژه) تألیف دکتر رضا زمردیان (1373) و فرهنگ واژه‌های اروپایی در زبان فارسیتألیف ناهید شهیدی (1376). کتاب دیگری نیز در زمینۀ واژه‌های فرانسوی در زبان فارسی وجود دارد با عنوان بومی‌سازی وام‌واژه‌های فرانسه در زبان فارسی بر اساس نظریۀ بهینگی که مؤلف آن محمد سلیمی‌راد (1391) است. این کتاب به تغییرات آوایی واژه‌های فرانسوی در فارسی می‌پردازد. همچنین، در این زمینه پایان‌نامه‌هایی نوشته شده است که از جملۀ آن‌ها می‌توان به پدیده‌های قرضی از زبان‌های غرب در زبان فارسی بر اساس اصول زبان‌شناسی، پایان‌نامۀ کارشناسی‌ارشد زبان‌شناسی رضا نیلی‌پور (1346) در دانشگاه تهران اشاره کرد. محمدعلی ترابی (1356) نیز پایان‌نامۀ کارشناسی‌ارشد خود را تحت عنوان پژوهشی در واژه‌های فرانسه از زبان فارسی با تحلیلی از دیدگاه جامعه‌شناسی در دانشگاه تهران ارائه کرده است.


    3. تاریخچۀ زبان فرانسه در ایران


    تاریخچۀ روابط ایران و فرانسه و در ادامه، ورود واژه‌ها از زبان فرانسه به فارسی به دورۀ صفویه برمی‌گردد؛ «یعنی زمانی که رابطۀ ایران و اروپا از زمان شاه‌عباس اول (996- 1032 ق) آغاز شد و در دورۀ جانشینان او ادامه پیدا کرد» (زمردیان، 1373: 8). البته پیش از صفویه نیز مکاتباتی بین ایرانیان و فرانسویان انجام گرفته بود، اما روابط دو کشور به‌طور جدی از دورۀ شاه‌عباس صفوی آغاز شد. در این باب، داود نوابی (1388: 20) می‌نویسد:

    «در این هنگام کشیشی فرانسوی به نام پر ژوست (Père Juste) وارد ایران شد و به حضور شاه رسید و از ابهت پادشاه فرانسه برای او تعریف کرد به‌طوری‌که شاه تمایل پیدا کرد تا با همتای فرانسوی خود روابطی برقرار کند، لذا نامه‌ای برای هانری چهارم پادشاه فرانسه نوشت و به کشیش سپرد اما از سرنوشت نامه اطلاعی در دست نیست چون موقعی‌که کشیش به کشورش برگشت هانری چهارم به قتل رسیده بود».

    «غیر از مبلغان مذهبی، سفرا، ایلچیان و جواهر فروشان و محققان» نیز به ایران رفت‌وآمد داشتند (زمردیان، 1373: 8)؛ پس شروع تبادل بین دو زبان به دورۀ صفویه برمی‌گردد.

    در دورۀ قاجار، روابط بین دو کشور ایران و فرانسه صورت جدی‌تری به خود گرفت. عباس‌میرزا، ولیعهد فتحعلی‌شاه که مردی دوراندیش بود و دغدغۀ فرهنگی داشت، درصدد برآمد تا از لحاظ فرهنگی تغییراتی در دربار ایجاد کند؛ پس، معلمان اروپایی را برای تعلیم درباریان به کار گرفت و سپس، عده‌ای را برای تحصیل به اروپا اعزام کرد. ازجمله کارهای مهم او تأسیس اولین چاپخانه در تبریز بود. دانشجویان پس از بازگشت به ایران، به‌ درخواست عباس‌میرزا کتب تاریخی اروپایی را به فارسی برمی‌گرداندند؛ هدف عباس‌میرزا از این کار این بود که درباریان با اطلاع از سرنوشت دربارهای اروپایی، رفتار دیگری پیشه کنند (نوابی، 1388: 35). عباس‌میرزا قبل از رسیدن به پادشاهی درگذشت، اما اقدامات او راه را برای تأسیس مدرسۀ دارالفنون هموار کرد. در دارالفنون نیز زبان فرانسه زبان اصلی و رایج بود و کتاب‌های علمی بسیاری از این زبان به فارسی ترجمه شد و دانشجویان بسیاری نیز از این مدرسه عازم فرانسه شدند. این دانشجویان پس از بازگشت، مشغول به تدریس در دارالفنون شدند و پس از تأسیس دانشگاه تهران در سال 1313، جزء اولین استادان دانشگاه در ایران بودند. پس، نسل اول مترجمان و استادان دانشگاه در ایران اکثراً فرانسه‌زبان بوده‌اند و در تألیفات و ترجمه‌هایشان از واژه‌های فرانسه استفاده می‌کردند. در واقع وام‌واژه‌های مختلف علمی، فنی، هنری، سیـاس*ـی، اجتماعی و حقوقی ابتدا وارد زبان طبقۀ تحصیل‌کردۀ ایرانی شدند، سپس با توسعۀ مدارس، پیدایش دانشگاه و افزایش جمعیت باسواد به کل جامعه سرایت کردند و رفته‌رفته در زبان فارسی رواج یافتند. البته به یاری فرهنگستان اول، برای بسیاری از واژه‌های بیگانه معادل‌گزینی شد؛ بااین‌حال، با مطالعۀ کتب و نشریات آن دوره درمی‌یابیم که کاربرد واژه‌ها و اصطلاحات فرانسه در نثر نویسندگان و مترجمان آن زمان امری عادی بوده است.
     

    ☾♔TALAYEH_A♔☽

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/05/18
    ارسالی ها
    35,488
    امتیاز واکنش
    104,218
    امتیاز
    1,376
    4. چرا واژه‌ها وام گرفته می‌شوند؟


    همان ‌طور که دیدیم، پدیدۀ وام‌گیری واژه‌ها از زمان‌های قدیم متداول بوده است. این پدیده همواره طرفداران و منتقدانی داشته و دارد: «ورود واژه‌هایی از یک زبان به زبان دیگر امر تازه‌ای نیست، دادوستد زبانی از قدیم بوده، از این پس نیز خواهد بود و در حقیقت بده‌بستان کالایی و فرهنگی چنین مبادله‌ای به همراه یا در پی دارد» (سمیعی، 1375: 1). واژه‌ها به‌طور مداوم ساخته و متحول می‌شوند، آنگاه سفر خود را از زبانی به زبان دیگر آغاز می‌کنند و به غنای واژگانی آن زبان می‌افزایند (خلادی، 2012: 71). عده‌ای نظر موافقی به حضور و استفادۀ واژه‌های خارجی در زبان خود ندارند، اما به نظر زبان‌شناسان، تا جایی که به دستور زبان آسیبی وارد نیاید، استفاده از واژه‌های بیگانه مانعی ندارد. به گفتۀ آنتوان میه (1982: 250)، «حوزۀ وام‌گیری فقط محدود به کلمات است و به دستور زبان آسیبی نمی‌زند». احمد سمیعی (1375: 2) می‌نویسد:

    «درست است که عناصر قاموسی بیگانه، بخصوص اگر با الگوی ساختاری واژگان زبان فارسی مغایرت نداشته باشد، به زبان ما لطمه‌ای نمی‌زند، ولی اگر این عناصر فراوان باشند و ما حتی مجال پیدا نکنیم که آن‌ها را به هیئت مأنوس درآوریم، به همراه خود الگوها و عناصر دستوری بیگانه را وارد زبان ما می‌سازند».

    برخی مخالفان وام‌گیری معتقدند: «هنگامی‌که زبان وام‌دهنده از لحاظ اقتصادی و جمعیتی نسبت به زبان وام‌گیرنده قدرتمندتر باشد، وام‌گیری واژه‌ها به‌نوعی تهدیدآمیز به نظر می‌رسد» (EOLE، 2003: 3).

    علل متفاوتی برای وام‌گیری واژه‌ها وجود دارد؛ برای نمونه، گاهی برای نامیدن گیاه یا میوه‌ای جدید و غیربومی، در یک زبان واژه‌ای وجود ندارد؛ مثلاً، میوۀ «کیوی» تا اوایل دهۀ 60 شمسی در ایران وجود نداشت، پس ما برای نامیدن آن، اسم فارسی نداشتیم و برای رفع نیاز، واژۀ انگلیسی «کیوی» را وام گرفتیم. زبان‌های فرانسه، آلمانی، اسپانیایی و ایتالیایی نیز واژۀ «kiwi» را قرض گرفته‌اند.

    یکی دیگر از علت‌های وام‌گیری، پیروی از پدیدۀ مد است. کلود هاژژ2 (2006: 42)، زبان‌شناس فرانسوی، عقیده دارد:«استفاده از واژه‌های انگلیسی همیشه تلاش برای غنی کردن زبان‌های اروپایی و آسیای جنوب شرقی نیست، بلکه یکی از دلایل وام‌گیری واژه‌های انگلیسی درواقع نوعی تمایل و تظاهر به برتری و خودنمایی است». در جامعۀ امروز بیش‌ازپیش شاهد این رفتار هستیم. مشیری (1371: ده) در این زمینه می‌نویسد: «در برخی موارد واژهای بیگانه، متأسفانه به علت تنبلی یا سهل‌انگاری، بی‌اطلاعی یا بی‌مایگی، فضل فروشی یا خودنمایی سخنگویان و حقیر شمردن یا حقیر انگاشتن زبان خودی، به زبان راه می‌یابد».

    علت دیگر وام‌گیری واژه‌ها، رعایت ادب و نزاکت است: «گاهی واژه‌های بیگانه برای احتراز از بار منفی و قبح واژه‌های بومی تابو، وارد زبان می‌شوند (همان‌جا).

    در برخی موارد، علت وام‌گیری از زبانی دیگر، برتری فرهنگی و اقتصادی زبان وام‌دهنده است؛ ازجمله می‌توان به زبان عربی در قرون وسطی، زبان ایتالیایی قرن شانزدهم، زبان فرانسۀ قرن هجدهم و زبان انگلیسی قرن بیستم اشاره کرد (EOLE، 2003: 3).

    یکی دیگر از علل وام‌گیری واژه‌ها این است که یک زبان در مقطعی از تاریخ و در زمینه و رشته‌ای خاص، برتر و پیشرفته‌تر بوده است؛ برای مثال، واژه‌های هنری و ادبی اکثراً از زبان فرانسه، واژه‌های مربوط به موسیقی از زبان ایتالیایی و واژه‌های تخصصی انفورماتیک و اتومکانیک از انگلیسی وام گرفته شده‌اند. در این زمینه، آنتوان میه (1982: 250) می‌گوید: «کلمات یا عباراتی که از زبانی دیگر قرض می‌گیریم یا به زبان خود ترجمه می‌کنیم، سبب می‌شوند که واژه‌های تخصصی مربوط به یک گروه شغلی، با گروه‌های مشابه در زبان‌های دیگر شباهت زیادی داشته باشد؛ همان ‌طور که واژه‌های نظامی تقریباً در سراسر اروپا مشابه‌اند». میه (همان) اضافه می‌کند که واژه‌های علمی و فنی نیز همین وضعیت را دارند و چون علوم بین‌المللی هستند واژه‌های علمی و فنی ساختۀ دانشمندان، در بین دانشمندان زبان‌های دیگر نیز رواج می‌یابد.
     
    وضعیت
    موضوع بسته شده است.

    برخی موضوعات مشابه

    بالا