●●●رمان ها در گرداب نابودی●●●

_ماهی_

کاربر نگاه دانلود
کاربر نگاه دانلود
عضویت
2018/03/26
ارسالی ها
51
امتیاز واکنش
845
امتیاز
416
سن
33
به نام خدا
سلام
اسم بسیار جالبی رو انتخاب کردم
رمان ها در گرداب نابودی...
شاید از خودتون بپرسید چرا؟
من به شما این جواب رو می دهم
اما قبلش باید یک موضوع رو به طور کاملا اساسی روشن کنم،نظرات این حقیر تنها از جانب یک مخاطب و خواننده است نه یک منتقد با سواد تحصیل کرده ی همه چی تمام که خودش پنجاه تا اثر فاخر داره و با بادی بر گلو داره اظهار نظر میکنه
نه اینطور نیست من فقط لازم دونستم چند توصیه به نویسندگان خوش ذوق و با استعداد انجمن بکنم.
امیدوارم که این نقد کلی بنده رو حمل بر بی ادبی و یا هر چیز دیگری ندونید

راستش این روز ها رمان های مجازی کیفیتشون پایین اومده.
البته از اول هم کیفیت بالایی نداشتن اما میشد از بین بیست تا رمانی که در طی یک ماه بر روی صفحه ی اصلی سایت می اومد یکی دوتاش رو به عنوان رمان های قابل قبول در ذهنت بگنجونی و شاید از بین هر پنجاه تا رمان،یکی پیدا می شد که ارزش داشت دوبار و یا سه بار بخونیش.
اما نمیدونم چرا دیگه مثل گذشته رمان ها اونطور که باید خوب نیستن و اصلا مخاطب ها رو جذب نمی کنن.
قدیم ها اگر رمانی رو میدیدی و می خوندی و خوشت نمی اومد دلیلش واضح بود موضوعات کلیشه ایی و تکراری که کپی شده از رمان های نسبتا موفق بود.
اما الان موضوعات اونقدر کلیشه ایی و تخیلی نیست اما جالب هم نیست.یک جورهایی سطحش شاید از سطح همون رمان های خز هم پایین تر باشه.
موضوع اینه که نوع نگارش و قلم ضعیفه.خوب اکثرا نویسنده های این سایت و سایت های مجازی دیگر نوجوان و نوپا هستند و تجربه ی آنچنانی از نوشتن ندارند.
حتی شاید خیلی از اونها رمان های فاخر رو دنبال نکرده باشند.اما باید بگم جوان بودن و بی تجربه بودن بهانه ی خوبی برای یک قلم ضعیف نیست،برای یک کار سکته دار و غیر اصولی،هر فرد با خوندن کتاب های آموزش نویسندگی می تونه قلم خودش رو ارتقاع بده و آثارش رو درخور تر بکنه.
اما متاسفانه نویسنده ها فقط دوست دارن ایده هاشون رو تند تند روی کاغذ که نه روی صفحه ی لب تاپشون بیارن سپس سریع دکمه ی ارسال رو بزنن و این در صورتیه که هنوز ادامه ی رمان نوشته نشده و معلوم هم نیست قراره چه پیش بیاد.
به فرض اینکه نویسنده رمانش رو کامل کرد(که خودش واقعا با این شرایط جای تبریک داره)و در صفحه ی اصلی برای خوانندگان قرار داد.من خواننده وقتی رمان رو دانلود می کنم و می خوانم متوجه سکته ها و گاهی فراموشی های نویسنده در بعضی از موضوعات می شم.و این یعنی ضعف!
ضعف نگـاه دانلـود هر چند که موضوع جدید و شخصیت ها خوب باشند اما روند تند داستان و اینکه نویسنده فقط اتفاقات رو بدون آنکه دلیل و یا هدفی داشته باشند پشت سر هم میاره برای اینکه در نهایت به جایی برسه و آنقدر زیاد بشه که بهش گفت رمان.
برای جلو گیری از آبکی شدن و بد شدن رمان بهتره حداقل سه بار رمان رو برای خودمون به روی کاغذ...تاکید دارم به روی کاغذ بیاریم تا گیر و گور های کارمون رو متوجه بشیم‌
با توجه به اینکه رمان ها دارن روز به روز بدتر میشن(این شامل حال رمان های چاپی هم هست)مخاطب ها کمتر و کمتر میشن و به جایی میرسیم و میبینیم دیگه کسی دلخواه رمان نیست و تنها کسی که این میان ضرر می کنه شما هستی نویسنده ی محترم.
در ادامه می خوام به طور اساسی به مشکلات رمان های موجود در بازار و سایت های اینترنتی بپردازم.
شاید کمی تخصصی
امیدوارم مورد توجه شما نویسندگان قرار بگیره و کمکی بشه برای شما
با تشکر
 
  • پیشنهادات
  • _ماهی_

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2018/03/26
    ارسالی ها
    51
    امتیاز واکنش
    845
    امتیاز
    416
    سن
    33
    پست قبل تنها برای مقدمه قصه ی پایین اومدن کیفیت رمان ها بود.
    اکنون یک موضوع مهم در ضعف رمان ها رو دنبال می کنم و جدی دوست دارم به اون بپردازم
    اولین موضوع برای نوشتن هدف نویسنده است برای دست به قلم شدن.
    اهدافی که توی سر آدما می چرخه متفاوته.همین تفاوت هدف هاست که از ما آدم های گوناگون می سازه.
    هدف در نویسندگی پایه و مبنای نوشتنه.
    یکی هدفش از نوشتن خالی کردن دل خودشه
    یکی دوست داره ذهنیتش رو به روی کاغذ بیاره
    یکی دلش می خواد با نوشتن معروف بشه
    و....
    اما کدوم هدف درسته؟
    بستگی داره
    فقط در یک جمله بگم هدفی درسته که انگیزه ی شما رو برای ادامه به نوشتن نگه داره.
    همیشه شروع کردن یک کار خیلی آسونه اما اون چیزی که باعث میشه آدم های موفق و ناموفق از هم مشخص بشن ثابت قدمی افراد در یک کار.
    نویسنده ی عزیز!اول هدفت رو مشخص کن...بدون چی می خوای...و هدفی رو در ذهنت پرورش بده که موجب افزایش پشتکار و تلاش و همت تو در امر نویسندگی باشه‌.
    این یک چیز درونیه و نمی شه بازش کرد و دقیقا گفت هدف درست چیه...
    اگر دوست داری یک روزی یک نویسنده ی بزرگ و شناخته شده ایی بشی هدفت رو از دید خودت درست انتخاب کن.
    یکی از دلایلی که حدود نود درصد رمان ها بدون ادامه دادن رها میشن این هستش که نویسنده انگیزه اش رو برای ادامه دادن از دست می ده.
    البته این یکی از دلایلشه!
     

    _ماهی_

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2018/03/26
    ارسالی ها
    51
    امتیاز واکنش
    845
    امتیاز
    416
    سن
    33
    فرضمان را بر این بگذاریم که نویسنده به طور کامل و با عزمی راسخ پا به دنیای نویسندگی گذاشته است و بسیار بسیار ثابت قدم می باشد.
    اما نباید این موضوع هرگز فراموش بشود که هر کاری نیاز به داشتن مهارت و دانشی است که از طریق آموزش و یا مطالعه قابل کسب است.
    متاسفانه بیشتر نویسندگان عزیز بدون اینکه کمتر دانشی در رابـ ـطه با نویسندگی و یا اصول آن داشته باشند دست به نوشتن رمان های چهارصد صفحه ایی می زنند و به خیال اینکه رمان هم مثل انشا های مدرسه است!!!این عامل سبب می شود که در نهایت رمانی(اگر به اتمام برسد)آبکی و بی محتوا که الکی صفحاتش زیاد شده به مخاطب ارائه دهند.
    سوال:برای بالا بردن دانش و اطلاعات باید چه کار هایی انجام دهیم؟
    جواب:
    از نظر من خواندن آثار نویسندگان نویسندگان بزرگ خارجی همچون:تولستوی،داستایوسکی،همینگوی،مارکز و.....
    و همچنین آثار نویسندگان داخلی مثل:صادق هدایت،بزرگ علوی،عباس معروفی،رضا امیرخانی و...
    بعد از مطالعه ی زیاد این رمان ها می توانیم به سراغ مجموعه کتاب هایی برویم که برای آموزش نویسندگی چاپ شده اند
    مخصوصا کتاب ده جلدی که از نویسندگان و مترجمان مختلف در یک مجموعه چاپ شده است..
    1. تکنیک های نویسندگان بزرگ

    2. عادت روزانه نوشتن.

    3. 38 خطای رایج داستان نویسان.

    4. یک سال تا نویسنده شدن.

    5. 1000 جرقه داستانی.

    6. نویسندگی خلاق به زبان ساده

    7. سبک شخصی در رمان.

    8. شور داستان نویسی.

    9. میانبرهای رمان.

    10. الگوهای جهانی داستان.

    بعد از خواندن این کتاب ها و همچنین کاغذ سیاه کردن های پیاپی در همین حین، می تواند کمک شایانی به شما دوستان عزیز بکند.
    و اما سوالی که شاید در ذهن بسیاری از خوانندگان بچرخد شاید این باشد:چرا نویسنده ایی که ادعای علاقه و میل به نوشتن دارد هرگز حاظر نمی شود رمان های چاپی و فاخر را برای بالا بردن سطح قلمش بخواند و اصلا به این کار علاقه ندارد؟
    جوابش بسیار واضح است!!
    این روز ها همه می خواهند رمان بنویسند،فکر می کنید همه عاشق نوشتن اند؟
    خیر اینگونه نیست اما باز هم با این حال اگر خوشبینانه در نظر بگیریم و بگویم باشد همه دوستدار نویسندگی!
    ولی دلیل اصلی آنکه همه دلشان می خواهد بنویسند یک جمله است:
    شهرت!!
    بله شهرت...اغلب نویسندگان نوجوانی که پا به این دنیا می گذارند برای کسب تعریف و تمجید و لایک و تشکر و فالور و رنک و......به طرف رمان می آیند در حالی که حتی ذره ایی میل ندارند رمان های بزرگان و یا حتی رمان های دوستان و کاربران سایت را بخوانند!
    پس اینگونه است که علاقه ی قلبی و ظاهری یک فرد نسبت به نویسندگی آشکار می شود
    و اما نکته ی دیگر اینکه بعضی ها گمان می کنند ابتدا باید تماما آموزش ببینند کتاب بخوانند و دانش خود را بالا ببرند و بعد از دوسال پا به دنیای نویسندگی بگذارند.
    این فکر هم غلط است...
    شما نویسنده ی عزیز باید آنقدر کاغذ سیاه بکنی تا بتوانی گیر ها عیب ها و ایراداتت را پیدا کنی و با خواندن کتاب های آموزشی بر طرفشان بکنی.
    با تشکر:aiwan_light_curtsey:
     

    _ماهی_

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2018/03/26
    ارسالی ها
    51
    امتیاز واکنش
    845
    امتیاز
    416
    سن
    33
    عوارض رمان نویسی های آنلاین
    بررسی رمان اینستاگرامی
    منبع:خانه رمان(آموزش نویسندگی)
    شاید بهتر بود به جای عنوان "عوارض رمان نویسی آنلاین" می نوشتم "عوارض تایپ آنلاین" چون فی الواقع موضوعی که می خواهم درباره آن بنویسم صرفا "تایپ آنلاین" هست تا نوشتن "رمان آنلاین".
    صفحه ی یکی از "رمان های اینستاگرامی" را باز می کنم. نویسنده ی عزیز تا به اینجا 81 پارت از رمانش را در قالب هشتاد تصویر در صفحه اینستاگرامش منتشر کرده. آنطور که در بیوگرافی اش نوشته تا قبل از این نگـاه دانلـود را به پایان رسانده و این کار دوم و "در دست تایپ" هست. 10 پارت اول از رمان تازه را می خوانم. شخصیت اصلی رمان در بین اتاق خواب, حمام, شرکت و بوتیک در حال رفت و آمد هست. کارش کشیدن نقشه ی ساختمان در شرکت باباجان و مالیدن رژ کالباسی به لب و ... هست. اسمی از رمان و نویسنده ی آن نمی برم تا سوء تفاهمی پیش نیاید.

    10 پارت اول رمان چند نکته را برای من معلوم می کند:
    1. بیشتر حجم نوشته تا به اینجا توضیحات تکراری از روزمرگی های یک دختر جوان هست. رفتن و آمدن های پیاپی به خانه و بیرون از خانه. بدون اینکه اتفاق خاصی بیافتد. چیزی که ما را ترغیب به خواندن رمان کند وجود ندارد. انگار که صفحه ای از دفتر یادداشت های روزانه ی یک دختر جوان را باز کرده ایم و در حالی که خمیازه می کشیم آن را ورق می زنیم تا اینکه بفهمیم قرار است دنبال چه چیزی توی این دفتر باشیم؟ بالاخره قرار است چه اتفاقی بیافتد تا این زندگی تکراری تکانی بخورد و از خط صاف و یکنواختش خارج شود؟ نهایت سرنخی که لابه لای این خاطره گویی ها با آن مواجه می شویم رابـ ـطه ی نه چندان خوب این دختر جوان با یک همکار مرد هست. همکار مرد برای روز تولد او دسته گلی می فرستد و دختر جوان که گویا علاقه ای به پسر ندارد و از این کارش خوشش نیامده با گوش و کنایه دسته گل را پس می فرستد. همین. بعد از این اتفاق کوچک باز رمان به حالت قبل بر می گردد. فقط حرف از خوابیدن و بیدار شدن و حمام رفتن و رژ کالباسی به لب مالیدن هست.
    بنابراین نکته ی اول اینکه: بیش از آنکه با رمان مواجه باشیم با خاطره گویی طرف هستیم.
    2. از لابلای پارت های منتشر شده متوجه می شویم که دوست نویسنده ی مان, متن رمان اش را به صورت آنلاین در بخش ارسال متن اپلیکیشن اینستاگرام تایپ و ارسال می کند. یک جورهایی مثل پروسه ی "نان داغ-کباب داغ" هست, یا "از تولید-به مصرف". حتی یک جایی صراحتا شکوه می کند که دیگر خوابش گرفته و نمی تواند به تایپ کردن ادامه دهد. برای همین نوشتن رمان را متوقف می کند تا بتواند لحاف را بالا بکشد و تن به خواب بسپارد. کافی هست اندکی در نوشتن رمان تجربه داشته باشید تا بفهمید که این مدل از نویسندگی چه عوارضی می تواند داشته باشد و چه نتایج بدی می تواند به بار بیاورد. به عنوان نمونه:
    1. همه چیز فی البداهه پیش می رود. هیچ طرح اولیه ای وجود ندارد. برای همین بخش زیادی از رمان به خاطره گویی می گذرد. نویسنده هنوز خودش نمی داند دارد درباره چه چیزی حرف می زند؟ اصلا شخصیت اصلی اش را نمی شناسد. این که قرار است چه اتفاقی برایش بیافتد نمی داند؟ بنابراین مجبور هست مدام با خاطره گویی پیش برود تا ذهن و دستش گرم شود.
    2. اگر نویسنده در پارت 55 ام به این نتیجه برسد که باید یک شخصیت فرعی در رمان داشته باشد دیگر نمی تواند برگردد و از اول به ویرایش نوشته بپردازد و چندباره به خوانندگانش بگوید که رمان در فلان سطر و فلان پارت تغییر کرد. از اول بخوانید! یا اینکه یک حادثه را کم و زیاد بکند و یا ... عملا مجبور هست داستان را با همه محدودیتی که به خودمش تحمیل کرده پیش ببرد.
    3. شاید در سرویس آنلاین ما محدودیت تعداد کلمه باشد و مجبور باشیم داستان را در جایی که نباید قطع بکنیم.
    4. خواننده ای که برای اولین بار این "کتاب آنلاین" در حال تایپ ما را می بینید مجبور هست به سختی به دنبال صفحه اول رمان بگردد. همانطور که من مجبور شدم چند تا مقدمه و اطلاعیه و .. را بخوانم تا پارت اول را پیدا کنم.
    5. دنیای مجازی دنیای "کپی-پیست"های غیرقانونی هست. تصور بکنید که رمانی با شرایط فوق تا 100 پارت تایپ و منتشر شده است. یک نفر برای بهره برداری از رمان متن آن را به آسانی کپی-پیست می کند و در جای دیگری منتشر می کند. یا آن را به شکل کتاب در می آورد. نوشته ی نویسنده ی محترم اساسا به فنا می رود. حال نویسنده چه کاری می تواند بکند با کتابی که از نوشته های او به صورت ناقص یا ویرایش نشده منتشر شده است؟ هیچ.
    بنابراین می بینید که برای دیده شدن رمانمان به هر قیمتی باید تن به چه محدودیتی هایی بدهیم که در نهایت باعث لطمه دیدن اثرمان خواهد شد.
    همانطور که دیدید من وارد نقد فنی رمان نشدم و چیز زیادی درباره شخصیت پردازی, توصیفات, نثر, فضاسازی, طرح و ... ننوشتم. دغدغه ی من در این نوشته فرمت انتشار و شیوه ی نویسندگی آنلاین هست.
    فضای مجازی صرفا یک امکان هست برای انتشار رمان ما. آن هم در شکل درست آن. نباید خواهــش نـفس دیده شدن ما را وادار کند برای گرفتن چند لایک و کامنت, نوشته ی مان را بدون اینکه درباره اش فکر کرده باشیم مستقیم تایپ و منتشر کنیم. اول باید به اندازه کافی درباره اش فکر بکنیم. بعد آن را به دقت برای خودمان بنویسیم. کمی از نوشته ی مان فاصله بگیریم و بعد برگردیم و نوشته ی مان را چندباره بخوانیم و ویرایش بکنیم. وقتی به حد نهایت متن را صیقل دادیم و نقطه ی پایان را گذاشتیم آن وقت به فکر انتشار آن بیافتیم.
    با تشکر
     

    برخی موضوعات مشابه

    بالا