آموزشی آمــــوزش زبان اسپانیایی|Dibaکاربر نگاه

وضعیت
موضوع بسته شده است.

Diba

کاربر نگاه دانلود
کاربر نگاه دانلود
عضویت
2015/04/15
ارسالی ها
86,552
امتیاز واکنش
46,640
امتیاز
1,242
گذشته کامل - pretérito perfecto

گذشته کامل وجهی از فعل است که در فارسی به آن ماضی نقلی می گوییم.

مثلا: نوشته ام ، گفته ام ، انتخاب کرده ام


برای صرف این فعل از haber (بودن ، وجود داشتن) کمک می گیریم.

haber معمولا به تنهایی صرف نمی شود و از آن به عنوان فعل کمکی برای ساختن فعل ها در وجه های

دیگر استفاده می شود که یکی از آن ها وجه گذشته کامل است.(درسوم شخص مفرد در حال ساده ، دو حالت

دارد: he , hay که hay به عنوان فعل کمکی برای ساختن فعل های دیگر به کاربرده نمی شود)


روش ساختن گذشته کامل :

haber را در حال ساده صرف می کنیم و اسم مفعول را به آن اضافه می کنیم

صرف حال ساده haber

he - has - ha, hay - hemos - habéis - han

اسم مفعول: اسم مفعول کلمه ای است که کاری یا حالتی در آن به وجود آمده.

مثلا: نوشته شده ، دیده شده ، گم شده ، شروع شده ، انتخاب شده


روش به دست آوردن اسم مفعول:


- در مصدر هایی که به ar ختم می شوند: پسوند ado را به ریشه مصدر اضافه می کنیم

_______ (خریده شده) comprar > comprado_____(جدا شده) separar > separado


- در مصدر هایی که به er و ir ختم می شوند: پسوند ido را به ریشه مصدر اضافه می کنیم

_______ (انتخاب شده) elegir > elegido_____(فروخته شده) vender > vendido


اسم مفعول های بی قاعده نیز وجود دارد که باید آن ها را یاد بگیریم

مثلا:

escribir > escrito____romper > roto____ver > visto____abrir > abierto__

poner > puesto____hacer > hecho__

ir > ido__ser > sido____volver > vuelto__decir > dicho


رفتن ir
رفته ام______he ido

رفته ای_____has ido

رفته است_____ha ido

رفته ایم___hemos ido

رفته اید___habéis ido

رفته اند_____han ido


مثال هایی برای گذشته کامل:

?que has hecho¿ - چه کار کرده ای؟

todavía no han llegado - هنوز نرسیده اند

he aprendido muchas cosas - خیلی چیزها یاد گرفته ام

no me han dicho nada - به من چیزی نگفته اند

he escrito una carta para él - برای او یک نامه نوشته ام

hemos podido solucionar nuestros problemas - توانسته ایم مشکلاتمان را حل کنیم

he perdido mi tarjeta - کارتمو گم کرده ام

yo me he perdido - من گم شده ام

habéis leído el periódico de hoy?l¿ - روزنامه امروز را خوانده اید؟

----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
 
  • پیشنهادات
  • Diba

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2015/04/15
    ارسالی ها
    86,552
    امتیاز واکنش
    46,640
    امتیاز
    1,242
    حرف تعريف - el artículo

    در زبان اسپانيايي ٤ نوع حرف تعريف وجود(el,los,la,las) دارد كه پيش از كلمات مفرد مذكر ، جمع

    مذكر، مفرد مؤنث وجمع مؤنث قرار مي گيرد. حروف تعريف در زبان فارسي وجود ندارد،اما اگر بخواهيم

    به انگليسي تر جمه كنيم همان the مي شود.

    el - براي مفرد مذكر: el libro,el país,el nombre,el niño,el juego,el coche

    los - براي جمع مذكر :los libros,los países,los nombres,los niños,los juegos,los

    coches

    la - براي مفرد مؤنث :la ventana,la mesa,la isla,la silla,la tentación

    las - براي جمع مؤنث :las ventanas,las mesas,las islas,las sillas,las tentaciónes


    حروف تعريف آميخته:
    l
    اگر el بعد از حرف اضافه a قرار بگيرد،با هم آميخته مي شوند و تبديل به al مي شوند.

    a + el : al

    مثال:
    l
    voy a el colegio
    voy al colegio - به آموزشگاه ميروم


    traducir al español - به اسپانيايي ترجمه كردن

    coger al primero - از اول شروع كردن

    españa está al frente de la lucha contra el trorismo - اسپانيا در مقابل جنگ با تروريسم

    است





    اگر el بعد از حرف اضافه de قرار بگيرد،با هم آميخته مي شوند و تبديل به del مي شوند.

    de + el : del

    مثال:
    l
    la luz de el sol
    la luz del sol - نور خورشيد

    el sonido del viento - صداي باد

    historia del siglo veinte - تاريخ قرن بيستم



    مثال ها:
    l
    el libro interesante - كتاب جالب

    los libros interesante - كتاب هاي جالب

    el país asiático - كشور آسيايي

    los países asiáticos - كشور هاي آسيايي

    el nombre de mi amigo - اسم دوست من

    los nombres de mis amigos - اسم هاي دوستان من

    el niño está jugando - بچه در حال بازي كردن است

    los niños estan jugando - بچه ها در حال بازي كردن هستند

    el juego olímpico - بازي المپيكي

    los juegos olímpicos - بازي هاي المپيكي

    el coche caro - ماشين گران قيمت

    los coches caros - ماشين هاي گران قيمت

    ...

    la ventana está abierta - پنجره باز است

    las ventanas estan abiertas - پنجره ها باز هستند

    la mesa es de madera - ميز از جنس چوب است

    las mesas son de madera - ميز ها از جنس چوب هستند

    la isla está en el mar mediterraneo - جزيره در درياي مديترانه است

    las islas están en el mar mediterraneo - جزيره ها در درياي مديترانه هستند

    la silla está detrás de la mesa - صندلي در پشت ميز است

    las sillas están detrás de la mesa - صندلي ها در پشت ميز هستند

    la tentación diabólica - وسوسه شيطاني

    las tentaciónes diabólicas - وسوسه هاي شيطاني


    لغات:

    libro - كتاب

    país - كشور

    nombre - اسم،نام

    niño - بچه

    partido - مسابقه

    coche - ماشين

    ventana - پنجره

    mesa - ميز

    isla - جزيره

    silla - صندلي

    tentación - وسوسه

    interesante جالب

    asiático - آسيايي

    amigo دوست

    mediterraneo - مديترانه

    juego - بازي

    juegos olímpicos - بازي هاي المپيك

    coche - ماشين،اتوموبيل

    caro - گران،گران قيمت

    ventana - پنجره

    abierto - باز

    mesa - ميز

    madera - چوب

    isla - جزيره

    mar - دريا

    mediterraneo - مديترانه

    silla - صندلي

    tentaciónes - وسوسه

    diabólico - شيطاني

    detrás - پشت،عقب

    luz - نور

    viento - باد

    el sonido - صدا

    traducir - ترجمه كردن

    lucha - جنگ، كُشتي

    trorismo - تروريسم

    siglo - قرن

    historia - تاريخ،روايت،داستان

    sol - خورشيد،آفتاب

    contra - مخالف،ضد

    coger - گرفتن

    primero - اول،اولين


    ----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
     

    Diba

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2015/04/15
    ارسالی ها
    86,552
    امتیاز واکنش
    46,640
    امتیاز
    1,242
    حرف ربط - la conjunción

    حرف ربط بین دو جمله یا بین دو کلمه یا بین یک جمله و یک کلمه قرار می گیرد.


    y,e - و

    مثال: او مریض است و باید در خانه بماند - él está enfermo y tiene que quedarse en casa

    _____

    اگر بعد از y کلمه ای باشد که حرف اول آن با i یا hi شروع شود ، y تبدیل به e می شود.

    مثال: دیدمش و سعی کردم که براش تعریف کنم - le vi e intenté contarle

    _____سوفیا و ایگناسیو با هم خواهرو برادر هستندsofia e ignacio son hermanos -


    o,u - یا
    مثال: سبزه یا آبی؟ -?es verde o azul

    _____اگر بعد از o کلمه ای باشد که حرف اول آن با o شروع شود ، o تبدیل به u می شود.

    مثال: یه بچه هفت یا هشت ساله بود - era un niño de siete u ocho años



    ya - دیگه

    مثال: حالا دیگه رسیده ایم - ya hemos llegado____بسه دیگه! - ya basta!



    por - برای ، به خاطر ، از

    مثال: از کمکتون ممنونم - gracias por su ayuda _--__

    همه این کارهارو به خاطر تو کردم - todo lo hizo por ti



    así - این جوری ، این طور

    مثال: این جوری نمی تونم ادامه بدم - no puedo continuar así ____

    این جور بهتره - así es mejor



    si - اگر، آیا

    مثال: دکتر بهت میگه که آیا حالت خوبه یانه - el doctor te va a decir que si estás bien o no

    اگه به چیزی احتیاج داری به من بگو - si nesecitas algo , dime



    ni - نه...
    مثال: نه می خوام ببینمیش ، نه باهاش حرف بزنم - no quiero verle ni hablar con él ____

    نه برای تو ، نه برای من - ni por ti no por mi



    pero - اما ولی

    مثال: می خواستم خالکوبی کنم اما پدر و مادرم اجازه این کارو ندادند - quería hacer tatuaje pero

    mis padres no me lo permitieron



    antes - قبل ، قبلا

    مثال:

    tengo que terminar mi artículo antes del fin de este mes

    باید مقالمو تا آخر این ماه تموم کنم



    sino - مگر این که

    مثال: نمی تونم این کارو کنم ، مگر اینکه بهشون بگم - no puedo hacer lo sino decirles



    luego - بعد ، بعدش
    مثال: تا بعد! ، بعدا میبینمت! - !hasta luego ____

    اول فکر کن بعد عمل کن - piensa , luego actúa



    siquiera - لا اقل ، حد اقل

    مثال: نمی تونستی لا اقل به من زنگ بزنی؟ - ni siquiera podías llamarme?



    excepto - به جز ، به غیر از

    مثال: تمام روزهای هفته به غیر از یکشنبه ها - todos los días de la semana excepto los

    domingos



    mientras - وقتی که ، تا وقتی که

    مثال: اینو وقتی که داشت می رفت به من داد - me dio esto mientras se marchaba



    cuando - وقتی ، وقتی که

    مثال: وقتی نبودی بهت زنگ زد - te llamó cuando no estabas



    que - که
    مثال: خوش بگذره! - !que lo pases bien ____

    می دونم که الان خونه ست - sé que ahora está en la casa



    donde - جایی ، جایی که

    مثال:اینجا جاییه که تا یک ماه پیش زندگی می کردیم - aquí es donde vivíamos hasta hace un mes


    como - مثل ، همان طور

    مثال: مثل یه بچه گریه می کرد - lloraba como un niño



    porque - چون ، چون که

    مثال: نتونستم این برنامه رو ببینم چون خواب بودم - no pudo ver este programa,porque

    estaba dormido



    según - بنا بر ... ، بنا به...

    مثال: بنا بر پیش بینی وضع هوا ، امروز برف میاد - segun el pronostico del tiempo , hoy va

    a nevar



    apenas - به ندرت ، فقط به زحمت

    مثال: به زحمت تونستم دو هزار یورو پس انداز کنم - apenas pude ahorrar dos mil euros


    aunque - اگر چه

    مثال:

    me gusta este autor aunque aún no he leído completamente su libro

    از این نویسنده خوشم میاد اگرچه کتابشو هنوز کاملا نخونده ام -



    para que - برای این که

    te lo explico todo para que no haya ningúna duda

    مثال: همشو بهت توضیح می دم تا دیگه هیچ تردیدی وجود نداشته باشه



    en caso de que - در صورت این که

    مثال:en caso de que no lo pudiste usar, nos puedes llamar

    اگه نتونستی ازش استفاده کنی ، می تونی به ما زنگ بزنی



    siempre que - هر وقت که ، هر وقتی که

    مثال: هر وقت که تونستی بیا - ven siempre que puedas



    con tal de que - به شرطی که

    مثال:puede usarse con tal de que sea instalado

    می شه ازش استفاده کرد به شرطی که نصب شده باشه



    de modo que - به صورتی که ، به شکلی که

    مثال: به شکلی این کارو انجام بده که کسی متوجه نشه - hazlo de modo que nadie lo sepa



    de manera que - جوری که ، طوری که

    مثال: طوری بهش گفتم که خوب متوجه بشه - se lo dije de manera que lo supiera bien


    a causa de que - به خاطر این که ، به این دلیل که

    مثال:no puedo instalar este programa a causa de que no es compatible con windows xp

    نمی تونم این برنامه رو نصب کنم ، چون با ویندوز ایکس پی سازگار نیست



    de que - از چیزی که ، از این که

    مثال:no hay ninguna garantía de que esta máquina pueda funcionar

    هیچ تضمینی نیست که این دستگاه بتونه کار کنه



    así que - این طور ، این طور که

    مثال: estaba lloviendo , así quedecidimos no salir

    بارون میومد،این طور شد که تصمیم گرفتیم بیرون نریم



    más que - بیشتر از

    مثال: ارزش وقت از طلا بیشتره - el tiempo vale más que el oro



    más bien que - نسبتا بیشتر

    مثال: yo creo más bien que es una relación más física que espiritual

    من فکر می کنم که بیشتر یک رابـ ـطه فیزیکی هست تا یک رابـ ـطه معنوی



    ya que - حالا که ، حالا که دیگه

    ya que tiene bastante dinero , puede comprar una casa

    مثال: حالا که به اندازه کافی پول داره ، می تونه خونه بخره



    puesto que - به خاطر این که

    مثال: no podré ir puesto que mañana la biblioteca está cerrada

    فردا نمی تونم برم به خاطر این که فردا کتابخانه تعطیل هست



    a pesar de que - با این وجود ، علی رقم

    مثال: a pesar de que llegué tarde , aún estaba ahí

    علی رقم این که دیر رسیدم ، هنوز اونجا بود



    sin que - بدون اینکه

    مثال: بدون اینکه بدونم کی هست و کجا زندگی می کنه - sin que sepa quién es , ni dónde vive



    sin embargo - با این وجود

    مثال: estaba enfermo , sin embargo fue al trabajo

    با این وجود که مریض بودم رفتم سر کار



    pues - پس ، سپس ، خوب

    مثال: quiero aprender español , pues tengo que estudiar mucho

    می خوام اسپانیایی یاد بگیرم ، پس باید زیاد مطالعه کنم



    por lo tanto - بنابر این ، پس

    مثال: می خواهم ، پس می توانم - quiero, por lo tanto puedo



    por consiguiente - در نتیجه ، پس به این خاطر

    مثال: esto no es una buena manera , por consiguiente no lo haré

    این روش خوبی نیست ، پس به این خاطر انجامش نمی دم



    por lo cual - بنا براین

    مثال: esta carretera es muy peligrosa , Por lo cual te aconsejo que te cuides mucho

    این جاده خیلی خطرناکه ، پس بهت نصیحت می کنم که خیلی مواظب باشی



    mas - اما ، ولی

    (این حرف ربط کاربرد زیادی ندارد و در اکثر مواقع می توان به جای آن از pero استفاده کرد. توجه داشته

    باشید که آن را با "بیشتر más" اشتباه نگیرید)

    مثال: می خواد چیزی بگه اما نمیدونه چی - quiere decir algo , mas no sabe qué

    ----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
     

    Diba

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2015/04/15
    ارسالی ها
    86,552
    امتیاز واکنش
    46,640
    امتیاز
    1,242
    افعال بی قاعده - verbos irregulares

    افعال بی قاعده به فعل هایی گفته می شود که از قواعد افعال باقاعده پیروی نمی کنند.در زبان

    اسپانیایی بیش از 150 فعل بی قاعده وجود دارد.از مهمترین آنها می توان به ser (بودن)

    estar (بودن) ، ir (رفتن) ، poder (توانستن) ، decir (گفتن) ، querer (خواستن) ،

    hacer (انجام دادن) ، saber (دانستن) اشاره کرد.


    بسیاری از افعال بی قاعده که حرف دوم مصدر آنها o هست،با تبدیل o به ue صرف می شوند.همچنین بعضی دیگر که حرف دوم مصدر آنها e هست،با تبدیل e به ie صرف می شوند.

    مثلا:

    (فکر می کنم) , pensar >> pienso

    (می توانم) , poder >> puedo


    نکته مهم: صرف افعال بی قاعده اول شخص جمع و دوم شخص جمع مانند صرف افعال باقاعده هست.یعنی همان طور که افعال با قاعده صرف می شوند.

    مثلا:

    (فکر می کنیم) , pensar >> pensamos

    (فکر می کنید) , pensar >> pensáis


    (می توانیم) , poder >> podemos

    (میتوانید) , poder >> podéis


    pensar - فکر کردن

    pienso - فکر می کنم

    piensas - فکر می کنی

    piensa - فکر می کند

    pensamos - فکر می کنیم

    pensáis - فکر می کنید

    piensan - فکر می کنند


    poder - توانستن

    puedo - می توانم

    puedes - می توانی

    puede - می تواند

    podemos - می توانیم

    podeis - می توانید

    pueden - می توانند


    اول شخص و دوم شخص جمع در تمامی وجه ها (حال ساده،گذشته ساده و..) مثل با قاعده ها صرف

    می شوند.البته یک استثناء وجود دارد که ir می باشد.ir تنها مصدری است که از دو حرف تشکیل شده.

    اگر بخواهیم آن را مثل افعال باقاعده صرف کنیم، باید علامت مصدری را حذف کنیم و پسوند ها را اضافه

    کنیم.اما اگر علامت مصدری حذف شود باید کل مصدر را حذف کنیم که این امکان پذیر نیست.می توان گفت

    که مصدر ir ریشه ندارد.صرف این مصدر شکل خاص خود را دارد.

    ir - رفتن

    voy - می روم

    vas - می روی

    va - می رود

    vamos - می رویم

    vais - می روید

    van - می روند

    در گذشته ساده این طور صرف می شود:

    ir - رفتن

    fui - رفتم

    fuiste - رفتی

    fue - رفت

    fuimos - رفتیم

    fuisteis - رفتید

    fueron - رفتند


    افعال بی قاعده دیگر به صورت های مختلف تغییر می کنند و صرف می شوند.

    (صرف چند فعل بی قاعده در حال ساده)

    ser - بودن

    soy - هستم

    eres - هستی

    es - هست

    somos - هستیم

    sois - هستید

    son - هستند


    estar - بودن

    estoy - هستم

    estás - هستی

    está - هست

    estamos - هستیم

    estáis - هستید

    están - هستند


    dar - دادن

    doy - می دهم

    das - می دهی

    da - می دهد

    damos - می دهیم

    dais - می دهید

    dan - می دهند


    tener - داشتن

    tengo - دارم

    tienes - داری

    tiene - دارد

    tenemos - داریم

    tenéis - دارید

    tienen - دارند


    salir - خارج شدن ، بیرون رفتن

    salgo - خارج می شوم

    sales - خارج می شوی

    sale - خارج می شود

    salimos - خارج می شویم

    salís - خارج می شوید

    salen - خارج می شوند


    oír - شنیدن

    oigo - می شنوم

    oyes - می شنوی

    oye - می شنود

    oímos - می شنویم

    oís - می شنوید

    oyen - می شنوند


    decir - گفتن

    digo - می گویم

    dices - می گویی

    dice - می گوید

    decimos - می گوییم

    decís - می گویید

    dicen - می گویند


    querer - خواستن ، دوست داشتن

    quiero - می خواهم

    quieres - می خواهی

    quiere - می خواهد

    queremos - می خواهیم

    queréis - می خواهید

    quieren - می خواهند


    hacer - انجام دادن ، کردن

    hago - انجام می دهم

    haces - انجام می دهی

    hace - انجام می دهد

    hacemos - انجام می دهیم

    hacéis - انجام می دهید

    hacen - انجام می دهند


    saber - دانستن ، بلد بودن

    sé - می دانم

    sabes - می دانی

    sabe - می داند

    sabemos - می دانیم

    sabéis - می دانید

    saben - می دانند


    conocer - شناختن ، آشنایی داشتن

    conozco - می شناسم

    conoces - می شناسی

    conoce - می شناسد

    conocemos - می شناسیم

    conoséis - می شناسید

    conocen - می شناسند


    seguir - ادامه دادن

    sigo - ادامه می دهم

    sigues - ادامه می دهی

    sigue - ادامه می دهد

    seguimos - ادامه می دهیم

    seguís - ادامه می دهید

    siguen - ادامه می دهند


    pedir - درخواست کردن ، درخواست داشتن ، خواستن

    pido - درخواست می کنم

    pides - درخواست می کنی

    pide - درخواست می کند

    pedimos - درخواست می کنیم

    pedís - درخواست می کنید

    piden - درخواست می کنند

    ----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
     

    Diba

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2015/04/15
    ارسالی ها
    86,552
    امتیاز واکنش
    46,640
    امتیاز
    1,242
    افعال مهم

    صرف افعال مهم در حال ساده (افعال با قاعده)


    - مصدر هايي كه به ar ختم مي شوند

    صحبت كردن - hablar - آبلار

    صحبت مي كنم - hablo - آبلوُ

    صحبت مي كني - hablas - آبلاس

    صحبت مي كند - habla - آبلا

    صحبت مي كنيم - hablamos - آبلامُس

    صحبت مي كنيد - habláis - آبلايس

    صحبت مي كنند - hablan - آبلان


    كار كردن - trabajar - تِراباخار

    كار مي كنم - trabajo - تراباخُ

    كار مي كني - trabajas - تراباخاس

    كار مي كند - trabaja - تراباخا

    كار مي كنيم - trabajamos - تراباخامُس

    كار مي كنيد - trabajáis - تراباخايس

    كار مي كنند - trabajan - تراباخان



    مطالعه كردن درس خواندن - estudiar - اِستوديار

    درس مي خوانم - estudio - اِستوديوُ

    درس مي خواني - estudias - اِستودياس

    درس مي خواند - estudia - اِستوديا

    درس مي خوانيم - estudiamos - اِستوديامُس

    درس مي خوانيد - estudiáis - اِستوديايس

    درس مي خوانند - estudian - اِستوديان


    كمك كردن - ayudar - آيودار

    كمك مي كنم - ayudo - آيودوُ

    كمك مي كني - ayudas - آيوداس

    كمك مي كند - ayuda - آيودا

    كمك مي كنيم - ayudamos - آيودامُس

    كمك مي كنيد - ayudáis - آيودايس

    كمك مي كنند - ayudan - آيودان


    جستجو كردن - buscar - بوسكار

    جستجو مي كنم - busco - بوسكوُ

    جستجو مي كني - buscas - بوسكاس

    جستجو مي كند - busca - بوسكا

    جستجو مي كنيم - buscamos - بوسكامُس

    جستجو مي كنيد - buscáis - بوسكايس

    جستجو مي كنند - buscan - بوسكان


    عوض كردن تغيير دادن - cambiar - كامبيار

    عوض مي كنم - cambio - كامبيوُ

    عوض مي كني - cambias - كامبياس

    عوض مي كند - cambia - كامبيا

    عوض مي كنيم - cambiamos - كامبيامُس

    عوض مي كنيد - cambáis - كامبيايس

    عوض مي كنند - cambian - كامبيان



    نگاه كردن تماشا كردن - mirar - ميرار

    نگاه مي كنم - miro - ميروُ

    نگاه مي كني - miras - ميراس

    نگاه مي كند - mira - ميرا

    نگاه مي كنيم - miramos - ميرامُس

    نگاه مي كنيد - miráis - ميرايس

    نگاه مي كنند - miran - ميران


    استفاده كردن - usar - اوسار

    استفاده مي كنم - uso - اوسوُ

    استفاده مي كني - usas - اوساس

    استفاده مي كند - usa - اوسا

    استفاده مي كنيم - usamos - اوسامُس

    استفاده مي كنيد - usáis - اوسايس

    استفاده مي كنند - usan - اوسان


    پرسيدن سؤال كردن - preguntar - پرِگونتار

    مي پرسم - pregunto - پرِگونتوُ

    مي پرسي - preguntas - پرِگونتاس

    مي پرسد - pregunta - پرِگونتا

    مي پرسيم - preguntamos - پرِگونتامُس

    مي پرسيد - preguntáis - پرِگونتايس

    مي پرسند - preguntan - پرِگونتان


    andar قدم زدن , amar عشق ورزيدن , arreglar منظم كردن ,bajar پايين آوردن پايين آمدن ,

    bailar رقصيدن ,cambiar عوض كردن تغيير دادن ,andar قدم زدن ,caminar راه رفتن

    پيمودن ,castigar تنبيه كردن جريمه كردن ,cantar آواز خواندن ,charlar گفتگو كردن گپ

    زدن ,cenar شام خوردن ,desayunar صبحانه خوردن ,brillar درخشيدن ,besar

    بوسيدن ,cocinar آشپزي كردن ,comprar خريد كردن خريدن ,continuar ادامه دادن ,conversar

    مكالمه كردن گفتگو كردن ,cortaكوتاه كردن بريدن ,dejar رها كردن ,derrotar شكست

    دادن ,desear علاقه داشتن آرزو داشتن خواستن ,durar طول كشيدن پايدار ماندن ,entrar وارد شدن

    وارد كردن ,enseñar نشان دادن آموزش دادن ,escuchar گوش كردن ,esperar منتظر بودن اميدوار

    بودن ,borrar پاك كردن ,eliminar حذف كردن پاك كردن ,llegar رسيدن ,explicar توضيح

    دادن ,fumar سيگار كشيدن دود كردن ,funcionar عمل كردن كار كردن ,ganar برنده شدن به دست

    آوردن ,gritar فرياد زدن ,invitar دعوت كردن ,lavar شستن ,limpiar تميز كردن ,luchar مبارزه

    كردن كشتي گرفتن , llamar صدا كردن تلفن زدن ,llenar پر كردن ,llenar پر كردن ,llevar حمل

    كردن بردن ,llorar گريه كردن ,mandar فرستادن دستور دادن ,manejar اداره كردن كاري را به

    انجام رساندن ,matar كشتن ,mezclar مخلوط كردن ,nadar شنا كردن ,nececitar نياز داشتن

    احتياج داشتن ,olvidar فراموش كردن ,pagar پرداخت كردن ,pegar چسباندن ,pasar گذشتن رد شدن

    عبور كردن گذراندن ,pesar وزن داشتن سنگيني كردن ,practicar - تمرين كردن اجرا

    كردن ,preparar - آماده كردن ,quemar - سوزاندن آتش زدن ,quitar برداشتن , regresar

    برگشتن , respirar نفس كشيدن ,rezar دعا كردن ,respetar جواب دادن ,sacar در آوردن بيرون

    كشيدن ,saltar پريدن ,sentar نشاندن همخواني داشتن ,significar معني داشتن با اهميت

    بودن ,terminar تمام كردن به پايان رساندن ,tirar پرتاب كردن شليك كردن ,tocar لمس كردن

    نواختن ,tardar دير كردن ,tomar گرفتن ,tratar رفتار كردن ,viajar سفر كردن ,visitar ديدن

    كردن ,votar راي دادن

    ----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
     

    Diba

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2015/04/15
    ارسالی ها
    86,552
    امتیاز واکنش
    46,640
    امتیاز
    1,242
    افعال انعکاسی – verbos reflexivos


    مصدر افعال انعکاسی در انتها پسوند se دارند و از این طریق با افعال معمولی متمایز می شوند.به این دلیل

    به این افعال ، انعکاسی گفته می شود که انجام کار به خود شخص باز می گردد.ترجمه این افعال به این

    صورت است که معنی فعل از انجام دادن کاری به انجام شدن تبدیل می شود.اما این یک قاعده نیست چرا که

    بسیاری از افعال معمولی، هم معنی انجام دادن میدهند و هم معنی انجام شدن.

    مثلا :

    salir - خارج کردن،خارج شدن

    continuar - ادامه دادن ، ادامه داشتن

    secar - خشک کردن ، خشک شدن


    (پسوند se در آخر مصدر نشان دهنده انعکاسی بودن هست اگر چه این ها انعکاسی نیستند ، اما در ترجمه به فارسی ، معنی انعکاسی ، یعنی انجام شدن هم می دهند)


    تمامی افعال انعکاسی با حذف se تبدیل به افعال غیر انعکاسی (افعال معمولی) می شوند.در واقع تمامی

    افعال انعکاسی حالت غیر انعکاسی هم دارند.اما تمام افعال عادی نمی توانند حالت انعکاسی داشته باشند


    نمونه هایی از مصدرهای انعکاسی :

    llamar - صداکردن ، فراخواندن ، تلفن زدن

    llamarse - نامیده شدن


    mantener - نگه داشتن ، چیزی را حفظ کردن

    mantenerse - خود را گـه داشتن ، چیزی را برای خود نگه داشتن ،گذران زندگی کردن


    usar - استفاده کردن

    usarse - استفاده شدن


    detener - متوقف کردن ، بازداشت کردن

    detenerse - متوقف شدن ، بازداشت شدن


    curar - درمان کردن ، معالجه کردن

    curarse - معالجه شدن


    چگونگی صرف افعال انعکاسی:

    افعال انعکاسی همیشه با این ضمایر صرف می شوند ( me , te , se , nos , os ,se)

    در وجه امری، ضمایر مفعولی بعد از فعل می آیند و در وجه های دیگر قبل از فعل.

    مثال:

    مصدر levantarse (بلند شدن) را در وجه حال ساده ، گذشته ساده و امری صرف می کنیم:

    حال ساده:

    me levanto - بلند می شوم

    te levantas - بلند می شوی

    se levanta - بلند می شود

    nos levantamos - بلند می شویم

    os levantáis - بلند می شوید

    se levantan - بلند می شوند


    گذشته ساده:

    me levanté - بلند شدم

    te levantaste - بلند شدی

    se levantó - بلند شد

    nos levantamos - بلند شدیم

    os levantasteis - بلندشدید

    se levantaron - بلند شدند


    امری:

    tú levantate - بلند شو

    usted levántese - بلند شید

    vosotros/as levantaos - بلندشید

    ustedes levántense - بلند شید


    امری منفی:

    tú no te levantes - بلند نشو

    usted no se levante - بلند نشید

    vosotros/as no os levantéis - بلند نشید

    ustedes no se levanten - بلند نشید




    صرف افعال انعکاسی در حال ساده و گذشته ساده:

    irse (رفتن)

    me voy

    te vas

    se va

    nos vamos

    os vais

    se van


    me fui

    te fuiste

    se fue

    nos fuimos

    os fuisteis

    se fueron


    llamarse (نامیده شدن)

    me llamo

    te llamas

    se llama

    nos llamamos

    os llamáis

    se llaman


    me llamé

    te llamaste

    se llamó

    nos llamamos

    os llamasteis

    se llamaron


    sentirse (احساس کردن ، متاسف بودن)

    me siento

    te sientes

    se siente

    nos sentimos

    os sentís

    se sienten


    me sentí

    te sentiste

    se sintió

    nos sentimos

    os sentisteis

    se sintieron


    مثال هایی برای افعال انعکاسی:

    mi llave se perdió - کلیدم گم شد

    mi llave se ha perdido - کلیدم گم شده

    cómo te sientas?l¿ - چه احساسی داری؟ ، حالت چطوره؟

    me siento mal - حالم بده

    cómo te llamas?l¿ - اسمت چیه؟

    me llamo pablo - اسمم پابلو است

    cómo se llama?l¿ - اسمش چیه؟

    se llama juan - اسمش خوآن است

    se llama maría - اسمش ماریا است

    siéntense por favor - لطفا بشینید

    siéntate con nosotros - پیش ما بشین

    vete - برو

    no te vayas - نرو

    cállate ! - ساکت شو! ، خفه شو!

    no te preocupes - نگران نباش

    me quedo esperando - منتظر می مونم

    me quedé esperando - منتظر موندم

    se quedó esperando - منتظر موند

    ----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
     

    Diba

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2015/04/15
    ارسالی ها
    86,552
    امتیاز واکنش
    46,640
    امتیاز
    1,242
    کلمات پرسشی در زبان اسپانیایی (به همراه مثال) - palabras interrogativos

    ?qué¿ - چه؟ چی؟

    ?qué haces¿ - چی کار میکنی؟

    ?qué haces hoy¿ - امروز چی کار میکنی؟

    ?qué haces aquí¿ - اینجا چی کار می کنی؟

    ?qué hiciste¿ - چی کار کردی؟

    ?qué has hecho¿ - چه کار کرده ای؟

    ?qué estás haciendo¿ - چی کار داری می کنی؟

    ?qué haces en tu tiempo libre¿ - وقت آزادت چی کار می کنی؟

    ?qué haces ahora¿ - الان چی کار می کنی؟

    qué tengo que haces?l¿ - چی کار باید کنم؟

    ?qué vas a hacer¿ - چی کار می خوای کنی؟

    ?qué edad tienes¿ - چند سالته؟

    ?qué edad tiene¿ - چند سالشه؟

    qué tal?l¿ - چطوری؟ حلت چطوره؟ ، چطور هست؟

    ?qué cantante te gusta más¿ - از چه خواننده ای بیشتر خوشت میاد؟

    ?en qué país africano se habla español - در چه کشور آفریقایی ، اسپانیایی صحبت می شه؟

    ?en qué año nació pablo neruda¿ - پابلو نرودا در چه سالی متولد شد؟

    ?qué dices¿ - چی می گی؟

    ?qué dijiste¿ - چی گفتی؟

    ?qué le dijiste a él¿ - به او چه گفتی؟

    ?qué les dijiste a ellos¿ - به آنها چه گفتی؟

    ?de qué te ríes¿ - به چی می خندی؟

    ?de qué color es la bandera de españa¿ - پرچم اسپانیا چه رنگی است؟

    ?qué te ha dicho¿ - چی بهت گفته؟

    ?qué te han dicho¿ - چی بهت گفته اند؟

    ?qué cosa tienes que decir¿ - چه چیزی برای گفتن داری؟

    ?qué quieres decir¿ - منظورت چیه؟

    (qué quiere decir? (él/ella ¿ - منظورش چیه؟

    (qué quiere decir? (usted ¿ - منظورتون چیه؟

    ?qué significa esto¿ - معنی این چیه؟ ، این یعنی چی؟

    ?qué significa esta palabra¿ - این کلمه یعنی چی؟

    ?a qué hora comienza el partido¿ - مسابقه ساعت چند شروع می شه؟

    ?qué ha ocurrido¿ - چه اتفاقی افتاده؟

    ?qué pasa¿ - چی شده؟

    ?qué ha pasado¿ - چی شده؟ ، چه اتفاقی افتاده؟

    ?qué está pasando¿ - چه اتفاقی داره می افته؟

    ?qué te ha pasado? , ¿qué te pasa¿ - چته؟ چت شده؟ ، چه اتفاقی برات افتاده؟

    ?qué le ha pasado¿ - چه اتفاقی براش افتاده؟ ، چش شده؟

    ?en qué día estamos hoy¿ - امروز چند شنبه است؟

    qué día es hoy?l¿ - امروز چند شنبه است؟

    ?qué te parece¿ - به نظرت چطوره؟

    ?qué te parece esta foto¿ - نظرت درباره این عکس چیه؟

    qué tienes en la cabeza?l¿ - چه فکری در سر داری؟

    ?con qué programa se puede quemar un cd¿ - با چه برنامه ای میشه cd رایت کرد؟



    ?por qué¿ - چرا؟

    ?por qué es imposible¿ - چرا نمیشه؟

    ?sabes por qué¿ - می دونی چرا؟

    ?por qué me miras así¿ - چرا این جور به من نگاه می کنی؟

    ?por qué no me lo dijiste¿ - چرا به من نگفتی؟

    ?por qué la tierra es redonda¿ - چرا زمین گرده؟

    ?por qué en el espejo la imagen está revertida¿ - چرا توی آیینه تصویر برعکسه؟

    ?por qué no pudieron sobrevivir los dinosaurios¿ - چرا دایناسورها نتونستند

    ادامه حیات بدن؟

    ?por qué no fuiste con ellos¿ - چرا با اونا نرفتی؟

    ?por qué estás tan enojado/a¿ - چرا انقدر عصبانی هستی؟

    ?por qué lo hiciste¿ - چرا این کارو کردی؟

    ?por qué no lo hiciste¿ - چرا این کارو نکردی؟

    ?por qué mientes¿ - چرا دروغ می گی؟

    ?por qué me mentiste¿ - چرا به من دروغ گفتی؟

    ?por qué le has mentido a él¿ - چرا به او دروغ گفته ای؟

    ?por qué me tratas así¿ - چرا با من این طور رفتار می کنی؟

    ?por qué llora este niño¿ - چرا این بچه گریه می کنه؟



    ?cuándo¿ - کِی؟ چه موقع؟

    cuándo nos vamos a la casa?l¿ - کی میریم خونه؟

    ?cuándo viene el cartero¿ - پستچی کی میاد؟

    ?hasta cuándo tenemos que esperar¿ - تا کی باید صبر کنیم؟

    ?cuándo es tu cumpleaños¿ - تولدت کِیه؟

    ?cuándo te vas al trabajo¿ - کی میری سر کار؟

    ?cuándo vienes¿ - کی میای؟

    ?cuándo te vas¿ - کی میری؟

    ?cuándo volverás¿ - کی بر میگردی؟ (برخواهی گشت؟)

    ?cuándo sale su nuevo disco¿ - دیسک جدیدش کی میاد؟

    ?cuándo sale la nueva versión de yahoo messenger¿ - ورژن جدید یاهو مسنجر

    کی میاد؟

    ?cuándo decidiste comprar un auto¿ - کی تصمیم گرفتی که یه ماشین بخری؟

    ?cuándo pintaste este cuadro¿ - کی این تابلو رو نقاشی کردی؟

    ?cuándo le viste por última vez¿ - آخرین بار کی دیدیش؟

    ?desde hace cuándo que está en madrid¿ - چند وقته که توی مادرید هست؟



    ?dónde¿ - کجا؟

    ?dónde estás¿ - کجایی؟

    ?dónde está vuestra casa¿ - خانه شما کجاست؟

    ?dónde están los otros¿ - بقیه کجا هستند؟

    ?de dónde eres¿ - کجایی هستی؟ ، اهل کجایی؟

    ?de dónde es usted¿ - شما اهل کجا هستید؟

    ?dónde estabas ayer¿ - دیروز کجا بودی؟

    ?dónde lo encontraste¿ - کجا پیداش کردی؟

    ?dónde viven los pingüinos¿ - پنگوئن ها کجا زندگی می کنند؟

    ?por dónde empezamos¿ - از کجا شروع کنیم؟

    ?dónde ha ido el señor martínez¿ - آقای مارتینس کجا رفته؟

    ?dónde puedo comprar una cámara digital barata¿ - کجا می تونم یه دوربین

    دیجیتال ارزون بخرم؟

    ?a dónde vas¿ - کجا می ری؟

    ?sabes dónde están ahora¿ - الان کجا هستند؟

    dónde está el hospital san josé?l¿ - بیمارستان سان خوسه کجاست؟



    l¿quién? , ¿quiénes?l- چه کسی؟ کی؟ ، چه کسانی

    ?quién eres¿ - کی هستی؟

    ?quién es usted¿ - شما کی هستید؟

    ?quién es aquel muchacho¿ - اون پسر کیه؟

    ?quién es aquella muchacha¿ - اون دختر کیه؟

    ?quién es aquel muchacho alto¿ - اون پسر قد بلند کیه؟

    ?quién es aquella muchacha alta¿ - اون دختر قدبلند کیه؟

    ?con quién estabas hablando¿ - با کی داشتی حرف می زدی؟

    ?quién es la culpable¿ - تقصیر کیه؟ ، مقصر کیه؟

    ?de quién es esto¿ - این مال کیه؟

    ?de quién es este perro¿ - این سگ مال کیه؟

    ?quién será el campeón¿ - چه کسی قهرمان خواهد شد؟

    ?a quién quieres mandar una carta¿ - برای کی میخوای نامه بنویسی؟

    ?quién lo hizo¿ - کی این کارو کرد؟

    ?quién te ha dicho¿ - کی بهت گفته؟

    ?quién te lo dijo¿ - کی بهت گفت؟

    ?quién es el rey de españa¿ - پادشاه اسپانیا کیست؟

    ?quién es la reina de inglaterra¿ - ملکه انگلستان کیست؟

    ?quién fue el líder de la revolución cubana¿ - رهبر انقلاب کوبا چه کسی بود؟

    ?quién es el autor de don quijote¿ - نویسنده دُن کیشوت کیست؟

    ?quiénes¿ - چه کسانی؟

    ?quiénes son ustedes¿ - شما کی هستید؟

    ?quiénes son ellos/as¿ - آنها کی هستند؟

    ?quiénes son los miembros del comité del premio nobel¿ - اعضای کمیته جایزه نوبل

    چه کسانی هستند؟

    ?quiénes fueron los fundadores de este proyecto¿ - چه کسانی پایه گذار این

    پروژه بودند؟



    ?cómo¿ - چه طور؟ ، چه جور؟ چگونه؟

    ?cómo¿ - چطور؟ ، چه طور مگه؟ ، چی؟!

    ?cómo te llamas¿ - اسمت چیه؟

    ?(cómo se llama (él/ella ¿ - اسمش چیه؟

    ?(cómo se llama (usted ¿ - اسم شما چیه؟

    ?cómo estás¿ - حالت چطوره؟ ، چطوری؟

    ?cómo pudiste hacer esto¿ - چه طور تونستی این کارو کنی؟

    ?cómo puede ser¿ - چه طور امکان داره؟

    ?cómo se dice en español¿ - به اسپانیایی چی میشه؟

    ?cómo se dice ciudad en frances¿ - شهر به فرانسوی چی میشه؟

    ?cómo puede ver los canales de televisión por internet¿ - چه طور میشه کانال های

    تلوزیونی رو از اینترنت دید؟

    ?cómo es el alfabeto griego¿ - الفبای یونانی چه جوریه؟

    ?cómo es la calidad de sus productos¿ - کیفیت محصولاتش چه طوره؟

    ?cómo se hece un lápiz¿ - مداد چه جوری ساخته میشه؟


    ?cuál¿ - کدام؟

    ?cuál es el problema¿ - مشکل چیه؟ ، چه مشکلی هست؟

    ?cuál es la mejor canción de Michael Jackson¿ - بهترین ترانه مایکل جکسون کدام است؟

    ?cuál de los tres será el elegido¿ - کدام یک از این سه تا انتخاب خواهد شد؟

    ?en cuál parte de españa vives¿ - در کدام قسمت اسپانیا زندگی می کنی؟

    ?cuál es tu comida favorita¿ - غذای مورد علاقت چیه؟

    ?cuál es el país más grande de sudamérica¿ - بزرگترین کشور آمریکای جنوبی

    کدام است؟



    ?cuánto¿ - چه قدر؟ ، چه مقدار؟__?cuántos¿ - چند تا؟

    ?cuánto cuesta¿ - قیمتش چنده؟

    ?me puede decir cuánto cuesta esta camisa¿ - میشه بگید قیمت این پیراهن چنده؟

    ?cuánto tiempo dura¿ - چه قدر طول می کشه؟

    ?cuánto tiempo duró el curso¿ - دوره آموزشی چه قدر طول کشید؟

    ?cuánto es la cantidad necesaria¿ - چه مقدار لازمه؟

    ?desde hace cuánto tiempo estás aprendiendo español¿ - چند وقته که داری

    اسپانیایی یاد می گیری؟

    ?cuánto pesa¿ - وزنش چه قدره؟

    ?cuánto pesa una pelota de fútbol¿ - یک توپ فوتبال چه قدر وزن داره؟

    ?cuántos años tienes¿ - چند سال داری؟ ، چند سالته؟

    ?cuántos libros hay en la biblioteca¿ - چند تا کتاب توی کتابخانه هست؟

    ?cuántos amigos tienes¿ - چند تا دوست داری؟

    ?cuántos son diez menos tres¿ - ده منهای سه چند میشه؟

    ?cuántos son siete más cinco¿ - هفت بعلاوه پنج چند میشه؟

    ?cuántos son ocho por dos¿ - هشت ضربدر دو چند میشه؟

    ?cuántos son doce entre tres¿ - دوازده تقسیم بر سه چند میشه؟


    لغات:

    صحبت کردن، حرف زدن - hablar--------------در حال صحبت - hablando---------------کشور - país


    امروز - hoy------------دیروز - ayer------------اینجا - aquí--- - --- - بیشتر - más---- ------ -انجام دادن - hacer


    اینجوری، این طور - así-- ---- --- -زمان، وقت، مدت - tiempo--- --- ------آزاد - libre-- ----------- الآن - ahora


    ساعت - hora-- -------- -سن - edad---- --------خواننده - cantante- -- --- ---- ----آفریقایی - africano/a


    سال - año-- ------- -به دنیا آمدن، متولد شدن - nacer-- ----- --تولد - nacimiento- ----------خندیدن - reir



    کتاب - libro---- ------پرچم - bandera-----------دوست - amigo/a------------چیز - cosa------ -----گفتن - decir


    خواستن، دوست داشتن - querer--- - --- ---معنی دادن، معنی داشتن - significar--------- ---توپ - pelota


    کلمه،لغت - palabra--------- - ----شروع کردن، شروع شدن - comenzar- ---- ------ --مسابقه - partido


    اتفاق افتادن - ocurrir-----------گذشتن، رد شدن، گذراندن - pasar-------------روز - día-------------عکس - foto


    تصویر - imagen-------------برعکس - revertido/a--------------سر - cabeza--------------برنامه - programa


    توانستن، قدرت - poder------------گریه کردن - llorar------------سوزاندن - quemar-----------سوختن - quemarse


    نشدنی - imposible_ _ - __دانستن، بلد بودن - saber___ ----_خریدن - comprar_--- ------- --تابلو - cuadro


    نگاه کردن - mirar__---___تصمیم گرفتن - decidir__-__------_آینه - espejo__----___زنده ماندن - sobrevivir


    دایناسور - dinosaurio__ -_---__عصبانی، ناراحت - enojado/a__--------___عصبانی، ناراحت - enfadado/a


    دروغ گفتن - mentir__-----_--_رفتار کردن - tratar__-_---__بچه، پسر بچه - niño_---------_دختر بچه - niña


    پستچی - cartero__--------آمدن - venir__-----__زندگی کردن - vivir_-_--_منتظر بودن،امیدوار بودن - esperar


    تولد، جشن تولد - cumpleaños_____----کار - trabajo___---__رفتن - ir, irse__----__نو، جدید - nuevo/a


    بیرون رفتن، بیرون آوردن، بیرون آمدن - salir_----__ _--_نسخه، ورژن - versión_-------- --_ارزان - barato/a


    اتوموبیل، ماشین - auto, coche------------_نقاشی کردن - pintar__-___دیدن - ver__--------کیفیت - calidad


    فرستادن، دستور دادن - mandar_-__ _آخرین - último/a__-----__آخرین بار - última vez____---_از - desde


    از اینجا - desde aquí___-__پنگوئن - pingüino_____آقا - señor_____خانوم - señora__-----االفبا - alfabeto


    دوربین - cámaral-------------دوشیزه، دختر خانم - señorita-__==_---__رهبر - líder_==_-_-_--_نامه - carta


    بیمارستان - hospital_-----------_پسر - muchacho_--__----_دختر - muchacha__----------مقصر - culpable


    بلند، مرتفع، قدبلند - alto/a____--__سگ - perro__-_------__قهرمان - campeón__--_-----نویسنده - autor


    قهرمان (موئنث) - campeona__-_--------__انقلاب - revolución__--__----_انگلستان - inglaterra


    جایزه - premio__-_---__پادشاه - rey___-----__ملکه، پادشاهی - reina_-_-----___کوبایی - cubano/a


    پروژه - proyecto -----------پیراهن - camisa proyecto__- -----ععضو - miembro_______محصول - producto


    شهر - ciudad---- --موئسس،پایه گذار - fundador/a_-------- _فرانسوی - frances/a__-------مداد،قلم - lápiz


    یونانی - griego/a__------------- حجم، گنجایش - cantidad_-----___لازم، ضروری، مورد نیاز - necesario/a


    مشکل - problema__----__----_طول کشیدن، زمان بردن - durar__ ----_--_-فوتبال - fútbol


    یاد گرفتن - aprender-------------دوره، دوره آموزشی - curso_--------_ _وزن داشتن، سنگین بودن - pesa

    r

    کتابخانه - biblioteca------------دو - dos___-_ _سه - tres__ -----___پنج - cinco_----- ------__هفت - siete


    هشت - ocho ---- -------- ده - diez___ --__دوازده - doce

    ----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
     

    Diba

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2015/04/15
    ارسالی ها
    86,552
    امتیاز واکنش
    46,640
    امتیاز
    1,242
    کلمات پر سشی , acento (تاکید)

    به علامتی که روی حروف صدا دار a e o u i گذاشته می شود acento گفته می شود.

    á é ó ú í

    بعضی از کلمات اسپانیایی همیشه این علامت ها را دارند مثلا:

    página, panadería, canción, día, técnica - و بعضی دیگر می توانند این علامتها را

    داشته باشند یا نداشته باشند که در معنی آنها تاثیر گذار است . مثلا کلمات

    پرسشی دارای این علامت ها هستند و اگر این علامت هارواز کلمات پرسشی

    برداریم ، حالت پرسشی خود را از دست می دهند.


    ?qué¿ - چی؟ ، چه؟

    que - که

    ?por qué¿ - چرا؟

    porque - چون ، چون که

    ?cuándo¿ - کِی؟ ، چه موقع؟

    cuando - وقتی ، وقتی که

    ?cuánto¿ - چه قدر؟ ، چه مقدار؟

    ?cuántos¿ - چند تا؟

    cuanto - هر چه قدر ، مقداری که

    cuantos - هرچند تا

    ?dónde¿ - کجا؟

    donde - جایی که ، آنجا که

    ?quién¿ - چه کسی؟ ، کی؟

    ?quiénes¿ - چه کسانی

    quien - کسی که

    quienes - کسانی که

    ?cómo¿ - چه طور؟

    como - طوری که ، جوری که ، مثلِ

    ?cuál¿ - کدام؟

    cual - آن که ، همان


    این علامت همچنین در بعضی کلمات برای جلو گیری از تشابه افعال با هم یا تشابه

    فعل با اسم به کار می رود.

    مثال:

    esta - این

    está - هست

    miro - نگاه می کنم

    miró - نگاه کرد

    ---------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
     

    Diba

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2015/04/15
    ارسالی ها
    86,552
    امتیاز واکنش
    46,640
    امتیاز
    1,242
    باید - tener que, deber (que), hay que

    باید ... - tener que... , deber (que)... , hay que...l

    در زبان اسپانیایی سه نوع ترکیب وجود دارد که به فارسی معنی "باید" می دهد

    .tener que و deber (que)l در زمان ها و اشخاص مختلف صرف می شوند و بعد از فعل و que ،

    یک مصدر می آید.اما در hay que ، فعل hay ثابت است.بعد از hay que هم یک مصدر می آید.

    به این صورت:

    que + infinitivo + یکی از افعال tener

    que) infinitivo ) + یکی از افعال deber

    hay + que + infinitivo


    تفاوت ها:

    - tener que اجباری است.

    مثال:

    tengo que vender mi coche para que pueda comprar la casa

    برای این که بتونم خونه بخرم ، باید ماشینمو بفروشم

    باید به من می گفتی - tenías que decirme

    فردا باید بری مدرسه - mañana tienes que ir a la escuela

    تا دوشنبه باید اینجا بمونم - tendré que quedarme aquí hasta el lunes

    تمام جزئیات باید کامل باشند - todos los detalles tienen que ser perfectos



    deber (que) - l اجباری نیست و معنی بایستن می دهد. بیشتر بدون que نوشته می شود.

    مثال:

    چی کار باید کنم؟ -l¿qué debo que hacer?l

    می بایست بیشتر تلاش کنی ، باید بیشتر تلاش کنی - debes intentar más

    باید سیگار رو ترک می کردم - yo debería dejar de fumar

    نباید نگران باشی - no debes preocuparte




    - hay que به شخص خاصی اشاره نمی کند. انجام کاری را توصیه می کند.

    مثال:

    باید از طبیعت مواظبت کرد - hay que cuidar a la naturaleza

    باید امیدوار بود - hay que tener esperanza

    باید به بزرگتر ها احترام گذاشت - hay que respetar a los mayores

    برای یاد گرفتن گیتار باید خیلی تمرین کرد - para aprender tocar guitarra hay que practicar mucho

    ----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
     

    Diba

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2015/04/15
    ارسالی ها
    86,552
    امتیاز واکنش
    46,640
    امتیاز
    1,242
    صرف چند مصدر در وجه حال التزامی

    صرف چند مصدر در وجه حال ساده و حال التزامی به همراه مثال


    کمک کردن - ayudar

    کمک کنم - ayude_______کمک می کنم - ayudo

    کمک کنی - ayudes_______کمک میکنی - ayudas

    کمک کند - ayude_______کمک می کند - ayuda

    کمک کنیم - ayudemos_______کمک می کنیم - ayudamos

    کمک کنید - ayudéis_______کمک می کنید - ayudáis

    کمک کنند - ayuden_______کمک می کنند - ayudan

    مثال ها:

    nos pidió que ayudemos a reparar su ordenador

    از ما کمک خواست که کامپیوترشو تعمیر کنیم


    necesita que le ayudéis

    نیاز داره که کمکش کنید


    él no quiere que yo le ayude

    او نمی خواهد که من کمکش کنم




    جستجو كردن , گشتن - buscar

    جستجو کنم - busque______جستجو مي كنم - busco

    جستجو کنی - busques______جستجو مي كني - buscas

    جستجو کند - busque______جستجو مي كند - busca

    جستجو کنیم - busquemos______جستجو مي كنيم - buscamos

    جستجو کنید - busquéis______جستجو مي كنيد - buscáis

    جستجو کنند - busquen______جستجو مي كنند - buscan

    مثال ها:

    espero que encuentres lo que busques

    امیدوارم چیزی که دنبالش بگردی رو پیدا کنی


    estos sitios nos ayudan a encontrar lo que busquemos en internet

    این سایت ها به ما کمک می کنند چیزی که تو اینترنت جستجو می کنیم رو پیدا کنیم


    mejor es que te comuniques con nosotros para que busquemos una solución

    بهتره که با ما ارتباط بر قرار کنی تا دنبال یه راه حل بگردیم





    فروختن - vender

    بفروشم - venda______مي فروشم - vendo

    بفروشی - vendas______مي فروشي - vendes

    بفروشد - venda______مي فروشد - vende

    بفروشیم - vendamos______مي فروشيم - vendemos

    بفروشید - vendáis______مي فروشيد - vendéis

    بفروشند - vendan______مي فروشند - venden

    مثال ها:

    ?conocéis alguna tienda que venda esta máquina¿

    مغازه ای رو می شناسید که این دستگاه رو بفروشه؟


    quizá venda mi coche

    شاید ماشینمو بفروشم




    فكر كردن , باور داشتن - creer

    فكر کنم - crea______فكر مي كنم - creo

    فكر کنی - creas______فكر مي كني - crees

    فكر کند - crea______فكر مي كند - cree

    فكر کنیم - creamos______فكر مي كنيم - creemos

    فكر کنید - creáis______فكر مي كنيد - creéis

    فكر کنند - crean______فكر مي كنند - creen

    مثال ها:

    hazlo como tú creas que debes hacerlo

    همان طور کار رو انجام بده که فکر می کنی باید انجام بدی


    ?qué importa que la gente crea estas cosas¿

    چه اهمیتی داره که مردم این چیزها رو باور کنند؟



    نوشتن - escribir

    بنویسم - escriba______مي نويسم - escribo

    بنویسی - escribas______مي نويسي - escribes

    بنویسد - escriba______مي نويسد - escribe

    بنویسیم - escribamos______مي نوسيسيم - escribimos

    بنویسید - escribáis______مي نويسيد - escribís

    بنویسند - escriban______مي نويسند - escriben

    مثال ها:

    me pidieron que escriba un artículo para un periódico

    از من خواستند که یک مقاله برای یک روزنامه بنویسم


    no le gusta que escriban algo sobre él

    دوست نداره که دربارش چیزی بنویسند


    espero que pronto me escribas una carta

    منتظرم که زود برام نامه بنویسی





    زندگي كردن - vivir

    زندگي كنم - viva______زندگي مي كنم - vivo

    زندگي كنی - vivas______زندگي مي كني - vives

    زندگي كند - viva______زندگي مي كند - vive

    زندگي كنیم - vivamos__.___زندگي مي كنيم - vivimos

    زندگي كنید - viváis______زندگي مي كنيد - vivís

    زندگي كنند - vivan______زندگي مي كنند - viven

    مثال ها:

    viva x!l

    زنده باد l!x


    quiero que siempre vivamos juntos

    می خواهم که همیشه با هم زندگی کنیم


    ?conoces a alguien que viva en este barrio¿

    کسی رو میشناسی که توی این محله زندگی کنه؟

    -------
     
    وضعیت
    موضوع بسته شده است.

    برخی موضوعات مشابه

    بالا