Printemps

کاربر نگاه دانلود
کاربر نگاه دانلود
عضویت
2017/09/20
ارسالی ها
1,624
امتیاز واکنش
13,218
امتیاز
706
نوزدهمین رمان:

کودکی و نوجوانی/ لئو تولستوی


477806_845.jpg


... به نظر من آنچه درباره صفا و زیبایی چهره آدمی می گویند به لبخند او بستگی دارد. اگر لبخند چهره ای را زیباتر کند، آن چهره زیباست. و اگر لبخند در چهره ای اثر نگذارد، آن چهره صفا و زیبایی ندارد، اما اگر لبخند صورت کسی را بدریخت و بد آمدنی کند، آن صورت از اصل زشت است...!
 
  • پیشنهادات
  • Printemps

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/09/20
    ارسالی ها
    1,624
    امتیاز واکنش
    13,218
    امتیاز
    706
    بیستمین رمان:




    روان درمانی اگزیستنسیال | اروین دیالوم



    788980_727.jpg




    هستی به طرز بی رحمانه ای آزاد و فارغ از مقررات و در نتیجه نا معلوم و بی ثبات است. بنیادهای فرهنگی و ساختارهای روانشناختی اغلب در صدد پنهان کردن این وضعیتند؛ ولی رویایی با موقعیت اگزیستنسیال خویش، به ما یادآوری می کند که الگوها را خود آفریده ایم.آن ها موانعی هستند به نازکی کاغذ در برابر درد بی ثباتی و عدم قطعیت...
     

    Printemps

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/09/20
    ارسالی ها
    1,624
    امتیاز واکنش
    13,218
    امتیاز
    706
    بیست و یکمین رمان:

    عامه پسند / چارلز بوکفسکی


    524047_917.jpg


    صبر کردیم و صبر کردیم. همه مان. آیا دکتر نمی دانست یکی از چیزهایی که آدم ها را دیوانه می کند همین انتظار کشیدن است؟ مردم تمام عمرشان انتظار می کشیدند. انتظار می کشیدند که زندگی کنند. انتظار می کشیدند که بمیرند. توی صف انتظار می کشیدند کاغذ توالت بخرند. توی صف برای پول منتظر می ماندند و اگر پولی در کار نبود سراغ صف های درازتر می رفتند. صبر می کردی که خوابت ببرد و بعد هم صبر می کردی تا بیدار شوی. انتظار می کشیدی که ازدواج کنی و بعد هم منتظر طلاق گرفتن می شدی. منتظر باران می شدی و بعد هم صبر می کری تا بند بیاید.منتظر غذا خوردن می شدی و وقتی سیر می شدی بازهم صبر می کردی تا نوبت دوباره خوردن برسد. توی مطب روان پزشک با بقیه ی روانی ها انتظار می کشیدی و نمی دانستی آیا تو هم جزء آن ها هستی یا نه...!
     

    Printemps

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/09/20
    ارسالی ها
    1,624
    امتیاز واکنش
    13,218
    امتیاز
    706
    بیست و دومین رمان :

    Please, ورود or عضویت to view URLs content!


    نامه به کودکی که هرگز زاده نشد | اوریانا فالاچی

    در افسانه هایی که مردها برای توضیح دادن زندگی ساخته اند، اولین مخلوق یک زن نیست. مردی به نام آدم است. حوا بعدا سر می رسد، برای آن که آدم را سرگرم کند و گرفتاری به بار آورد.

    در نقاشی هایی که زینت بخش کلیساهایشان است خدا پیرمرد ریشویی است و هرگز بسان پیرزنی با موی سفید جلوه گر نمی شود و همه ی قهرمان ها مرد هستند، از پرومته ای که آتش را ربود بگیریم تا ایکاروس که می خواست پرواز کند و حتی عیسایی که پسر پدر و روح القدس می خوانندش.

    مثل اینکه زنی که از آن متولد شد یک مرغ کرچ یا دایه بود و با وجود این، یا بهتر بگویم به این خاطر، زن بودن چه شورانگیز است.
     

    Mehra501

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/12/26
    ارسالی ها
    438
    امتیاز واکنش
    4,284
    امتیاز
    493
    محل سکونت
    تهران
    به زودی ، به زودی ، به زودی ، به زودی ...!
    اين به زودی كی خواهد بود ؟!
    چه كلمه‌ی هراس انگيزی است این : به زودی !
    به زودی ممكن است يك ثانيه‌ی ديگر باشد، به زودی می‌تواند يك سال تمام طول بكشد ! به زودی كلمه‌ای هراس‌انگيز است ...
    اين به زودی آينده را در هم می‌فشارد، آن را كوچك می‌كند و ديگر هيچ چيز مطمئنی در كار نخواهد بود، هيچ چيز مطمئنی ...


    ✍ هاینریش بل
    قطار به موقع رسید
    ~~~~~~

    زن قادر است با سنگدلی و تمسخر ، مرد را دیوانه کند و احساس ناراحتی وجدان هم نداشته باشد !
    چون هر وقت که به تو نگاه کند ، به خودش می‌گوید : من جان این مرد را به لبش می‌رسانم ، اما بعد با عشق خودم دوباره زنده‌اش می‌کنم ...!
    ✍ داستایوفسکی
    ابله
     

    Mehra501

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/12/26
    ارسالی ها
    438
    امتیاز واکنش
    4,284
    امتیاز
    493
    محل سکونت
    تهران
    هرگز صلحی در کار نبوده است.
    در طول تاریخ فقط دو دوره وجود داشته است:
    دورانی که ما به آن جنگ می گوییم، و دورانی که آن را صلح می خوانیم، که در واقع یک پوشش است، باید آن را دوران آمادگی برای جنگی دیگر خواند. تمام تاریخ فقط از دو چیز تشکیل شده است:
    " جنگ و آماده شدن برای جنگ "


    ✍ اشو
    مافیای روح

    •••••••

    عزيز دلم، مي‌داني سيم آخر چيست؟ همه خيال ميكنند كه سيمِ آخر ساز است. حتا يك نوازنده بي سواد روي صحنه زد به سيم آخر تارش گفت : اين هم سيم آخر!
    اما سيم آخر يعني وقتي ميرفتند قمار، سكه زرشان را كه ميباختند، جيبشان را ميگشتند، آخرين سكة سيم را هم به قمار ميزدند ،
    ميزدند به سيم آخر، به اميد بردن همه هستي، يا به باد دادن آخرين سكة ، نيستي !


    ✍ عباس معروفی
    تماما مخصوص
     

    Mehra501

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/12/26
    ارسالی ها
    438
    امتیاز واکنش
    4,284
    امتیاز
    493
    محل سکونت
    تهران
    نه کاری بود و نه سفره‌ای. هیچ‌کدام !
    بی کار سفره نیست و بی سفره، عشق !
    بی عشق، سخن نیست ‌و سخن که نبود فریاد و دعوا نیست، خنده و شوخی نیست؛ زبان و دل کهنه می‌شود، تناس بر لب می‌بندد، روح در چهره و نگاه در چشم‌ها می‌خشکد !
    دست‌ها در بیکاری فرسوده می‌شوند و بیل و منگال و دستکاله و علف تراش در پس کندوی خالی، زیر لایه ضخیمی از غبار رخ پنهان می‌کند .
    دیگر چه ؟


    ✍ محمود دولت آبادی
    جای خالی سلوچ
    ______

    اغلب در جمع افرادی حضور داریم که با جملات به ظاهر امیدوارانه‌ی خود به ما آرامش می‌دهند. در حقیقت ما خودمان در جستجوی آرامش نیستیم بلکه هنگامی که با مشکلی مواجه می‌شویم، به افرادی پناه می‌بریم که می‌گویند : « تقصیر تو نیست ! »
    آن‌ها ما را به اِشکال کار خود واقف نمی‌سازند، بلکه با این گونه جملات ما را فریب می‌دهند. حالا ما چرا باید خود را با شنیدن این جملات فریب دهیم ؟
    چرا نباید گاهی خود را مقصر بداینم و بر اساس آن در جست و جوی راهی باشیم که با مشکلاتمان «مقابله» کنیم ...؟!


    ✍ اندرو متیوس
    دنبال دلت برو
     

    Mehra501

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/12/26
    ارسالی ها
    438
    امتیاز واکنش
    4,284
    امتیاز
    493
    محل سکونت
    تهران
    مادربزرگم‌ می‌گفت هر آدمی که روی زمین راه می‌رود از عشق بین یک مرد و یک زن بوجود آمده است؛ حتی اگر این عشق ده دقیقه طول کشیده باشد‌ !
    بعد به این فکر کردم که با منطق او بیش از هفت‌ونیم میلیارد فقره عشق مسئول جمعیت فعلی کره‌ی زمین است و روزانه تقریباً دویست هزار فقره عشق به تولید دویست هزار انسان منجر می‌شود .
    اینجا که رسیدم پوزخند زدم !


    ✍ مصطفی مستور
    عشق و چیزهای دیگر

    .......

    من با استعداد بودم، یعنی هستم !
    بعضی وقت‌ها به دست‌هایم نگاه می‌کنم و فکر می‌کنم که می‌توانستم پیانیست بزرگی بشوم ، یا یک چیز دیگر .
    ولی دست‌هایم چکار کرده‌اند ؟
    یک جایم را خارانده‌اند ،
    چک نوشته‌اند ،
    بند کفش بسته‌اند ،
    سیفون کشیده‌اند و ...
    دست‌هایم را حرام کرده‌ام ، همین طور ذهنم را !


    ✍ چارلز بوکفسکی
    عامه پسند
     

    Mehra501

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/12/26
    ارسالی ها
    438
    امتیاز واکنش
    4,284
    امتیاز
    493
    محل سکونت
    تهران
    زنان اگر مجبور شوند، روی دیوارهای زندان آسمان آبی را نقاشی خواهند کرد !
    اگر پارچه‌های زخم بندی سوزانده شود، پارچه‌های بیشتری خواهند بافت ...
    اگر خرمن‌ها نابود شوند، بذرهای بیشتری خواهند پاشید !
    آنجا که دری نیست، زنان در خواهند ساخت و آن را باز خواهند کرد و از آن عبور خواهند کرد و به راه‌های جدید و زندگی‌های جدید گام خواهند نهاد ...


    ✍ کلاریسا پینکولا استس
    زنانی که با گرگ ها می‌دوند

    ******

    پس جهنم اینه !
    هرگز به این شکل درباره‌اش فكر نمی‌كردم !
    یادتون هست : گوگرد ، آتیش ، سیخ ...
    آه ! عجب حرف‌های مضحكی سال‌ها در مغزمان فرو کردند !
    احتیاجی به سیخ نیست !
    حالا فهمیدم : جهنم همان زندگی اجباری با احمق‌های اطرافه !


    ✍ ژان پل سارتر
    در بسته
     

    z.a701

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/02/04
    ارسالی ها
    453
    امتیاز واکنش
    2,057
    امتیاز
    371
    دو فروشنده کفش برای فروش کفش‌های فروشگاهشان به جزیره‌ای اعزام شدند. فروشنده اول پس از ورود به جزیره با حیرت فهمید که هیچ‌کس کفش نمی‌پوشد. فورا تلگرافی به دفتر فروشگاه در شیکاگو فرستاد و گفت: فردا برمی‌گردم. اینجا هیچ‌کس کفش نمی‌پوشد.
    فروشنده دوم هم از دیدن همان واقعیت حیرت کرد. فورا این تلگراف را به دفتر فروشگاه خود فرستاد: لطفا 1000 جفت کفش بفرستید. اینجا همه کفش لازم دارند.
    فرق بین مانع و فرصت چیست؟ نگرش ما نسبت به آن.

    اصول نگرش
    جان سی مکسول
     

    برخی موضوعات مشابه

    بالا