کتاب «آقای بوگندو» نوشته دیوید ویلیامز ( -۱۹۷۱)، نویسنده، کمدین، بازیگر و مجری برنامههای تلویزیونی، است.
شهرت او علاوه بر بازیگری به شوها و برنامههای تلویزیونیاش برمیگردد که توانسته بسیاری از مخاطبان را به خود جلب کند.
ویلیامز همچنین کتابهایی برای گروه سنی کودک و نوجوان نوشته که ازجمله کتابهای پرفروش بازار نشر هستند.
«آقای بوگندو» جایزه کتابهای خندهدار رولد دال در سال ۲۰۱۰ را به دست آورده و تصویرگری آن را تصویرگر نامدار انگلیسی کوئنتین بلیک، تصویرگر آثار رولد دال و برنده جایزه کریستین آندرسن، بر عهده داشته است.
در این کتاب، ماجراهایی فضایی تخیلی در انگلیس اتفاق میافتد و در آن هیچکس از نیش شوخطبعی نویسنده بینصیب نمیماند، حتی ملکه انگلیس!
کتاب «آقای بوگندو» اینطور شروع میشود تا مخاطب شکی در هویت و ویژگیای قهرمان داستان نداشته باشد: ««آقای بوگندو» بو میداد. یعنی که بوی گند میداد. او میان بوگندوها، بوگندوترین بوگندو بود.»
در بخش دیگری از این کتاب «آقای بوگندو» میخوانیم:
«کلوی، دختربچهای از یک خانوادهی مرفه است که هر روز در راه مدرسه آقای بوگندو، پیرمرد بیخانمان را میبیند که روی نیمکتی در پارک نشسته است. کلوی سرانجام شجاعتش را جمع میکند تا با این پیرمرد مهربان که چشمهای غمگینی دارد صحبت کند. و دوستی آنها آغاز میشود.
هنگامیکه به نظر میرسد احتمال بیرون کردن آقای بوگندو از شهر وجود دارد، کلوی او را در انبار خانهشان مخفی میکند... و درحالیکه سعی دارد این راز را مخفی نگه دارد، متوجه میشود که آقای بوگندو هم رازی دارد که نمیتواند بهراحتی از آن پرده بردارد
رضی هیرمندی مترجم خوشنام کتابهای کودک و نوجوان، ترجمه این کتاب را بر عهده داشته است.
شهرت او علاوه بر بازیگری به شوها و برنامههای تلویزیونیاش برمیگردد که توانسته بسیاری از مخاطبان را به خود جلب کند.
ویلیامز همچنین کتابهایی برای گروه سنی کودک و نوجوان نوشته که ازجمله کتابهای پرفروش بازار نشر هستند.
«آقای بوگندو» جایزه کتابهای خندهدار رولد دال در سال ۲۰۱۰ را به دست آورده و تصویرگری آن را تصویرگر نامدار انگلیسی کوئنتین بلیک، تصویرگر آثار رولد دال و برنده جایزه کریستین آندرسن، بر عهده داشته است.
در این کتاب، ماجراهایی فضایی تخیلی در انگلیس اتفاق میافتد و در آن هیچکس از نیش شوخطبعی نویسنده بینصیب نمیماند، حتی ملکه انگلیس!
کتاب «آقای بوگندو» اینطور شروع میشود تا مخاطب شکی در هویت و ویژگیای قهرمان داستان نداشته باشد: ««آقای بوگندو» بو میداد. یعنی که بوی گند میداد. او میان بوگندوها، بوگندوترین بوگندو بود.»
در بخش دیگری از این کتاب «آقای بوگندو» میخوانیم:
«کلوی، دختربچهای از یک خانوادهی مرفه است که هر روز در راه مدرسه آقای بوگندو، پیرمرد بیخانمان را میبیند که روی نیمکتی در پارک نشسته است. کلوی سرانجام شجاعتش را جمع میکند تا با این پیرمرد مهربان که چشمهای غمگینی دارد صحبت کند. و دوستی آنها آغاز میشود.
هنگامیکه به نظر میرسد احتمال بیرون کردن آقای بوگندو از شهر وجود دارد، کلوی او را در انبار خانهشان مخفی میکند... و درحالیکه سعی دارد این راز را مخفی نگه دارد، متوجه میشود که آقای بوگندو هم رازی دارد که نمیتواند بهراحتی از آن پرده بردارد
رضی هیرمندی مترجم خوشنام کتابهای کودک و نوجوان، ترجمه این کتاب را بر عهده داشته است.
دانلود رمان و کتاب های جدید