VIP برشی از یک کتاب

Kallinu

کاربر نگاه دانلود
کاربر نگاه دانلود
عضویت
2018/12/27
ارسالی ها
509
امتیاز واکنش
19,059
امتیاز
765
محل سکونت
حُـزْنـِ مُبـارَکْـ...❀
بعضی وقت ها آدمی چنان دروغ می گوید که خودش هم دلش نمیآید باورش نکند.
نویسنده: @Morteza Ali
Please, ورود or عضویت to view URLs content!
 
  • پیشنهادات
  • Kallinu

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2018/12/27
    ارسالی ها
    509
    امتیاز واکنش
    19,059
    امتیاز
    765
    محل سکونت
    حُـزْنـِ مُبـارَکْـ...❀
    آدما، کاش در این دایره حبس نبودی. زمین چه داشت که خود را از آن قله به قعر افکندی؟ تفاوت هبوط و سقوط به حرفی ست و تفاوت محرم و مجرم، به نقطه ای؛ از چه چنین خوار شده ایم؟
    نویسنده: پرنده سار
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
     

    Kallinu

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2018/12/27
    ارسالی ها
    509
    امتیاز واکنش
    19,059
    امتیاز
    765
    محل سکونت
    حُـزْنـِ مُبـارَکْـ...❀
    پا به پای این اشک های تو، عرش خدا دارد می لرزد؛ شیشه های اتاق که بماند، قلب نالان من که بماند! بماند که چطور دارم از درون فرو می پاشم و تجزیه می شوم به هزاران تکه، هر تکه را که برداری رویش نوشته دیبا!
    نویسنده: @SheRviN DoKhT
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
     

    *Stephanie*

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2019/03/12
    ارسالی ها
    1,273
    امتیاز واکنش
    6,302
    امتیاز
    658
    سن
    20
    محل سکونت
    Gothom City
    در خیابان بر روی زمین می افتاد و مشغول گریستن می شود. وضع اکنونش بخاطر اشتباه خودش بود؛ این باتلاق پر از مشکل را خودش و با دست های خودش ایجاد کرده بود و بازگشتی در کار نبود. مهرداد ارجمند، همان پسرک عاشق سابق نبود؟ بود؟ مهرداد هنوز قلبش برای ملیحه می زد ولی ملیحه هنوز درون همان فکر مسخره و پوچ خود بود و هیچگاه نمی خواست از ان خارج بشود و چشمانش را باز کند؛ به خاطر همین هر روز بیشتر در باتلاق اشتباهش فرو می رفت و غرق می شد.
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
     

    *ROyA

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/12/28
    ارسالی ها
    3,052
    امتیاز واکنش
    25,600
    امتیاز
    1,070
    محل سکونت
    Sis nation
    با دیدن خانوم جوانی که بسیار شبیه ننه هاجر بود همه شگفت زده شدند و سهیل کمی یخش آب شده و با هیجان گفت:
    _نگاه نگاه، این باید جوونیای ننه هاجر باشه!
    در فکر فرو رفت و بعد متعجب و با چشم های ور قلمبیده اش ادامه داد:

    - بنظرتون اون موقع هم انقدر بداخلاق بوده؟

    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
     

    Firelight̸

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2018/10/07
    ارسالی ها
    1,273
    امتیاز واکنش
    47,038
    امتیاز
    1,040
    سن
    21
    _دختر حرمت داره. جایی که یه دختر تنها زندگی میکنه هیچوقت یه پسر نباید بره. توی جایی که من هستم اینطوریه. حتی توی خانواده هم اگر برادر خواست به اتاق خواهر بره اول باید اجازه کسب کنه.
    _یعنی نمیومدی خونه ام؟
    _نوچ. حالا وقتی رفتیم دریا با اینجور مسائل بیشتر آشنا میشی. فعلا خدانگهدار.
    و بعد خودش به سمت ویلایش راه افتاد.
    دریا رفتنش را تماشا کرد و در حالی که لبخند دلنشینی داشت، زیر لب زمزمه کرد:
    _دختر حرمت داره
    ...
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
     

    رزمین رولینگ

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/08/03
    ارسالی ها
    770
    امتیاز واکنش
    13,290
    امتیاز
    671
    سن
    22
    محل سکونت
    خرم آباد
    اگر قانون‌تان اینگونه است که شما آن را نقض کنید و کسی شما را سرزنش و مجازات نکند و در عوض ندیمه‌ای که از فرط خوش‌حالی خبری مهم را برایتان آورده است، به خاطر کاری مشابه شما مجازات شود، بهتر است شما و پادشاه و ملکه خودتان را از دره پائین بیندازید؛ چرا‌که خودتان از سخنان خود پیروی نکرده‌اید.
    از رمان: نبرد کوهستان
    نوشته‌ی @حبیب.آ
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
     

    کوه یخی

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2019/08/03
    ارسالی ها
    162
    امتیاز واکنش
    2,774
    امتیاز
    472
    سن
    17
    محل سکونت
    اصفهان
    و اما خونواده و سطحی که ازش دم می زنین، من تو خونواده ای بزرگ شدم که بهم یاد دادن همیشه هوای همه ی آدما رو داشته باشم و وقتی کمک خواستن بدون اینکه نگاه کنم از چه قشری ان، چه شکلین، دوستن یا دشمن کمکشون کنم. بهم یاد دادن احترام نگه دارم چه بزرگ چه کوچیک و ادما رو بخاطر لباسای تنشون قضاوت نکنم.
    از رمان: به رنگ نارنجی
    نوشته‌ی @Zhila.h عزیز
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    پیش‌نهاد میدم بخوانید.
     

    رزمین رولینگ

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/08/03
    ارسالی ها
    770
    امتیاز واکنش
    13,290
    امتیاز
    671
    سن
    22
    محل سکونت
    خرم آباد
    تو، ای سرباز راه بدبختی !
    تا کی آخر خنده روی لب داری ؟
    فردا صبح تو خواهی مرد و
    اسمی به روی سنگ قبر داری
    شاعر: @پرنده سار
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
     

    SHahRAshOB

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/02/06
    ارسالی ها
    1,543
    امتیاز واکنش
    22,715
    امتیاز
    861
    تو مرا از من گرفتی.
    مرا از خود من دور کردی و از من مترسکی خیالی با دنیایی از ترس ها ساختی.
    تو مرا از خودم گرفتی و سالهاست که غریبانه به دنبال خودم می گردم.
    تو مرا تبدیل به نا منی کردی که دیگر از من نبود!
    می دانی چه شد؟
    یک روز به خودم آمدم.
    دیدم دیگر این آدم، من نیست.
    آدمی لبریز از خشم و درد است.
    من در آیینه ها، دخترکی فسرده و خسته دیدم.
    من، دلم برای خودم تنگ شده است..

    رمان شبگون
    شقایق گلی @SHAGHAYEGH.GOLI

    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
     

    برخی موضوعات مشابه

    بالا