-همیشه بابام میگفت فرشتهها خیلی پاکن! خیلی خوبن! مثل تو... من خیلی گـ ـناه کردم و به قول بابام فرشته ام؛ الآن یه گناهکارم یا فرشته؟ +گـ ـناه که دلیل نیست... فرشتهها هم گـ ـناه میکنند
-میگن زندگی سخت تر از اونیه که زنده بمونی و زندگی کنی! +من نمیمیرم؛ چون من خیلی وقته مردهام. میتونم با این جامعه کنار بیام...جامعهای که تظاهر میکنن گوسفند دریده شدن، درحالیکه از گرگ ها هم بی رحم ترن.
_با من حرف بزن .
_ نه !تو میخوای از زیر زبونم حرف بکشی .
_ من هیچوقت کسی رو مجبور نمی کنم .
_ اونوقت میشه بپرسم راز موفقیتت تو کسب اینهمه اطلاعات از زیر و بم زندگی دیگران چیه ؟
_ من فقط شنونده ی خوبی ام .
-ولی من عاشقش بودم،اونم می گفت عاشقمه.
+عشق یه چیز مقدسه!خدا انسان رو طوری آفریده که عاشق بشه،زندگی کنه،زندگی بسازه؛ولی الان همه گند زدن به اسم عشق.
-یعنی عشق ما الکی بود؟
+عشق یعنی از خودت بگذری تا طرفت تو آسایش باشه،نه اینکه کاری کنی آسایش طرف مختل بشه...کاری که اون با تو کرد،مختل کردن آسایشت بود.ولی آخرش هر تصمیمی داری من پشتتم.
+ گریه میکنی نگین؟ گریه هات دنیام رو به آتیش میکشه!
- من فقط حالم بده، دلم تنگه.
+ برای چی؟
- شاید باورت نشه، ولی برای چیزای کوچیک! برای خوردن یه لیوان نسکافه داغ، برای گوش دادن دعای عهد اول صبحم، برای کل کل کردن تو اینستا...
+ منم دلم برای صدات تنگ شده بود، واسم حرف میزنی؟