10 رمان عاشقانه ای که هر کس باید بخواند

*SAmirA

کاربر نگاه دانلود
کاربر نگاه دانلود
عضویت
2016/01/09
ارسالی ها
30,107
امتیاز واکنش
64,737
امتیاز
1,304
آنا کارنینا (لئو تولستوی)

640568_566.jpg


«خانواده ها
Please, ورود or عضویت to view URLs content!
خوشبخت همگی مثل هم خوشبختند ولی خانواده های بدبخت، هر کدام بدبختی مخصوص به خودشان را دارند.»

این شروع غافلگیرکننده رمان است؛ رمانی که می گوید یکی از این بدبختی ها جستجوی عشق در مسیری غلط است. درست مثل آنا که تمام رمان را با بدبختی طی می کند و ما حتی نمی توانیم ذره ای با او همدلی کنیم یا حتی بعد از مرگش او را ببخشیم.

آنا از شوهرش و از زندگی در جمع اعیان روسیه راضی نیست. دل به وروسکی عاشق پیشه می دهد که بعدا معلوم می شود چه آدم بی بته ای بوده. با این انتخاب غلطش نمی تواند کنار بیاید و آخر خودش را سر به نیست می کند.

عشق، به خصوص عشقی چنین اشتباه و در مسیر غلط، بدجوری پدر درمی آورد و این را آنا کارنینا با تمام وجود درک می کند. معمولا بین منتقدها، اینکه این رمان را شاهکار تولستوی به حساب بیاورند یا «جنگ و صلح» را، اختلاف نظر است.

در جستجوی زمانه از دست رفته (مارسل پروست)

640569_787.jpg


توی این رمان بلند هفت جلدی، چندتا عشق و کلی جمله قصار درباره عشق هست، در جلد اول داستان دلدادگی شارل سوان به اودت را می خوانیم که شارل برای سر درآوردن از ماجراهای معشوق بی وفایش، ساعت ها زیر پنجره اودت می ایستد.

در جلد دوم راوی بی نام قصه، دل به ژیلبرت، دختر شارل و اودت می بندد ولی بعد از بی توجهی ژیلبرت، با آلبرتین آشنا می شود. بعد از کلی ماجرا در جلد پنجم به او می رسد اما آلبرتین بی وفایی در پیش می گیرد و راوی قصه ما از غصه مریض می شود و هفتاد صفحه هذیان می گوید.

در جلد ششم است که راوی دوباره در خیابان به ژیلبرت سوان برمی خورد و فیلش یاد هندوستان می کند ولی ژیلبرت با دوست قدیمی راوی ازدواج می کند. در جلد آخر راوی می فهمد که ژیلبرت در جوانی دلباخته او بوده ولی او هیچ وقت اشارات عاشقانه ژیلبرت را درک نکرده است. یک جورهایی رمان، شرح این است که در مقوله عشق و عاشقی، لحظات چقدر سرنوشت ساز هستند. به جز این، کتاب درباره حسادت عشاق هم توضیحات خواندنی دارد.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • پیشنهادات
  • *SAmirA

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/01/09
    ارسالی ها
    30,107
    امتیاز واکنش
    64,737
    امتیاز
    1,304
    جین ایر (شارلوت برونته)

    640570_763.jpg


    خودش یک تجربه عاشقانه وحشتناک داشت. زندگی اش هم همینطور بود. نه از دوران معلمی اش خیری دید و نه از نویسندگی اش. مثلا همین داستان را مجبور شد با یک اسم مستعار مردانه چاپ کند. معلوم است که وقتی همچین آدمی بخواهد رمانی درباره مشقت های عشق بنویسد، چی از آب درمی آید.

    جین ایر، در واقع خود شارلوت برونته است. نوانخانه ای که او در آنجا بزرگ می شود، مثل کودکی شارلوت است. شغل جین، یعنی معلمی هم همان شغل شارلوت برونته. دل بستن جین به اربابش آقای روچستر که بعدا می فهمیم همسرش را زندانی کرده هم همان ماجرایی است که سر نویسنده درآمد و ازدواج روچستر و جین در آخر عمر، وقتی که روچستر در آتش سوزی صورتش را از دست داده تاکیدی است بر رنجی که برونته و خواهرانش کشیده اند. رنجی که بسیاری از عشاق جوان هم آن را تجربه می کنند.

    غرور و تعصب (جین آوستین)

    640571_279.jpg


    «این حقیقت را همه دنیا قبول دارند که مرد مجردی با ثروت مناسب، باید به دنبال همسر بگردد.» یک شروع خاص دیگر، برای یک عاشقانه کلاسیک. خانواده بنت چهارتا دختر دارند. همسایه جدیدشان هم مرد جوان و پولداری است که مجرد است. واضح است که اولین نقشه خانم بنت، این است که یکی از دخترها را به او قالب کند.

    جین، خوشگل و خانم است. الیزابت، نه زیاد خوشگل است و نه زیاد خانم اما باهوش است. آن دوتای دیگر هم خب، هستند. ظاهرا همه چیز دارد خوب پیش می رود که دوست از خود راضی آقای همسایه سر و کله اش پیدا می شود. خواندن رمان های آستین، رمان های بازاری را پیش چشم تان بی ارزش می کند. آستین یک داستان عاشقانه درجه یک تعریف می کند، بدون حتی یک کلمه احساساتی.
     

    *SAmirA

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/01/09
    ارسالی ها
    30,107
    امتیاز واکنش
    64,737
    امتیاز
    1,304
    بلندی های بادگیر (امیلی برونته)

    640572_141.jpg


    یکی دیگر از محصولات کارخانه ادبی برونته ها آن هم از طرف عجیب ترین و منزوی ترین خواهر از میان خواهران پریده رنگ برونته. این رمان داستان عشق آتشین هیتکلیف است و اینکه این عشق نافرجام چطوری سرانجام جماعتی را به گند می کشاند.

    هیتکلیف کولی زاده ای است که پیش خانواده کاترین بزرگ می شود، خانواده ای که همه شان جز کاترین او را عذاب می دهند. هیتکلیف از کاترین خواستگاری می کند و برخلاف تصورش، از کاترین، تنها نقطه امیدش در زندگی هم جواب منفی می شنود. می رود تا با جیب پر پول برگردد اما وقتی برمی گردد که کاترین با یک آدم عوضی ازدواج کرده. از اینجا به بعد است که هیتکلیف از همه انتقام می گیرد، با خواهر شوهر کاترین ازدواج می کند و او را عذاب می دهد، بچه برادر کاترین را مثل یک حیوان وحشی تربیت می کند. دختر کاترین را که مرده مجبور می کند با دایی زاده وحشی اش ازدواج کند و ... بی رحمانه ترین چهره عشق را می شود در این داستان سراغ کرد.

    مادام بوآری (گوستاو فلوبر)

    640573_586.jpg


    اما همسر دکتر بوآری معروف، یک دختر شهرستانی و ساده است که آرزوهای زیادی دارد و مشتاق زیبایی، ثروت، عشق و جامعه ای سطح بالاست. نقطه اصلی داستان، همین ایده آل های خیالبافانه و جاه طلبانه اوست که با واقعیت های زندگی کیلومترها فاصله دارد. راهی که او به ذهنش می رسد رفتن از جاده خاکی و میانبرهاست. مثل آنا کارنینا، عشق را در جایی جستجو می کند که اصلا عاشقی در کار نیست و وقتی این را می فهمد که حسابی دیر شده و گند بالا آورده است و راهی جز خودکشی برایش نمانده. داستان با ازدواج شروع می شود و با مرگ تمام می شود و این وسط هم کلی توصیف هنرمندانه و جمله قصار درباره فرق ها و شباهت های عشق و حماقت می خواهیم
     

    *SAmirA

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/01/09
    ارسالی ها
    30,107
    امتیاز واکنش
    64,737
    امتیاز
    1,304
    گتسبی بزرگ (اسکات فیتزجرالد)

    640574_503.jpg


    این رمان برخلاف باقی کتاب های این فهرست که از همان اول کار میخکوبتان می کند، یک مشکل کوچک دارد؛ آن هم اینکه «گتسبی بزرگ» را اگر به عنوان یک داستان شاهکار دست بگیرید و توقع یک چیز فوق العاده را داشته باشید، متاسفانه رمان همین طور هی ناامیدتان می کند تا وقتی که به فصل آخر برسید و آنجاست که یکباره مات و مبهوت شکوه این داستان خواهید شد. برای اینکه نمک آن غافلگیری از بین نرود، قبل از خواندن رمان فیلمش را نبینید.

    ما هم همین قدر می گوییم که جی گتسبی با اسم واقعی جیمز گست پسر جوان جاه طلب، بی سواد، رمانتیک و ماجراجویی است که بعد از جنگ جهانی اول توانسته با درجه افسری برای خودش میان اشراف نیویورک جایی دست و پا کند اما هنوز هم از درون غمگین است و نمادی به حساب می آید از نسل جوان هایی که از طرف بقیه درک نمی شوند و به قول نویسنده متعلق به «نسل از دست رفته» (یک چیزی معادل همان «نسل سوخته» خودمان) است. کافی است دل به کتاب بدهید و خودتان را توی شخصیت گتسبی ببینید و الی آخر.

    دکتر ژیواگو (بوریس پاسترناک)

    640575_616.jpg


    داستان زندگی یک پزشک شاعر به اسم یوری ژیواگو که در واقع داستان جامعه روسیه در نیمه اول قرن بیستم است. ژیواگو و همسرش تونیا، بعد از ازدواج در جریان جنگ جهانی از هم دور می افتند و باقی داستان، شرح تلاش این دو برای رسیدن دوباره به یکدیگر است.

    پاسترناک 9 سال از عمرش را صرف نگارش این رمان کرد اما هیچ ناشر روسی حاضر نشد «دکتر ژیواگو» را چاپ کند و اولین چاپش در ایتالیا بود. می گفتند رنج های یک شاعر و معشـ*ـوقه اش در برابر انقلاب بلشویکی چه ارزشی دارد.

    وضع با اعلام او به عنوان برنده نوبل بدتر هم شد. کمونیست های خشمگین عقیده داشتند این حق شولوخف و «دن آرام» است که نوبل بگیرد تا جایی که پاسترناک مجبور شد از کمیته نوبل اعلام برائت کند. با این حال، هنوز هم تصویرهای رمان او از انقلاب 1917، سال های گرسنگی، ازدواج دکتر ژیواگو و فرار او و همسرش به سیبری فوق العاده است.
     

    *SAmirA

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/01/09
    ارسالی ها
    30,107
    امتیاز واکنش
    64,737
    امتیاز
    1,304
    یوگنی آنگین

    640576_203.jpg


    یوگنی، بچه خرپولی است که وقتی عمویش می میرد، برای سرکشی به ثروت او به روستایی می رود و آنجا با دختر زیبایی به نام تاتیانا برخورد می کند که خواهر زن دوست شاعرش است. طبعتا تاتیانا هم دل به یوگنی می دهد و دلبسته او می شود اما یوگنی بعد از مدتی از تاتیانا سیر می شود و می رود سراغ خواهرش اولگا که زن همان شاعر است. سر همین با دوست شاعرش دوئل هم می کنند ولی اولگا هم خیلی زود از چشمش می افتد و می رود شهر پی عیاشی خودش.

    تاتیانا هم بعد از مدتی چشم انتظاری، عاقبت ازدواج می کند و راهی سن پترزبورگ می شود. بعد از چند سال گذر یوگنی آنگین به سن پترزبورگ می افتد و تاتیانا را با همسرش می بیند و این بار که تاتیانا سر و وضع مرفهی پیدا کرده دوباره به او پیشنهاد می دهد. تاتیانا هم که پایبند خانواده است او را از خودش می راند. باقی داستان چیز دندانگیری ندارد اما تاتیانا، محبوب ترین زن بین کل آثار ادبی روسی می شد.

    رنج های ورتر جوان (یوهان ولفگانگ گوته)

    Please, ورود or عضویت to view URLs content!


    ورتر اشراف زاده جوانی است که بعد از فارغ التحصیلی از دانشگاه برای استراحت به شهر ییلاقی کوچکی آمده. او در یک میهمانی با شارلوت، دختر قاضی شهر آشنا می شود و یک دل نه صد دل عاشق او می شود.

    شارلوت اما به مردی شریف (آلبرت) وعده داده شده است! مثلثی عشقی شکل می گیرد و همه چیز برای رنج کشیدن ورتر جوان آماده می شود و ...

    این رمان (مثل «بابا لنگ دراز») در قالب نامه نوشته شده، نامه هایی که ورتر به دوستش ویلهلم می نویسد و در آن از حال و روز یک عاشق بینوا می گوید. خود گوته این کتابش را بیشتر از «فاوست» دوست داشت و می گویند ناپلئون عاشق این رمان بوده. شهرت کتاب در قرن هجدهم به اندازه ای بود که تا مدت ها مردان جوان به سبک ورتر لباس می پوشیدند و دختران به تقلید از شارلوت.
     

    *Stephanie*

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2019/03/12
    ارسالی ها
    1,273
    امتیاز واکنش
    6,302
    امتیاز
    658
    سن
    20
    محل سکونت
    Gothom City
    %DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8-%D9%BE%D8%B1%D9%86%D8%AF%D9%87-%D8%AE%D8%A7%D8%B1%D8%B2%D8%A7%D8%B1-%D8%AC%D9%84%D8%AF-1-%D9%88-2.jpg


    پرنده خارزار

    در افسانه ها آمده است که پرنده ای تنها یک بار در عمر خود می خواند و چنان شیرین میخواند که هیچ آفریده ای بر زمین به پای او نمی رسد .از همان دم که از لانه خود بیرون می آید در پی آن می شود که شاخه های پر خاری بیابد و تا آن را نیابد آرام نمی گیرد. آنگاه همچنان که در میان شاخه های وحشی آواز سر می دهد بر درازترین و تیزترین خار می نشیند و در حال مرگ با آوازی که از نوای بلبلان و چکاوکان فراتر می رود رنج جان کندن را زیر پا می گذارد .آوازی آسمانی که به بهای جان او تمام می شود .همه عالم برای شنیدن آوازش بر جای خود میخکوب می شوند و خداوند در ملکوت آسمان لبخند می زند.

    آخر تا رنجی گران نباشد گنجی گرانبها یافت نگردد... باری آن افسانه چنین می‌گوید...


    بر گرفته از رمان برجسته "پرنده خارزار" ، اثر کالین مک کالو

    داستان عاشقانه رالف کشیش کاتولیک به مگی
    پایان نامعلومی برای این عشق ممنوعه وجود دارد
     
    آخرین ویرایش توسط مدیر:

    برخی موضوعات مشابه

    بالا