***تایپک جامع بحث و گفتگودر مورد موضوعات مربوط به رمانها ***

  • شروع کننده موضوع *SAmirA
  • بازدیدها 3,844
  • پاسخ ها 87
  • تاریخ شروع
  • پیشنهادات
  • *نونا بانو*

    مشاورِ نویسندگی
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/01/10
    ارسالی ها
    1,861
    امتیاز واکنش
    49,905
    امتیاز
    893
    محل سکونت
    پایتخت
    تو رمان پشت کوه اونجایی که کوهان داشت برای زینب توضیح میداد بابا و مامانش چه کاره ان....سر قسمتی که گفت پرچم وطن پرستی رو کردن تو حلقومش خیلی خندیدم...خیلی باحال بود....البته صحنه های باحال زیادی داشت که بلا استثنا به کوهان ربط داشت...
    اها....اون قسمت که کوهان و بقیه تو کلاس اهنگ مستر بومباستیک رو میخوندن...رفتم اهنگ رو دان کردم و فضا رو تجسم کردم...ینی پوکیدم از خنده...وای خدا...
     

    لیلی تکلیمی

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2015/12/30
    ارسالی ها
    785
    امتیاز واکنش
    20,382
    امتیاز
    661
    محل سکونت
    تهران
    باهات موافقم، دیگه صحبت از نماز و حجاب و شرم و حیا نیست، البته! یه جاهایی دخترها خیلی باشرم و حیا میشن، وقتی مقابل یه پسری قرار می گیرن که پولداره، جذابه، خشنه، نوشیدنی جای آب می خوره، هرشب هم با یه دختر سر می کنه، بعد هم میاد و جذب حیا و نجابت این دختر میشه و احیانا یه کوچولو ت*ج*ا*و*ز نثارش می کنه و اتفاقا این دختره هم یه دل نه صد دل عاشقش میشه!
    بهتره بپرسی چی توی داستان ها پررنگ شده عزیزم تا بهت بگم.....!
     

    fadarabi406

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/01/17
    ارسالی ها
    1
    امتیاز واکنش
    9
    امتیاز
    0
    سن
    31
    سلام
    من که خسته شدم از هرچی پزشک و مهندسه.
    یه شغل معمولی یه شیرینی پز،فروشنده،آرایشگر...​
     

    Iris_75

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2015/12/31
    ارسالی ها
    70
    امتیاز واکنش
    354
    امتیاز
    186
    نه اتفاقا از نظر من برعکسه توی اوایل رمان دختر یا پسر خیلی بی قید و بندن ولی از وسطش به بعد با یه تلنگر زندگیشون عوض میشه به خدا رو میارن نماز میخونن و...
     
    بالا