بحث آزاد: موضوعات استفاده شده رمانها

pariya***75

کاربر نگاه دانلود
کاربر نگاه دانلود
عضویت
2016/04/02
ارسالی ها
468
امتیاز واکنش
9,834
امتیاز
583
محل سکونت
dezful
سلام به همه ی دوستای عزیزم
منم به نوبه ی خودم دلم میخاد از قلم خودم و یا دوستانی که تازه دست گرفتن به قلم یا چندسالی میشه که قلم به دست دارن نقدکنم
درسته موضوعات تکراری شدن و حرف های +۱۸ بیشتر از قبل شده ولی مشکل از کجاس؟
خب کسی که قلم به دست گرفته مشفقش کیه؟!
وقتی به تازه گی چند نفری تمام محبوبیت های جامعه رمان نویسی رو به دست گرفتن و تمام چهارچوب های که باید رعایت کنن زیر پا گذاشتن از کسی که فقط اومده تقلید کنه تا یه شبه معروف بشه چه انتظاری داریم؟
من خودم یه نویسندم یا بهتر بگم هنوز هم اونقدر نیستم که اسم خودمو نویسنده بذارم چون من هنوز کم کسری دارم.منم یه اشکالی بین رمان هام دارم یکیش هم دلربای من ولی الان تموم تلاشمو دارم می کنم عشق شکلاتی رو بدون هیچ عیب نقصی پیش ببرم چون این قلم ماست که می تونه خواننده رو جذب کنه نه حرف های که باعث خجالت میشه حتی بیانش چه برسه به نوشتنش.همه دوستداریم یه شب به اوج محبوبیت برسیم ولی تاوقتی نسل جوان ما افکار منفی دارن و فکر میکنن پسر هرچی عوضی ترباشه جذاب تر هیچ حرفی ندارم حالا اشکالی نداره پسر داستان بدی های جزئی داشته باشه هیچکس ذات پاک و مقدسی که نداره ولی می تونیم داستان به شیوهی پیش ببریم که هر ادم بدی خوب بشه چندسال نوشتن بدون محبوبیت و تجربه کس کردن بهتر از اینه که بدون تجربه یه شبه اوج محوبیت برسی متاسفانه جامعه ی رمان نویسی از چندسال پیش دچار لغزش شد و نسل جوان بیشتر تیشه به دامان این مسئله زدن....من تکمیل نیستم ولی می تونم به عنوان یه نویسنده به خوبی و با حفظ چهارچوب های که قرار داره قلمو تکمیل کنم و ....امیدوارم که جامعه ی رمان نویسی از این بحرانی که توش قرار گرفته رها بشه به امید روزی که هیچ کلمه ی تحـریـ*ک کنندهی توی رمان ها نبینیم دوستدار شما
Pariya***75
 
  • پیشنهادات
  • devil_asal

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2019/02/24
    ارسالی ها
    32
    امتیاز واکنش
    377
    امتیاز
    181
    محل سکونت
    یک صندلیِ سه در چهارِ رو به مانیتور *___*
    کاری به علاقه ی شدید نویسنده ها به اینجور چیزا ندارم ولی...
    ما تو یه کشور اسلامی زندگی می کنیم، اما این به این معنی نیست که زندگیِ اسلامی ای هم داشته باشیم.
    با این که تلخِ اما یه حقیقته. پارتی های آنچنانی، به همون فراوونی و سادگیِ تو رمان ها اینجا پیدا می شه. نوشیدنی و نوشیدنی و مواد، دیگه مثلِ سابق اونجور ها هم گر فتاری نداره جانا، کافیه بری تو یه مقازه ی ترشی فروشی بگی سلام من از طرف فلانی اومدم، بعد از پنچ دیقه با یه کیسه زباله ی مشکی ، شاد و خرم میای بیرون :/ {مدیونی اگه فکر کنی محتویاتِ کیسه، ترشی لیته نبوده ها}
    رابـ ـطه های غیرمعمول رو بیایم از بعدِ تلخش نگا کنیم نه این بچه بازی هایی که این گیس بریده ها می نویسن:/
    این چیزیِ که عینن از گوگل کپی کردم براتون، به این دوتا آمار توجه داشته باشید:

    در آمارهای جهانی از این پدیده شوم، دو رقم بسیار نگران کننده وجود دارد که دانستن آن برای هر والدینی واجب به نظر می رسد:
    1- از هر 4 کودک دختر و از هر 6 کودک پسر دستکم یکی از آنها در سنین زیر 16 سال مورد آزار جنـ*ـسی قرار می گیرند. در این آمار هیچ تفاوتی میان رنگ پوست و نژاد و دین و مذهب قربانیان وجود ندارد.
    2- 93 درصد از موارد آزار جنـ*ـسی از سوی افراد نزدیک خانواده و دوستان خانوادگی صورت می پذیرد.

    و این یکی :
    ز جمله براساس اعلام سردار احمدي‌مقدم فرمانده ناجا، 900 پرونده تجـ*ـاوز در سال 90 گزارش شده است.

    در سال 91 نیز پرونده های تجـ*ـاوز به عنف افزایش نشان می دهد. من جمله پرونده های تعـ*رض جنـ*ـسی و تجـ*ـاوز 1.2 درصد افزایش داشته که البته به گفته مقامات پلیس علت این افزایش باز کردن دایره این جرم توسط پلیس و رسیدگی به آن است.

    همچنین بنابر اعلام مقامات پلیس در سال 92 نسبت به سال 91 كاهش 7 درصدي جرائم جنسي در كشور اتفاق افتاده و در حال حاضر(در سال 93) نيز نرخ وقوع اين جرائم در كشور 1.7 درصد است.

    براساس اعلام مقامات پلیس حدود 40‌ درصد آمار تجـ*ـاوز مربوط به زنان و 60‌ درصد مربوط به لواط است كه معمولا عليه افراد زير 15 سال و با اغفال صورت مي‏گيرد.

    به نظر من، این مسائل رو هر نویسنده ای که بیش تر از چند تا رمان نوشته و دستکم سه تای اونا اجتماعی هستن،
    یکی از اینا باید همچین ایده های رو دستمایه ی خودش بکنه که یکم، چشم و گوشِ اون عزیزایی که تاحالا همچین مسائلی رو ندیدن و چون ندیدن فکر می کنن اصلا وجود نداره یا خیلی کمه، باز شه. که مراقب باشن و بدودنن که هست!.
     

    *Elena*

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2019/03/16
    ارسالی ها
    656
    امتیاز واکنش
    7,488
    امتیاز
    571
    محل سکونت
    زیر سایه خدا
    والا یه مدت انقدر از این رمانا خوندم حالم بهم خورد مخصوصا مسائلی مثل تجـ*ـاوز یا ازدواج صوری.
    اصلا ازدواج صوری یا سیغه برعکس چیز که بعضی ها فکر می کنن اصلا چیز خوبی نیست و یه آدم سالم ازدواج صوری یا سیغه نمی کنه.
    چون برای کارهای یک شبه است. خودتون منظورم رو بهتر می فهمید.
    با تشکر از سمیرا خانم.
     

    mahsabmn

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2019/05/20
    ارسالی ها
    48
    امتیاز واکنش
    307
    امتیاز
    186
    سن
    27
    باسلام ممنون بابت تاپیک خوبتون بعضی ازرمانها درموردمسائل عاطفی خیلی افراط میکنن هرچندمحرمیت وجودداشته باشه امادرست نیست شرح دادن وبازکردن بعضی مسائل، اول اینکه هررده سنی ممکنه اونوبخونه دوم اینکه رمان علاوه براینکه برای سرگرمیه باید آموزنده باشه کسی که اونو میخونه بتونه یه برداشت ازش داشته باشه سوم اینکه کارهایی که برخلاف عقایدوارزشهای خانواده هاست عادی وخوب نشون داده نشه اما اینم بایددرنظر داشت که صرفانمیشه مثبت نوشت گاهی برای درک خوب وبدآدما بایدبعضی مسائل بیان بشه یامثلا گاهی روندداستان براساس یک تجـ*ـاوز که چیز نادریم نیست توی جامعه پیش میره ،پاک نوشتن یعنی شرح ندادن دقیق صحنه ها همه خوب وپاک نیستن خیلیا هستن که عقایدبراشون مهم نیست وکارهای خلاف عرف براشون عادیه مثلا جلف لباس میپوشن پارتی میرن مشروبات الکلی مصرف میکنن به نظرم میشه توی داستان همچین مواردی باشه مهم اینه که خوب نشون داده نشه وبیهوده هش پرداخته نشه حتی گاهی اینجورمسائل تاثیری در نتیجه داستان خواهدداشت
     

    Melika Nasirian

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2019/05/19
    ارسالی ها
    330
    امتیاز واکنش
    4,051
    امتیاز
    488
    محل سکونت
    محوطه‌ی بازی
    به نظر من ما که می خوایم نیمی یا کمتر وبیشتر زندگیمون رو در رمان بگذرونیم
    باید ازش درس بگیریم و یا از داستان های خوبش لـ*ـذت ببریم
    اما بعضی این لـ*ـذت و با اون لـ*ـذت کاملا اشتباه گرفتند
     

    r_a_h_a

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2019/06/16
    ارسالی ها
    95
    امتیاز واکنش
    1,938
    امتیاز
    326
    سن
    20
    به نظر من نویسنده های جوونی که به خلق همچین ناهنجاری های اجتماعی ای توی رمان هاشون رو میارن احساس میکنن این مدل اتفاقات خواهان بیشتری داره و می تونه به بیشتر شدن دنبال کننده هاشون کمک کنه، خودم رو مثال بزنم؛ این رمان اجتماعی تلخ بدون عشق و عاشقی و بغـ*ـل و بچه پولدار ولو تو پارتی می نویسم بین هم سن و سال هام محبوب نیست. مشکل از ما خواننده ها هم هست، اصلا نسل ما ناخوداگاه به این ناپاکی ها علاقه داره. شخصیت اولی که تا یه دختر خوشگل می بینه بگه استغفرالله این جای خواهرمه دیگه نایاب شده. خودمون هم به این موضوعات خلاف شرع تو رمان ها عکس العمل مثبت نشون دادیم و نویسنده ای که میبینه این مزخرفات دنبال کننده اش رو بیشتر کرده از دست رفته دیگه
     

    Fatemeh-D

    نویسنده انجمن
    نویسنده انجمن
    عضویت
    2017/03/18
    ارسالی ها
    1,624
    امتیاز واکنش
    60,983
    امتیاز
    1,039
    سن
    22
    سلام....همین الان نظرتون رو خوندم.... حرفتو کاملاً درسته و نویسنده ها، به خصوص رئال نویس ها باید این واقعیات تلخ رو هم نشون بدن.
    اما منظور از ایجاد این تاپیک این نیست که چرا این موضوع ها بازگو می شه. دلیلش اینه که چرا نویسنده ها دارن قبح این عمل رو از بین می برن و تازه نشون می دن که بی بند و باری به اسم عشق خیلی هم خوبه! دقت کردین جایی که تجـ*ـاوز هست، همیشه بخشش هم هست؟ اون هم به آسونی؟ انگار که تجـ*ـاوز گـ ـناه خیلی کوچیکیه و بخشیدنش هم همینقدر راحت! حدود دویست و بیست پست بحث سر همین موضوعه! وگرنه آگاه سازی مردم که خیلی هم خوبه!
     

    Fatemeh-D

    نویسنده انجمن
    نویسنده انجمن
    عضویت
    2017/03/18
    ارسالی ها
    1,624
    امتیاز واکنش
    60,983
    امتیاز
    1,039
    سن
    22
    خیلی از مسائل هستن که بد هستن. هیچکس نمی تونه بگه این مسائل رو نباید نوشت. بلکه باید بگن که نباید این مسائل رو رواج بدن.... نویسنده باید از این مسائل انتقاد کنه و زاویه دیدش، نسبت به این مسائل منفی باشه. یکی از دوستان در صفحات قبل گفته بود اگه یکی اونقدر ضعیف النفسه که از رمان تأثیر بگیره، قبل از رمان از جامعه تأثیر می گیره. اما ایشون به ذهن ناپخته و خام نوجوونا هیچ توجهی نداشت. بعضی پدر و مادر ها به زحمت دارن سعی می کنن بچه هاشون رو درست آموزش بدن. سعی می کنن ممنوعه ها و لـ*ـذت های ناپاک رو از بچه هاشون دور کنن، که مبادا بچه اونا رو ببینه و بعد از آلوده شدن، برای ترک اون لـ*ـذت آلوده به زحمت بیفته! (این پدر و مادر ها نمی خوان بچه شون تا آخر عمر چشم و گوش بسته بمونه که بخواین مسخره شون کنین. بلکه می خوان بچه شون تا زمان بزرگسالی و زمانی که بتونه درستت فکر کنه، بذارن بچه شون از این مسائل دور باشه) اون وقت این رمان ها اسم اثر فرهنگی رو یدک می کشن، مسائل غیرمتعارف رو نشون می دن. پدر و مادر چه می دونن این اثر مثلاً فرهنگی، چه چیزایی رو به بچه نشون می ده!
    یکی می گفت نوشیدنی و پارتی و اینا زیاده! خواهر من، برادرم، من توی عمرم یه شیشه نوشیدنی هم ندیدم. هیچکس رو توی خاندان و فامیلمون ندیدم که نوشیدنی بخوره و یا حداقل با افتخار و با صدای بلند این مسئله رو بگه. تو توی کلانشهری! آره توی شهرت زیاده. اما اگه بخوای ما شهرستانی ها رو هم آدم حساب کنی، باید بدونی که قشر عظیمی از مردم ایران هنوز روی دین خودشون هستن! به چه جرئتی صرفا بخاطر این که توی شهرت زهرماری می خورن، خوردن اینا رو به بچه ی دوازده سیزده ساله عادی نشون می دی؟ چرا قبح عمل رو از بین می بری؟ حالا این بچه یه بار توی عمرش پارتی دعوت بشه و به حساب حرف تو، که پارتی خیلی جای خوبیه بره.... اگه بلایی سرش بیاد، تو دادگاه خدا جوابگو هستی؟
    نوجوون چهارده ساله که تعریفش از عشق یه نگاه خیره توملاقات اوله، تا می بینه یه پسر اومده و بهش پیشنهاد دوستی می ده، قبول می کنه.... با خودش فکر می کنه حتی اگه پسره عینهو رمانا بهش تجـ*ـاوز کرد، بعدش با غلط کردم بر می گرده و اینم مثل دختر داستان می بخشه! دختر پونزده ساله معیارش برای ازدواج خوش تیپ و پولدار و دست بزنه! تا سال ها این ایده آل تو ذهنش می مونه و حتی وقتی بزرگ شد، بازم ناخودآگاه خواستگاراشو با همین ایده آل مقایسه می کنه! پسره می بینه توی داستان شخصیت اصلی مرد هر غلطی دلش خواست می کنه و بازم جماعتی دختر خاطرخواهشن، هوا برش می داره که اینم می تونه قبل ازدواج کثافت کاری کنه و همسر آینده اشم عینهو هر دختر خوب داستان ها، اونو می بخشه! بزرگ که شد می فهمه که این خبرا نیستاااا! ولی با پرونده اش دیگه نمی تونه کاری کنه!
    می گن جامعه ما پره از این چیزا! خب نویسنده ی عزیز، تو که اسم نویسنده رو یدک می کشی، چرا کاری نمی کنی که کمتر بشه؟ مگه رسالت تو به عنوان نویسنده همین نیست؟ چرا بدتر رواجش می دی؟
    ببخشید تند رفتم... دلم پر بود...
     

    اِلارا

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2018/10/02
    ارسالی ها
    441
    امتیاز واکنش
    23,034
    امتیاز
    815
    محل سکونت
    لا به لای دفتر و مداد رنگی
    مشکل از اون جایی که مطالعه‌ی نویسنده‌های جوون فقط محدود به رمان‌های آنلاین و مجازی شده، اگر همین افراد دو تا دونه کتاب چاپی حالا نه از نوسینده ایرانی و بگیم همون خارجی بخونن میبینن که خود اون ها هم تا این حد وارد بعضی مسائل نمیشن.
    از طرفی نباید موضوعی مثل عشق رو با تمایلات انسان به بعضی چیزها قاطی کرد، عشق خیلی بیشتر از چهار تا بغـ*ـل و بـ..وسـ..ـه و...هست.
    کاش نویسنده‌های تازه کار و جوون یکم جدی‌تر به نوشتن و دست به قلم بردن فکر کنن.
     

    اِلارا

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2018/10/02
    ارسالی ها
    441
    امتیاز واکنش
    23,034
    امتیاز
    815
    محل سکونت
    لا به لای دفتر و مداد رنگی
    عزیز جان دلیلش رو رک و راست بخوام بگم این هست که بیشتر نویسنده‌های در حال حاظر فضای مجازی جوون و نو جوون‌هایی هستن که در سن بلوغ به سر میبرن و تشنه‌ی خوندن و نوشتن درباره‌ی این موضوعات هستن و براشون جالبه، دست خودشون نیست چون این دورانی که همه می‌گذرونیم، درست نمیگم؟
    حالا به این که چرا به خودشون اجازه میدن افکار و تمایلاتشون رو توی دید عموم قرار بدن رو نمیشه گفت چون ممکن باعث دلخوری یا بدتر جبهه گیری از طرفشون بشه و لازم به ذکر که خود من هم توی همین دوران به سر میبرم اما هیچ موقع به خودم اجازه نمیدم چنین مسائلی رو بنویسم، اصلا درست نیست.
     

    برخی موضوعات مشابه

    بالا