چه جمله ای تو رمانا خیلی تکرار شده؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

  • شروع کننده موضوع m-sh77
  • بازدیدها 2,889
  • پاسخ ها 44
  • تاریخ شروع

yasaman80

کاربر نگاه دانلود
کاربر نگاه دانلود
عضویت
2014/01/12
ارسالی ها
114
امتیاز واکنش
60
امتیاز
0
محل سکونت
اصفهون
1. پسره استاد دانشگاه و رییس شرکت و دکتر و ... (هزارتا کوفت دیگه!) هستو بازم هفت قلم my friend داره :icon_9:
2. دختره انقد پاکههههه که نوک انگشت پسره میخوره به نوک انگشتش یه حالی میشه ( مدیونید فک کنید سرخ و سفید میشه! ) :icon_47:
3. تو چشماش که انگار دوتا کوزه عسل بود زل زدم ... ( تو چشای عمت زل بزن :icon_10:)
4. دختره با اون لباسش همه محوش میشن و پسره رگ گردنش میزنه بالا و ســــــــــرخ میشه... :icon_45:
5. دعواشون میشه و پسره یه لقب بدیو... به دختره نسبت میده که دختره هم شب تا صب گریه میکنه بعدم سرسنگین میشه... :icon_16:
6. پسره همیشه یه خواهر داره که کلی با دختره صمیمی میشه :icon_21:
7. تو نگاهش یه چیزی بود که نمیتونستم درکش کنم ( ارواح عممممممت ) :icon_eek:
8. ویلای شمال... گیتار... دریا ... ( خودتون میدونید دیگه! ) :icon_14:
9. به دریا خیره شده بودم که صدایی از پشت سرم گفت... ( یه وقت فک نکنید اون صدائه دستاش تو جیبش بوده و به دریا خیره شده بوده هااا! ) :icon_21:
10. منم با اینکه قد بلند حساب میشدم ولی بزور تا سینش میرسیدم... ( یه چیزی فراتر از نردبون! ) :icon_42:
11. جلوی چشام سیاه شد و دیگه هیچی نفهمیدم... ( تو 99.99% رمانا این صحنه هست! :|
:icon_31:

در کل :

پسره :
خیییییلی خشک ...سرد ...مغرور...کسل کننده ... برد پیت ... نردبون ... ماشینم که بوگاتی/ فراری/ پورشه ...

دختره : لجباز ... مغرور ولی مهربون ... یکککم زبون دراز ( ینی مدیونی فک کنی 10 متر زبون داره! ) ... هیکل باربی و قد بلند ( همیشه هم دوستاش بهش میگن باید مدل میشدی! )

خلاصه : اینایی که ما تو خیابون میبینیم توریستن و به زودی از ایران میرن! :icon_29:

اخرشم که : پایان خوش! :icon_26: = :icon_59:

اینم منم : :icon_nurs(7):
:icon_9:
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • پیشنهادات
  • lifeloard

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    1970/01/01
    ارسالی ها
    1,481
    امتیاز واکنش
    2,145
    امتیاز
    638
    محل سکونت
    Under the blue sky
    من [FONT=Tahoma, Calibri]از اين جمله كه دختره از خودش تعريف ميكنه ميگه پاهام خوش تراشه خيلى چندشم ميشه… [/FONT]
     

    *BaHaR*

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2014/07/14
    ارسالی ها
    233
    امتیاز واکنش
    67
    امتیاز
    0
    همیشه ی خدا اولش دختر و پسره از هم متنفرن
    بد یا پسره رئیسش میشه یا پسر عموی ندیدش یا شوهر اجباریش
    دختره سر به هواست با این وجود هیچ وقت زمین نمیخوره پسره شده از پشت کوه میاد که دختره رو بگیره با مخ نره زمین
    همیشه یه مهمونی هست که این دو تا با هم دعوا کنن پسره غیرتی شه دختره قند تو دلش اب شه ولی به روی خودش نیاره
    با اینکه پسره و دختره با هم دعوا دارن دختره عاشق گریه کردن تو بغـ*ـل پسرت
    :icon_biggrin::icon_biggrin:
     

    samira

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2014/06/10
    ارسالی ها
    6
    امتیاز واکنش
    5
    امتیاز
    0
    همه ی جمله های بالایی درسته ولی از بس رمان نوشته شده دیگه واقعا موضوع جدید به ندرت پیدا میشه واسه همین هم رمانا ابکی میشن :icon_idea(1):
     

    ♫Tara♫

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2014/08/15
    ارسالی ها
    51
    امتیاز واکنش
    10
    امتیاز
    0
    وقتی تواوج داستان دخترو پسره باهم دیگه قهرمیکنن.....دخترتو یه مهمونی برای اینکه حرص پسر رو دربیاره....بایه پسردیگه خوش وبش میکنه و میرقصه......اه اه کاملاتکراری:icon_21:
     

    ✴Aida✴

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/03/15
    ارسالی ها
    1,104
    امتیاز واکنش
    11,875
    امتیاز
    706
    محل سکونت
    اصفهان❤
    اصولا دختره خیلی قشنگ نیس فقط
    چشاش آبیه و درشت
    دماغش کوچولو
    لبا کوچولو
    پوست سفید
    گونه هاش برجسته
    خوش هیکل
    پولدار

    رقیب عشقیشم
    دماغ عملی
    لبا پروتز
    گونه کاشته
    موها رنگ کرده
    اکثرا پر عشـ*ـوه
    جلف با آرایش غلیظ
    و تو مهمونیام یه لباس قرمز کوتاه میپوشه

    پسره ام چشا سبز
    پوست سبزه
    هیکلی
    یه ته ریش داره که جذابیتشو چند برابر میکنه
    فک مستطیلی
    پولداردختربازم
    مغرور
    موها عـریـ*ـان

    کلا رمان دیگه برام تکراری شده
     

    SheRviN DoKhT

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/01/19
    ارسالی ها
    1,883
    امتیاز واکنش
    147,427
    امتیاز
    1,086
    سن
    22
    پسر خز قصه:من دوست ندارم!
    دختره با لب و لوچه ی آویزوون!
    پسر خز:من عاشقتمممممممممممممم!
     

    ✴Aida✴

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/03/15
    ارسالی ها
    1,104
    امتیاز واکنش
    11,875
    امتیاز
    706
    محل سکونت
    اصفهان❤

    setayesh_tlb

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/02/14
    ارسالی ها
    20
    امتیاز واکنش
    109
    امتیاز
    71
    سن
    20
    محل سکونت
    سمنان،شاهرود
    امکان نداره اینا پاشونو بزارن ـشمال اهنگ نخونن یا گیتارررر ووووو این قضیه رژلب قرمز آتشین ینی من وقتی این جملرو میخونم تا ته قصه رو میرم
     

    برخی موضوعات مشابه

    بالا