چه جمله ای تو رمانا خیلی تکرار شده؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

  • شروع کننده موضوع m-sh77
  • بازدیدها 2,886
  • پاسخ ها 44
  • تاریخ شروع

m-sh77

کاربر نگاه دانلود
کاربر نگاه دانلود
عضویت
2014/03/04
ارسالی ها
526
امتیاز واکنش
2,213
امتیاز
391
محل سکونت
اصفهان-کاشان
سلام.....

اول از همه خواهش میکنم این تاپیک رو قفل نکنید........

و از بقیه کاربران هم خواهش میکنم نظراتشون رو بگن.......

چه جمله یا صحنه ای تو رمانا خیلی تکرار شده؟؟؟؟؟؟؟؟؟

خواهشا همه جواب بدین.....

مطمئن باشید اینجا یه تاپیک طنز میشه.....اگه همه جواب بدن.......

خودمم میگم

این صحنه هست دختره پاش گیر میکنه یه جا و پسره هم نمیدونم از کجا یهو پیدا میشه نمیذاره بیافته.......

دختره شب دیر میاد خونه و پسره با دستای مشت شده و چشمای سرخ میگه:تا حالا کدوم گوری بودی ذلیل مرده؟؟؟؟

پسره پولدار- با شکم 120 تیکه- ماشینا فراری و لامبورگینی و.....

دختره عروسک - هیکل خوده خوده باربی - همه هم از دم شیطون با 100 متر زبون

پسره و دختره با هم دعوا میکنن پسره شترق میکوبه تو صورت دختره.....دختره هم خون از دماغ و دهن و لب و لوچه فوران میکنه.......

دختره شب تشنه اش میشه با لباس خواب میاد بیرون پسره میبینتش......

دختره رو به رو آینه واسه خودش مثله دیوونه ها بـ*ـوس میفرسته........

همیشه خدا پسره مثل تیرچراغ برق بلنده دختره هم اگه کفش پاشنه 100 سانتی هم بپوشه بهش نمیرسه.........

خیلی دیگه هست اما بقیه اش رو شما بگین.......


 
  • پیشنهادات
  • Shadab

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2014/07/31
    ارسالی ها
    48
    امتیاز واکنش
    24
    امتیاز
    56
    محل سکونت
    Karaj
    اینکه دختره یه کار مهم داره با یکی تصادف میکنه بعد میره میبینه طرف همونه که باهاش تصادف کرده

    به خاطر وصیت نامه یا به اجبار بزرگ خاندان مجبور به ازدواج میشه و آخر هم عاشق هم میشن

    تا تقی به توقی میخوره دختره غش میکنه یا مریض میشه

    اینکه طرف مطمئن نیست دوسش داره اون یکی برا همین ترکش میکنه

    صبح ها یکی تلفن میکنه بیدار میکنه طرف رو و طرف هم بش فحش میده

    دختره تمام کلاسا رو رفته و همه چی تمومه

    پسره با یه دختر دیگه میرقصه بعد دختره از حسودی میره با یه پسره دیگه یه خورده که میرقصه پسره عصبی میاد دستشو میکشه که با خودش برقصه
     
    آخرین ویرایش توسط مدیر:

    nikakocholo

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2014/07/21
    ارسالی ها
    66
    امتیاز واکنش
    28
    امتیاز
    66
    همیشهدر عمق نگاهه پسر داستان چیزی وجود داره که دختر داستان تشخیص نمی دهد.
    همیشه تو دوره ای که دختره و پسره دور از همن یکی به موبایل دختره زنگ میزنه فقطم نفس میکشه.
    همیشه موقع رقـ*ـص دختره پسره سر میرسه.
     

    Elahe.Emadi

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2014/07/27
    ارسالی ها
    58
    امتیاز واکنش
    8
    امتیاز
    0
    محل سکونت
    زیر اسمون خدا
    همیشه رفیق فابریک پسره عاشق دوست صمیمی دختره میشه اخرشم باهم ازدواج میکنن

    همیشه دختره یا پسره به دوستاشون میگن تو که میدونی من از همه ی دخترایا پسرا بدم میاد وهیچ کدوم ارزش فکر کردن ندارن اخرشم خودشون عاشق میشن

    یااینکه دختره تو مهمونی های مختلط میره،دکلته میپوشه و...حالا دست پسره که بهش میخوره سرخ وسفید میشه...والا..

    دختره و پسره هردو گیتار بلدن درحدعالــــی تو مهمونیام همیشه باهم مسابقه میدن پسرم کلا خواننده ایه برا خودش
     

    Artemis

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2013/12/20
    ارسالی ها
    321
    امتیاز واکنش
    1,031
    امتیاز
    291
    محل سکونت
    تیمارستان نگاه!!!
    دختره همش یه بلایی سرش میاد و پسره میپره نجاتش میده
    پسره خیلی پیشونیش و رگ گردنش نبض میزنه و خیلی رو دختره غیرتیه و حساسه
    دختره دوس دخترای پسر رو میپرونه و بعدش یه دعوای حسابی دارن
    همخونه میشن در هر شرایطی
    دختره خدمتکاره یا بنا به دلایلی مجبور به قبول اینکه بره تو خونه ی پسره شده و پسرم همش حرصش میده
     

    sムცЯɨŋム

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    1970/01/01
    ارسالی ها
    692
    امتیاز واکنش
    1,697
    امتیاز
    391
    سن
    25
    اول از همه اینکه معلوم نیست ننه بابای دختره چی کارن که دختره همش خونه پسرس
    این همخونه شدن ها خیلی تکراریه
    همیشه وقتی پسره دختره رو با یه پسره دیگه میبینه اونجا تازه میفهمه عاشق دختره بوده
    همیشه دختره اول داستان با یه پسری کل کل میکنه بعد محل کارش پسره رئیس دختره در میادش
    دخترا همشون ته رقـ*ـص های عربی هستن و بی نهایت جذاب میرقصن
    همشون ویلا تو شمال دارن و امکان نداره سه روز نرن ویلاشون
    توی همه داستان ها یه دختر شخصیت منفی تو داستانه که عاشق پسره داستانه و میخواد میونه دختره و پسره رو به هم بزنه

    رمان ها همشون آبکی شدن والا:icon_confused::icon_16:
    :icon_34::icon_cry::icon_10::icon_15::icon_idea(1):
     

    نازبو

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2014/07/21
    ارسالی ها
    34
    امتیاز واکنش
    9
    امتیاز
    0
    همیشه پسره پولداره یا دختره به هر حال یکیشون مایه دارن (هیشکی نمی یاد یه رمانی بنویسه که سطح مالیشون پایینه)
    همش این بازیه جرءت یا حقیقتو بازی میکنن همشم تو جرءت یا همو باید ببوسن یا با ماتحتشون بنویسن قسطنطنیه )
    دختره یا پسره مخ هستن تو فلان رشته بهترین رتبه تو بهترین دانشگاه درس میخونن
    دختره عاشق خرید کردنه هی میره خرید من نمیدونم پول علف خرسه ؟
    همش دختره جلو آینه خودشو برانداز میکنه و خصوصاتشو میگه
    اکثرا دختر بدای داستان لباس دکلته میپوشه ولی مال خودش پوشیدس
    پسره ادکلنش مـسـ*ـت کنندس و فراوونم زده

    :icon_confused::icon_confused::icon_confused::icon_confused:
     
    آخرین ویرایش توسط مدیر:

    *parisa*

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2013/12/18
    ارسالی ها
    1,760
    امتیاز واکنش
    2,649
    امتیاز
    506
    سن
    25
    محل سکونت
    Khz_ahw
    قضیع این تخته سنگه که دختره همش بهش برخورد میکنه بعد می فهمیم یه اغوش گرم اقا پسر پولدار خوشگل خوش اخلاق که از قضا شخصیت اصلی داستان هست خعلی تکراریه بخصوص این کلمه خز و کلیشه ای(خوردم به یه دیوار سفت دماغم نابود شد یه چیز تو همین مایه ها):icon_26:
    اینکه پسره دوسش نداره ها ولی مث چی روش غیرت داره:icon_26:اخه خوشگل دختر داستان خودت نمی فهمی هرکی روت غیرت داره دوستت داره؟اونم غریبهههههههههه
    و اینکه پسر داستان ایقددددددددد خاطر خواه داره که نگو:icon_surprised:
     

    yasaman saleh

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2013/12/16
    ارسالی ها
    141
    امتیاز واکنش
    38
    امتیاز
    86
    همیشه یا دختره یا پسره سرد نگاه میکنن یا حرف میزنن در حدی که خودشونم از سردیش تعجب میکنن:icon_surprised:

    همیشه یه دختره ایکبیری که کلیم ارایش داره و خیلیم زشت و جلفه تو داستان هست:icon_10:

    چشم رنگی هایی که چشاشون سگ داره درحالی که تاحالا ما اینقدر چشم رنگی ندیدیم:icon_16:

    همه هم از دم دکتر و مهندس که اونم همه دکترا جراح قلب مهندیاشم همه عمران و معمارند هیچ شغلیم اصلا دیگه وجود نداره:icon_biggrin:

     

    ✿viℴℓℯt

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2013/12/22
    ارسالی ها
    141
    امتیاز واکنش
    100
    امتیاز
    0
    دختره برادر عشقشو میبینه بعد میگی وای چقدر شبیه همن ولی عشقم ازش جذاب تره و چشماش برق میزنه

    دختره با اینکه قدش بلنده اما تا سـ*ـینه ی پسرست

    پسره هیکلش مثه ارنولده

    اسمشم پسره هم اغلب اصیل ایرانیه

    توی داستان بیشتر موقع ها دختری که اریشش غلیظه و لباسای باز و تنگو کوتاهو ..... میپوشه و همیشه دختر داستان دختر جلفه رو حرص

    میده و دختر جله از حرص قرمز میشه
     

    برخی موضوعات مشابه

    بالا