همگانی ❦❉❦ لغات و اصطلاحات کاربردی انگلیسی ❦❉❦

  • شروع کننده موضوع Kimia.Kardan
  • بازدیدها 9,663
  • پاسخ ها 187
  • تاریخ شروع

Kimia.Kardan

کاربر نگاه دانلود
کاربر نگاه دانلود
عضویت
2016/09/18
ارسالی ها
2,188
امتیاز واکنش
33,580
امتیاز
916
محل سکونت
تهران
23-Explain - توضيح دادن

24-Fall - افتادن

25-Fill - پر كردن

26-Find - پيدا كردن

27-Finish - تمام كردن

28-Fit - جا دادن

29-Fix - درست كردن
 
  • پیشنهادات
  • آدم برفی

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/11/28
    ارسالی ها
    4,013
    امتیاز واکنش
    9,544
    امتیاز
    746
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    First catch your hare, then cook him

    مرغی که در هواست نباید به سیخ کشید

    To run with the hare and hunt with the hounds

    یکی به میخ و یکی به نعل زدن

    To carry coals to Newcastle

    زیره به کرمان بردن

    To go with the stream

    همرنگ جماعت شدن

    To move heaven and Earth

    آسمان را به زمین دوختن

    Physician, heal thyself

    کل اگر طبیب بودی سر خود دوا نمودی

    ram-.jpg
    To milk the ram

    آب در هاون سائیدن

    Spare the rod and spoil the child

    کسی که بچه خود را نزند روزی به سـ*ـینه خود خواهد زد

    The shoemaker's wife goes the worst shod

    کوزه گر از کوزه شکسته آب می خورد

    Half a loaf is better than no bread

    کاچی به از هیچ چیز است

    When in Rome, do as the Romans do

    خواهی نشوی رسوا، همرنگ جماعت شو

    To get out of bed on the wrong side

    از دنده چپ برخاستن

    There is honour among thieves

    سگ سگ را نمی خورد

    horse-mouth.jpg
    One should not look a gift horse in the mouth

    دندان اسب پیشکشی را نمی شمارند

    Strike while the iron is hot

    تا تنور گرم است باید نان پخت

    swallow.jpg
    One swallow does not make summer

    با یک گل بهار نمی شود

    Light come, light go

    باد آورده را باد می برد

    His bread is buttered on both sides

    نانش در روغن است

    He is a button short

    یک تخته اش کم است

    To put the cart before the horse

    سرنا را از ته گشاد آن زدن

    dance.jpg
    To dance to a person's tune

    به ساز کسی رقصیدن

    Bargain is bargain

    حساب حساب است، كاكا برادر

    nothing ventured, nothing gained

    نابرده رنج گنج میسر نمیشود

    dog-.jpg
    He is a dog in the manager

    نه خود خورد نه کس دهد، گنده کند به سگ دهد

    duck_back.jpg
    Like water off a duck's back

    چون گردکان بر گنبد

    Like a duck in thunderstorm

    مثل خر در گل مانده

    All is well that ends well

    شاهنامه آخرش خوش است

    Birds of a feather flock together

    کبوتر با کبوتر باز با باز

    To bite a file

    آب در هاون سائیدن

    To have a finger in every pie

    نخود هر آشی بودن

    thumb.jpg
    His fingers are all thumbs

    دست و پا چلفتی است

    no news is good news

    بی خبری خوش خبری است

    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    To pour oil on the fire

    آتش را دامن زدن

    There is no smoke without fire

    تا نباشد چیزکی مردم نگویند چیزها

    Don't bite the hand that feeds you

    نمک خوردی نمکدان مشکن

    To fall from the frying pan into the fire

    از چاه درآمدن و در چاله افتادن

    snake.jpg
    A burnt child dreads the fire

    مارگزیده از ریسمان سیاه و سفید می ترسد
     

    Kimia.Kardan

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/09/18
    ارسالی ها
    2,188
    امتیاز واکنش
    33,580
    امتیاز
    916
    محل سکونت
    تهران
    37-Know - دانستن

    38-Learn - يادگرفتن

    39-Leave - ترك كردن

    40-Listen - گوش كردن

    41-Live - زندگي كردن

    42-Look - ديدن

    43-Lose - گم كردن

    44-Make/Do - انجام دادن

    45-Need - احتياج داشتن
     

    Kimia.Kardan

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/09/18
    ارسالی ها
    2,188
    امتیاز واکنش
    33,580
    امتیاز
    916
    محل سکونت
    تهران
    46-Open - بازكردن

    47-Organise - منظم كردن

    48-‍Close/Shut - بستن

    49-Pay - پرداختن

    50-Play - بازي كردن

    51-Put - قرار دادن

    52-Rain - باريدن

    53-Read - خواندن
     

    Kimia.Kardan

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/09/18
    ارسالی ها
    2,188
    امتیاز واکنش
    33,580
    امتیاز
    916
    محل سکونت
    تهران
    61-Sing - آواز خواندن

    62-Sit - نشستن

    63-Sleep - خوابيدن

    64-Smoke - سيگار كشيدن

    65-Speak - صحبت كردن

    66-Spell - هجي كردن

    67-Spend - پرداختن

    68-Stand - ايستادن

    69-Start/Begin - شروع كردن

    70-Study - درس خواندن

    71-Succeed - موفق شدن

    72- Swim - شنا كردن

    73-Take - گرفتن
     

    Kimia.Kardan

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/09/18
    ارسالی ها
    2,188
    امتیاز واکنش
    33,580
    امتیاز
    916
    محل سکونت
    تهران

    74-Talk - صحبت كردن

    75-Teach - ياد دادن

    76-Tell - گفتن

    77-Think - فكر كردن

    78-Translate - ترجمه كردن

    79-Travel - سفر كردن

    80-Try - امتحان كردن

    81-Turn off - خاموش كردن

    82-Turn on - روشن كردن

    83-Type - تايپ كردن
     

    Kimia.Kardan

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/09/18
    ارسالی ها
    2,188
    امتیاز واکنش
    33,580
    امتیاز
    916
    محل سکونت
    تهران
    84-Understand - فهميدن

    85-Use - استفاده كردن

    86-Wait - صبر كردن

    87-Wake up - بيدار شدن

    88-Want - خواستن

    89-Watch - نگاه كردن

    90-Work - كاركردن
     

    برخی موضوعات مشابه

    بالا