VIP برشی از یک کتاب

SHahRAshOB

کاربر نگاه دانلود
کاربر نگاه دانلود
عضویت
2017/02/06
ارسالی ها
1,543
امتیاز واکنش
22,715
امتیاز
861
سلام به نگاه دانلودی های عزیز



بیاید همه با هم بهترین و زیباترین جملاتی که در رمان ها، داستان ها، نوول ها، وانشات ها و نمایشنامه های خود انجمن (چه رمان های کامل شده و یا در حال تایپ) خوندیم رو اینجا با تگ کردن نام نویسنده و قرار دادن لینک رمان یا وانشات یا..، به اشتراک بذاریم.
این جملات می تونه مفهومی، احساسی یا.. باشه.
فرقی هم نداره جملاتی که به اشتراک می ذارید از رمان و.. خود شما یا رمان و.. نویسنده ی گل دیگری باشه.


نکته:
دوستانم جملات کوتاه و زیبا باشه، جملات خیلی بلند قرار ندید ( تبدیل به داستانک نشه:aiwan_light_girl_wink:)

حتما خود نویسنده رو تگ کنید و لینک رمانش رو در پایین نوشته و گوشه ی سمت راست قرار بدید
 
آخرین ویرایش:
  • پیشنهادات
  • SHahRAshOB

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/02/06
    ارسالی ها
    1,543
    امتیاز واکنش
    22,715
    امتیاز
    861
    "بعضی نگاه ها بی حرف، درد دارد..
    ته دل را به قضاوت ناعادلانه می سوزاند و تو کاری از دستت ساخته نیست..
    کلام نمی آید که نمی آید.. زبانت در قساوت این زخم می گیرد و دیگر هیچ نمی توانی.."


    نوشته ی شقایق گلی @SHAGHAYEGH.GOLI
    از رمان
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
     

    رزمین رولینگ

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/08/03
    ارسالی ها
    770
    امتیاز واکنش
    13,290
    امتیاز
    671
    سن
    22
    محل سکونت
    خرم آباد
    من فکر می‌کنم آدم‌های خوشبخت کسانی هستند که دنیایشان ساده و کوچک است؛ چون آن‌طوری می‌توانند همه‌ی دنیایشان را داشته باشند؛ ولی کسانی که دنیایشان بزرگ است، نمی‌توانند همه‌چیز را با هم داشته باشند.
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    نوشته‌ی: @پرنده سار
     

    رزمین رولینگ

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/08/03
    ارسالی ها
    770
    امتیاز واکنش
    13,290
    امتیاز
    671
    سن
    22
    محل سکونت
    خرم آباد
    درد، این کلمه‌ی سه حرفی چیزی نیست که هیچ‌وقت وجود نداشته باشد. هر جا پای زندگی در میان باشد، گویی پر سیمرغش را آتش زده باشند، به زودی در حوالی‌ات پیدایش می‌شود.
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!

    نوشته‌ی: @Zhila.h
     

    *Stephanie*

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2019/03/12
    ارسالی ها
    1,273
    امتیاز واکنش
    6,302
    امتیاز
    658
    سن
    20
    محل سکونت
    Gothom City
    - می خوای ببنیش؟
    مادربزرگش با لبخند سرش را تکان داد؛ اَسرین روسری قرمز رنگ مادربزرگش را روی سرش قرار داد و با ظرافت ان را گره زد و تن نحیف او را درون چرخ دستی قرار داد و از در ابی رنگ بیرون رفت. روی نیمکت نشسته بود و با اخم به رهگذر هایی که بهش نگاه می کردند، چشم غره می رفت، چرخ دستی را بیشتر به خودش نزدیک کرد و به مادربزرگش که با خنده و شوق به ماه نگاه می کرد، لبخند زد.
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
     

    رزمین رولینگ

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/08/03
    ارسالی ها
    770
    امتیاز واکنش
    13,290
    امتیاز
    671
    سن
    22
    محل سکونت
    خرم آباد
    حالا می‌دانست بازنده‌بودن همیشه هم بد نیست. حداقل تا وقتی که خودت تعیین کنی ببازی، هیچ‌وقت یک بازنده‌ی بدبخت به حساب نمی‌آیی.
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!

    نوشته‌ی: @رزمین رولینگ
     

    رزمین رولینگ

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/08/03
    ارسالی ها
    770
    امتیاز واکنش
    13,290
    امتیاز
    671
    سن
    22
    محل سکونت
    خرم آباد
    هنوز چهار سال از ازدواجمون نگذشته بود که سروکله‌ی یه خوشگل دیگه پیدا شد، نمی‌دونم از من خوشگل تر بود یا نه چون من، از نظر خودم، هیچوقت خوشگل نیومدم. پس هرکسی از من بهتر می‌بود.
    خلاصه کنم؛
    نمی‌دونم کی فهمیدم شوهرم اون قدری مَرده که میتونه از پس دوتا زندگی خوب بربیاد، اما وقتی فهمیدم دیگه بنظرم مَرد نیومد.
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    نوشته‌ی: @Mehraneas
     

    *Stephanie*

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2019/03/12
    ارسالی ها
    1,273
    امتیاز واکنش
    6,302
    امتیاز
    658
    سن
    20
    محل سکونت
    Gothom City
    - بعضی اوقات به خودم میگم؛ زندگی دانشجویی خوبه یا زندگی یه انسان بالغ؟ وقتی دانشجویی، هیچی نمی دونی فقط می دونی به چیزی رسیدی که از بچگی بدون این که بدونی چی هست، می خواستیش؛ اما بعد مدتی بادت می خوابه و میگی این چیزی بود که من می خواستم: بیدار بشم، صبحانه بخورم، برم دانشگاه، یادداشت برداری کنم، برم بوفه، عاشق بشم، فارغ تحصیل بشم، برم سرکار، عشقم بخاطر پول ولم کنه،همه چی از اول ولی با این تفاوت که به جای دانشگاه به سر کارت می ری.
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
     

    Kallinu

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2018/12/27
    ارسالی ها
    509
    امتیاز واکنش
    19,059
    امتیاز
    765
    محل سکونت
    حُـزْنـِ مُبـارَکْـ...❀
    سلام، چه تاپیک خوبی :)
    وقتی به این فکر می‌کنم که من و او در چندثانیه دل بسته شده بودیم، خنده‌ام می‌گیرد‌. کاش دنیا به باب دلِ من و سهراب پیش می‌رفت. کاش تا ابد من بودم و او و حرف زدن از نروژ و شال قرمز رنگی که باد تکانش می‌داد.
    صندوقچه‌ام را گم کرده‌ام. باید این لحظه را هم می‌انداختم داخلش و درش را قفل می‌کردم. :(
    نویسنده: رزمین رولینگ
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
     

    رزمین رولینگ

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/08/03
    ارسالی ها
    770
    امتیاز واکنش
    13,290
    امتیاز
    671
    سن
    22
    محل سکونت
    خرم آباد
    می‌خواست بگوید من نرفته‌ام. من هنوز همین‌جایم. من زیرِ آن ماشین لِه نشده‌ام. من زیر خاک نپوسیده‌ام. من هفت ساله‌ام. من مدرسه می‌روم. من نمُرده‌ام.
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    نوشته‌ی: @رزمین رولینگ
     

    برخی موضوعات مشابه

    بالا