- عضویت
- 2017/05/18
- ارسالی ها
- 35,488
- امتیاز واکنش
- 104,218
- امتیاز
- 1,376
5. وامواژههای فرانسه در زبان
این بخش از 5 قسمت تشکیل شده است که عبارتاند از:
ـ واژههای فرانسوی که در زبان فارسی معنی خود را حفظ کردهاند.
ـ واژههایی که در زبان فرانسه چند معنی دارند، اما یک یا دو معنی آنها وارد زبان فارسی شده است.
ـ واژههای فرانسوی که معنی فارسی آنها با معنی و مفهوم اصلیشان مغایر است.
ـ واژههایی که با افزایش و کاهش یک هجا یا حذف و اضافۀ یک کلمه، از/به واژه فرانسوی ساخته شدهاند.
ـ واژههای مرکبی که از یک واژۀ فرانسوی و واژهای دیگر ساخته شدهاند.
5-1. واژههای فرانسوی که در زبان فارسی معنی خود را حفظ کردهاند
همان طور که پیشتر اشاره شد، کلمات بسیاری وجود دارند که از زبان فرانسه به فارسی راه یافتهاند و نهادینه شدهاند. یکی از دلایلی که واژههای بیگانه در زبانی نهادینه میشوند، این است که مدت زیادی از ورود و استفادۀ آنها در زبان مقصد میگذرد. «بدیهی است که سرعت ورود مفاهیم جدید در هر زبان باید با سرعت واژهسازی و برابریابی هماهنگ باشد» (مشیری، 1371: ده). پس، اگر بین ورود واژۀ بیگانه و واژهگزینی وقفه افتد، واژۀ جدید یا معادل ساختهوپرداختۀ فرهنگستان بهراحتی نمیتواند جای واژۀ وارداتی را بگیرد؛ بهطوریکه در زبان فارسی واژۀ «خودرو» عملاً نتوانسته است جایگزین «ماشین» شود.
«در فارسی تعداد واژههای فرانسوی بهمراتب بیشتر از زبانهای دیگر اروپایی است» (زمردیان، 1373: 10)؛ در فرهنگستان اول برای بسیاری از این واژهها معادل فارسی انتخاب شد، «مثلاً برای ”فاکولته“ واژۀ ”دانشکده“ و برای ”اونیورسیته“ واژۀ ”دانشگاه“ را در نظر گرفتند» (همانجا). اما با پیشرفت علوم و فناوری در ابتدای قرن بیستم، سیل واژههای اروپایی در زمینههای مختلف علمی و فنی به زبان فارسی سرازیر شد و سرعت واژهسازی را دچار اشکال کرد، بهطوریکه تعداد زیادی از واژههای بیگانه مستقیماً وارد زبان فارسی شدند. بسیاری از واژهها پس از ورود به زبان فارسی، معنی و مفهوم اولیۀ خود را حفظ کردند: مثلاً کلمۀ «آسانسور» واژهای فرانسه است که از ابتدای ورود این وسیله در ایران مورد استفاده قرار گرفته است. هرچند مترادف «آسانبر» برای حمل انسان و «بالابر» برای حمل بار، به تصویب فرهنگستان رسیده است، اما به نظر میرسد که واژۀ «بالابر» پذیرش بهتری در مقایسه با «آسانبر» داشته است. واژۀ «آسانسور» بهحدی در فارسی جا باز کرده که بهراحتی قابلجایگزینی نیست. اینطور به نظر میرسد که واژۀ «آسانسور» نزد عامه تعبیر خاص خود را نیز دارد: از نظر عدهای، «آسانسور» وسیلهای است که سرخوردن و پایین آمدن را آسان میکند! همچنین، گروه واژهگزینی فرهنگستان زبان فارسی برای واژۀ «آباژور» کلمۀ «نورتاب» را انتخاب کرده است، اما این کلمه نتوانسته در زبان فارسی جایی باز کند، حالآنکه جایگزین کلمۀ «آبونه»، یعنی واژۀ «مشترک»، در سالهای اخیر بهخوبی توانسته در زبان فارسی رواج یابد و مشتقات آن نیز مانند واژۀ «آبونمان»، جای خود را به «اشتراک» داده است.
در جدول زیر چند نمونه از وامواژههای فرانسه مشاهده میشود که فارسیزبانان آنها را در معنای اصلی و اولیۀ خود به کار میبرند:
این بخش از 5 قسمت تشکیل شده است که عبارتاند از:
ـ واژههای فرانسوی که در زبان فارسی معنی خود را حفظ کردهاند.
ـ واژههایی که در زبان فرانسه چند معنی دارند، اما یک یا دو معنی آنها وارد زبان فارسی شده است.
ـ واژههای فرانسوی که معنی فارسی آنها با معنی و مفهوم اصلیشان مغایر است.
ـ واژههایی که با افزایش و کاهش یک هجا یا حذف و اضافۀ یک کلمه، از/به واژه فرانسوی ساخته شدهاند.
ـ واژههای مرکبی که از یک واژۀ فرانسوی و واژهای دیگر ساخته شدهاند.
5-1. واژههای فرانسوی که در زبان فارسی معنی خود را حفظ کردهاند
همان طور که پیشتر اشاره شد، کلمات بسیاری وجود دارند که از زبان فرانسه به فارسی راه یافتهاند و نهادینه شدهاند. یکی از دلایلی که واژههای بیگانه در زبانی نهادینه میشوند، این است که مدت زیادی از ورود و استفادۀ آنها در زبان مقصد میگذرد. «بدیهی است که سرعت ورود مفاهیم جدید در هر زبان باید با سرعت واژهسازی و برابریابی هماهنگ باشد» (مشیری، 1371: ده). پس، اگر بین ورود واژۀ بیگانه و واژهگزینی وقفه افتد، واژۀ جدید یا معادل ساختهوپرداختۀ فرهنگستان بهراحتی نمیتواند جای واژۀ وارداتی را بگیرد؛ بهطوریکه در زبان فارسی واژۀ «خودرو» عملاً نتوانسته است جایگزین «ماشین» شود.
«در فارسی تعداد واژههای فرانسوی بهمراتب بیشتر از زبانهای دیگر اروپایی است» (زمردیان، 1373: 10)؛ در فرهنگستان اول برای بسیاری از این واژهها معادل فارسی انتخاب شد، «مثلاً برای ”فاکولته“ واژۀ ”دانشکده“ و برای ”اونیورسیته“ واژۀ ”دانشگاه“ را در نظر گرفتند» (همانجا). اما با پیشرفت علوم و فناوری در ابتدای قرن بیستم، سیل واژههای اروپایی در زمینههای مختلف علمی و فنی به زبان فارسی سرازیر شد و سرعت واژهسازی را دچار اشکال کرد، بهطوریکه تعداد زیادی از واژههای بیگانه مستقیماً وارد زبان فارسی شدند. بسیاری از واژهها پس از ورود به زبان فارسی، معنی و مفهوم اولیۀ خود را حفظ کردند: مثلاً کلمۀ «آسانسور» واژهای فرانسه است که از ابتدای ورود این وسیله در ایران مورد استفاده قرار گرفته است. هرچند مترادف «آسانبر» برای حمل انسان و «بالابر» برای حمل بار، به تصویب فرهنگستان رسیده است، اما به نظر میرسد که واژۀ «بالابر» پذیرش بهتری در مقایسه با «آسانبر» داشته است. واژۀ «آسانسور» بهحدی در فارسی جا باز کرده که بهراحتی قابلجایگزینی نیست. اینطور به نظر میرسد که واژۀ «آسانسور» نزد عامه تعبیر خاص خود را نیز دارد: از نظر عدهای، «آسانسور» وسیلهای است که سرخوردن و پایین آمدن را آسان میکند! همچنین، گروه واژهگزینی فرهنگستان زبان فارسی برای واژۀ «آباژور» کلمۀ «نورتاب» را انتخاب کرده است، اما این کلمه نتوانسته در زبان فارسی جایی باز کند، حالآنکه جایگزین کلمۀ «آبونه»، یعنی واژۀ «مشترک»، در سالهای اخیر بهخوبی توانسته در زبان فارسی رواج یابد و مشتقات آن نیز مانند واژۀ «آبونمان»، جای خود را به «اشتراک» داده است.
در جدول زیر چند نمونه از وامواژههای فرانسه مشاهده میشود که فارسیزبانان آنها را در معنای اصلی و اولیۀ خود به کار میبرند: