رواج صحنه های سادیسمی و مازوخیسمی در رمانهای اینترنتی
- شروع کننده موضوع Atosa96
- بازدیدها 11,742
- پاسخ ها 66
- تاریخ شروع
- وضعیت
پیشنهادات
درود بر دوستان عزیز
من فکر می کنم این بحث بیشتر یک بحث گرایش جنـ*ـسی و سلیقه روانشناختی است. اگر شما یک شخص مازوخیست یا سادیست باشید بسیار طبیعی است که از رمانهای BDSM لـ*ـذت ببرید. مازوخیست و سادیست هم تا زمانی که باعث صدمه به اجتماع یا خود فرد نشوند(رجوع کنید به مرجع رده بندی اختلال های روانی DSM5) از دید روانپزشکان بیماری محسوب نمی شود. یعنی از دید روانپزشکی و روانشناسی بالینی این نوع روابط تا زمانی که باعث پیدایش مشکلات اجتماعی نشوند حتی در رده گرایش های نرمال قرار دارند. لذا خب اگر شما از دیدن چنین رمانهایی متاثر می شوید صرفا می توان گفت سلیقه شما با چنین آثاری همخوانی ندارد همانطور که ممکن است فردی از آثار پلیسی جنایی لـ*ـذت نبرد ولی به معنای نادرستی این آثار نیست و ما هم نمی توانیم بیاییم یک تایپک در سرزنش رمانهای جنایی پلیسی ایجاد کنیم. بحث علاقه به چنین آثاری اصلا ربطی به سن ندارد همانطور که علاقه به جنس مخالف الزاما ربطی به سن ندارد. اگر شما سادیست یا مازوخیست باشید به این آثار علاقه پیدا می کنید نه اینکه چون مثلا سنتان کم است به این آثار علاقه پیدا کنید.سعی کنید در سنجش چنین موضوعات پیچیده ای ابتدا کامل مطالعه کنید و سپس ابراز نظر کنید.
موفق باشید
من فکر می کنم این بحث بیشتر یک بحث گرایش جنـ*ـسی و سلیقه روانشناختی است. اگر شما یک شخص مازوخیست یا سادیست باشید بسیار طبیعی است که از رمانهای BDSM لـ*ـذت ببرید. مازوخیست و سادیست هم تا زمانی که باعث صدمه به اجتماع یا خود فرد نشوند(رجوع کنید به مرجع رده بندی اختلال های روانی DSM5) از دید روانپزشکان بیماری محسوب نمی شود. یعنی از دید روانپزشکی و روانشناسی بالینی این نوع روابط تا زمانی که باعث پیدایش مشکلات اجتماعی نشوند حتی در رده گرایش های نرمال قرار دارند. لذا خب اگر شما از دیدن چنین رمانهایی متاثر می شوید صرفا می توان گفت سلیقه شما با چنین آثاری همخوانی ندارد همانطور که ممکن است فردی از آثار پلیسی جنایی لـ*ـذت نبرد ولی به معنای نادرستی این آثار نیست و ما هم نمی توانیم بیاییم یک تایپک در سرزنش رمانهای جنایی پلیسی ایجاد کنیم. بحث علاقه به چنین آثاری اصلا ربطی به سن ندارد همانطور که علاقه به جنس مخالف الزاما ربطی به سن ندارد. اگر شما سادیست یا مازوخیست باشید به این آثار علاقه پیدا می کنید نه اینکه چون مثلا سنتان کم است به این آثار علاقه پیدا کنید.سعی کنید در سنجش چنین موضوعات پیچیده ای ابتدا کامل مطالعه کنید و سپس ابراز نظر کنید.
موفق باشید
درود بر شما
همانطور که در پست قبلی اشاره کردم علاقه به این نوع داستانها بیشتر به گرایش جنـ*ـسی فرد برمیگردد و کاری از دست من و شما ساخته نیست. کسی که به چنین چیزهایی علاقه دارد خب طبعا دنبال رمانهایی با چنین محتواییست. عیبی هم ندارد. من هم به علم علاقه دارم و طبعا دنبال رمانهای علمی تخیلی میگردم. به هرحال مایلم چند پرسش کنم
1- آیا علاقه به چنین محتوایی بد است؟ اگر بله چرا؟
2-به چه علت از تعمیم شتاب زده نتیجه گیری کلی می کنید؟ این ادعا که اکثرا نوجوانان علاقه مند به این محتوا هستند را چطور اثبات می کنید؟ چون گویا شما بر حسب دیدن چند مورد نتیجه گیری کلی کردید. مثل اینکه بنده ببینم چند نوجوان خلافکار هستند و بعد نتیجه گیری کنم اکثر خلافکاران را نوجوانان تشکیل می دهند.
مادر سه فرشته
کاربر نگاه دانلود
سلام دوست عزیز
شما می فرمایید که این گرایشها اولاً طبیعی است و تا موقعی که برای جامعه مشکلی بوجود نیاورده اند ایرادی ندارد این صحبت شما مثال میکروبی است که بسیار خطرناک است و فقط هنوز موجودی را بیمار نکرده و به صورت اپیدمی در نیامده است و از نظر شما موجودیت چنین میکروبی ایراد ندارد و نباید با آن مبارزه کرد .
آیا هنگامی که شروع به انتشار و پخش شدن در سطح جامعه را دارد نباید با آن مبارزه کرد؟
آیا باید صبر کرد تا بحران بیماری جامعه را فرا گرفته و آن موقع دست به کار شد ؟
دوست عزیز آیا این نحوه برخورد نوش دارو پس از مرگ سهراب نیست؟
در تمام جوامع امروزی به این نتیجه رسیده‌اند که پیشگیری بهتر و کم هزینه تر از درمان است.
نوجوانی که هنوز احساسات جنـ*ـسی خود را نشناخته و شخصیت جنـ*ـسی او تازه در حال شکل گیری است باید ابتدا گرایشهای معقول و مشروع را بشناسد و وقتی شناختش کامل شد برای کامل شدن دانسته ها انحرافات این مقوله را هم بشناسد.
کسی را که هنوز در حال یادگیری آموزشهای اولیه شنا می باشد نباید به اسم آموزش او را به دریای طوفانی سپرد چرا که سرانجامی جز غرق شدن انتظارش را نمی کشد.
ثانیاً همانطور که خودتان فرمودید این هم نظر شخصی شماست که رواج این رمان ها نیاز جامعه می باشد .
آیا وقتی کسی قصد خود کشی دارد باید اسباب و و سایل خودکشی را در اختیارش قرار داد ؟
آیا این سوق دادن نوجوانان به لبه ی پر تگاه و نابودی نیست ؟
آیا شما تحقیقات کاملی در خصوص جامعه آماری نموده ایدکه این طور با صراحت ما را متهم به نتیجه گیری شتاب زده میکنید؟
کافیست که با چند محقق و روانشناس که در امور نوجوانان فعال هستند تماس بگیرید تا از نزدیک با اثر مخرب رواج انحرافات در سنین بحرانی نوجوانی آگاه شوید.
شما می فرمایید که این گرایشها اولاً طبیعی است و تا موقعی که برای جامعه مشکلی بوجود نیاورده اند ایرادی ندارد این صحبت شما مثال میکروبی است که بسیار خطرناک است و فقط هنوز موجودی را بیمار نکرده و به صورت اپیدمی در نیامده است و از نظر شما موجودیت چنین میکروبی ایراد ندارد و نباید با آن مبارزه کرد .
آیا هنگامی که شروع به انتشار و پخش شدن در سطح جامعه را دارد نباید با آن مبارزه کرد؟
آیا باید صبر کرد تا بحران بیماری جامعه را فرا گرفته و آن موقع دست به کار شد ؟
دوست عزیز آیا این نحوه برخورد نوش دارو پس از مرگ سهراب نیست؟
در تمام جوامع امروزی به این نتیجه رسیده‌اند که پیشگیری بهتر و کم هزینه تر از درمان است.
نوجوانی که هنوز احساسات جنـ*ـسی خود را نشناخته و شخصیت جنـ*ـسی او تازه در حال شکل گیری است باید ابتدا گرایشهای معقول و مشروع را بشناسد و وقتی شناختش کامل شد برای کامل شدن دانسته ها انحرافات این مقوله را هم بشناسد.
کسی را که هنوز در حال یادگیری آموزشهای اولیه شنا می باشد نباید به اسم آموزش او را به دریای طوفانی سپرد چرا که سرانجامی جز غرق شدن انتظارش را نمی کشد.
ثانیاً همانطور که خودتان فرمودید این هم نظر شخصی شماست که رواج این رمان ها نیاز جامعه می باشد .
آیا وقتی کسی قصد خود کشی دارد باید اسباب و و سایل خودکشی را در اختیارش قرار داد ؟
آیا این سوق دادن نوجوانان به لبه ی پر تگاه و نابودی نیست ؟
آیا شما تحقیقات کاملی در خصوص جامعه آماری نموده ایدکه این طور با صراحت ما را متهم به نتیجه گیری شتاب زده میکنید؟
کافیست که با چند محقق و روانشناس که در امور نوجوانان فعال هستند تماس بگیرید تا از نزدیک با اثر مخرب رواج انحرافات در سنین بحرانی نوجوانی آگاه شوید.
درود بر شما دوست عزیزم
خواهر عزیزم حتی علاقه به جنس مخالف هم تا زمانی طبیعی است که باعث ایجاد مشکل برای جامعه یا خود فرد نشود و اگر منجر به مشکلاتی شود نیاز به اصلاح و درمان دارد. با این حساب چون علاقه به جنس مخالف هم می تواند مشکل ساز شود باید پیشگیری کنیم و کلا علاقه به جنس مخالف را از بین ببریم؟ خیر. سوال من اینجاست اگر دو نفر رضایتمندانه علاقه مند به این نوع رابـ ـطه باشند و مشکلی هم برایشان ایجاد نشود آیا باز می توانید ادعای نادرستی یا غیراخلاقی بودن آن را بکنید؟ قطعا خیر. شما این پیش فرض را گرفته اید کسانی که سادیست یا مازوخیست هستند گویا طاعون دارند و باعث صدمه می شوند. چگونه این پیش فرض را اثبات می کنید؟ من همیشه تاکید کرده ام قبل از ابراز نظر درباره چیزی به اندازه کافی درباره آن پژوهش کنیم. به عنوان مثال به این پژوهش روانشناختی که روی چند گروه انجام شده دقت بفرمایید.
It has been generally thought that the practice of bondage-discipline, dominance-submission, sadism-masochism (BDSM) is in some form associated with psychopathology. However, several more recent studies suggest a relative good psychological health of BDSM practitioners
همانطورکه در گزارش آمده افراد مبتلا به نوع گرایش از سلامت روانی خوبی برخوردار بودند و دارای مشکلات اجتماعی یا روانی نبودند در نتیجه این ادعای شما که افراد سادومازو دارای مشکل سلامت روان هستند کاملا رد می شود. اما موضوع جالب تر می شود وقتی می بینیم که...
The results mostly suggest favorable psychological characteristics of BDSM practitioners compared with the control group; BDSM practitioners were less neurotic, more extraverted, more open to new experiences, more conscientious, less rejection sensitive, had higher subjective well-being, yet were less agreeable. Comparing the four groups, if differences were observed, BDSM scores were generally more favorably for those with a dominant than a submissive role, with least favorable scores for controls
دقت کنید اینجا تاکید می شود اشخاصی که مبتلا به BDSM هستند حتی نسبت به گروهی که تمایلات سادومازوخیستی نداشتند دارای ویژگی های مطلوب تر و مثبت تری هم بودند و دارای رضایت ذهنی بالاتری بودند و نسبت به اشخاص معمولی کمتر مبتلا به مشکلات سلامت روان بودند. خارق العاده نیست؟ شما یک گرایش طبیعی انسان را با نوعی میکروب کشنده و غرق شدن در دریا مقایسه می کنید در حالی که قیاستان پایه و اساسی ندارد زیرا در جهان علم معکوس آنچه شما می گویید صحبت می شود.
گرانقدر بنده را ببخشید ولی این شاید چند صدمین باری است که در یک بحث زمانی که کسی نمی تواند پاسخی به من بدهد می گوید این نظر شخصی شماست. خب من واقعا نمیدانم نظر شخصی یعنی چه؟ یعنی نظری که فقط دارای دید تک بعدی و شخصی است یا نظری که نامعتبر است؟ اگر این نوع رمانها نیاز نبودند اصلا نوشته می شدند؟ طرفدار پیدا می کردند؟ آیا اگر نیازی نبود الان یک تایپک شش صفحه ای درباره سرزنش این نوع رمانها داشتیم؟
درباره تعمیم شتاب زده باید بگویم اگر زحمتی بکشید و مطالعاتی که روی BDSM در ژورنال های علمی همانند Nature انجام شده را مطالعه بفرمایید دیگر اینجا موضوع را نمی آیید به نوجوانان ارتباط بدهید. گرایش های جنـ*ـسی معمولا وراثتی وتحت تاثیر فعالیت های نورونی هستند و یک شخص از مدتها قبل(یعنی از کودکی) مبتلا به آن بوده. فقط ممکن است با ورود به سن نوجوانی به خاطر فعال شدن نیروی جنـ*ـسی گرایش جنـ*ـسی اش را بشناسد.
مادر من روانشناس است. من مدتها در بیمارستان روزبه رفت و آمد داشتم و از جهت ارتباط می توانم بگویم با دهها روانپزشک و روانشناس بالینی در ارتباط بودم و هیچ متخصص معتبری BDSM را انحراف نمی داند تا زمانی که دارای پارامترهای A وB مرجع اختلالات روانی باشد. شما می توانید خیلی ساده کتاب DSM5 فارسی را تهیه کنید و مطالعه کنید تا به صحت سخن من پی ببرید. قرار نیست اینجا من الفبای روانپزشکی را یاد بدهم.
مادر سه فرشته
کاربر نگاه دانلود
سلام دوست عزیز
از توجه شما بسیار ممنون هستم .
علم روانشناسی که شما به آن اشاره فرموده اید کاملا بر اصول روانشناسی غربی پایه گزاری شده و در کشور ما باید علاوه بر علمی بودن بر آموزه های دینی نیز منطبق باشد .
من احترام زیادی برای مقامهای علمی و از جمله مادر شماقایلم ولی باید به این نکته اشاره کنم که متاسفانه بعضی از روانشناسان ما بدون توجه به ساختارهای شکل دهنده ی جامعه ایرانی و پایه ی فرهنگی آنها اقدام به اجرای اصول روانشناسی غربی. نموده که نه تنها نتیجه‌ای نداده است بلکه باعث به‌وجود آمدن تضادهای شخصیتی می گردد که در جامعه نمونه های آن قابل مشاهده است
چون نگاه شما بر روانشناسی غربی بوده و آنرا مطلق می دانید ادامه بحث شما و بنده به نتیجه ای نخواهد رسید واین تاپیک گنجایش اینکه بحثهای طولانی داشته باشیم را ندارد و قضاوت را در این مورد به خوانندگان فهیم که بعضی از عزیزان خود در مقوله های علمی و شرعی صاحب نظر هستند می گذارم.
در پایان نیز مجدداً از حوصله وتوجه شما سپاسگزارم.
پیروز و سربلند باشید.
گرانقدر چیزی به نام روانشناسی غربی وجود خارجی ندارد. چیزی به نام زیست شناسی غربی یا فیزیک غربی وجود دارد؟ چیزی به نام پزشکی غربی وجود دارد؟ چون پژوهش ها در کشورهای اروپایی و امریکا انجام می شود و این پژوهش ها مورد تایید شما نیست ناگهان عنوان غربی را می گیرند؟ در جهان علم که ما چیزی به نام غرب و شرق نداریم. روش علمی داریم.جامعه علمی داریم. تحقیق علمی داریم و... حالا اگر یک پژوهش یا موضوع علمی چه در حیطه علوم سخت و چه در حیطه علوم نرم نادرست باشد از طریق همین روش علمی نادرستی آن را باید ثابت کنیم نه اینکه بگوییم این غربی است و این آنجوری است و... والا بنده نمیدانم چه بگویم، حوزه فعالیت اصلی بنده در حوزه زیست شناسی مولکولیست و یکبار هم شخصی نمی توانست فرگشت و اینکه با دیگر جانداران روی کره زمین خویشاوند است را قبول کند از عبارت زیست شناسی غربی استفاده می کرد و می گفت اینها کار اومانیست ها و اینهاست و... چیزی که بنده را متاثر کرده و می کند این است که بسیاری از دوستان علم را همانند هنر یا فلسفه یا علوم انسانی فرض می کنند. درهرحال بنده به هیچ وجه دید مطلق نگرانه ای به چیزی ندارم. برای شما نتیجه یک پژوهش علمی را گذاشتم و در این پژوهش هم از متدهای روانشناختی استفاده شده بود خواستم این پژوهش را توجیه کنید. من معتقدم بدون اتکا به علم هم شما به صورت فلسفی اخلاقی نمی توانید اثبات کنید که این موضوع نادرست است و دلایلیش را بالاتر عرض کردم. اگر ردیه ای بر سخنان من دارید من سر تا پا گوش هستم و اگر خیر هم که از هم صحبتی با شما خوشحال شدم.
موفق باشید.
مادر سه فرشته
کاربر نگاه دانلود
با سلام
عزیزم من گفتم که قصد ندارم شما را قانع کنم چون دیدگاهها کاملا متفاوت است
اما با توجه به حرف خودتون شما رو به این نکته دعوت میکنم که باید بدانید علم روانشناسی در دسته ی علوم انسانی قراردارد.
در پناه حق
خواهر عزیزم دیدگاه می تواند متفاوت باشد اما به این معنی نیست که نمیتوان بحث کرد تا به نتیجه ای منطقی ومناسب رسید.
در مورد روانشناسی خواهرانه توصیه می کنم قبل از ابراز نظر به قدر کافی مطالعه بفرمایید بزرگوار. حتی یک بچه دبیرستانی هم که کتاب روانشناسی سوم دبیرستان همین رشته علوم انسانی را خوانده باشد می داند که روانشناسی در دسته علوم تجربی است و در دسته علوم نرم قرار می گیرد. همین کتاب روانشناسی سوم دبیرستان رشته علوم انسانی صفحه 3 را نگاهی بیندازید.
در علوم انسانی اصلا از روش علمی تجربی استفاده نمی شود خواهر عزیزم در حالی که در روانشناسی پایه هر پژوهشی باید روش علمی باشد. باید مشاهده وجود داشته باشد،باید اندازه گیری وجود داشته باشد، باید فرضیه و نظریه وجود داشته باشد و.. اینها صرفا مخصوص روش تحقیق در علوم تجربی هستند.
موفق باشید
مادر سه فرشته
کاربر نگاه دانلود
عزیزم من و شما اصلا نمیتونیم بحث کنیم و به نتیجه ای برسیم چون مدت بسیار طولانی می طلبد و من همچین وقتی رو با توجه به شرایط کاری و زندگیم ندارم.
لطفا برای دسته بندی علوم سری به سایت های دانشگاههای دکتر بهشتی و فردوسی بزنید.
پیروز و سربلند باشید
لطفا برای دسته بندی علوم سری به سایت های دانشگاههای دکتر بهشتی و فردوسی بزنید.
پیروز و سربلند باشید
- وضعیت
برخی موضوعات مشابه
- قفل شده
- نظرسنجی
- قفل شده
- نظرسنجی
- نظرسنجی
تاپیک قبلی
تاپیک بعدی