آموزشی آمــــوزش زبان اسپانیایی|Dibaکاربر نگاه

وضعیت
موضوع بسته شده است.

Diba

کاربر نگاه دانلود
کاربر نگاه دانلود
عضویت
2015/04/15
ارسالی ها
86,552
امتیاز واکنش
46,640
امتیاز
1,242
مذكر و مؤنث - femenino y masculino

اسم ها وصفات در زبان اسپانيايي حالت مذكر و مؤنث دارند.اين حالت مذكر و مؤنث

بودن براي تمامي اسم ها يعني اسامي افراد و اسامي اشياء وجود دارد.


-بسياري از كلمات مذكر به o و بسياري از كلمات مؤنث به

a ختم مي شوند.

cuadro (تابلو)

libro (كتاب)

chico (پسر) ــ chica (دختر)

médico (پزشك مرد) ــ médica (پزشك زن)

cocinero (آشپز مرد) ــ cocinera (آشپز زن)


اگر بخواهيم براي يك اسم مذكر صفتي بياوريم،آن صفت هم حالت مذكر به خود

مي گيرد.و همين طور براي مؤنث.

مثلا:

مذكر: cuadro bonito يا bonito cuadro (تابلوي زيبا)

مؤنث: casa bonita يا bonita casa (خانه زيبا)

كلمه cuadro مذكر است و نشانه مذكر بودن آن حرف o در انتهاي كلمه مي

باشد.پس صفت هم بايد حالت مذكر داشته باشد.وكلمه casa مؤنث است.نشانه

مؤنث بودن آن حرف a در انتهاي كلمه مي باشد.پس صفت هم بايد حالت مؤنث

داشته باشد.

مثال ديگر:

مذكر: médico experto (پزشك ماهر)

مؤنث: médica experta (پزشك ماهر)


البته هميشه در قواعد زبان اسپانيايي استثناء وجود دارد.در بحث مذكر و مؤنث هم

استثناء هايي هست كه بايد اونارو ياد بگيريم و حفظ كنيم.مثلا كلمه día (روز) با

اين كه به a ختم مي شود،مذكر است و كلمه mano (دست) با اينكه به o ختم مي

شود،مؤنث است.


-اسم هايي كه به or ختم مي شوند مذكر هستند.و اگر حالت مؤنث هم داشته

باشند،حرف a به آخر اضافه مي شود.

مثال:

(رنگ)color (ارزش) valor (مزه)sabor (عشق)amor

اين اسم ها مذكر هستند و هميشه حالت مذكر دارند.و اسم هايي هستند كه

حالت مؤنث هم دارند:

(برنده) ganador (برنده) ganadora (سفير)embajador (سفير) embajadora


اسم هايي كه فقط حالت مؤنث دارند:

-اسم هايي كه به tad ختم مي شوند مؤنث هستند.

مثال:

libertad (آزادي) dificultad (سختي) facultad (دانشكده)


-اسم هايي كه به tud ختم مي شوند مؤنث هستند.

مثال:

longitud (طول) __ actitud (عمل،اقدام)


-اسم هايي كه به dad ختم مي شوند مؤنث هستند.

مثال:

calidad (كيفيت) cantidad (كيفيت) ciudad (شهر) bondad (خوبي)


-اسم هايي كه به ción و sión ختم مي شوند مؤنث هستند.

مثال:

canción (ترانه) fijación (وابستگي) colección (كلكسيون) fisión

(شكاف) visión (ديد) erosión (فرسايش)


-عدد يك «UN» تنها عددي است كه حالت مؤنث و مذكر دارد.در حالت مذكر

un و uno و در حالت مؤنث una نوشته مي شود.

مثال:

un chico (يك پسر) una chica (يك دختر ) una casa (يك خانه) un zapato

(يك كفش) una ventana (يك پنجره) un perro (يك سگ )

(يك سگ ماده) una perra


-كلماتي كه به ista و ante ختم مي شوند،هم براي مؤنث و هم براي مذكر به كار مي روند.

مثال:

artista (هنرمند) tenista ( بازيگر تنيس) dentista (دندانپزشك)

estudiante (دانش آموز) calmante (آرام بخش) amante (عاشق)

----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
 
  • پیشنهادات
  • Diba

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2015/04/15
    ارسالی ها
    86,552
    امتیاز واکنش
    46,640
    امتیاز
    1,242
    صرف چند مصدر در وجه حال التزامی

    صرف چند مصدر در وجه حال ساده و حال التزامی به همراه مثال


    کمک کردن - ayudar

    کمک کنم - ayude_______کمک می کنم - ayudo

    کمک کنی - ayudes_______کمک میکنی - ayudas

    کمک کند - ayude_______کمک می کند - ayuda

    کمک کنیم - ayudemos_______کمک می کنیم - ayudamos

    کمک کنید - ayudéis_______کمک می کنید - ayudáis

    کمک کنند - ayuden_______کمک می کنند - ayudan

    مثال ها:

    nos pidió que ayudemos a reparar su ordenador

    از ما کمک خواست که کامپیوترشو تعمیر کنیم


    necesita que le ayudéis

    نیاز داره که کمکش کنید


    él no quiere que yo le ayude

    او نمی خواهد که من کمکش کنم




    جستجو كردن , گشتن - buscar

    جستجو کنم - busque______جستجو مي كنم - busco

    جستجو کنی - busques______جستجو مي كني - buscas

    جستجو کند - busque______جستجو مي كند - busca

    جستجو کنیم - busquemos______جستجو مي كنيم - buscamos

    جستجو کنید - busquéis______جستجو مي كنيد - buscáis

    جستجو کنند - busquen______جستجو مي كنند - buscan

    مثال ها:

    espero que encuentres lo que busques

    امیدوارم چیزی که دنبالش بگردی رو پیدا کنی


    estos sitios nos ayudan a encontrar lo que busquemos en internet

    این سایت ها به ما کمک می کنند چیزی که تو اینترنت جستجو می کنیم رو پیدا کنیم


    mejor es que te comuniques con nosotros para que busquemos una solución

    بهتره که با ما ارتباط بر قرار کنی تا دنبال یه راه حل بگردیم





    فروختن - vender

    بفروشم - venda______مي فروشم - vendo

    بفروشی - vendas______مي فروشي - vendes

    بفروشد - venda______مي فروشد - vende

    بفروشیم - vendamos______مي فروشيم - vendemos

    بفروشید - vendáis______مي فروشيد - vendéis

    بفروشند - vendan______مي فروشند - venden

    مثال ها:

    ?conocéis alguna tienda que venda esta máquina¿

    مغازه ای رو می شناسید که این دستگاه رو بفروشه؟


    quizá venda mi coche

    شاید ماشینمو بفروشم




    فكر كردن , باور داشتن - creer

    فكر کنم - crea______فكر مي كنم - creo

    فكر کنی - creas______فكر مي كني - crees

    فكر کند - crea______فكر مي كند - cree

    فكر کنیم - creamos______فكر مي كنيم - creemos

    فكر کنید - creáis______فكر مي كنيد - creéis

    فكر کنند - crean______فكر مي كنند - creen

    مثال ها:

    hazlo como tú creas que debes hacerlo

    همان طور کار رو انجام بده که فکر می کنی باید انجام بدی


    ?qué importa que la gente crea estas cosas¿

    چه اهمیتی داره که مردم این چیزها رو باور کنند؟



    نوشتن - escribir

    بنویسم - escriba______مي نويسم - escribo

    بنویسی - escribas______مي نويسي - escribes

    بنویسد - escriba______مي نويسد - escribe

    بنویسیم - escribamos______مي نوسيسيم - escribimos

    بنویسید - escribáis______مي نويسيد - escribís

    بنویسند - escriban______مي نويسند - escriben

    مثال ها:

    me pidieron que escriba un artículo para un periódico

    از من خواستند که یک مقاله برای یک روزنامه بنویسم


    no le gusta que escriban algo sobre él

    دوست نداره که دربارش چیزی بنویسند


    espero que pronto me escribas una carta

    منتظرم که زود برام نامه بنویسی





    زندگي كردن - vivir

    زندگي كنم - viva______زندگي مي كنم - vivo

    زندگي كنی - vivas______زندگي مي كني - vives

    زندگي كند - viva______زندگي مي كند - vive

    زندگي كنیم - vivamos__.___زندگي مي كنيم - vivimos

    زندگي كنید - viváis______زندگي مي كنيد - vivís

    زندگي كنند - vivan______زندگي مي كنند - viven

    مثال ها:

    viva x!l

    زنده باد l!x


    quiero que siempre vivamos juntos

    می خواهم که همیشه با هم زندگی کنیم


    ?conoces a alguien que viva en este barrio¿

    کسی رو میشناسی که توی این محله زندگی کنه؟

    ----------------------------------------------------------------------------------------------------------------
     

    Diba

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2015/04/15
    ارسالی ها
    86,552
    امتیاز واکنش
    46,640
    امتیاز
    1,242
    پسوند "sufijo "oso


    در زبان اسپانیایی پسوند های زیادی وجود دارد از جمله:


    mente , encia , ería , dad , tud , ble ,ción , idad , ista , dor/a , oso/a , torio/a


    پسوند oso یکی از مهمترین آنهاست.این پسوند دارا بودن چیزی را در کلمه نشان می دهد.


    مثلا:
    doloroso - دردناک (چیزی ک درد دارد)


    religioso/a - مذهبی (کسی که اعتقادات مذهبی دارد)


    acentuoso - تاکید دار ( کلمه ای که علامت acento دارد)


    peligroso - خطرناک (چیزی که خطر دارد)


    mentiroso/a - دروغ گو (کسی که حرفهایش دروغ دارد)


    hermoso/a - زیبا (چیزی که زیبایی دارد)


    apetitoso - اشتها آور (غذایی که خاصیت اشتها آورندگی دارد)


    sospechoso/a - مشکوک (چیزی که شک به همراه دارد)
    ---
     

    Diba

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2015/04/15
    ارسالی ها
    86,552
    امتیاز واکنش
    46,640
    امتیاز
    1,242
    چند نکته مهم

    توی این پست چند تا نکته مهم نوشتم که دانستنش برای هر زبان آموزی که اسپانیایی می خونه ضروریه.

    در زبان اسپانیایی ...

    - سوم شخص مفرد و سوم شخص جمع هر کدام دو معنی دارند

    مهم ترین نکته ای که درس های قبلی هم گفته بودم این هست که تمام فعل ها (به غیر از افعال امری) در سوم

    شخص مفرد و سوم شخص جمع , دو معنی دارند و این به خاطر ضمایر محترمانه usted و ustedes می

    باشد که با آن ها صرف می شوند.

    مثال:
    او می خواهد برود - el/ella quiere ir

    شما می خواهید بروید - usted quiere ir

    آنها می خواهند بروند - ellos/ellas quieren ir

    شما می خواهید بروید - ustedes quieren ir

    پس فعل ها در سوم شخص مفرد و سوم شخص جمع همیشه دو معنی می توانند داشته باشند.

    می خواند_می خوانید - lee

    می خوانند_می خوانید - leen

    خواند_خواندید - leyó

    خواندند_خواندید - leyeron

    هست_هستید - esta

    هستند_هستید - estan

    بود_بودید - estaba

    بودند - بودید - estaban

    میرود_میروید - va

    میروند_میروید - van

    - قاعده تلفظ هم استثناء دارد

    در اسپانیا شهری نزدیک بارسلونا هست که girona نام دارد.این شهر جیرونا تلفظ می شود.این شهر مرکز

    ایالت کوچک girona است و با ایالت cataluña همسایه هستند.زبان ایالت کاتالونیا و جیرونا , catalán

    (کاتالونیایی) است.که یک زبان محلی می باشد.علت تلفظ ج به جای خ , زبان مردم این منطقه است که نه تنها

    در این منطقه , بلکه در تمام اسپانیا همین جور تلفظ می شود.اسمی هم شنیده ام که حرف j آن ج تلفظ

    می شود: joan جوآن.

    پس اگر جایی از این بی قاعده گی ها دیدید احتمال زیاد به خاطر همین زبان های محلی است.

    در اسپانیا سه زبان محلی وجود دارد:

    catalán (کاتالونیایی) در ایالت cataluña

    gallego (گالیسیایی) در ایالت galicia

    vasco (باسکی) در ایالت país vasco

    - بعضی از اشیاء جمع هستند

    مثال:

    las gafas (عینک)

    los pantalones (شلوار)

    و این به خاطر دوتکه بودن یا دوتایی بودن آنهاست.

    - بعضی از اسم های خارجی ترجمه می شوند

    مثال:

    new york >> nueva york

    napoli >> nápoles

    - پسوند ción و ico/a کلمات را تاکید دار می کنند

    حرف o در پسوند ción همیشه تاکید دار است

    مثال:

    reparación- تعمیر

    lección - درس

    nación - ملت

    پسوند ico و ica کلمه را تاکید دار می کنند.به این صورت که آخرین حرف صدا دار قبل از این پسوند

    acento می گیرد

    مثال:

    gramática- گرامر , دستور زبان

    matemática- ریاضی

    tráfico- ترافیک , عبور و مرور

    político - سیـاس*ـی

    química - شیمی

    rústico - روستایی

    único/a - تنها , تک

    - تر وترین más و el/los más, la/las más هستند

    کلمه más به معنای بیشتر و تر است

    مثلا:

    دوست دارم بیشتر دراین باره بدونم - me gustaría saber más sobre esto

    لطفا آهسته تر رانندگی کن - por favor conduce más lento

    وقتی یکی از حروف تعریف (el , la , los , las) قبل از más بیاید , معنی ترین می دهد

    مثال:

    el país más grande del mundo

    بزرگ ترین کشور جهان

    la ciudad más grande del mundo

    بزرگ ترین شهر جهان


    los países más pobres del mundo

    فقیرترین کشورهای جهان


    las ciudades más bellas del mundo

    زیبا ترین شهرهای جهان


    peor و mejor به معنای بدترین و بهترین هستند که بعضی وقتها با حروف تعریف هم نوشته میشوند

    mi mejor amigo/a

    بهترین دوستم

    el/la mejor amigo/a

    بهترین دوست


    su peor enemigo

    بدترین دشمنش


    el peor enemigo

    بدترین دشمن

    ----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
     

    Diba

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2015/04/15
    ارسالی ها
    86,552
    امتیاز واکنش
    46,640
    امتیاز
    1,242
    ser - بودن


    - افعال ser در زبان اسپانیایی کاربرد زیادی دارند.


    - ser معنی دیگری هم دارد: موجود مثال: un ser vivo - یک موجود زنده


    - نکته مهم: گذشته ساده ser کاملا شبیه گذشته ساده ir هست:
    گذشته ساده ser:
    بودم - fui -- بودی - fuiste -- بود - fue -- بودیم - fuimos -- بودید - fuisteis -- بودند - fueron
    گذشته ساده ir:
    رفتم - fui -- رفتی - fuiste -- رفت - fue -- رفتیم - fuimos -- رفتید - fuisteis -- رفتند - fueron




    - بیشتر افعال مصدر ser بی قاعده هستند.بی قاعده ها با رنگ قرمز مشخص شده اند.و علت
    بی قاعدگی آنها (که از قاعده به دست آوردن پیروی نمی کنند) با نوشتن قاعده به دست آوردن
    فعل از مصدر، مشخص شده.






    صرف ser (بودن) به همراه مثال


    infinitivo: ser

    gerundio: siendo

    participio:sido


    ser - بودن
    اسم مصدر:siendo

    اسم مفعول:sido

    صرف مصدر ser در حال ساده ، گذشته ساده ، حال التزامی ، گذشته استمراری ، گذشته کامل ، آینده ساده ، آینده نزدیک و امری


    قاعده به دست آوردن افعال حال ساده از مصدرهایی که به er ختم می شوند:
    حذف علامت مصدری و اضافه کردن این پسوند ها: o, es, e, emos, éis, en
    (علامت مصدری، دو حرف آخر مصدر است که سه حالت میتواند داشته باشد: ar, er, ir )


    حال ساده

    هستم - soy

    هستی - eres

    هست - es

    هستیم - somos

    هستید - sois

    هستند - son

    yo soy manuel

    من مانوئِل هستم


    yo soy mayor que mi hermano

    من از برادرم بزرگتر هست


    yo soy venezolano/a

    من ونزوئلایی هستم


    soy estudiante de medicina

    دانشجوی پزشکی هستم


    ?l¿tú eres mexicano/a

    تو مکزیکی هستی؟


    ?l¿quién eres tú

    تو کی هستی؟


    él es el jefe de este grupo

    ella es la jefa de este grupo

    او رئیس این گروه است


    este partido es muy importante

    این مسابقه خیلی مهمه


    este libro es mío

    این کتاب مال منه


    esta cámara es mía

    این دوربین مال منه


    es muy fácil

    خیلی راحته


    ?l¿cuál es tu número de móvil

    شماره موبایلت چنده؟


    nosotros somos españoles

    ما اسپانیایی هستیم


    juan y yo somos primos

    من و خوآن با هم پسر عمو هستیم هستیم


    (primo و prima هر کدام چهار معنی می توانند داشته باشند:

    پسر عمو، پسر عمه، پسر دایی، پسر خاله - primo

    دختر عمو، دختر عمه، دختر دایی، دختر خاله - l(prima

    vosotros todavía sois muy jóvenes

    شما هنوز خیلی جوان هستید


    ellos son mis abuelos

    آنها پدر بزرگ و مادر بزرگم هستند


    estas mariposas son muy bonitas

    این پروانه ها خیلی زیبا هستند

    _____________________________________________


    گذشته ساده

    بودم -fui

    بودی - fuiste

    بود - fue

    بودیم - fuimos

    بودید - fuisteis

    بودند - fueron

    yo fui el primero que le preguntó

    من اولین نفری بودم که از او سوال کرد


    yo fui empleado de gobierno

    من کارمند دولت بودم


    fui muy afortunado de haberle conocido

    خیلی خوش شانس بودم که با او آشنا شدم


    tú fuiste la culpable

    تو مقصر بودی , تقصیر تو بود


    para mí siempre fuiste mi mejor amigo/a

    همیشه برای من بهترین دوستم بودی


    nunca fue un buen padre para sus hijos

    هیج وقت پدر خوبی برای فرزندانش نبود


    franco fue el dictador de españa

    فرانکو دیکتاتور اسپانیا بود


    todos fuimos buenos amigos

    دوستان خوبی برای هم بودیم


    nos fuimos muy enfadados por la derrota

    به خاطر شکست خیلی ناراحت بودیم


    ? l ¿por qué ellos no fueron aceptados en el grupo

    چرا آنها در گروه پذیرفته نشدند؟


    fueron muy importantes para mí

    برای من خیلی مهم بودند

    _____________________________________________


    حال التزامی

    باشم - sea

    باشی - seas

    باشد - sea

    باشیم - seamos

    باشید - seáis

    باشند - sean

    mi padre quiere que yo sea doctor

    پدرم می خواهد که من دکتر بشم


    no sé si yo sea capaz de hacerlo

    نمی دونم که آیا قادر به انجام این کار باشم یا نه


    espero que seas lo suficientemente listo para entenderlo

    امیدوارم که برای فهمیدنش به اندازه کافی با هوش باشی


    quiero que siempre seas feliz

    دوست دارم که همیشه شاد باشی


    sea lo que sea

    هر چی که می خواد بشه


    quiero comprar un móvil que no sea muy caro

    می خوام یه موبایل بخرم که خیلی گرون نباشه

    _____________________________________________


    گذشته استمراری

    می بودم - era

    می بودی - eras

    می بود - era

    می بودیم - éramos

    می بودید - erais

    می بودند - eran


    (گذشته استمراری ser در ترجمه به فارسی مثل گذشته ساده است; یعنی به جای می بودم باید آن ها را بودم

    ترجمه کنیم ، چون در فارسی کلماتی مثل می بودم استفاده نمی شوند)


    hace dos años yo era fumador/a

    تا دو سال پیش من سیگاری بودم


    yo era su alumno

    من شاگردش بودم


    ese hombre era un peligro para el gobierno

    آن مرد خطری برای دولت بود


    tú eras el único que quería quedarse allí

    تو تنها کسی بودی که می خواست آنجا بماند


    nos conocimos desde que éramos niños

    همدیگرو از وقتی که بچه بودیم می شناسیم


    no éramos tan afortunados como ellos

    ما مثل آنها خوش شانس نبودیم


    eran dos hermanos que vivían en un pueblo junto al mar

    دو برادر (یا یک برادر و خواهر) بودند که در روستایی در کنار دریا زندگی می کردند


    ?por qué eran tan grandes los dinosaurios¿

    چرا دایناسورها انقدر بزرگ بودند؟


    ellos eran lo bastante inteligentes como para saber la verdad

    آنها برای دانستن حقیقت , به اندازه کافی باهوش بودند


    yo pensaba que la felicidad era todo eso que tenía

    من فکر می کردم که خوشبختی چیزی بود که من تمام آن را داشتم

    _____________________________________________


    گذشته کامل
    بوده ام - he sido

    بوده ای - has sido

    بوده است - ha sido

    بوده ایم - hemos sido

    بوده اید - habéis sido

    بوده اند - han sido


    siempre he sido responsable en mi trabajo

    همیشه در کارم متعهد بوده ام


    nunca he sido trepa

    هیچ وقت آدم جاه طلبی نبوده ام


    tú has sido elegido para participar en este proyecto

    تو برای شرکت در این پروژه انتخاب شده ای


    ?quién ha sido el mejor jugador del mundial dos mil diez¿

    چه کسی بهترین بازیکن جام جهانی دو هزار و ده بوده؟


    ha sido uno de los mejores partidos del año

    یکی از بهترین بازی های سال بوده


    nosotros hemos sido víctimas de nuestros errores

    ما قربانی اشتباهاتمان شده ایم


    vosotros siempre habéis sido mis mejores amigos

    شما همیشه بهترین دوستانم بوده اید


    los líderes de los 'camisas rojas' de tailandia han sido detenidos

    رهبران قرمز پوشان تایلند دستگیر شده اند

    _____________________________________________

    آینده ساده

    خواهم بود - seré

    خواهی بود - serás

    خواهد بود - será

    خواهیم بود - seremos

    خواهید بود - seréis

    خواهند بود - serán


    seré contento si me escribirás una carta

    خوشحال می شم اگه برام نامه بنویسی

    cuando sepas quién soy, ya seré otro/a

    هر وقت بفهمی که من کی هستم ، اونوقت کس دیگری خواهم بود


    tú serás el/la invitado/a de honor

    تو میهمان افتخاری خواهی بود


    será mejor que nos vayamos

    بهتره که ما بریم


    sólo será para los nuevos miembros

    فقط برای اعضای جدید خواهد بود


    las pantallas oled serán más baratas que las de lcd

    نمایشگر های oled ارزانتر از lcd خواهند شد


    yo creo que estos servicios no serán necesarios en el futuro

    من فکر می کنم که در آینده نیازی به این خدمات نباشد


    vosotros seréis los siguientes

    شما نفرات بعدی خواهید بود

    _____________________________________________


    آینده نزدیک

    خواهم بود - voy a ser

    خواهی بود - vas a ser

    خواهد بود - va a ser

    خواهیم بود - vamos a ser

    خواهید بود - vais a ser

    خواهند بود - van a ser


    pronto va a ser uno de los mejores jugadores de la liga

    به زودی یکی از بهترین بازیکنان لیگ خواهد شد


    los problemas van a ser más grandes

    مشکلات بزرگ تر خواهند شد


    los productos extranjeros van a ser más caros

    محصولات خارجی گران تر خواهند شد

    el proximo año voy a casarme

    سال آینده ازدواج خواهم کرد

    _____________________________________________


    امری
    باش - tú_______________sé

    باشید - usted___________sea

    باشید - vosotros/as______sed

    باشید - ustedes________sean


    امری منفی
    نباش - tú_____________no seas

    نباشید - usted___________no sea

    نباشید - vosotros/as_____no seáis

    نباشید - ustedes________no sean

    no seas tan optimista

    خیلی خوش بین نباش


    por favor sed serios


    لطفا جدی باشید


    no seáis vencidos de la tentación

    مغلوب وسوسه نباشید


    لغات:

    mayor - بزرگتر ، بیشتر___ ___venezolano/a - ونزوئلایی___ __ cámara - دوربین

    medicina - پزشکی___ ___mexicano/a - مکزیکی___ ___jefe - رئیس______

    partido - بازی ، مسابقه__ ____móvil - موبایل__ ___número -شماره ، عدد

    todavía - هنوز____ __jóven - جوان__ _ __mariposa - پروانه____

    gobierno - دولت______afortunado - خوش شانس_____ culpable - مقصر

    empleado - کارمند _-------__nunca - هیچ وقت ، هرگز__-----__ capaz - لایق ، مناسب برای

    dictador - دیکتادور____enfadadarse - عصبانی شدن______derrota - شکست ، باخت

    suficientemente - به اندازه کافی ، به اندازه مناسب__ ____listo/a - حاضر ، آماده ، زرنگ

    entender - فهمیدن ، درک کردن___ ___feliz - شاد ، خوشحال ،خوشبخت_ _ _ trepa - جاه طلب

    caro - گران______comprar - خریدن______fumador/a - سیگاری_ __ peligro - خطر

    alumno - شاگرد ، دانش آموز_ _ ___quedarse - ماندن__ _ _ _ dinosaurio - دایناسور

    junto a...l - کنار..._____ _bastante - به اندازه کافی__ _ ___ proyecto - پروژه

    verdad - حقیقت ، واقعیت__ _ ___inteligente - باهوش__ _ ___ líder - رهبر

    felicidad - خوشحالی ، خوسبختی_ _____responsable - پاسخگو ، متعهد__ _______

    participar - شرکت کردن ، مشارکت کردن___ _ __elegido/a - منتخب ، انتخاب شده

    dos mil diez - دو هزارو ده___ ___víctima - قربانی______error - اشتباه

    invitado/a - دعوت شده ، میهمان____ _pantallas - صفحه ، صفحه نمایشگر_ __ futuro - آینده

    necesario/a - لازم ، ضروری____ __siguiente - بعدی_ _ serio - جدی ___

    producto - محصول________casarse - ازدواج کردن _ _optimista - خوش بین

    tentación - وسوسه______vencido/a - مغلوب ، مغلوب شده ، بازنده



    ---------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
     

    Diba

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2015/04/15
    ارسالی ها
    86,552
    امتیاز واکنش
    46,640
    امتیاز
    1,242
    ضمایر مفعولی و ضمایر انعکاسی



    در زيان اسپانيايي کلمات زيادي هستند که از دو يا سه حرف تشکيل شده اند و براي کساني که تازه مي

    خواهند اسپانيايي ياد بگيرند ، کمي سردر گم کننده به نظر مي رسند.چون در بسياري موارد به خاطر زياد

    بودن و شباهت ممکن است آن ها را با هم اشتباه بگيريم.

    کلماتي مثل: le, lo, les, me, te, ti, se, las, el, los, os, nos و ....


    اول مروري مي کنيم بر ضماير انعکاسي که با افعال انعکاسي صرف مي شوند:


    pronombres_complemento_indirecto_%28bonitalengua.blogfa.com%29.jpg


    همان طور که در درس های قبلی گفتم ، افعال انعکاسی افعالی هستند که انجام عمل روی خود شخص می

    باشد و 'se' در آخر مصدر نشان دهنده انعکاسی بودن است


    مثال ها:

    llamarse - نامیده شدن

    me llamo carmen - اسمم کارمن است

    te llamas mariana - اسم تو ماریانا است

    se llama - nicolas - اسمش نیکولاس است


    quedarse - ماندن

    me quedo aquí hasta mañana - تا فردا اینجا می مونم

    me quedé todo el día en casa - تمام روز در خانه ماندم

    muchos de ellos no se quedaron en madrid - خیلی از آنها در مادرید نماندند


    irse - رفتن

    ya me voy - من دیگه میرم

    ?l¿cuándo te fuiste- کی رفتی؟

    se fue para siempre - برای همبشه رفت



    ضمایر مفعولی مستقیم - pronombres complemento directo


    - ضمایر مفعولی مستقیم به فارسی معنی "را" می دهند


    - lo ,los ,las می توانند برای اشیاء هم به کار بـرده شوند.


    - در آمریکای لاتین ، در ضمایر مفعولی مستقیم به جای os ، از los و las استفاده می شود.

    pronombres_complemento%20directo_%20%28bonitalengia.blogfa.com%29.jpg



    مثال ها:

    mi amigo me llamó

    دوستم به من زنگ زد (در تر جمه فارسی این جمله ، "را" نمی تواند مفهوم جمله را برساند به همین دلیل در

    ترجمه از آن استفاده نشده ; اما "را" در این جمله وجود دارد.یعنی اگر بخواهیم از نظر لغوی آن را تر جمه

    کنیم ، به این صورت می شود: دوستم من را فرا خواند)


    lo/le veo mucho

    اورا (یا آن را) زیاد می بینم (مذکر)


    la veo mucho

    اورا زیاد می بینم (مونث)


    lo estoy viendo

    دارم می بینمش (آن را)


    te quiero

    دوستت دارم (تو را دوست دارم)


    los/las compré en el mercado

    آن ها را از بازار خریدم



    ضمایر مفعولی غیر مستقیم - pronombres complemento indirecto

    - در آمریکای لاتین ، در ضمایر مفعولی غیر مستقیم به جای os ، از les استفاده می شود.



    pronombres_complemento_indirecto_%28bonitalengua.blogfa.com%29.jpg



    مثال ها:

    me dió un libro

    به من یک کتاب داد


    os doy un ejemplo

    براتون یه مثال میزنم


    le di un regalo

    به او یک هدیه دادم


    no me gustó mucho

    خیلی خوشم نیومد


    siempre les ayuda

    همیشه به آن ها کمک می کند


    te madaré un correo electrónico

    برای تو یک ایمیل خواهم فرستاد




    ----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
     

    Diba

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2015/04/15
    ارسالی ها
    86,552
    امتیاز واکنش
    46,640
    امتیاز
    1,242
    مثال هایی برای ضمایر مفعولی و انعکاسی






    - مثال هایی برای ضمایر انعکاسی :




    نشستن - sentarse


    روی صندلی نشستم - me senté sobre la silla


    روی صندلی می نشینم - me siento sobre la silla


    روی صندلی نشست - se sentó sobre la silla


    روی زمین نشستیم - nos sentamos en el suelo


    روی صندلی چرخدار میشینه - se sienta en la silla de ruedas


    لطفا بشین - siéntate porfavor


    لطفا بشینید - sentaos porfavor


    لطفا بشینید - usted_----___siéntese porfavor


    لطفا بشینید - ustedes_-.-_siéntense porfavor


    این جا نشین - no te sientes aquí






    رفتن - irse


    من میرم - me voy


    از اینجا میرم - me voy de aquí


    از آنجا رفتم - me fui de aquel lugar


    از مادرید رفت - se fue de madrid


    همه رفتند - todos se fueron


    همه رفته اند - todos se han ido


    می خواهد از این تیم برود - quiere irse de este equipo


    می خواهد از این تیم برود - se quiere ir de este equipo


    کی رفت؟ - ?l¿cuándo se fue


    برو (از اینجا) - vete


    بریم - vámonos


    ((چه زمانی از ir و چه زمانی از irse باید استفاده کنیم؟))


    ir و irse هر دو به فارسی ، "رفتن" ترجمه می شوند.اما در اسپانیایی دو معنی دارند:


    - ir: به جایی رفتن


    وقتی در جمله ای مقصد اهمیت بیشتری داشته باشد باید از ir استفاده کنیم.یعنی تاکید ما در جمله بیشتر روی


    مقصد است و مقصد را هم می گوییم.مثلا: voy al colegio , ayer fui a casa de mi amigo در


    این جملات رفتن مشخص است و مقصد را هم می گوییم.


    - irse : از جایی رفتن


    وقتی از irse استفاده می کنیم که در جمله رفتن را مشخص می کنیم اما مقصد ممکن است گفته شود یا گفته


    نشود چون تاکید ما در جمله بیشتر روی رفتن است.و رفتن اهمیت بیشتری نسبت به مقصد دارد.


    مثلا:


    میرم - me voy


    میرم خونه - me voy a la casa




    بلند شدن ، برخاستن - levantarse


    من همیشه زود بلند میشم (بیدار میشم) - yo siempre me levanto temprano


    پا شدم و رفتم تو اتاقم - me levanté y fui a mi habitación


    بلند شو - levántate




    نامیده شدن - llamarse


    اسمت چیه؟ - ?l¿cómo te llamas


    اسمش چیه؟ - ?l¿cómo se llama


    اسم شما چیه؟ - ?l¿cómo se llama usted


    اسمش چی بود؟ - ?l¿cómo se llamaba


    اسم من میگل است - me llamo miguel


    اسمش آلیسیا است - se llama aliciah




    ازدواج کردن - casarse


    دو سال پیش ازدواج کرد - se casó hce dos años


    سال بعد ازدواج می کنند - se casarán el próximo año


    فعلا به ازدواج فکر نمی کنم - por ahora no pienso en casarme






    - مثال هایی برای ضمایر مفعولی مستقیم :


    او را در ارتش نپذیرفتند - no lo aceptaron en el ejército


    می خواهم او را ببینم - quiero verle/la


    آنها را نمی شناسم - no los conozco a ellos


    ما را دعوت نکردند - no nos invitaron


    امروز او را دیدم - hoy le/la vi


    تو فرود گاه تو را خواهم دید - te veré en el aeropuerto








    - مثال هایی برای ضمایر مفعولی غیر مستقیم :


    برایشان نامه نوشتم - les escribí una carta


    تا ساعت هفت منتظرت بودم - te esperaba hasta las siete


    با او بد رفتاری کرده اند - le han maltratado


    به من چیزی نگفتند - no me dijeron nada


    چی به تو گفت؟ - ?l¿qué te dijo


    چت شده؟ - ?l¿qué te pasa


    به ما اجازه ورود ندادند - no nos permitieron entrar


    می خواستم چیزی به او بگویم - l(yo) quería decirle algo
    ----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
     

    Diba

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2015/04/15
    ارسالی ها
    86,552
    امتیاز واکنش
    46,640
    امتیاز
    1,242
    جغرافیا - geografía



    ? qué es la geografía¿

    جغرافیا چیست؟


    la geografía es la ciencia que estudia los hechos y los fenómenos

    físicos, biológicos y humanos ocurridos sobre la superficie

    de la tierra

    جغرافیا علمی است که وقایع و رویدادهای فیزیکی، زیست شناسی و انسانی که روی سطح زمین

    اتفاق می افتد را، مطالعه می کند.


    در این درس با جملاتی که مربوط به جغرافیا می شود سعی می کنیم چیزهایی را در باره جغرافیا با زبان

    اسپانیایی یاد بگیریم.


    más de cinco mil millones de personas hablan español en todo el mundo

    بیش از پانصد میلیون نفر در سرتاسر جهان، اسپانیایی صحبت می کنند


    veintiún países del mundo hablan español

    بیست و یک کشور در جهان اسپانیایی صحبت می کنند


    guinea ecuatorial es el único país de habla español en el continente africano

    گینه استوایی تنها کشور اسپانیایی زبان در قاره آفریقا است


    español fue el primer idioma oficial de filipinas en mil quinientos sesenta y

    cinco

    اسپانیایی اولین زبان رسمی فیلیپین در سال هزار و پانصد و شصت و پنج بود.


    español en filipinas mantuvo su estatus oficial junto con el inglés y el tagalo

    hasta mil novecientos setenta y tres

    اسپانیایی در فیلیپین تا سال هزار و نهصد و هفتاد و سه در کنار انگلیسی و تاگالو وضعیت رسمی خود را

    حفظ کرد


    español es la segunda lengua de estados unidos

    اسپانیایی زبان دوم ایالات متحده است


    argentina es el país más grande hispanohablante

    آرژانتین بزرگترین کشور اسپانیایی زبان است


    chile es el país más largo del mundo con cuatro mil trescientos veintinueve

    kilómetros de longitud

    شیلی با چهار هزار و سیصد و بیست و نه کیلومتر طول ، طولانی ترین کشور جهان است


    la cordillera de los andes es la más larga del mundo

    رشته کوه آند طولانی ترین رشته کوه جهان است


    el río amazonas es el más largo del mundo

    رود آمازون طولانی ترین رود جهان است


    méxico con más de ciento doce millones habitantes es el país más poblada

    entre los hispanohablantes

    مکزیک با بیش از صد و دوازده میلیون جمعیت، پرجمعیت ترین کشور بین کشورهای اسپانیایی زبان است


    la península ibérica está situada al sudoeste de europa

    شبه جزیره ایبری در جنوب غرب اروپا قرار گرفته


    en la peninsula ibérica existen dos países; españa y portuga

    در شبه جزیره ایبری دو کشور وجود دارد; اسپانیا و پرتغال


    españa tiene más de cuarenta y siete millones habitantes

    اسپانیا بیش از چهل و هفت میلیون جمعیت دارد


    españa es el segundo país del mundo que recibe más turistas

    اسپانیا دومین کشور در جهان است که توریست بیشتری جذب می کند


    doce porciento de la población de españa son extranjeros

    دوازده درصد جمعیت اسپانیا خارجی ها هستند


    españa tiene ciento cinco aeropuertos situados en las distintas regiones y de

    ellos treita y tres son internacionales

    اسپانیا صد و پنج فرودگاه دارد که در مناطق مختلف واقع شده اند و سی و سه تا از آن ها بین المللی هستند


    el catolicismo es la religión predominante en españa

    مذهب رایج در اسپانیا کاتولیک است


    flamenco es la música y danza popular de españa especialmente en el sur, en

    andalucia

    فلامنکو موسیقی و رقـ*ـص محلی اسپانیا است. مخصوصا در جنوب، در آندالوسیا


    la corrida de toros en españa es una tradición antigua

    گاو بازی در اسپانیا یک مراسم قدیمی است


    iberoamérica incluye los países de la península ibérica: españa y portugal y
    países de américa que hablan español o portugués

    ایبروآمریکا شامل کشورهای شبه جزیره ایبری : اسپانیا و پرتغال و کشور های قاره آمریکا که اسپانیایی

    یا پرتغالی صحبت می کنند ، می شود


    cristóbal colón en el doce de octubre de mil cuatrocientos noventa y dos

    descubrió américa

    کریستُبال کُلُن (کریستف کلمب) در دوازدهم اکتبر هزار و چهار صد و نود و دو آمریکا را کشف کرد


    El Dorado es un lugar mítico que muchos españoles e ingleses se suponían

    que tenía grandes reservas de oro

    اِل دوُرادو یک مکان افسانه ای است که خیلی از اسپانیایی ها و انگلیسی ها فکر می کردند منابع طلای

    زیادی دارد


    alaska es un estado de los estados unidos

    آلاسکا یکی از ایالت های ایالات متحده است


    el canal de panamá conecta a los océanos atlántico y pacífico

    کانال پاناما اقیانوس اطلس و اقیانوش آرام را به هم وصل می کند


    el canal de panamá mide ochenta kilómetros de largo

    کانال پاناما هشتاد کیلومتر طول دارد


    groenlandia es la mayor isla del mundo y pertenece a dinamarca

    گرینلند بزرگترین جزیره دنیا است و متعلق به دانمارک می باشد


    más del ochenta y cuatro de superficie de groenlandia está cubierta de hielo

    بیش از هشتاد و چهار درصد مساحت گرینلند پوشیده از یخ است.


    everest es el pico más alto del mundo

    اورست بزرگترین قله جهان است


    sudán y libia tienen los desiertos más áridos del mundo

    سودان و لیبی خشک ترین بیابان های جهان را دارند


    escandinavia es una región del norte de europa

    اسکاندیناوی منطقه ای در شمال اروپا است


    los países escandinavos son dinamarca, noruega, suecia, finlandia e islandia

    کشور های اسکاندیناوی، دانمارک، نروژ، سوئد، فنلاند و ایسلند هستند

    ----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
     

    Diba

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2015/04/15
    ارسالی ها
    86,552
    امتیاز واکنش
    46,640
    امتیاز
    1,242
    مصدر - infinitivo

    در زبان اسپانيايي سه نوع مصدر وجود دارد:

    مصدر هايي كه به ar ختم مي شوند، مصدر هايي كه به er ختم مي شوند و مصدر هايي كه به ir ختم مي شوند.

    مثال:

    tocar - لمس كردن، نواختن

    creer - فكر كردن، باور داشتن

    recibir - دريافت كردن

    هر گروه قاعده صرف خاص خود را دارد.البته افعال بي قاعده زيادي هستند كه از قواعد صرف كه در اين

    درس براي هر سه نوع مصدر مي گويم،پيروي نمي كنند و آنها را بايد ياد بگيريم.اما فعلا صرف افعال با

    قاعده را ياد مي گيريم و در مورد افعال بي قاعده و چگونگي صرف كردن در درس هاي بعدي به آنها

    مي پردازيم. (ar,er,ir) علامت هاي مصدري هستند.



    ١- صرف حال ساده اخباري براي مصدر هايي كه به ar ختم مي شوند.

    علامت مصدري را حذف مي كنيم تا ريشه مصدر به دست بيايد

    سپس پسوند هاي (o - as - a - amos - áis - an) را به ترتيب به ريشه مصدر اضافه مي كنيم.

    مثال:

    (با حذف ar ريشه مصدر را به دست مي آوريم) tocar - ar = toc

    لمس مي كنم - toc + o = toco

    لمس مي كني - toc + as = tocas

    لمس مي كند - toc + a = toca

    لمس مي كنيم - toc + amos = tocamos

    لمس مي كنيد - toc + áis = tocáis

    لمس مي كنند - toc + an = tocan



    ٢- صرف حال ساده اخباري براي مصدر هايي كه به er ختم مي شوند.

    علامت مصدري را حذف مي كنيم تا ريشه مصدر به دست بيايد،

    سپس پسوند هاي (o - es - e - emos - éis - en) را به ترتيب به ريشه مصدر اضافه مي كنيم.

    مثال:

    (با حذف er ريشه مصدر را به دست مي آوريم) creer - er = cre

    فكر مي كنم - cre + o = creo

    فكر مي كني - cre + es = crees

    فكر مي كند - cre + e = cree

    فكر مي كنيم - cre + emos = creemos

    فكر مي كنيد - cre + éis = creéis

    فكر مي كنند - cre + en = creen



    ٣- صرف حال ساده اخباري براي مصدر هايي كه به ir ختم مي شوند.

    علامت مصدري را حذف مي كنيم تا ريشه مصدر به دست بيايد،

    سپس پسوند هاي (o - es - e - imos - ís - en) را به ترتيب به ريشه مصدر اضافه مي كنيم.

    مثال:

    (با حذف ir ريشه مصدر را به دست مي آوريم) recibir - ir = recib

    دريافت مي كنم - recib + o = recibo

    دريافت ميكني - recib + es = recibes

    دريافت مي كند - recib + e = recibe

    دريافت مي كنيم - recib + imos = recibimos

    دريافت مي كنيد - recib + ís = recibís

    دريافت مي كنند - recib + en = reciben

    ----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
     

    Diba

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2015/04/15
    ارسالی ها
    86,552
    امتیاز واکنش
    46,640
    امتیاز
    1,242
    حال استمراری - presente continuo

    peresente continuo یا presente progresivo همان طور که از اسمش
    پیداست نشان دهنده کاری یا حالتی است که به صورت مکرر در حال ادامه می باشد.



    در فارسی اینگونه بیان می شود:

    دارم نگاه میکنم یا در حال نگاه کردن هستم ، دارم درس می خونم یا در حال درس خواندن هستم




    روش ساخت:

    برای ساختن این فعل از estar (بودن) کمک می گیریم .به این صورت که اول estar را در حال ساده

    صرف می کنیم و بعد اسم مصدر را به آن اضافه می کنیم.




    حال استمراری = اسم مصدر + حال ساده estar



    yo estoy mirando - من دارم نگاه می کنم

    tú estás mirando - تو داری نگاه می کنید

    él está mirando - او دارد نگاه می کند

    nosotros estamos mirando - ما داریم نگاه می کنیم

    vosotros estáis mirando - شما دارید نگاه می کنید

    ellos están mirando - آنها دارند نگاه می کنند




    اسم مصدر:

    روش به دست آوردن اسم مصدر:

    مصدر هایی که به ar ختم می شوند:

    علامت مصدر یعنی ar را حذف می کنیم تا ریشه مصدر را به دست آوریم; سپس پسوند ando را به آن

    اضافه می کنیم.

    مثال:

    (با حذف ar ريشه مصدر را به دست مي آوريم) mirar - ar = mir

    (و پسوند ando را به آن اضافه می کنیم) mir + ando = mirando
    ,

    مصدر هایی که به er و ir ختم می شوند:

    علامت مصدر یعنی er و ir را حذف می کنیم تا ریشه مصدر به دست آوریم; سپس پسوند iendo را به

    آن اضافه می کنیم.

    مثال:

    (با حذف er ريشه مصدر را به دست مي آوريم) comer - er = com

    (و پسوند iendo را به آن اضافه می کنیم) com + iendo = comiendo


    (با حذف ir ريشه مصدر را به دست مي آوريم) escribir -ir = escrib

    (و پسوند iendo را به آن اضافه می کنیم) escrib + iendo = escribiendo



    اسم مصدرهای بی قاعده نیز وجود دارند که از این روش پیروی نمی کنند.

    مثال:decir = diciendo , ser = siendo , pedir = pidiendo , ver = viendo ,

    venir= viniendo , servir = sirviendo , seguir = siguiendo , morir = muriendo ,

    dormir = durmiendo , traer = trayendo , caer = cayendo , leer = leyendo ,

    creer = creyendo , huir = huyendo , ir = yendo , oír = oyendo


    مثال هایی برای حال استمراری:

    estoy subiendo al avión - دارم سوار هواپیما میشم

    ?que estás haciendo¿ - چی کار داری میکنی؟

    estoy mirando la tele - دارم تلوزیون نگاه می کنم

    los obreros están trabajando - کارگران درحال کار کردن هستند

    está caminando por la calle - داره تو خیابون قدم میزنه

    estamos comiendo - داریم غذا می خوریم

    los niños están jugando - بچه ها دارن بازی می کنن

    está diciendo mentira - داره دروغ میگه

    lo que estamos pidiendo es justicia - عدالت چیزی هست که در خواست آن را داریم

    lo estoy viendo - دارم می بینمش(آن را)

    le estoy viendo - دارم می بینمش (او را)

    mis amigos están viniendo para acá - دوستام دارن میان اینجا

    nos está sirviendo de mucho - خیلی داره به ما کمک می کنه

    la carrera que estoy siguiendo - راهی که دارم دنبال می کنم ، راهی که دارم ادامه می دم

    se está muriendo - داره می میره

    me estoy muriendo de la risa - دارم از خنده می میرم!

    me estoy durmiendo - داره خوابم می گیره

    se está durmiendo - داره می خوابه

    él está yendo a la casa - اون داره میره خونه

    me estoy yendo del país - من دارم از کشور می رم (خارج میشم)

    está huyendo de si mismo - داره از خودش فرار می کنه

    estoy oyendo el sonido de las olas del mar - دارم صدای امواج دریا رو می شنوم

    qué libro estás leyendo?l¿ - چه کتابی داری میخونی؟

    sigo siendo poeta - به شاعربودن ادامه می دم ، هنوز هم دارم شعر می گم

    sigo siendo jugador - به بازیگر بودن ادامه می دم ، هنوز هم دارم بازی می کنم ( قبل از siendo

    ، معمولا از seguir کمک می گیریم. seguir siendo یعنی در حال ادامه دادن کاری یا در حال

    ادامه داشتن حالتی )


    لغات:
    mirar - نگاه کردن ، تماشا کردن

    mirando - در حال نگاه کردن

    escribir - نوشتن

    escribiendo - در حال نوشتن

    subir - بالا رفتن ، بالا آمدن ،بالا بردن ، سوار شدن

    subiendo - در حال بالا رفتن

    tele,televisor - تلوزیون

    televisión - (کانال) تلوزیونی

    hacer - انجام دادن

    haciendo - در حال انجام دادن

    caminar - قدم زدن ، راه رفتن

    caminando - در حال قدم زدن ، قدم زنان

    calle - خیابان

    comer - خوردن ، غذا خوردن

    comiendo - در حال خوردن

    jugar - بازی کردن

    jugando - در حال بازی کردن

    decir - گفتن

    mentira - دروغ

    justicia - عدالت

    seguir - تعقیب کردن ، دنبال کردن ،ادامه دادن

    jugador - بازیکن

    poeta - شاعر

    leyendo - در حال خواندن

    ola - موج

    huyendo - درحال فرار

    si mismo - خود ، خودش

    yo mismo - خودم

    yendo - در حال رفتن

    país - کشور

    risa - خنده

    muriendo - در حال مرگ

    carrera - راه ، مسیر

    ----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
     
    وضعیت
    موضوع بسته شده است.

    برخی موضوعات مشابه

    بالا