تکراری ترین مسائل در رمان!

he.s

کاربر نگاه دانلود
کاربر نگاه دانلود
عضویت
2016/07/09
ارسالی ها
2,495
امتیاز واکنش
10,204
امتیاز
904
این درست نیست چون مردم یه چیز غلطی رو دوست دارن همه به سمت غلط برن!
کتاب یه چیز فرهنگیه حالا میخواد رمان باشه یا هر موضوع دیگه
با رمان میشه فرهنگ سازی کرد و فرهنگ درست و رواج داد همچنین با رمان میشه یه فرهنگ غلط و رواج بدی
الان ملاک زیبایی تو رمان ها شده دماغ سربالا،چشمای رنگی،لب قلوه ای و نمیدونم از این چیزا و خب توی جامعه هم ملاک همینه پس مردم جذب این رمانا میشن چون به قول شما تو زندگیشون کمبود هایی دارن که با خوندن رمان حالشون خوب میشه(خیلی ها هم رمان کمشونه و برای رسیدن به اون زیبایی دست به صدجور عمل زیبایی مختلف میزنن که نتیجش میشه این وضعیتی که الان تو جامعه میبینیم)
حالا چرا حالشون خوب میشه؟چون رمان ها به ملاک هاشون نزدیکه
خب این یه ملاک غلطیه برای زیبایی
چرا نیایم تو رمان ها به جای اینکه ایده آل ها و ملاک های مردم رو بنویسیم چیزهای درست بنویسیم تا چیزهای درست فرهنگ سازی بشه
مثلا اگه رمان کوری رو خونده باشید در طول داستان فکر میکنید زن دکتر یه خانم جوون بسیار زیباست درحالی که آخرش میفهمید پنجاه و خورده ای سالشه و چهره چندان زیبایی هم نداره پس از این رمان میشه فهمید سیرت زیبا باعث صورت زیبا میشه
مورد دیگه اینکه مردم رمان های اینجوری رو میپسندن چون رمان های سطح بالاتر نخوندن و اگه رمان های مطرح دنیارو بخونن یا اینکه نویسنده ای یه رمان بهتری بنویسه واقعا جذب اون میشن پس اینکه مردم جذب این رمان ها میشن اصلا دلیل درست و قابل قبولی برای نوشتنشون نیست!
 
  • پیشنهادات
  • he.s

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/07/09
    ارسالی ها
    2,495
    امتیاز واکنش
    10,204
    امتیاز
    904

    گیله دخت

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2018/03/24
    ارسالی ها
    84
    امتیاز واکنش
    216
    امتیاز
    136
    محل سکونت
    اندیشه
    یه چیز دیگم اینه که خیلی از نویسنده ها موضوعات خز و تکراریشون رو سعی میکنن با قلم ادبی و گوگولی پوشش بدن
     

    he.s

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/07/09
    ارسالی ها
    2,495
    امتیاز واکنش
    10,204
    امتیاز
    904
    دقیقا
    البته آبنبات چوبی که دختره توش خوشش نمیومد و درواقع یه رمان اجتماعی بود و پسره هم سادیسم داشت اما امان از این رمان ها...
    دیگه نگم بهتره!
     

    ایمانه

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/09/04
    ارسالی ها
    115
    امتیاز واکنش
    990
    امتیاز
    376

    ایمانه

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/09/04
    ارسالی ها
    115
    امتیاز واکنش
    990
    امتیاز
    376

    he.s

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/07/09
    ارسالی ها
    2,495
    امتیاز واکنش
    10,204
    امتیاز
    904
    خب ژانر همه رمان ها طنز نیست که بشه توش کل کل آورد و طنزش کرد
    و همه رمان های طنز هم با کل کل طنز نمیشن!
    نویسنده باید قدرت این و داشته باشه که با قلمش رمان رو از یکنواختی دربیاره
    باید قدرت این و داشته باشه که با حوادثی که پیش میاد رمان و طنز کنه یا به رمان روح بده
    همینجوری که بهش نمیگن نویسنده!
     

    ایمانه

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/09/04
    ارسالی ها
    115
    امتیاز واکنش
    990
    امتیاز
    376
    شخصیت های قوی زیادی هستن. بزرگترین نمونه اش شخصیت سایه در رمان شاه شطرنج
    ما نمیتونیم در مورد رمان های نوشته شده نظری بدیم. بهتره برای رمانهایی که قراره در آینده نوشته بشه پیشنهاد بدیم
     

    he.s

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/07/09
    ارسالی ها
    2,495
    امتیاز واکنش
    10,204
    امتیاز
    904
    آخ این و گفتی من یه چیزی یادم افتاد
    من تو چند تا رمان دقت کردم مثل شخصیت سایه تو شاه شطرنج یا شخصیت همراز تو بانوی قصه که شخصیت های دختر قوی هستن تا وقتی که پای عشق نیومده وسط
    توی هردوی این رمان ها و خیلی رمان های دیگه که الان حضور ذهن ندارم شخصیت دختر قویه اما همینکه عاشق میشه به یه شخصیت ضعیف و وابسته و درب و داغون تبدیل میشه
    واقعا من عاشق شخصیت سایه تو شاه شطرنج بودم یا همراز تو بانوی قصه اما همینکه عاشق شدن کل باورام فرو ریخت!ازشون متنفر شدم!
     

    ایمانه

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/09/04
    ارسالی ها
    115
    امتیاز واکنش
    990
    امتیاز
    376
    بیاید منصف باشیم. وابستگی عاطفی آدمو ضعیف میکنه! چون به یه نقطه ضعف تبدیل میشه. فرض کنید شما همون شخصیت باشید. کسی که تا چندی قبل از هیچ چیز ابایی نداشته چون چیزی برای از دست دادن نداره!اما کافیه به چیزی وابسته باشی!نقطه ضعف ها آدمو محتاط و ضعیف میکنن. البته این سلیقه شما برای من محترمه ولی نظر من با شما اندکی تفاوت داره
     

    برخی موضوعات مشابه

    بالا