- عضویت
- 2021/05/06
- ارسالی ها
- 765
- امتیاز واکنش
- 1,711
- امتیاز
- 448
- سن
- 18
بزرگ ترین وحشت بچه این است که دوستش نداشته باشند. از همه بیشتر از این می ترسد که رانده شود. هرکسی تا اندازه ای کمتر یا زیادتر رانده شده است و خشم از آن ناشی می شود و خشم ، آدمی را برای انتقام گرفتن به ارتکاب جنایتی وا می دارد و با جنایت خطا پیش می آید و این داستان بشریت است. اگر انسان از سوی کسانی که دوستشان دارد رانده نمیشد، آن چیزی نمیشد که در حال حاضر هست. شاید عدم توازن های کمتری می داشت و اطمینان دارم که در این صورت، وجود زندان ها ضروری نمی بود و نقطه ی آغاز از همانجاست.
وقتی بچه ای می بیند محبتی را که انتظار دارد از او دریغ می شود، لگدی به گربه می زند. و خطایش را مخفی نگه می دارد. بچه ی دیگر پول می دزدد تا با آن محبت می خرد. یکی دیگر دنیا را فتح می کند. همیشه همان چیز است: خطا، انتقام و باز هم خطا. و این بار بزرگ تر. آدم تنها موجود زنده ای است که با پشیمانی آشناست.
وقتی بچه ای می بیند محبتی را که انتظار دارد از او دریغ می شود، لگدی به گربه می زند. و خطایش را مخفی نگه می دارد. بچه ی دیگر پول می دزدد تا با آن محبت می خرد. یکی دیگر دنیا را فتح می کند. همیشه همان چیز است: خطا، انتقام و باز هم خطا. و این بار بزرگ تر. آدم تنها موجود زنده ای است که با پشیمانی آشناست.