تاپیک‌های دنباله‌دار داستان با سه کلمه!!!!!!!

  • شروع کننده موضوع vyda
  • بازدیدها 1,393
  • پاسخ ها 40
  • تاریخ شروع

vyda

کاربر نگاه دانلود
کاربر نگاه دانلود
عضویت
2015/10/27
ارسالی ها
82
امتیاز واکنش
373
امتیاز
0
به این صورته که داستان با 3 کلمه شروع میشه و نفر بعدی که میخواد پست بده متن پست قبل رو کپی می کنه و خودش با 3 کلمه ادامه میده و به همین صورت ادامه پیدا میکنه تا یه پایانی براش بذاریم .
مثلا من شروع می کنم :
یک شب که
نفر بعد که پست میده اینطور ادامه میده :
یک شب که توی خواب بودم
و به همین صورت پیش میره .
حتما توی پست کل داستان رو قرار بدید و کلمات خودتون رو هم پر رنگ (Bold) کنید .
اگه هم 4 یا 5 کلمه هم شد اشکال نداره ، اما بیشتر نشه .
اگه 2 نفر هم همزمان پست بدند ، پستی که زودتر ارسال شده باقی می مونه و بعدی پاک میشه .
لطفا داستان رو به جاهای باریک نکشونید و حرفهای سیـاس*ـی و ... توش نزنید .
یک کاربر هم نمی تونه پشت سر هم پست بده. اسپم هم ندید.
توی پست بعد خودم شروع می کنم.
مرسی

پس نویس 1 : دوستان لطفا از کارکترهای اضافی مثل ... استفاده نکنید .
لطفا کلماتی که خودتون مینویسید رو پر رنگ کنید ، یعنی از پست قبل کپی بگیری و 3 کلمه تون رو بنویسید و سلکت آل کنید و روی
bold.gif
کلیک کنید تا همهی داستان بولد بشه و یک بار دیگه روی
bold.gif
بزنید تا تمام نوشته از حالت بولد خارج بشه و بعدش 3 کلمه ی خودتون رو های لایت کنید روی
bold.gif
کلیک کنید تا فقط اون 3 کلمه ی شما بولد بشه .
هر پست اشتباه اگه همون موقع ویرایش نشه سریع حذف می شه .
 
  • پیشنهادات
  • Ghostwriter

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2014/08/19
    ارسالی ها
    1,028
    امتیاز واکنش
    34,103
    امتیاز
    1,030
    یک روز برفی را خواب دیدم .همان روزی که عاشقانه در کنار هم قدم می زدیم و در آن سرما قلب هایمان گرم بود خالی از دروغ!
     

    sムცЯɨŋム

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    1970/01/01
    ارسالی ها
    692
    امتیاز واکنش
    1,697
    امتیاز
    391
    سن
    25
    یک روز برفی را خواب دیدم .همان روزی که عاشقانه در کنار هم قدم می زدیم و در آن سرما قلب هایمان گرم بود خالی از دروغ! دستانمان قفل هم بود
     

    vyda

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2015/10/27
    ارسالی ها
    82
    امتیاز واکنش
    373
    امتیاز
    0
    یک روز برفی را خواب دیدم .همان روزی که عاشقانه در کنار هم قدم می زدیم و در آن سرما قلب هایمان گرم بود خالی از دروغ! دستانمان قفل هم بود،در آغـ*ـوش هم
     

    برخی موضوعات مشابه

    پاسخ ها
    9
    بازدیدها
    254
    پاسخ ها
    15
    بازدیدها
    342
    • نظرسنجی
    تاپیک‌های دنباله‌دار داستان زندگی
    پاسخ ها
    3
    بازدیدها
    182
    پاسخ ها
    15
    بازدیدها
    520
    • نظرسنجی
    تاپیک‌های دنباله‌دار پایان داستان
    پاسخ ها
    5
    بازدیدها
    159
    پاسخ ها
    0
    بازدیدها
    150
    پاسخ ها
    4
    بازدیدها
    315
    پاسخ ها
    198
    بازدیدها
    5,352
    پاسخ ها
    253
    بازدیدها
    12,967
    پاسخ ها
    160
    بازدیدها
    2,097
    پاسخ ها
    74
    بازدیدها
    1,366
    پاسخ ها
    82
    بازدیدها
    2,888
    پاسخ ها
    106
    بازدیدها
    3,421
    پاسخ ها
    115
    بازدیدها
    2,163
    پاسخ ها
    8
    بازدیدها
    1,221
    پاسخ ها
    54
    بازدیدها
    1,986
    پاسخ ها
    273
    بازدیدها
    4,906
    پاسخ ها
    66
    بازدیدها
    1,316
    پاسخ ها
    30
    بازدیدها
    947
    پاسخ ها
    261
    بازدیدها
    5,045
    پاسخ ها
    49
    بازدیدها
    1,345
    پاسخ ها
    13
    بازدیدها
    664
    پاسخ ها
    732
    بازدیدها
    14,060
    پاسخ ها
    262
    بازدیدها
    4,852
    پاسخ ها
    220
    بازدیدها
    3,757
    پاسخ ها
    437
    بازدیدها
    4,909
    پاسخ ها
    3
    بازدیدها
    256
    پاسخ ها
    119
    بازدیدها
    3,067
    پاسخ ها
    1,008
    بازدیدها
    11,177
    پاسخ ها
    97
    بازدیدها
    1,972
    بالا