مطالب طنز استاتوس های خنده دار

[^moon shadow^]

یه بار سوار تاکسی شدم
راننده گفت:
امروز در مورد راه حل سیـاس*ـی سوریه تحلیل میکنم
.
.
.
حوصلشو داری سوار شو
حوصله نداری گمشو بیرون​

 

[^moon shadow^]

شيخ را گفتند چاي بدون سيگار به چه ماند؟ گفت به انگور بي نمك!
گفتند چه ربطي دارد؟ گفت من سيگاري نيستم.
​

 

[^moon shadow^]

از الان حسوديم ميشه به اوني که
قراره يه عمر باهام زندگي کنه
والا به خدا.. خدا شانس بده​

 

[^moon shadow^]

تو داروخونه بودم حیف نون اومد درجه تب میخواست
فروشنده گفت دیجیتالیشو دارم که در صورت تب بالا زنگ میزنه
حیف نون برگشت گفت به گوشیم زنگ میزنه یا به تلفن خونمون
خدا بیامرزه دکترو با نفس مصنوعی هم برنگشت​

 

[^moon shadow^]

اینقدر خوشم میاد از بچه هایی که:
با استاد صحبت میکنن و تمام وقت کلاس رو میگیرن..!! خدا خیرشون بده…
​

 

[^moon shadow^]

مادراى اين دوره و زمونه واسه تربيت بچه ها از دی وی دی های آموزشی استفاده ميکنن!!
.
.
قديما مادرما از يه پکيج اموزشى که شامل:
دمپايى, يه متر شلنگ, فلفل قرمز, قاشق داغ و…. استفاده ميکرد!!…..
خیلی هم خوب تربیت شدیم والا​

 

[^moon shadow^]

آدمایی که زیاد میخوابن تنبل نیستن انگیزه ای واسه بیدار بودن ندارن وگرنه شما بگو فردا ساعت ۵ صب بریم شمال،هرکی پا نشه !​

 

[^moon shadow^]

دستام خسته شدند . پاهام طاول زدند
از کمر افتادم اصلا جون ندارم دارم میمیرم تو رو خدا
یکی از اندی بپرسه خوشگلا تا کی باید برقصن​

 

[^moon shadow^]

من هرچی ملکه ذهنم میشه ،
پادشاه ذهنم میاد مخشو میزنه
دلیل عدم موفقیتم توی زندگیم همینه !​

 

[^moon shadow^]

شبا وقتي سوار تاکسي ميشم به اين فکر ميکنم که مثلا رمز عابر بانمکو چي بگم به راننده،
يا اگه پيچيد تو فرعي چجوري در ماشينو باز کنم بپرم بيرون !
توهم در حد مرگ !​