سوال ساده ای همیشه توی ذهنم وجود داشته و اونم چرایی ضعیف بودن زن ها نسبت به مردها توی رمانا بوده. بعضی جاها حتی موضوع از ضعف گذشته و به شکنجه و سلطه روی زن توسط مرد رسیده. دقت کنید من اینجور چیزا رو بیشترتوی رمان های زنان می خونم و دیدم و ضعف و ناتوانی شخصیت های مونث رو خیلی کمتر توی رمان هایی با نویسنده های مرد دیدم. به عبارت دیگه سوال من از شما اینه که به برابری جنسیتی معتقد هستید؟ خیلی از شما می گید بله ولی در حقیقت خیلی هاتون به این جواب باور ندارید. برای مثال یه مرد قد بلند رو به یه مرد هم قد یا کوتاه تر از خودت ترجیح نمیدی؟ چرا؟ چه تفاوتی وجود داره؟ علتش این نیست که فکر می کنی مرد قد بلند قوی تره و ازت قدرتمندتره و بهتر می تونه ازت محافظت کنه؟ که البته این جواب وحشتناک هم نشون میده که یه موجود وابسته و ضعیف تر از مرد هستی(اگه همچین حسی داری) به این معنی نیست که دنبال یه فرد هستی که از خودت قدرتمندتره؟ چرا یه زن حتما دنبال کسیه که از خودش ثروتمندتر،قدرتمندتر،بزرگتر(سنی و جسمی) و.. باشه؟ نکته بامزه اینجاست که خیلی از شما می گید مرد باید تکیه گاه زن باشه :) که بدون اینکه خودتون بفهمید دارید می گید یعنی زن باید وابسته به مرد باشه و با اون موجودیت پیدا کنه. خب صادقانه بگم من نمی گم همه زن ها مثل هم هستند. من زنای مستقل و قوی زیادی رو دیدم که هیچکدوم از این صفات رو نداشتند(نه توی خودشون و نه توی رماناشون) ولی بحث من اینجا اکثریته که فکر می کنم همه این ضعیف بودن شخصیت های زن رو قبول داشته باشیم. ولی با اینکه دلیل احتمالی این موضوع رو می دونم باز مایلم نظر شما رو درباره ضعف کاراکترهای زن بدونم.
ضعف زنان در رمان ها
- وضعیت
پیشنهادات
ghazal-m
کاربر نگاه دانلود
اینکه یک سری میگن مرد باید تکیه گاه باشه لزوما به این معنا نیست که پذیرفتیم مرد ها قدرتمند ترن!
زن ها ویژگی احساسی بودنشون زیاد از حد بارزه- نه همه شون- ما زن ها از طریق احساس خیلی وقت ها کاری می کنیم و یا تصمیم می گیریم. اینکه میگیم مرد تکیه گاه باشه، به این معنی نیست که قدبلند باشه و سایر چیز ها... خیلی از آقایون صرفا هیکل درشت کردن. ما منظورمون از تکیه گاه کسیه که بشه بهش اعتماد کرد! بشه باهاش حرف زد! مشورت کرد! راحت بود! تکیه گاه اینه! اعتماد و حمایت از دید زن یعنی این!
متاسفانه توی جامعه تعاریف عوض شده و خیلی از دخترای نوجوون و خیال پرداز بعضا دست به قلم می گیرن و از عقده هاشون می نویسن; میگم عقده چون این شخصیت های رویایی ابدا وجود نداشته و یک رویای پوشالی ان. هیچ آدمی کامل نیست!
وابستگی؟ فکر می کنم تعریفم از وابستگی هم با شما فرق کنه. ما همین حالا خیلی هامون به خیلی چیز ها وابسته ایم! وابستگی یک حس دوطرفه ست در بیشتر مواقع و اکثرا از سر دوست داشتنه...
بعلاوه، وقتی مردی تکیه گاه همسر و خونواده باشه، زن هرچی که درتوانش باشه رو رو میکنه. برابری زن و مرد کاملا وجود داره. زن از نظر عاطفی خونواده رو ساپورت میکنه و البته، این به این معنی نیست که مرد عاطفه نداره! شیوه ها متفاوته و زنان راحت تر خانواده رو از این لحاظ ساپورت میکنن و احساسشون رو ابراز. فقط همین!
زن ها ویژگی احساسی بودنشون زیاد از حد بارزه- نه همه شون- ما زن ها از طریق احساس خیلی وقت ها کاری می کنیم و یا تصمیم می گیریم. اینکه میگیم مرد تکیه گاه باشه، به این معنی نیست که قدبلند باشه و سایر چیز ها... خیلی از آقایون صرفا هیکل درشت کردن. ما منظورمون از تکیه گاه کسیه که بشه بهش اعتماد کرد! بشه باهاش حرف زد! مشورت کرد! راحت بود! تکیه گاه اینه! اعتماد و حمایت از دید زن یعنی این!
متاسفانه توی جامعه تعاریف عوض شده و خیلی از دخترای نوجوون و خیال پرداز بعضا دست به قلم می گیرن و از عقده هاشون می نویسن; میگم عقده چون این شخصیت های رویایی ابدا وجود نداشته و یک رویای پوشالی ان. هیچ آدمی کامل نیست!
وابستگی؟ فکر می کنم تعریفم از وابستگی هم با شما فرق کنه. ما همین حالا خیلی هامون به خیلی چیز ها وابسته ایم! وابستگی یک حس دوطرفه ست در بیشتر مواقع و اکثرا از سر دوست داشتنه...
بعلاوه، وقتی مردی تکیه گاه همسر و خونواده باشه، زن هرچی که درتوانش باشه رو رو میکنه. برابری زن و مرد کاملا وجود داره. زن از نظر عاطفی خونواده رو ساپورت میکنه و البته، این به این معنی نیست که مرد عاطفه نداره! شیوه ها متفاوته و زنان راحت تر خانواده رو از این لحاظ ساپورت میکنن و احساسشون رو ابراز. فقط همین!
اتفاقا وقتی که من از خیلی زن ها پرسیدم چرا دوست داری قد شخص مورد نظرت ازت بلندتر باشه گفتند چون می خوایم تکیه گاه داشته باشیم. وقتی ازشون پرسیدم چرا می خوای قدرت بدنی شخص مورد نظرت ازت بیشتر باشه گفتند چون می خوایم تکیه گاه داشته باشیم. قبل از استفاده از کلمات روشون خوب فکر کن! کسی که بشه بهش اعتماد کرد؟ کسی که بشه باهاش مشورت کرد؟ کسی که بشه باهاش راحت بود؟ مگه یه زن هم نباید همین ویژگی ها رو برای شوهرش داشته باشه؟ البته که باید داشته باشه. ولی من هیچوقت ندیدم واژه تکیه گاه رو برای زن استفاده کنند و بگند من می خوام زنم تکیه گاهم باشه در حالی که همه مردا همه این ویژگی هایی که گفتی رو دوست دارند زنشون داشته باشه! پس ببین معلوم می شه تعریفی که از تکیه گاه کردی غلط و تحریف شده هستش. تکیه گاه اسمش روشه. یعنی چیزی که وزنتو میندازی روش و می خوای وزن تو رو تحمل کنه. مثل زمانی که دیوار تکیه گاهت می شه. یعنی نیفتادن تو وابسته به اون تکیه گاه می شه. من برای تعریف تکیه گاه از خودم چیزی نمی سازم. زن ها وقتی تکیه گاه رو استفاده می کنند منظورشون یه شخص قوی تر و قدرتمندتره.
من جایی از وابستگی عاطفی صحبت نکردم. منظور من خیلی واضح بود. وابستگی یعنی چیزهایی مثل وابستگی اقتصادی،وابستگی اجتماعی،وابستگی فردی و.. که هیچکدوم از اینا قابل قبول نیست.
وقتی مرد تکیه گاه باشه؟ باز که برگشتیم خونه اول. تو بالاتر یه تعریفی از تکیه گاه کردی. تعریف خودت رو باز نگاه کن
"ما منظورمون از تکیه گاه کسیه که بشه بهش اعتماد کرد! بشه باهاش حرف زد! مشورت کرد! راحت بود!"
پس با این حساب زن ها نه قابل اعتمادند، نه می شه باهاشون حرف زد نه می شه بهشون اعتماد کرد -__- (طبق تعریف خودت) چون تکیه گاه نیستند و این رو برای جنس مذکر در نظر گرفتی پس نمی شه به هیچ زنی اعتماد کرد. ولی خودتم می دونی توی فرهنگ عامه تعریف تکیه گاه بحث اعتماد و مشورت نیست بحث چیز دیگه ای هستش. نکته جالب برام اینجاست که خیلی از افراد سعی می کنند یه کلمه جنسیت زده رو با تغییر معناش سعی در دفاع ازش کنند ولی توجه نمی کنند حتی تغییر معناش هم باز می تونه جنسیت زده باشه.
- عضویت
- 2017/03/18
- ارسالی ها
- 1,624
- امتیاز واکنش
- 60,983
- امتیاز
- 1,039
- سن
- 22
با بخشی از حرفات موافقم و با برخی مخالف.
این که چرا نویسنده ها مرد ها رو اونقدر قدرتمند به قلم می کشن و سو استفاده چی واقعاً آزار دهنده است. این که مرد هرچی بخواد بزنه و زن بازم دوستش داشته باشه یه بیماریه و اونا فقط دارن ارزش زن رو پایین میارن. شاید می خوان اینطوری بگن کهزن داستان خیلی بخشنده و عاشقه و عشقش هرکاری کنه این خانم به خاطر عشق زیادش بهش تو هم نمی تونه بگه. بجای این که ارزش عشق رو بالا تر ببرن و یه عشق افلاطونی بسازن (که حال منو بهم می زنن با این کاراشون) ارزش زن رو پایین میارن. و عده دیگه ای فقط برای این که رمانی نوشته باشن، خوب و بدش براشون مهم نیست، فقط نوشته باشن، کورکورانه از بقیه نویسنده ها کپی می کنن و به خیالشون حالا اونا یه نویسنده هستن. برای این که نویسنده باشن و نمی تونن باشن، نوشته بی ارزش دیگران رو کپی می کنن و یه مثلاً رمان می نویسن.
البته این موارد تو انجمن ما به شدت کنترل شده ست و بیشتر تو تلگرام و اینستا دیده می شه.
اما یه بخشی از حرفاتون مربوط به وابستگی بود. به نظر من هر عاشقی، وابسته عشقشه و فرقی بین زن و مرد نیست. رمانای ضعیف رو نمی دونم. اما بین رمانای نسبتاً خوبی که خوندم، زن بدون حضور مرد می تونه کار کنه، زندگی کنه و تحصیل کنه. اما وقتی مردش کنارش هست، به خاطر عشقش، به اون اعتماد می کنه و همه چیز رو به اون می سپاره. این یه واکنش طبیعیه. مرد دوست داره تکیه گاه باشه و زن دوست داره تکیه گاه داشته باشه. ولی این صرفاً به معنی وابستگی نیست. چون زن بدون تکیه گاهم می تونه ادامه بده. ولی به هر حل در آینده براش یه بیماری روحی یا عقده یا آرزو و حسرت می شه که فقط با ازدواج درست می شه. زن می تونه خودش تکیه گاه خودش باشه اما با داشتن تکیه گاه خیالش راحت تره. از طرف دیگه مرد هم وقتی به سن ازدواج می رسه دلش یه زن می خواد که باهاش درد و دل کنه. از لحاظ احساسی باهاش باشه و وقتی زنش بهش تکیه می کنه احساس مهم بودن بهش دست بده. طبیعت زن و مرد اینه و خدا اینطوری خلق کرده. که اگه اینطوری نبود بار زندگی و مسئولیت نان آوری برای ال منزل فقط روی دوش مرد نبود و زن هم باید کار می کرد. اگه اینطور نبود خدا می گفت مرد و زن برابرن و زن بره خودش مستقل باشه نیازی نیست مرد براش نون بیاره. اگه اینطور نبود مسئولیت حفاظت از زن به مرد سپرده نمی شد و اگر مرد از زنش حفاظت نمی کرد بهش نمی گفتن بی غیرت.
خودت فکر کن یه سنگ داره میفته رو سرت که خیلی هم سنگینه. کی می تونه جلوش رو بگیره؟ تو که دستتو بذاری زیرش می شکنی. یه مرد قوی هیکل می تونه نجاتت بده یا یه مرد لاغر مردنی؟ اگه بری بیرون در برابر نگاه های هرز یه مرد قد بلند و خوش بنیه می تونه ازت دفاع کنه یا یه مرد کوتاه شکم گنده؟ (البته من جسارت نمی کنم و قصد توهین ندارم و هرکس به شخصیتشه که ارزشمند و چه بسا مردای قوی هیکلی که از گرگ هم پست ترن و چه بسا همین مردای کوتاه قد چاقی که از پدر مهربون تر. و همین مرد می تونه بیشتر حس یه پناه رو به بی پناه بده تا اون مرد.) الکی نگو خودم از خودم دفاع می کنم چون هرچقدرم قوی باشی نمی تونی در برابر یه مرد از خودت دفاع کنی. تو اصلاً کاراته کار! فر کن اون مرد هم به اندازه تو تمرین کاراته داشته. از تو قوی تره چون نصف بدن مرد ماهیچه است و یک سوم بدن تو ماهیچه. در این زمان واقعاً یه مرد قوی هیکل بیشتر بهت احساس امنیت می ده. حالا ما داریم می ذریم از این که این هیکل معیار زیبایییم محسوب می شه و همه چه دختر و چه پسر خوششون میاد. خداییش مردی که از تو ضعیف تر باشه به چه درد زندگی مشترک می خوره؟ خودت تنهایی زندگی کن دیگه چی کار مسئولیت اضافه داری؟ آخه پسری که از خودت کوچیکتر باشه که باید بجای زندگی بچه داری کنی. می دونی که دخترا زودتراز پسرا زود تر به بلوغ چه جسمی و چه فکر می رسن.
شخصیت های رمان های نویسنده های تازه کار معمولاً شخصیت های رویایی و ایده آل نویسنده ها هستن. البته باید توجه داشت که گاهی اوقات کلیشه شرایط رو برای نوشتن ایده جدید آماده می کنه و اگه کلیشه نباشه ایده درست و حسابی از آب در نمیاد مثلاً اگه شخصیت اصلی تو رمان ظلمات دل مغرور و جدی نبود اصلاً ماجرا خلق نمی شد. اما بحث ما سر اینا نیست. من سر خوشگلی و رنگ چشم، ثروتمندی و اخلاق مغرور و جدی دیگه آلرژی پیدا کردم. چون دیگه واقعا شورش در اومده. و بایدم قبول کنی که بیشتر نویسنده ها بیشتر از آرزوهاشون و برای محبوبیت و اسم در کردن می نویسن.
خوب دیگه خیلی خیلی نوشتم. منو بخاطر پرحرفی هام ببخشین.
این که چرا نویسنده ها مرد ها رو اونقدر قدرتمند به قلم می کشن و سو استفاده چی واقعاً آزار دهنده است. این که مرد هرچی بخواد بزنه و زن بازم دوستش داشته باشه یه بیماریه و اونا فقط دارن ارزش زن رو پایین میارن. شاید می خوان اینطوری بگن کهزن داستان خیلی بخشنده و عاشقه و عشقش هرکاری کنه این خانم به خاطر عشق زیادش بهش تو هم نمی تونه بگه. بجای این که ارزش عشق رو بالا تر ببرن و یه عشق افلاطونی بسازن (که حال منو بهم می زنن با این کاراشون) ارزش زن رو پایین میارن. و عده دیگه ای فقط برای این که رمانی نوشته باشن، خوب و بدش براشون مهم نیست، فقط نوشته باشن، کورکورانه از بقیه نویسنده ها کپی می کنن و به خیالشون حالا اونا یه نویسنده هستن. برای این که نویسنده باشن و نمی تونن باشن، نوشته بی ارزش دیگران رو کپی می کنن و یه مثلاً رمان می نویسن.
البته این موارد تو انجمن ما به شدت کنترل شده ست و بیشتر تو تلگرام و اینستا دیده می شه.
اما یه بخشی از حرفاتون مربوط به وابستگی بود. به نظر من هر عاشقی، وابسته عشقشه و فرقی بین زن و مرد نیست. رمانای ضعیف رو نمی دونم. اما بین رمانای نسبتاً خوبی که خوندم، زن بدون حضور مرد می تونه کار کنه، زندگی کنه و تحصیل کنه. اما وقتی مردش کنارش هست، به خاطر عشقش، به اون اعتماد می کنه و همه چیز رو به اون می سپاره. این یه واکنش طبیعیه. مرد دوست داره تکیه گاه باشه و زن دوست داره تکیه گاه داشته باشه. ولی این صرفاً به معنی وابستگی نیست. چون زن بدون تکیه گاهم می تونه ادامه بده. ولی به هر حل در آینده براش یه بیماری روحی یا عقده یا آرزو و حسرت می شه که فقط با ازدواج درست می شه. زن می تونه خودش تکیه گاه خودش باشه اما با داشتن تکیه گاه خیالش راحت تره. از طرف دیگه مرد هم وقتی به سن ازدواج می رسه دلش یه زن می خواد که باهاش درد و دل کنه. از لحاظ احساسی باهاش باشه و وقتی زنش بهش تکیه می کنه احساس مهم بودن بهش دست بده. طبیعت زن و مرد اینه و خدا اینطوری خلق کرده. که اگه اینطوری نبود بار زندگی و مسئولیت نان آوری برای ال منزل فقط روی دوش مرد نبود و زن هم باید کار می کرد. اگه اینطور نبود خدا می گفت مرد و زن برابرن و زن بره خودش مستقل باشه نیازی نیست مرد براش نون بیاره. اگه اینطور نبود مسئولیت حفاظت از زن به مرد سپرده نمی شد و اگر مرد از زنش حفاظت نمی کرد بهش نمی گفتن بی غیرت.
خودت فکر کن یه سنگ داره میفته رو سرت که خیلی هم سنگینه. کی می تونه جلوش رو بگیره؟ تو که دستتو بذاری زیرش می شکنی. یه مرد قوی هیکل می تونه نجاتت بده یا یه مرد لاغر مردنی؟ اگه بری بیرون در برابر نگاه های هرز یه مرد قد بلند و خوش بنیه می تونه ازت دفاع کنه یا یه مرد کوتاه شکم گنده؟ (البته من جسارت نمی کنم و قصد توهین ندارم و هرکس به شخصیتشه که ارزشمند و چه بسا مردای قوی هیکلی که از گرگ هم پست ترن و چه بسا همین مردای کوتاه قد چاقی که از پدر مهربون تر. و همین مرد می تونه بیشتر حس یه پناه رو به بی پناه بده تا اون مرد.) الکی نگو خودم از خودم دفاع می کنم چون هرچقدرم قوی باشی نمی تونی در برابر یه مرد از خودت دفاع کنی. تو اصلاً کاراته کار! فر کن اون مرد هم به اندازه تو تمرین کاراته داشته. از تو قوی تره چون نصف بدن مرد ماهیچه است و یک سوم بدن تو ماهیچه. در این زمان واقعاً یه مرد قوی هیکل بیشتر بهت احساس امنیت می ده. حالا ما داریم می ذریم از این که این هیکل معیار زیبایییم محسوب می شه و همه چه دختر و چه پسر خوششون میاد. خداییش مردی که از تو ضعیف تر باشه به چه درد زندگی مشترک می خوره؟ خودت تنهایی زندگی کن دیگه چی کار مسئولیت اضافه داری؟ آخه پسری که از خودت کوچیکتر باشه که باید بجای زندگی بچه داری کنی. می دونی که دخترا زودتراز پسرا زود تر به بلوغ چه جسمی و چه فکر می رسن.
شخصیت های رمان های نویسنده های تازه کار معمولاً شخصیت های رویایی و ایده آل نویسنده ها هستن. البته باید توجه داشت که گاهی اوقات کلیشه شرایط رو برای نوشتن ایده جدید آماده می کنه و اگه کلیشه نباشه ایده درست و حسابی از آب در نمیاد مثلاً اگه شخصیت اصلی تو رمان ظلمات دل مغرور و جدی نبود اصلاً ماجرا خلق نمی شد. اما بحث ما سر اینا نیست. من سر خوشگلی و رنگ چشم، ثروتمندی و اخلاق مغرور و جدی دیگه آلرژی پیدا کردم. چون دیگه واقعا شورش در اومده. و بایدم قبول کنی که بیشتر نویسنده ها بیشتر از آرزوهاشون و برای محبوبیت و اسم در کردن می نویسن.
خوب دیگه خیلی خیلی نوشتم. منو بخاطر پرحرفی هام ببخشین.
خب یه بخش هایی از حرفات که اصلا ارتباطی به بحث من نداشت و اون بخش هاییم که ربط داشت هیچ استدلال قوی توشون وجود نداشت.
اولا که اینجا بحث دینی ممنوعه، لطفا عقاید دینیتو وارد بحث نکن که مدیر مجبور شه این تایپک رو قفل کنه. اینکه خدا چی گفته یا چی نگفته مربوط به باورهای دینی یه فرد می شه و باور افراد در دین های مختلف متفاوته پس بحث مذهبی ممنوع.
من یه مرد هستم و هیچ علاقه ای ندارم تکیه گاه هیچ زنی باشم. دهها مرد دیگه رو می شناسم که همین اعتقاد من رو دارند و دهها زن رو هم می شناسم که علاقه ای ندارند یه مرد تکیه گاهشون باشه پس اینکه بگی این ذات زن و مرده و اینا با وجود هزاران مثال نقصی که وجود داره کاملا غیرقابل باوره. با کدوم استدلال ادعا می کنی که مسولیت مرد نان آوریه و زن باید بشینه توی خونه و از نظر اقتصادی به مرد وابسته باشه؟ خواهش می کنم نگو چون باور دینی من گفته پس منم این باور رو دارم که در اون صورت دیگه بحث نمی کنم. چیزی که تو می گی فقط به درد کشورهای جهان سوم می خوره. یه نگاه به چارت های حقوق زنان در سطح جهانی بنداز. توی کشورهای عقب افتاده مثل افغانستان،عربستان،عراق و.. خشونت علیه زنان بالاست، شاغل بودن زنان پایینه و توی کشورهایی مثل دانمارک،نروژ،فنلاند و.. خشونت علیه زنان پایین و شاغل بودن زنان بالاست. فقط توی کشورهایی که زنان مستقل،شاغل و خودمختار هستند حقوق زن بیشتره. تو میگی زن و مرد برابرند ولی این دیگه چه نوع برابریه زمانی که تو از نظر اقتصادی وابسته یه مرد باشی؟ فقط کافیه اون مرد رهات کنه تا تو که استقلال اقتصادی نداری زندگیت دچار مشکل بشه.
درباره موضوع سنگ استدلالت برای زمان غارنشینی انسان مناسبه. مگه الان قرار یه دفعه یه سنگ بیفته روت که همچین استدلالی می کنی؟ اگه یه سنگ هزارتنی بیفته چی؟ اون موقع آرنولد هم نمی تونه جلوی اون سنگ رو بگیره. اگه یه مرد یه نگاه هرز بندازه باید از طریق راهکار قانونی اون مرد رو به سزاش برسونی نه اینکه با درگیری بدنی باهاش به جز اینکه دچار کار غیرقانونی بشی جامعه انسانی رو هم دچار اغتشاش کنی. ما دیگه ده هزار سال پیش زندگی نمی کنیم دختر خوب. الان چه کوتاه باشی یا چه بلند باشی،چه قوی باشی وچه ضعیف باشی با یه اسلحه روی سرت خیلی راحت می میری با یه چاقو توی دلت(قضیه مرحوم داداشی) از زندگی حداحافظی می کنی. پس بیا صادق باشیم و بگیم که علاقه تو به مرد قد بلند برای حفاظت توی جامعه نیست برای اینه که دنبال یه جفت قدرتمندتر از خودتی.
درباره کوچیک تر بودن سن دیگه واقعا زیاده روی کردی :) من ازدواج های موفق زیادی رو می شناسم که دختراز پسر بزرگتر بوده وخیلی هاشون هم پسر عاقل تراز دختر بوده. عقل و خردمندی چیزی نیست که بتونی با سن توصیفش کنی. سن تو میزان بارهاییه که دور خورشید چرخیدی. تجربه شاید در زیاد کردن خردمندی تاثیرگذار باشه اما به این معنا نیست که خرد کسی رو با سنش می تونی حساب کنی.
Rose.Cheval
ValkYrie
باهات موافقم بعضیا توی رمانشون در مورد مرد و زن خیلی افراط می کنند.خدا گفته سرپرستی زن با شوهرشه(دقت کن اینجا اعتقادات مذهبی خودم رو نگفتم این چیزیه که خود خدا گفته)اما به این معنا نیست که زن باید کاملا وابسته مرد باشه یا توسری خور و خیلی ضعیف.وابستگی بیش از حد بد و مضره و اگه مثال مرد ولت کنه نابود میشی.اینکه خیلی از دخترها مرد قوی هیکل و قد بلند می‌خوان صرفا به خاطر جذابیته وگرنه توی زمان قدیم که این چیزا یعنی بدنسازی و باشگاه نبوده مرد تکیه گاه زنش نبوده؟و اینکه زن میخواد شوهرش ازش بزرگتر باشه به این خاطره که مثلاً یه دختر ۲۵ ساله و یه پسر ۲۸ تا ۳۰ ساله تازه شعورش اندازه یه زن می‌فهمه چون سن عقلی پسرا ۳ تا ۵ سال از سن شناسنامه ایشون کوچیکتره.از نظر من برابری جنسیتی مورد قبول نیست چون خدا خودش گفته جنس مونث خیلی والاتر و بالارتبه تره و باید بیشتر بهش احترام گذاشت.
Re@lity
کاربر نگاه دانلود
من یه مورد دیگه هم اضافه کنم درباره رمانا که اکثرا در دمانتی خانوماس (بیشتر نویسنده ها هم که خانم هستند)
اونم اینه که چرا تو هر شکست عشقی مقصر وپست فطرت ترین شخص پسر باید باشه جدا چراا؟
یعنی حتی تو دنیای واقعی هم دخترا معصوم وبیگناه هستند .واقعا این دنیای رمانامونه .........
اونم اینه که چرا تو هر شکست عشقی مقصر وپست فطرت ترین شخص پسر باید باشه جدا چراا؟
یعنی حتی تو دنیای واقعی هم دخترا معصوم وبیگناه هستند .واقعا این دنیای رمانامونه .........
he.s
کاربر نگاه دانلود
- عضویت
- 2016/07/09
- ارسالی ها
- 2,495
- امتیاز واکنش
- 10,204
- امتیاز
- 904
سلام
واقعا انقدر از این بحث ها تو همین انجمن شده و به جایی که نرسیده که من دیگه نمیدونم چ بگم
من به شخصه نظرم اینه که مرد باید بلندتر از زن باشه و سنش هم بیشتر از زن باشه اما دلیلش این نیست که مرد و قدرتمند تر و زن و وابسته میدونم
فقط اینجوری دوست دارم و اونم فقط در این موارد نه موارد دیگه
انقدر در این مورد حرف زدم و بحث کردم که واقعا توانش و ندارم دوباره تکرار کنم
فقط میتونم این و بگم که یه فرهنگ و تفکر غلطی تو جامعه ی ما حاکمه که زن رو وابسته به مرد میدونن و در واقع زن رو بدون مرد هیچ میدونن و من این و حتی تو افرادی با سطح سواد و موقعیت اجتماعی بالا هم دیدم
نمیدونم دلیلش دیدگاه های قدیمی باشه یا قوانینی که بر جامعه حاکمه اما در هرصورت این تفکر جامعه اس و متاسفانه رمان ها و فیلم ها عوض اینکه فرهنگ درست رو رواج بدن،این فرهنگ و تفکر غلط رو به نسل های آینده هم منتقل میکنن و حتی اگه برنامه ای هم برای فرهنگ سازی داشته باشیم شاید چندین سال طول بکشه چون یه امر تدریجیه وای به حال اینکه بدتر فرهنگ غلط تبلیغ بشه
دیگه هر چی گفتنی بوده بچه ها گفتن فقط خواستم این و هم اضافه کنم
واقعا انقدر از این بحث ها تو همین انجمن شده و به جایی که نرسیده که من دیگه نمیدونم چ بگم
من به شخصه نظرم اینه که مرد باید بلندتر از زن باشه و سنش هم بیشتر از زن باشه اما دلیلش این نیست که مرد و قدرتمند تر و زن و وابسته میدونم
فقط اینجوری دوست دارم و اونم فقط در این موارد نه موارد دیگه
انقدر در این مورد حرف زدم و بحث کردم که واقعا توانش و ندارم دوباره تکرار کنم
فقط میتونم این و بگم که یه فرهنگ و تفکر غلطی تو جامعه ی ما حاکمه که زن رو وابسته به مرد میدونن و در واقع زن رو بدون مرد هیچ میدونن و من این و حتی تو افرادی با سطح سواد و موقعیت اجتماعی بالا هم دیدم
نمیدونم دلیلش دیدگاه های قدیمی باشه یا قوانینی که بر جامعه حاکمه اما در هرصورت این تفکر جامعه اس و متاسفانه رمان ها و فیلم ها عوض اینکه فرهنگ درست رو رواج بدن،این فرهنگ و تفکر غلط رو به نسل های آینده هم منتقل میکنن و حتی اگه برنامه ای هم برای فرهنگ سازی داشته باشیم شاید چندین سال طول بکشه چون یه امر تدریجیه وای به حال اینکه بدتر فرهنگ غلط تبلیغ بشه
دیگه هر چی گفتنی بوده بچه ها گفتن فقط خواستم این و هم اضافه کنم
گیله دخت
کاربر نگاه دانلود
اصلا هیچکدوم از شخصیت هیچکدوم از رمانها جز رمان مودب پور و نویسنده های قدیمی بزرگ ایران،واقعی نیستند.چون نویسنده ها گاها سعی میکنن شخصیت های اصلی رو خیلی باحال نشون بدن یا جوری توسری خور زن رو به تصویر بکشن و به مرد وابسته اش کنن.قلم اول شخص ادبی که نمونه بارز اينجور رمانهاست که نام نمیبرم .باقی هم که همش دستنویس چهارتا دختر نوجوون به سان سن خودمه که از روی عقده های نوجوونی و جنـ*ـسی همچین چیزایی مینویسن.
خب موضوع سادس. یه کم فکر کن که چرا قد مرد باید بلندتر باشه؟ چرا سن مرد باید بیشتر باشه؟ به این فکر کن که چرا دوست داری این دو تا بیشتر باشه؟ کمتر یا بیشتر بودن اینا نشونه چه چیزیه؟ بلندتر بودن قد دقیقا به معنای قوی تر بودن مرده و هیچ چیز دیگه ای توی موضوع نیست پس باز هم تو ناهشیار دوست داری که مرد قوی تر از زن باشه چون وقتی کوتاه تر باشه حس می کنی مرد ضعیف تره. همچنین احتمالا وظیفه هایی مثل حفاظت رو هم مختص مرد می دونی. در مورد سن هم سن نماد تجربه و خردمندیه و سن بیشتر به نظرت به معنای باتجربه بودن و خردمندتر بودنه که باز هم به معنای تمایل به برتر بودن مرده.
- وضعیت
برخی موضوعات مشابه
- نظرسنجی
- نظرسنجی
- نظرسنجی
- قفل شده
- نظرسنجی
تاپیک قبلی
تاپیک بعدی
