پارگراف کتاب

  • شروع کننده موضوع *SAmirA
  • بازدیدها 22,662
  • پاسخ ها 686
  • تاریخ شروع

*SAmirA

کاربر نگاه دانلود
کاربر نگاه دانلود
عضویت
2016/01/09
ارسالی ها
30,107
امتیاز واکنش
64,737
امتیاز
1,304
نبرد


  • کارلوس فوئنتس
  • ترجمه ی عبدالله کوثری
  • چاپ اول: 94

544051_138.jpg


بالتاسار بوستوس، روشنفکر آرژانتینی که خواننده ی آثار فیلسوفان عصر روشنگری است، برای تحقق بخشیدن به آرمان های این فیلسوفان، و به انگیزه ی عشقی ناممکن و یافتن معشوقی چند چهره و گریزپا، با امواج توفنده ی انقلاب آزادی بخش امریکای لاتین همراه می شود اما تقابل ناگزیر آن آرمان ها با واقعیت های این تازه حماسه ای را که در تصور این روشنفکر آرمان طلب است بدل به ماجرایی یکسره متفاوت می کند. نبرد، در عین روایت رویدادهای انقلاب، سیر و سلوک فکری و روحی بالتاسار بوستوس را به تصویر می کشد. این رمان رمانی است بیانگر نبرد میان فکر و واقعیت، رمانی که روبرتو گونسالس اچه وریا، منتقد بزرگ ادبیات امریکای لاتین، آن را بهترین اثر فوئنتس می داند.
 
  • پیشنهادات
  • *SAmirA

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/01/09
    ارسالی ها
    30,107
    امتیاز واکنش
    64,737
    امتیاز
    1,304
    هیچ کس کامل نیست (بیلی وایلدر: زندگینامه ی شخصی)


    • شارلوت چندلر
    • ترجمه ی آرش عزیزی
    • نشر نیلا
    • چاپ اول: 94

    544052_551.jpg


    بیلی وایلدر به من گفت: «آرزو نمی کنم کاش چیز دیگه ای از خودم ساخته بودم. زندگیم طوری بوده که می تونم با رضایت بهش نگاه کنم.

    حرفه ی خوبی داشتم که ازش لـ*ـذت می بردم. حتا از زجر کشیدن هایش هم لـ*ـذت می بردم.

    چندتا کار خوب کردم و چند نفری رو سرگرم کردم. زندگی خیلی جالبی داشتم. از میون روزگار خیلی دراز و آدم های خیلی زیادی گذشتم. وقتی به وین برگشتم، نتونستم هیچ کدوم از کسانی که با من مدرسه می رفتن رو زنده پیدا کنم.

    مادرم رو از دست دادم، خانواده ام رو، دوستام رو- توی آشویتس؛ که نمی تونستم تجسمش کنم، چون تجسم ناپذیر بود. و حالا این جام.

    برای شناختنِ من باید فکر کنین اتریش در سال 1906- سالی که من به دنیا اومدم- چه جوری بود. اتریش اون موقع یه امپراتوری عظیم بود، 56 میلیون نفر جمعیت داشت. امپراتوری اتریش- مجارستان امپراتوری، فناناپذیر به نظر می رسید. مردم وین فکر می کردن واسه خودشون یه چیزی ان. دنیای خامه ی زده و کیک های خامه ای بود. از اون موقع تا حالا هیچ وقت خامه ی اون مزه ای نخوردم.
     

    *SAmirA

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/01/09
    ارسالی ها
    30,107
    امتیاز واکنش
    64,737
    امتیاز
    1,304
    نبودن یا بودن (تضادهای زندگی ما)


    • اسکار برنیفیه
    • تصویرگر: ژاک دِپره
    • ترجمه ی حامد یوسف نژاد
    • نشر دیبایه
    • چاپ اول: 93

    544053_769.jpg


    ما متضادها را ازبچگی یاد می گیریم. از همان موقع متوجه می شویم که مفاهیم در مقابل هم قرار می گیرند و ما هر کدام از آن ها را به کمک دیگری می فهمیم. بالا متضاد پایین، سرما متضاد گرما و تاریکی متضاد روشنایی است.

    وقتی بزرگ می شویم ذهن مان دقیق تر می شود و می تواند مفاهیم پیچیده تری را دریابد اما همچنان به متضادها نیازمند است. زیرا همین متضادهای کلی ذهن ما را می سازند و به توانایی فکر کردن می دهند. بدون مقایسه روح با جسم، نامتناهی با متناهی و ظاهر با ماهیت چگونه می توان معنی این مفاهیم را فهمید؟

    این کتاب دوازده زوج متضاد را معرفی می کند که ابتدا در تقابل با یکدیگر تعریف و سپس از طریق یک سوال به هم مرتبط شده اند و یک نتیجه گیری نیز وجود دارد که نشان می دهد هر یک از این متضادها چگونه نیازمند دیگری است. تصاویر جذابی که هر یک از این مراحل را همراهی می کنند به این ایده ها جان می بخشند، زیرا تصاویر، فکر را تغذیه می کنند، همان طور که امر مجرد از متضادش یعنی امر ملموس تغذیه می شود.
     

    *SAmirA

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/01/09
    ارسالی ها
    30,107
    امتیاز واکنش
    64,737
    امتیاز
    1,304
    آخرین رویا (رمان)


    • روح انگیز شریفیان
    • نشر آگه
    • چاپ اول: 94

    544054_408.jpg


    تابلویی پر از خون و وحشت به دیوار آویزان است. به آن خیره شده ام. تئو می بیند و فوراً از آن می گذرد، طوری که متوجه می شوم و دنبال اش می روم. می گوید: علاقه ای به دیدن بدبختی و فاجعه روی دیوار و بوم نقاشی ندارم. حتما باید ترسیم اش کنند تا ببینند و بفهمند؟

    و دست اش را مشت می کند. عصبانیت و تلخی رنگ صدایش را عوض کرده. می گوید: همه جا همین است. فقط کافی است رویت را برگردانی. برای من دیگر خسته کننده شده. چشم هایم خسته اند. تازه از یکی از مسافرت هایش برگشته. تند می رود انگار می خواهد خودش را از موزه بیرون بیندازد.

    قدم هایم را با او هماهنگ می کنم و می گویم: این ها هدف شان سیـاس*ـی یا انسانی است. بدون انیا که برگردد، می گوید: این را می فهمم

    می گویم: و هر کسی جرئت ابراز آن را ندارد.

    این را به من نگو

    رنگ صدایش دائم تیره و تیره تر می شود، می گوید: کاش به جای کشیدن این خط ها، کار می کردند. بهتر نبود؟
     

    *SAmirA

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/01/09
    ارسالی ها
    30,107
    امتیاز واکنش
    64,737
    امتیاز
    1,304
    پنج مصاحبه پاریس ریویو (کارلوس فوئنتس- دیوید ممت- چینو آچبه- و...)


    • گزینش و ترجمه ی نیلوفر معتمد
    • انتشارات ناهید
    • چاپ اول: بهار 94

    544055_116.jpg


    اگر منظورت از روشنفکر کسی است که فقط با سرش کار می کند نه با دست هایش، در آن صورت کارمند بانک روشنفکر است و میکل آنژ نیست. این روزها با وجود کامپیوتر، دیگر همه روشنفکر هستند. بنابراین فکر نمی کنم هیچ ارتباطی با حرفه ی فرد یا طبقه ی اجتماعی اش داشته باشد. به نظر من هر کسی با استفاده از خلاقیت اش دانش نوینی خلق کند، روشنفکر است.

    کشاورزی که متوجه می شود از طریق جدیدی می تواند به گونه ی نوینی از سیب دست پیدا کند در آن لحظه یک فعالیت روشنفکرانه انجام داده. در حالی که استاد فلسفه ای که تمام عمرش به تکرار سخنرانی درباره هایدگر می پردازد، روشنفکر محسوب نمی شود. خلاقیت نقادانه – نقد آنچه انجام می دهیم، یا یافتن راه بهتری برای انجام آن – تنها نشانه ی عملکرد روشنفکرانه است.
     

    *SAmirA

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/01/09
    ارسالی ها
    30,107
    امتیاز واکنش
    64,737
    امتیاز
    1,304
    بچه رزمری


    • آیرا لوین
    • ترجمه ی محمد قائد
    • نشر کلاغ
    • چاپ اول: 94

    535892_107.jpg


    اوایل قرن نوزدهم، مری شلی، همسر بیست ساله ی پرسی شلی شاعر انگلیسی، که می ترسید مبادا جنینی که در شکم دارد ناقص یا غیر عادی باشد نگرانی اش را در قالب داستانی روی کاغذ آورد به نام فرانکشتاین. دانشمندی با تلفیق دانش شیمی جدید و کیمیاگری باستان موجودی می آفریند که موحش و ویرانگر از کار در می آید و آفریننده اش را هم نابود می کند.

    اما در انتها بچه ی رزمری تقریباً همه خشنودند: محفل از این که شیطان اکنون دارای فرزند زمینی است؛ همسر رزمری از این که با فروختن فرزندش (یا در واقع با اجاره دادن زنش، چون بچه محصول او نیست) می تواند به موفقیت حرفه ای دست یابد و به هالیوود راه پیدا کند (یادآور دکتر فاوست گوته که روحش را به ابلیس می فروشد)؛ و رزمری از این که سرانجام صاحب بچه ای شده که گرچه شاخ و دم دارد، چانه و موهایش مامانی است. برای رسیدن به این موفقیت ها دو سه نفر هم از سر راه برداشته شده اند.....

    بچه رزمری، رمانی کوتاه یا داستانی بلند، یکی از بهترین نمونه های ایجاد تعلیق میان وهم و واقعیت است. فیلمی درخشان که رومن پولانسکی از روی آن ساخت در بسیار موارد برگردان سطر به سطر و حتی کلمه به کلمه ی رمان آیرا لوین به تصویر است.

    پرداختن به فرواقعی معمولاً با دلهره و سایه روشن هایی پر رمز و راز همراه است. بچه ی رزمری دلهره ی ماوراء طبیعه را وارد اتاق نشیمن پر از رنگ و نور آدم های عادی و مضحک می کند وارد کردن وقایع فوق طبیعی در زندگی روزمره راهگشای ژانری در ادبیات عامه پسند شد که پس از چندین دهه همچنان پرخواستار است.
     

    *SAmirA

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/01/09
    ارسالی ها
    30,107
    امتیاز واکنش
    64,737
    امتیاز
    1,304
    اعتقاد بدون تعصب


    • پیتر برگر- آنتوان زاید رولد
    • ترجمه ی محمود حبیبی
    • نشر گمان
    • چاپ اول: 94

    535893_306.jpg


    می توان موضعی میانه بین نسبی گرایی و بنیادگرایی اتخاذ کرد؛ نه فقط در حوزه ی دین و اخلاق بلکه در حوزه ی سیاست. ایدئولوژی های رادیکال اغلب بنیادگرایانی را می پرورد که می خواهند سلطه ی بدیهی جهان بینی شان را تثبیت کنند. از سوی دیگر نسبی گرایان سیـاس*ـی هم می خواهند سیاست را از هر حقیقت اخلاقی جدا کنند.

    ما نمی توانیم از آزادی ها و حقوق خودمان دم بزنیم اما آن را تا حد آرا یا سلیقه های محض تقلیل دهیم و مثلاً بگوییم: «من شکنجه را محکوم می کنم، اما به حق تو برای مخالفت احترام می گذارم.» با همان لحنی که نگار داریم می گوییم: «من موتسارت را ترجیح می دهم اما تو آزادی بتهوون را ترجیح بدهی.» سیاست میانه روی هم از نسبی گرایی و هم از بنیادگرایی دوری می کند.
     

    *SAmirA

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/01/09
    ارسالی ها
    30,107
    امتیاز واکنش
    64,737
    امتیاز
    1,304
    ساعت ها (فیلم نامه)


    • دیوید هِر
    • ترجمه ی آرش ثابتی
    • نشر افراز
    • چاپ اول: 94

    535894_951.jpg


    ساعت ها فیلمی است درباره ی کشمکشی بی وقفه با دیو افسردگی که تا زمان ساختنش شاید نمونه اش هرگز در سینما دیده نشده بود

    اقتباسی است محزون از تعمق مایکل کانینگهام بر «خودکشی» فیلمی است درباره ی انسان هایی که به خاطر یکدیگر زنده اند، اما در نهایت به انتحار خود دست می زنند: دو خودکشی موفق و یک ناموفق توسط کسی که تصمیم می گیرد زندگی را به مرگ ترجیح دهد، اما این تصمیم هزینه گزاف تری را برایش به همراه می آورد.

    ساعت ها فیلمی است درباره ی ویرجینیا وولفی که در سال 1941 خود راا در رودخانه ی اوز غرق می کند، اما نه تنها تأثیر کتاب ها و سبک ادبی اش بلکه شیوه ی خودکشی اش تا امروز با مانده است. ساعت ها فیلمی است که ثابت می کند یک محصول ادبی حزین، می تواند مبنای یک اثر سینمایی مهیج قرار بگیرد.
     

    *SAmirA

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/01/09
    ارسالی ها
    30,107
    امتیاز واکنش
    64,737
    امتیاز
    1,304
    چگونه در عصر دیجیتال عقب نمانیم


    • تام چتفیلد
    • ترجمه ی ندا شادنظر
    • نشر هنوز
    • چاپ اول: 93

    535895_624.jpg


    این کتاب، این موضوع را بررسی می کند که چطور همه ی ما در دنیای دیجیتال زندگی و پیشرفت می کنیم؛ یا به گفته ی تورو، «چگونه عمیق زندگی کنیم» و امکانات زمانه مان را کشف کنیم. کشف این امکانات، مانند کشف شهر یا قاره ای جدید است. ما در حال ورود به مکانی هستیم که در آن ماهیت انسان ها ثابت باقی می ماند، اما ساختارهایی که این مکان را تشکیل می دهد، با ماهیت انسان ها سازگار نیست. دنیای دیجیتال امروزی، ایده یا مجموعه ای ابزار نیست؛ آن چه باعث فراغت یا لـ*ـذت انسان ها می شود، فراتر از دستگاه های دیجیتالی مدرن است.

    از آن جایی که تعداد انسان ها روز به روز افزایش می یابد، دنیای دیجیتال، دریچه ای است رو به مکانی که در آن تفریح و کار، به یک اندازه در زندگی انسان ها وجود دارد؛ عرصه ای که در آن، در جنبه های مختلف زندگی، مانند روابط دوستانه، استفاده از رسانه ها، تجارت، خرید کردن، تحقیقات، سیاست، بازی و امور مالی، دائم غافلگیر می شویم....
     

    *SAmirA

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/01/09
    ارسالی ها
    30,107
    امتیاز واکنش
    64,737
    امتیاز
    1,304
    دیگری (مجموعه داستان)


    • آرتور شنیتسلر
    • ترجمه ی علی اصغر حداد
    • نشر ماهی
    • چاپ اول: بهار 94

    535896_373.jpg


    شنیتسلر در آثار خود اغلب به سرنوشت قهرمانانش از دیدگاه روان شناختی می پردازد. رویدادهای آثار او بیش تر در شهر وین رخ می دهند. قهرمانان او شخصیت های تیپیکی هستنداز جامعه ی آن روز وین: افسران، پزشکان، هنرمندان، خبرنگاران، بازیگران، افراد خانواده ی سلطنتی، وابستگان دربار و البته دخترکان زیباروی حاشیه شهر. در آثار او به کارگران و تهی دستان کم تر بر می خوریم. از همین رو برخی از منتقدان ادبی او را به یکسویه نگری متهم می کنند.

    شنیستلر در آثار خود به توصیف اختلالات روانی نمی پردازد، مسئله ی مورد علاقه ی او آن روندی است که در درون شخصیت هایش جریان می یابد: کشمکشی که قهرمانانش در راه دستیابی به امیالشان با آن روبرو هستند. تصادفی نیست که شنیتسلر در نوول «ستوان گوستل» مونولوگ درونی را برای نخستین بار در ادبیات آلمانی زبان به کار می گیرد و موفق می شود فضایی بیافریند که خواننده اش بتواند کشمکش درونی قهرمان اثر را عمیق تر دریابد. شنیتسلر می کوشد راست و دروغ هایی را آشکار کند که شخصیت هایش در چنبره ی مقررات و ممنوعیت های اجتماعی با آن درگیرند. تلاش قهرمانان او برای رهایی از چارچوب تنگ بایدها و نبایدهای اجتماعی اغلب به فاجعه می انجامد.
     

    برخی موضوعات مشابه

    بالا