- عضویت
- 2015/10/31
- ارسالی ها
- 10
- امتیاز واکنش
- 37
- امتیاز
- 0
یک روز برفی را خواب دیدم .همان روزی که عاشقانه در کنار هم قدم می زدیم و در آن سرما قلب هایمان گرم بود خالی از دروغ! دستانمان قفل هم بود،در آغـ*ـوش هم بیدار که شدم برف می امد اماعشقم کنارم نبود بود اما نه برای من و نه در انتظار من خواب ها خیلی عجیبند عجیب تر از زیبایی بالهای طاووس اما زیباهستند اما وقتی بیدار میشوی سر نوشت را از سر نوشت جدا میبینی و این تلخ ترین قدرت نمایی روزگار است کاش پاکنی داشتم تا اشتباهاتم را خوب پاک کنم وکاش ماشین زمانی داشتم تابه گذشته باز گردم ولی من هیچ ندارم جز خاطرات شیرنت و اهی تلخ در سـ*ـینه ام و بوی تلخ و گسی عطری که یاد آور عشق بی ثمرم بود...این است رسم دنیای عاشقان!!
دانلود رمان های عاشقانه