رمان نویسی با مثال فیلم یا کتاب

از این تاپیک راضی هستید

  • بله

    رای: 9 90.0%
  • خیر

    رای: 1 10.0%
  • نظری ندارم

    رای: 0 0.0%

  • مجموع رای دهندگان
    10

*Stephanie*

کاربر نگاه دانلود
کاربر نگاه دانلود
عضویت
2019/03/12
ارسالی ها
1,273
امتیاز واکنش
6,302
امتیاز
658
سن
20
محل سکونت
Gothom City
سلام به تمامی دوستان نویسنده
در تاپیک قصد دارم با زدن مثال به شما کمک کنم تا رمانی بدون کلیشه و ایده ناب بنویسید
حالا توضیح میدم چطوری
مثلا میگم شما می خواهید رمان عاشقانه بنویسید که طنز هم هست
حالا منظور این نیست که از روی ان کپی کنید بلکه از روی ان الگو بگیرید
من میام پیشنهاد میدم که این فیلم با اینکه موضوع کلیشه ای داشته ولی نویسنده با گذاشتن طنز های لحظه ای از کلیشه بودن ان جلو گیری کرده

مثال ۱
ژانر ترسناک
این ژانر طرفدار های خودشو داره اما همیشه خدا یک ایده یعنی یک دختر شجاع داخل یک خونه تسخیر شده نوشته میشه
حالا یک مثال جالب برای این سبک
فیلم جنگیری امیلی رز
این فیلم درباره پرونده مرگ یک دختر که توسط شیطان تسخیر شده و دادگاه کشیش و خانواده اش را به جرم کوتاهی در رسیدگی به اون محکوم کرده.

ایده نه تنها تکراری نیست خیلی هم جدید و نابه. حالا شما بیاد بنویسید یک دختر تسخیر شده و اتفاقات قبل و بعد این اتفاق را روایت کنید. اما یک چیز مهم ژانر ترسناک و طنز قطب برعکس همن شما اگر میخواهید ترسناک بنویسید در بعضی جاها از طنز استفاده کنید نه اینکه ۲۹۹ صفحه مسخره بازی باشه ۵ صفحه اخر یک جنی از ناکجا اباد بیاد همه رو بکشه. در خلاصه از این جمله زیبایه( ترسناک ترین رمان سال پایانی شوکه کننده و باور نکردنی!!) ننویسید. این کاملاً اشتباه است شما اینجوری به خواننده امید می دید ولی در پایان خواننده ناامید میشه و از وقتی که گذاشته پشیمون. از عاشقانه در ترسناک استفاده نکنید این باعث میشه که ترس کمتر در رمان جلوه کنه و از ژانر معمایی درست استفاده کنید نیاید معمایی رو بنویسید پسر داستان عشقی داشته که دقیقاً شبیه دختر داستانه یک مثال خوب کتاب هفتمین شب بدر که هم در عاشقانه صرفه جویی کرده هم معمایی داستان رو خوب نوشته.
 
آخرین ویرایش:
  • پیشنهادات
  • *Stephanie*

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2019/03/12
    ارسالی ها
    1,273
    امتیاز واکنش
    6,302
    امتیاز
    658
    سن
    20
    محل سکونت
    Gothom City
    مثال۲
    ژانر طنز
    ژانر طنز از اون دسته ژانر های است که همه دوسش دارن اما متاسفانه شناخت کافی در طنز نویسی وجود نداره. یکی از بدترین موارد اسم های که روی رمان میزارن مثلاً( پرستاران کرمکی، بخش جنوبی قلب پارسا جون منم، گل قاصدک پر پر شده دل من) این مسئله باعث میشه نه تنها خواننده برای رمان شما وقتی بگذاره و از ابتدا متوجه میشه کار چقدر سطحی و کلیشه ای است. یکی از بهترین مثال برای نگـاه دانلـود طنز خاطرات یک بچه چلمن که در نوع خودش بهترینه. مورد دوم خلاصه؛ لطفاً در خلاصه ننویسید که فلانی از جنس شیطنت عاشق فلانی از جنس غرور میشه. واقع گرا باشید از زندگی واقعی الگو بگیرید سریال ریپلای ۱۹۸۸ یک نمونه خوب برای ژانر کمدی، عاشقانه است. سعی کنید از کلمات زشت برای افزایش طنز امیزی رمانتون استفاده نکنید این نه تنها باعث تنفر خواننده از رمان میشه بلکه سبب این میشه که بقیه کار های شما برای انها بی ارزش در نظر گرفته شه. از طنز لحظه ای استفاده کنید. شخصیت هارو بی نقص ننویسید و خلاقیت داشته باشید.
     
    آخرین ویرایش:

    *Stephanie*

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2019/03/12
    ارسالی ها
    1,273
    امتیاز واکنش
    6,302
    امتیاز
    658
    سن
    20
    محل سکونت
    Gothom City
    مثال ۳
    ژانر فانتزی
    هر وقت اسم این ژانر به گوش میخوره اه از نهاد من خارج میشه. این ژانر به شدت نیاز به خانه تکانی داره؛ فانتزی این نیست شخصیت ها چشم رنگی با قدرت باد و اب باشن. یکی از مثال ها فیلم مالیفیسنت یا الیتا فرشته جنگ. این دو اثر با ایجاد شخصیت هایی با نقطه ضعف و قوت باعث میشه خواننده یا بیننده علاقه به ادامه داشته باشه. شخصیت های منفی رو انقدر مسخره ننویسید همه که برای تصرف مملکت حمله نمی کنن !! شخصیت منفی رو میتوانید همان شخصیت اصلی در نظر بگیرید. از دانای کل به اول شخص نپرید، این کار سبب گیج شدن خواننده و سختی کار شما میشه. یک بار سعی کنید از زبون شخصیت منفی داستان رو بیان کنید؛ در کمیک زن شگفت انگیز:محفل شما میدید که اوایل داستان از زبون شخصیت منفی بیان میشد و حال از زبون دایانا. همیشه از این موارد که دختر و پسر داستان از قدرت های خود خبر ندارن بعد باخبر میشن استفاده نکنید، فیلم واندر وومن از این روش استفاده کرد اما با قرار دادن پیچ و خم های جالب داخل داستان از کلیشه ان کاست. خلاقیت و ایده در این ژانر خیلی مهمه
     
    آخرین ویرایش:

    *Stephanie*

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2019/03/12
    ارسالی ها
    1,273
    امتیاز واکنش
    6,302
    امتیاز
    658
    سن
    20
    محل سکونت
    Gothom City
    مثال۴
    ژانر عاشقانه

    خدایا دل من از این ژانر پره:aiwan_lighgt_blum::aiwan_lighgt_blum: از دست نویسنده های عزیز که همیشه در خلاصه ها دختری از جنس شیشه ( حالا چه نوع شیشه ایی مد نظرتونه؟)با پسری از جنس خر غیرت و غرور که از قضا خیلی پولداره و دختر اه هم در بساط نداره. دختره با پبکان البالویی میزنه به بوگاتی مشکی پسره و در ادامه delete. بله دیگر خواننده شروع نکرده رمان رو حذف میکنه. ایده این ژانر دیگر تکراری شده هی نیاد پیچ و تاب الکی بدید ، ایده تکراری باشه اخر و اول معلومه! یکی از بهترین موارد رمان عاشقانه ربکا یا جین ایر . نحسی ستارگان بخت ما که هم در درام جای داره هم اینجا. عاشقانه رو در چشمان و رخ زیبای شخص نذارید در رفتار و اهمیتی که به دختر داستان میزاره بگذارید؛ اصلا میگید چرا دختر و پسر، در عشق یک مادر به فرزند بذارید مثل رمان محکوم به نیستی . یا چرا شخصیت ها همه خوشگل این بار بیاید جوری داستان را پیش ببرید که خواننده ندونه دختر یا پسر داستان چطوریه مثال عالی رمان انیوتا که نسخه ایرانیش به اسم شیدا در دسترسه. اگر میخواهید عاشقانه نویس خوبی بشید از ایده و پایه شروع کنید
     
    آخرین ویرایش:

    *Stephanie*

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2019/03/12
    ارسالی ها
    1,273
    امتیاز واکنش
    6,302
    امتیاز
    658
    سن
    20
    محل سکونت
    Gothom City
    مثال ۵
    ژانر درام
    این ژانر عزیز و گرانقدر فقط در مردن شخصیت اصلی نمایان میشه؟؟ یا نویسنده دلش برای این ژانر که زیر بارون ایستاده و می لرزه می سوزه میارش زیر چتر رمانش اونم چطوری:NewNegah (1): در معتاد بودن پدر دختر یا مادر خــ ـیانـت کار پسر، دوستان عزیز این ژانر یعنی این که شما با روایت یک موضوع که باعث گریه افتادن خواننده میشید اونو تحت تاثیر می زارید. یکی از نمونه های خوب رمان از طرف آبری با عشق که بنظرم بدون داشتن پدر معتاد، مادر خائن، داداش غیرتی، خوهر ول یا بیخود، مردن عشق زندگی دختر داستان، شما رو تحت تاثیر میزاره. یک نکته که در همه ژانر ها به درد میخوره اینه سعی کنید شخصیت هارا سن پایین تر در نظر بگیرید دلیلی نداره همه بدبخت بیچاره ها ۱۹ سالشونه از یک شخصیت ۱۰ ساله شروع کنید و پیش ببریدش در رمان بزرگش کنید و راه زندگی رو یادش بدید. از این گذشته عاشقانه غمگین می خواهی بنویسی خطای ستارگان بخت ما در نوع خودش عالیه از درد بدبختی ننویسید همه درام ها که اینجوری نیستن از یک زن ارزو مند بنویسید که همیشه در کارهاش شکست خورده اما پا پس نمیکشه و میجنگه. از دختری بنویسید که خواهرشو گم کرده و دنبالشه( نمونه اش کتاب خواهر عروسکی) از روش های جدید و ایده درست استفاده کنید. اگر مشکلی داشتید به بنده بگید یا اگر انتقادی بود ذکر شود
     
    آخرین ویرایش:

    *Stephanie*

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2019/03/12
    ارسالی ها
    1,273
    امتیاز واکنش
    6,302
    امتیاز
    658
    سن
    20
    محل سکونت
    Gothom City
    مثال ۶
    ژانر اجتماعی
    این ژانر عزیز فقط در اعتیاد و مسائل اونجوری خلاصه نمیشه دوستان! ایا مملکت ما فقر نداره یا کودک ازاری اصلاً وجود نداره فقط این دو مورد هستن؟ خیر عزیزان دست بکشید از این موضوعات اخر سر هم یکی میمیره و شخصیت بدا همه ادم میشن. ما هی میخوایم عصبی نشیم؛ نمی شه.
    ایده های خوب زیاد هست، همه ایده ها داخل یک عمارت که مرکز مواد مخدره نیستن در جلوی شما هستن در کنارتون راه میرن. نمونه عالی رمان اجتماعی بینوایان ویکتور هوگو بینوا، اینو ننوشته که شما فقط بخونیدش بعد پرتش کنید اون ور. ایده زیاد هست اما دقت کافی نیس. این ژانر احتیاج به اسکلت قوی داره شخصیت ها همه بدبخت یا خوشبخت نیستن یکبار از رابـ ـطه بد یک مادر با فرزندش بنویسید، یکبار از تلخی های زندگی یک زن که مادر نمیشه بنویسید. از مسائل فمنیستی استفاده کنید؛ یک زن را قوی بنویسید که مرد ها رو رو دستش می چرخونه، من دیگر حرفی ندارم چون زیاد اجتماعی خون نیستم ولی به ایده دقت کنید.

    09b9747fddb2cf83960f8e87c0efadac.jpg
     
    آخرین ویرایش:

    *Stephanie*

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2019/03/12
    ارسالی ها
    1,273
    امتیاز واکنش
    6,302
    امتیاز
    658
    سن
    20
    محل سکونت
    Gothom City
    ژانر معمایی
    با سلام
    این ژانر ارزشمند، یکی از پر تلاش ترین و سخت ترین ژانر ها است. چرا؟ به دلیل اینکه در این ژانر باید به همه چی دقت کرد ؛ منظور این ژانر این نیس که یکی مرده بعد دختر خاله پسر داستان شه اینم برای انتقام بیاد. معمایی یعنی شما با قرار دادن رمز و راز هایی در داستان خواننده رو وادار به ادامه کنی. مثال خوب کتاب مسیر سبز یا جنایات و مکافات. ژانر جنایی همیشه همراه معمایی ظاهر نمیشه. در سریال لبخند پر کشیده از نگاهت شما متوجه میشید ، ژانر عاشقانه همراه با معمایی نمایش داده میشه. معمایی می تونه عنصر کامل کننده ژانر ترسناک بشه و دو برابر موجب ترس مخاطب شه. فانتزی و معمایی، نمونش جلد های اخر هری پاتر. با کمی فکر کردن و دقت میشه این ژانر رو برای همیشه از کلیشه ها دور کرد.
     
    آخرین ویرایش:

    *Stephanie*

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2019/03/12
    ارسالی ها
    1,273
    امتیاز واکنش
    6,302
    امتیاز
    658
    سن
    20
    محل سکونت
    Gothom City
    در پست های قبل از ژانر های متفاوتی گفتیم...
    اکنون به ژانری ارزشمند می رسیم
    ژانر سیـاس*ـی
    این ژانر به سه شاخه تقسیم میشه:
    داستان سیـاس*ـی که بر اساس یک مشکل اجتماعی باشه و شخصیت ها درون این مشکل باشن.
    داستان سیـاس*ـی که بر اساس واقعیته و اسامیه افراد تغییر نکنه( اکثر زندگی نامه های افراد مشهور در سیاست)
    داستان سیـاس*ـی که بر اساس واقعیته ولی اسامی تغییر کردن( رمان عشق رئیس جمهور مثال خوبیه)
    این ژانر زیاد توجه نویسندگاه رو جلب نمی کنه و از طرفی کار هر کسی نیست. یکی از بهترین سیـاس*ـی نویس ها میشه ویکتور هوگو رو مثال زد. با کمی فکر و دقت رمان سیـاس*ـی خوبی میشه نوشت
     

    *Stephanie*

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2019/03/12
    ارسالی ها
    1,273
    امتیاز واکنش
    6,302
    امتیاز
    658
    سن
    20
    محل سکونت
    Gothom City
    با سلام و خسته نباشید، داخل این مدت کلی درباره ژانر ها حرف زدیم حالا به بحث محوریت می رسیم. محوریت یعنی موضوعی که همه چی حول اون می چرخه؛ مثلاً رمان هایی با محوریت همخونه ایی که خیلی زیاد هستن و همگی بدتر از قبلی! این چند تا محوریت خیلی کلیشه ایی هستن:
    ۱. همخونه ایی
    ۲. ازدواج اجباری
    ۳. شکست عشقی خوردن دختر
    ۴. افسرده بودن دختر
    ۵. طلاق و اشنایی با فرد جدید
    حتماً الان میگید که خو چی موند؟ تو که همه رو کلیشه ایی گفتی! این چند محوریت من خودم به شخصه زیاد ندیدم:
    ۱. خــ ـیانـت مرد و استقلال زن
    ۲ . قضاوت های بیجا
    ۳. افسردگی کودکان
    ۴. بچه های سر راهی
    ۵. کودک ازاری
    ۶. فساد در ادارات و شرکت ها
    ۷. حقوق های نابرابر
    ۸ . ازادی بیان زنان
    بستگی به شما داره که میخواید که چطور محوریت رو بسازید اما این محوریت بیشتر در رمان های عاشقانه، اجتماعی و درام به درد می خورن. داخل فانتزی بیشتر کلیشه ها داخل اینه:
    ۱. حمله به مملکت دختر داستان۲
    ۲. قهرمان گم شده
    ۳. رفتن به یک دنیای دیگر
    محوریت های جدید:
    ۱. قهرمان کثیف و عوضی
    ۲. اینده رباتیک
    و...
    بهترین فیلم های قابل مثال: زن شگفت انگیز، الیتا فرشته جنگ، سریال پسران، مالیفیسنت، شاهزاده مونونوکه، شهر اشباح، قلعه متحرک هاول، هزارتوی پن و ...
     

    برخی موضوعات مشابه

    پاسخ ها
    6
    بازدیدها
    1,094
    پاسخ ها
    5
    بازدیدها
    528
    بالا