مصاحبه و گفتگو کارکردن در نمایش‌های ایرانی جسارت و توانایی زیادی می‌خواهد

  • شروع کننده موضوع Behtina
  • بازدیدها 161
  • پاسخ ها 0
  • تاریخ شروع

Behtina

کاربر نگاه دانلود
کاربر نگاه دانلود
عضویت
2015/11/08
ارسالی ها
22,523
امتیاز واکنش
65,135
امتیاز
1,290
گفت‌وگو با آلما گشتاسب،کارگردان نمایش «خواب طولانی انارآباد»

کارکردن در نمایش‌های ایرانی جسارت و توانایی زیادی می‌خواهد

[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
223665_1274206098_320_245.jpg
[/BCOLOR]​
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
ایران تئاتر:خوشبختانه مدتی است نمایش‌های ایرانی و سنتی دوباره جان گرفته‌اند و شاهد اجراهای متعدد و متنوعی از این گونه‌ی نمایشی در سالن‌ها و با کارگردان‌های مختلف هستیم. یکی از بهترین نمونه‌های چنین نمایش‌هایی، اثری است با عنوان «خواب طولانی انارآباد» به کارگردانی آلما گشتاسب که در سالن استاد انتظامی خانه هنرمندان روی صحنه رفته.
[/BCOLOR]

احمدرضا حجارزاده: کارگردان جوان این نمایش، در نخستین تجربه حرفه‌یی کارگردانی‌اش داستانی عاشقانه را دستمایه قرار داده و با استفاده از تکنیک نمایش‌های آیینی و ایرانی، نمایشی گرم و شیرین را تولید کرده و روی صحنه آورده.او که با اجرای این اثر، به نمایش‌های ایرانی علاقه پیدا کرده، تصمیم دارد در کارهای آتی نیز همین شیوه را دنبال بکند. از قضا نمایش بعدی او به نام «اندرونی ناکوک» همین روزها در حال تمرین است. این کارگردان مدارک کارشناسی طراحی صحنه دانشگاه هنر و ارشد کارگردانی هنرهای زیبا را داراست و نمایش «خواب ...» در حقیقت پایان‌نامه عملی‌اش بوده که فرصتی برای اجرای عمومی پیدا کرده است. این نمایش بستری کمدی با رویکرد به نمایش‌های شادی‌آور زنانه دارد. بازیگران آن را نیز محمد طیب‌طاهر، نرگس نیک‌سیرت، سمیه برجی، شراره سلیم‌بیات، شبنم فرجی‌ها، فریبا رسولی و جوانه دلشاد تشکیل می‌دهند.گشتاسب در این گفت‌وگو خبر داد پایان‌نامه‌ی تئوری‌اش با نام «نمایشگران پرده‌نشین» به زودی در قالب کتاب چاپ می‌شود.
***

برای نگارش نمایشنامه «خواب طولانی انارآباد» از کدام منابع تاریخی و ادبی استفاده کردید؟ آیا در پروسه نوشتن متن، فرهنگ کوچه و مردم در دوره قاجار نیز مورد توجه شما بود؟
بله اما باید ابتدا بگویم نمایشنامه این کار،کاملاً کارگاهی نوشته شد و در خلال مطالعاتی که درباره نمایش‌های شادی‌آور زنانه داشتم، متوجه شدم کامل‌ترین خرده‌نمایش از این دست آثار، بازی ننه‌غلامحسینی است که قابلیت تبدیل شدن به نمایشنامه بلند را دارد. بر این مبنا شروع کردیم به نوشتن متن. نویسنده تمام تلاشش را کرد تا با توجه به ایده‌های جدید و اتودهایی که در کار می‌زدیم، نمایشنامه کامل شکل بگیرد. در راستای تحقیقاتم برخی مسائل درباره آن دوره برایم جالب بود، مثل چرایی پیدایش این‌گونه نمایش‌ها و و مفاهیمی که در آن خرده‌نمایش‌ها مطرح شده و برآمده از فرهنگ زنان دوره قاجار است. سعی کردم از آنها استفاده بکنم. برای مثال علاقه زنان به رمل و جادو کاملاً در منابع ادبی هم آمده و من ازشان استفاده کردم. به فراخور متن سعی کردیم از تکنیک‌های نمایش ایرانی در کار استفاده بشود و آن افکار خرافی را در نمایشم بگنجانم.
برای آشناشدن با فضای نمایش‌های ایرانی، آیا فیلم اجرای پیشکسوتان این عرصه مثل زنده‌یاد سعدی افشار و دیگران را هم تماشا کردید؟ یا نمونه‌های دیگر این‌گونه نمایش‌ها را دیدید؟ می‌خواهم بدانم در شکل اجرایی

نمایش، از اثرِ خاصی الهام گرفتید یا همه چیز در نمایش، متکی به سلیقه و خلاقیت خودتان بود؟
نه، متاسفانه تا امروز نتوانسته‌ام فیلم‌های مرحوم افشار را ببینم یا حتا فیلم نمایش‌های ایرانی دیگر را، چون رفتن من به سمت نمایش‌های ایرانی خیلی اتفاقی پیش آمد. پیش از این هرگز نمایش ایرانی ندیده بودم تا سال86 یا 87 که یک نمایش ایرانی دیدم و خیلی دوستش داشتم. این گونه‌ی نمایشی اصلاً سبک مورد علاقه‌ام نبود. بنابراین در پروسه مطالعاتی‌ام بود که تصمیم گرفتیم این نمایشنامه را بنویسیم اما تمام متن و کارگردانی بر مبنای ذوق و سلیقه خودم بود و علاقه‌یی که در راستای مطالعاتم به عناصر نمایش‌های ایرانی پیدا کرده و دیده بودم چه‌قدر کاربردی‌اند و جای کار دارند.

گفتید قصد داشتید به نمایش‌های شادی‌آور زنانه و مجالس خصوصی زن‌های عصر قاجار بپردازید. با این توضیح، ضرورت استفاده از تکنیک‌هایی مثل نقالی و تعزیه‌خوانی در نمایش‌تان چیست؟ آیا اجرای چنین نمایش‌هایی توسط زنان آن دوره سابقه داشته؟
بله، در دوره قاجار زنان، تعزیه‌های زنانه وجود داشته و در تعزیه‌هاشان نقش‌های مردپوشی داشتند که همه را زن‌ها بازی می‌کردند.گاهی ادوات موسیقی را هم خودشان می‌نواختند و سعی می‌کردند از ابزارهایی که در تعزیه‌های مردانه استفاده می‌شد، استفاده بکنند. اسب،کلاهخود و سپر و هرآنچه مورد نیاز تعزیه بوده. در بسیاری از منابع آمده دختر فتحعلی‌شاه هم در منزل شخصی‌اش تعزیه زنانه برگزار می‌کرد و تعزیه‌ها به شکل‌های مختلف بوده، مثل تعزیه‌های مضحک و تعزیه‌هایی که با عناصر رایج در تعزیه اجرا می‌شده، یعنی چنین کارهایی سابقه داشته و سبقه اجرای تعزیه‌های زنانه به دوره قاجار و پیش از آن برمی‌گردد. دلیل استفاده از تعزیه و نقالی در نمایش ما این بود که احساس کردم در متن نیاز به تعزیه هست. اتفاقی که در نمایش ما می‌افتد، اتفاق تراژیکی هست؛ دختری قرار است همسر مردی بشود که نمی‌شناسد و در پایان زن کسی که ندیده نمی‌شود و شخص دیگری که قرار است او را عقد بکند، دختر را به یغما می‌برد. به همین سبب تصمیم گرفتم صحنه عروسی غلامحسین و دختر را به شیوه تعزیه اجرا بکنم، صرفاً به این دلیل که آن تناقض و وضعیت تراژیک را نشان بدهم.

چرا در ترکیب بازیگران، از هنرمندان جوان با شهرت کم‌تر استفاده کردید و طبق رسم این روزهای تئاتر، سراغ بازیگران مشهور و ستاره‌ها نرفتید؟
کارکردن در نمایش‌های ایرانی هم جسارت زیادی می‌خواهد و هم توانایی بالا. از اصول اولیه بازیگری اینست که ریتم را بشناسند، موسیقی و آواز را بشناسند. متاسفانه خیلی از بازیگران ما به ریتم و موزیک مسلط نیستند و گوش موسیقایی خوبی ندارند. انتخاب‌های من در بازیگران این نمایش محدود بود و ترجیحم این بود با بچه‌هایی کار بکنم که دست‌کم اندک‌علاقه‌یی به نمایش ایرانی دارند. بچه‌هایی که انتخاب شدند، عناصر لازم را برای نمایش ایرانی داشتند. متاسفانه یا خوشبختانه استفاده از ستاره‌ها در تئاتر خیلی باب شده اما به همان نسبت آنها دستمزد بیش‌تری می‌طلبند و هماهنگی وقت با آنها برای تمرین آسان نیست. بنابراین کیفیت کار بیش‌تر برایم مهم بود تا کمیت آن. از انتخاب‌هایی که داشتم راضی‌ام. بازیگران را کاملاً متناسب با نقش‌شان در نمایش انتخاب کردم و الان همه‌شان به نمایش ایرانی علاقه‌مند شده‌اند. خوشحالم که توانستم چند نفر دیگر را به نمایش ایرانی علاقه‌مند بکنم.

با توجه به این‌که «خواب...» ویژگی‌های نمایش‌های ایرانی و تخته‌حوضی را در خود دارد، آیا در تمرین‌ها متکی به متن و ایده‌های کارگردانی خودتان بودید یا بازیگران هم برای ایده‌پردازی در راستای کیفیت نقش آزادی عمل داشتند؟ آیا اجازه استفاده از بداهه به آنها داده می‌شد؟
همان‌طور که گفتم، متن ما کاملاً کارگاهی شکل گرفت. این‌گونه نبود که متن آماده داشته باشیم و بازیگران مقید باشند طبق متن جلو بروند. در خلال نوشته‌شدن نمایشنامه می‌دانستم قرار است صحنه چگونه باشد، یعنی بچه‌ها از ابتدا می‌دانستند صحنه ما دایره و متناسب با نمایش‌های ایرانی است. بازیگران از ابتدای تمرین‌ها کاملاً آزاد و رها بودند تا نقش را از آنِ خود بکنند و بتوانند با نقش همذات‌پنداری بکنند.کمااینکه در دورخوانی‌ها، روز پس از تمرین‌ها بازیگران سعی می‌کردند لباس متناسب نقش‌شان بپوشند تا بیش‌تر به کاراکتر نزدیک بشوند. در نمایش ایرانی بداهه‌پردازی خیلی مهم است و بازیگران ما هم از بداهه زیاد استفاده می‌کردند. حتا با هم مشورت می‌کردیم که مثلاً این قسمت خوب است و به روند داستان کمک می‌کند یا نه. تمام تلاشی که بچه‌های تیم داشتند، این بود که یک نمایش را کاملاً طبق اصول نمایش ایرانی پیش ببریم. نمایش ایرانی کارکردن واقعاً سخت است. مثل راه‌رفتن روی لبه تیغ است. وقتی تصمیم به اجرای نمایش ایرانی می‌گیرید، باید خیلی هوشیارانه عمل بکنید. چون معمولاً وقتی می‌گوییم نمایش ایرانی، همه می‌گویند یعنی تئاتر آزاد یا تئاتر گلزار؟! به همین خاطر فکر می‌کنم کار ما خیلی سخت بود. تلاش کردیم بداهه‌هایی که در کار داریم،کنترل‌شده باشند. هر اتفاقی را بارها اتود می‌کردیم تا اتفاقی را که درست‌تر است، انتخاب بکنیم و در کار بگنجانیم.

با توجه به این‌که نمایش بعدی‌تان هم یک کار ایرانی و سنتی است، آیا می‌خواهید به فعالیت‌تان در این گونه‌ی تئاتری ادامه بدهید و در راستای نمایش‌های ایرانی و سنتی کار بکنید؟
واقعاً خیلی به نمایش‌های ایرانی علاقه‌مند شدم و می‌دانم کارکردن در این زمینه به شدت سخت است و نیاز به مطالعه و جهان‌بینی وسیع دارد. شاید به همین خاطر خیلی از تئاتری‌های ما سمت نمایش‌های آیینی نمی‌روند و متاسفانه نمایش‌های ما جایگاه جهانی ندارند. نمی‌خواهم شعار بدهم من دنبال این هستم که جایگاهی برای نمایش ایرانی و سنتی‌مان پیدا بکنم،کمااینکه کشورهای دیگر نمایش‌های آیینی خودشان را دارند و اصلاً یکی از جاذبه‌های توریستی آنها نمایش سنتی‌شان است. در تبلیغات توریستی‌شان با همین نمایش‌ها تبلیغ می‌کنند، ولی متاسفانه در کشور ما بهایی به نمایش ایرانی و سنتی داده نمی‌شود و این از خودمان برمی‌آید، چون ما تئاتری‌ها چنان که باید و شاید علاقه‌یی به نمایش ایرانی خودمان نداریم. به همین دلیل الان قشر خیلی کم و خاصی این گونه نمایش‌ها را کار می‌کنند و آن‌قدر موفق نشدیم که قاطبه مردم و تئاتری‌ها را به سمت هنر و نمایش ایرانی جذب بکنیم. تا این لحظه قصد دارم اجرای این نمایش‌ها را ادامه بدهم و امیدوارم موفق بشوم. نمایش بعدی ما به نام «اندرونی ناکوک» بیست روز دیگر برای جشنواره آیینی و سنتی بازبینی می‌رود و امیدوارم که موفق عمل بکنیم. نوشتن این متن جدید بازه زمانی زیادی طول کشید. به نظرم اگر ایده جدید در این عرصه داشته باشم، می‌توانم در زمینه نمایش‌های ایرانی به فعالیتم ادامه بدهم.

چرا سالن انتظامی را برای اجرا انتخاب کردید؟ آیا از اجرا در این سالن راضی هستید؟
این نمایش به فراخور طراحی صحنه‌یی که داریم، باید در یک بلک‌باکس اجرا می‌رفت و گزینه‌های من برای اجرا، سالن‌های چهارسو، سایه و انتظامی بود. چون این نمایش در سی‌وچهارمین دوره جشنواره تئاتر هم اجرا رفته بود، تصمیم گرفتیم در سالن انتظامی اجرا برویم، چون برای ما راحت تر بود و به فضای صحنه و دکور ما می‌خورد اما الان متاسفانه سالن انتظامی دواجرایی است و این اتفاق خوشایندی نیست، چون امکانات نوری باید بین دو گروه تقسیم بشود و هنوز اجرای ما کاملاً تمام نشده،گروه بعدی مجبورند سریع صحنه‌شان را بچینند و هیچ فرصتی در این میان نیست. اتفاقاتی از این دست زیاد می‌افتد. الان فکر می‌کنم می‌شد انتخاب‌های بهتری داشته باشم، ولی آقای پیام لاریان مدیر این سالن با گروه ما خیلی همکاری کردند و انرژی زیادی گذاشتند تا دو اجرا را با هم هماهنگ بکنند. ایشان هر کمکی از دست‌شان برمی‌آمد به ما کردند و سپاسگزارشان هستیم.

گفتگو از احمد حجارزاده
 

برخی موضوعات مشابه

بالا