سلام،من خودم دوست دارم آخرش شیرین و خوش باشه ولی آقای امیرسام خودشون گفته بودن که این رمان خیلی با علایق ها و رمانای دیگه متفاوت هست ومدت ها باهاش زندگی کردن وهمچنین زحمت زیادی بابتش کشیدن و نباید انتظار پایان تکراری و مورد علاقمونو از ایشون داشته باشیم اما تو زندگی واقعی هم بالاخره خدا لطفشو شامل حال بنده هاش میکنه و رنگ خوشی و شاد زندگی کردن رو بهشون نشون میده وبدی همیشه پیروز نیست و خوبی که پیروز میشه حتی اگه یه راه سخت و طولانی در پیش باشه و فقط باید ناامید نشد. همچنین باید به حرفام اضافه کنم درپاسخ بسیاری از دوستان که گفته بودن امیر سام قصه عاشق خورشید میشه ،اگه از نگاهی عمیق تر بهش نگاه کرد امیر سام خورشید رو شبیه به سارا ،خواهرش ،میبینه وبه نظر من همینطوریش هم جوونه های احساس تو دلش جوونه زده و حساسیت هاو غیرت و تعصب های لازم رو داره شاید درنظر خودش فقط برای اینکه شادی و خنده و خوشی خورشید رو نبینه باشه ولی عشق هیچوقت در نمیزنه بی اجازه وارد میشه وذره ذره رشد میکنه و میشه همه ی وجودت وزندگیت . من نمیخوام و نمیتونم قضاوتی برای ادامه ی ماجرا داشته باشم ترجیح میدم هنر و قلم نویسنده منو شگفت زده و سورپرایز کنه و وبه وجدم بیاره .ببخشید اگه پرحرفی کردم وباید از قلم بسیار خوب و جذابتون هم تشکر کنم.
سایت دانلود رمان نگاه دانلود
دانلود رمان های عاشقانه