من خودم به شخصه دوست دارم رمانی بخونم که علاوه بر داشتن یه موضوع خوب وپایان خوش ..توش به شخصیت ها احترام گذاشته بشه ..که یه دختر رو اول همه یه انسان نشون بده نه یه وسیله برای جلب توجه...یه دختر رو تا حدودی خوب پاک و دور از تمام دوستی های اجتماعی غیر اجتماعی که روی بیشتراش نویسندگان عزیز یه برچسب خواهر برادری میزنه بعد از اون به خودش اجازه میده که تمام خط قرمزها رو رد کنه فارق از اینکه این رمان مخاطب نوجون هم داره...و علاوه بر تمام ابنا وخیلی حرفای ناگفته دیگه یه چیزی که بیشتر از همه داره اذیتم میکه نشون دادن روابط باز شخصیت های مرد رمان هاست که فقط به خاطر مرد و نر بودنشون به خودشون اجازه هر کار و رفتار بی مرز وقانونی میدن تهشم خودشون رو خوب میدونن تمام این روابط حق خودشون میدونن ودر انتها با یه به اصطلاح توبه میخوان و واقعا انتظار دارن همه چیزا پاک بشه درحالی که تمام اون کارا انجام شده و از بین رفتنی نیس.این رمان ها با تمام این موضوعات بی قائده و پیکر داره ازارم میده و در نهایت همه ی اینها از خودم مدام میپرسم واقعا دختران سرزمین من این قدر راحت الوصول وضعیف و پسران سرزمینم به این راحتی ناموس رو فراموش کرده اند اونو فقط مختص به چهارچوب خونه خانواده میدونن...؟؟؟واقعا نمیدونم شاید همین طور باشه.
بحث آزاد: موضوعات استفاده شده رمانها
پیشنهادات
Poker Mood
کاربر نگاه دانلود
- عضویت
- 2018/12/22
- ارسالی ها
- 1,800
- امتیاز واکنش
- 42,170
- امتیاز
- 923
به نظرم بهتره قبل از نوشتن هر رمانی اول از همه به کشور یه نگاهی انداخت. اگه رمان قراره ایرانی باشه بهتره واقعیت رو ببینیم نه اینکه چیزی بنویسیم که با عقل جور در نمیاد. پس همیشه قبل از نوشتن یه رمان اطلاعات خودتون ببینین چقدره؟ همینطور الکی نمیشه رمان نوشت. مثلا طرف میره مینویسه دختره رفته خونه مجردی و.... خب شما فکر کنید به این سادگی این کار توی ایران انجام میشه؟ بعد برین رمان بنویسین
*Stephanie*
کاربر نگاه دانلود
ایا مشکل کشور ما فقط دختران خیابانی هستن که هر ادمی میخواهد اجتماعی بنویسه این اولین موضوعشه
من هیچ رمانی با موضوع کودک ازاری یا کودک همسری نخوندم چرا به قشر کودک دقت نمیکنید
من هیچ رمانی با موضوع کودک ازاری یا کودک همسری نخوندم چرا به قشر کودک دقت نمیکنید
Elle marie
کاربر نگاه دانلود
- عضویت
- 2019/03/06
- ارسالی ها
- 1,432
- امتیاز واکنش
- 19,501
- امتیاز
- 914
حالا نوشیدنی اشکال نداره،ولی خیلی عذر میخولم!مگه توی قوانین سایت نوشته نشده که حتی نباید از کلمات خواهــش نـفس ،بـ..وسـ..ـه و(البته بعضی هاشون اشکال نداره،فقط نباید به طرز نادرست باشه ) ...استفاده بشه!بعد بعضی ها میان رمان اینجوری مینویسن؟!واقعا خجالت داره!
توی نگاه دانلود بسیاری از نویسنده ها زیر 15 سال هستن!چرا رعایت بچه ها رو نمیکنید؟!من خودمم الان توی 14 سال هستم.
این جزو قوانین سایته و باید رعایت بشه!من کاملا با سمیرا خانم موافقم!
توی نگاه دانلود بسیاری از نویسنده ها زیر 15 سال هستن!چرا رعایت بچه ها رو نمیکنید؟!من خودمم الان توی 14 سال هستم.
این جزو قوانین سایته و باید رعایت بشه!من کاملا با سمیرا خانم موافقم!
*Stephanie*
کاربر نگاه دانلود
منم همین طور
خارجی ها این جور مسائل براشون عادیه ولی کمتر رمانی ازشون پیدا میکنی که خراب باشه
بعد ما...
Ayt@z
کاربر نگاه دانلود
نمیخوام به شخصی توهین کنم اما در نظرم عشق یه احساسه پاکه و بر اساس اخلاق و کردار طرفین باید به وجود میاد و نویسنده ای که این احساس رو با روابط نا متعارف برای فرهنگ و کشور ما یکی میکنه اول از همه شأن و شخصیت خودش رو پایین میاره. البته غیر اینکه ما در انجمن افرادی به سن کم داریم که خوندن این مطالب براشون خوب نیست به نظرم افراد بزرگسال هم که خودشون رمان های زیادی خونده باشن نمیان یه همچین رمان هایی که به دختران جامعه توهین میکنند رو انتخاب کنن
Nazigol
کاربر نگاه دانلود
پسر داستان به دلایلی می خواد انتقام بگیره و تصمیم می گیره انتقامش رو از دختر بی گـ ـناه و معصومی بگیره که روحش هم از چیزی خبر نداره!
دختره رو عقد می کنه. از دانشگاه رفتن محرومش می کنه. توی خونه زندانیش می کنه. کتکش می زنه. شب ها مـسـ*ـت میاد خونه و با بودن کنار دخترهای دیگه، زنش رو شکنجه می کنه. به دختره انگ تباهـ*کاری می زنه. آزار و اذیت جنـ*ـسی هم بماند
این دختر بخت برگشته هم عاشق پسره می شه! عاشق چیش؟ خدا می دونه! به خاطر عشقش هم تحمل می کنه و پسره هم عاشقش می شه.
یه از خدا بی خبری میاد به دختره می گـه که پسره واسه انتقام باهات بوده و دختره درخواست طلاق می ده. اما پسر داستان با خودش عهد می بنده که از عشقش دست نکشه و هر جور شده، حتی به زور اون رو واسه خودش نگه داره!
دختره هم اون رو می بخشه!!!o_Oچقدر این دخترا بخشنده ان! شاید هم من خیلی کینه ایم!
یادم میاد توی دوره ی راهنمایی، سر کلاس زبان مداد اتودم رو به یه بنده خدایی قرض دادم و اون روز آخرین باری بود که دیدمش! هنوز چشمم دنبالشه!
من مداد نوکی ام رو می خوام!
حالا مشکل من بخشیدن نیست! پسره رو ببخشه؛ اما طلاق بگیره و بره به زندگیش برسه! چطور پسره بابای دختره رو نبخشید، اما دختره اون رو ببخشه؟! اگه نویسنده ی محترم به رمانش یه ژانر تخیلی هم اضافه کنه، من از گناهش چشم پوشی می کنم!
دختره رو عقد می کنه. از دانشگاه رفتن محرومش می کنه. توی خونه زندانیش می کنه. کتکش می زنه. شب ها مـسـ*ـت میاد خونه و با بودن کنار دخترهای دیگه، زنش رو شکنجه می کنه. به دختره انگ تباهـ*کاری می زنه. آزار و اذیت جنـ*ـسی هم بماند
این دختر بخت برگشته هم عاشق پسره می شه! عاشق چیش؟ خدا می دونه! به خاطر عشقش هم تحمل می کنه و پسره هم عاشقش می شه.
یه از خدا بی خبری میاد به دختره می گـه که پسره واسه انتقام باهات بوده و دختره درخواست طلاق می ده. اما پسر داستان با خودش عهد می بنده که از عشقش دست نکشه و هر جور شده، حتی به زور اون رو واسه خودش نگه داره!
دختره هم اون رو می بخشه!!!o_Oچقدر این دخترا بخشنده ان! شاید هم من خیلی کینه ایم!
یادم میاد توی دوره ی راهنمایی، سر کلاس زبان مداد اتودم رو به یه بنده خدایی قرض دادم و اون روز آخرین باری بود که دیدمش! هنوز چشمم دنبالشه!
من مداد نوکی ام رو می خوام!حالا مشکل من بخشیدن نیست! پسره رو ببخشه؛ اما طلاق بگیره و بره به زندگیش برسه! چطور پسره بابای دختره رو نبخشید، اما دختره اون رو ببخشه؟! اگه نویسنده ی محترم به رمانش یه ژانر تخیلی هم اضافه کنه، من از گناهش چشم پوشی می کنم!
Ayt@z
کاربر نگاه دانلود
اتفاقا به نظرم شما اصلا آدم کینه ای نیستسد و این طبیعت انسان وقتی ما با شخصی (به غیر از خانواده)اختلاف پیدا میکنیم و منجر به اتفاق ناگواری میشه شاید بعد ها بتونیم ببخشیمش اما احساسمون به اون فرد مثل روز اول نمیشه
Flaming flower
کاربر نگاه دانلود
به نظرم بهتره نویسنده های محترم از رمان ها با موضوع های تکراری صرف نظر کنن به عنوان مثال رمان هایی با موضوع ازدواج اجباری شدیدا تکراری و بی مزه شده جوری که خواننده می تونه به راحتی پایان داستان رو حدس بزنه
اصلا چرا سعی نکنیم مشکلات اجتماعیمون رو بیان کنیم بی شک ازش استقبال هم میشه
من به شخصه نظرم اینه که رمان باید خواننده رو به چالش بکشونه و قابل پیش بینی نباشه
اصلا چرا سعی نکنیم مشکلات اجتماعیمون رو بیان کنیم بی شک ازش استقبال هم میشه
من به شخصه نظرم اینه که رمان باید خواننده رو به چالش بکشونه و قابل پیش بینی نباشه
Nazigol
کاربر نگاه دانلود
درباره ی روابط باز دختر و پسرا هم یه نکته بگم!
درسته که خیلی از خانواده ها براشون عادی شده، اما توی شهر ما دختر و پسر نامحرم با هم سوار یه ماشین نمی شن! دست همدیگه رو گرفتن پیشکش!
دور از چشم خانواده ها مورد دارین با هم دوست بشن ولی اون هم فقط در حد تماس گرفتن و قرار گذاشتن تو پارک و شاید دست همدیگه رو گرفتن!
از این شخصیت ها که توی رمانا آویزون یه پسر می شن و می گن من عاشقتم و اینا که اصلا نداریم. کلا جمله هایی مثل "عاشقتم" "عشق منی" و... فقط توی جمع یه خانواده و صرفا محض شوخی مورد استفاده قرار می گیره!
اسم هایی که نام شخصیت رمان هاست، توی شهر ما معمولا افراد زیر ۱۰ سال چنین اسم هایی دارن و خیلی وقت ها توی دورهمی های خانوادگی سر این که یه اسم چطور تلفظ می شه با هم بحث می کنیم!
اصلا چیزی به اسم انتقام و همخونه بودن و... بی معنیه. بعضی از مرد ها، فقط توی عروسی ها کمی عرق می خورن. این جا هنوز هم خیلی از دختر ها توی راهنمایی یا دبیرستان ترک تحصیل می کنن و ازدواج می کنن. پسر ها هم اکثرا یا کارگری می کنن و یا توی مکانیکی ای چیزی مشغول به کار می شن. پسرهای مجرد معمولا نه ماشین دارن و نه خونه و نه پس انداز و بعد از عروسی تا چند سال باید قسط مخارج جهیزیه و مراسم عروسی و... رو بدن.
در ضمن، قبل از این که رمان خوندن رو شروع کنم فکر می کردم فقط خواهر و برادر ها توی سنین پایین با هم کل کل می کنن. اما حالا فهمیدم دختر پسرهای جوون، بچه تر هستن
تفاوت تا کجا؟!
درسته که خیلی از خانواده ها براشون عادی شده، اما توی شهر ما دختر و پسر نامحرم با هم سوار یه ماشین نمی شن! دست همدیگه رو گرفتن پیشکش!
دور از چشم خانواده ها مورد دارین با هم دوست بشن ولی اون هم فقط در حد تماس گرفتن و قرار گذاشتن تو پارک و شاید دست همدیگه رو گرفتن!
از این شخصیت ها که توی رمانا آویزون یه پسر می شن و می گن من عاشقتم و اینا که اصلا نداریم. کلا جمله هایی مثل "عاشقتم" "عشق منی" و... فقط توی جمع یه خانواده و صرفا محض شوخی مورد استفاده قرار می گیره!
اسم هایی که نام شخصیت رمان هاست، توی شهر ما معمولا افراد زیر ۱۰ سال چنین اسم هایی دارن و خیلی وقت ها توی دورهمی های خانوادگی سر این که یه اسم چطور تلفظ می شه با هم بحث می کنیم!
اصلا چیزی به اسم انتقام و همخونه بودن و... بی معنیه. بعضی از مرد ها، فقط توی عروسی ها کمی عرق می خورن. این جا هنوز هم خیلی از دختر ها توی راهنمایی یا دبیرستان ترک تحصیل می کنن و ازدواج می کنن. پسر ها هم اکثرا یا کارگری می کنن و یا توی مکانیکی ای چیزی مشغول به کار می شن. پسرهای مجرد معمولا نه ماشین دارن و نه خونه و نه پس انداز و بعد از عروسی تا چند سال باید قسط مخارج جهیزیه و مراسم عروسی و... رو بدن.
در ضمن، قبل از این که رمان خوندن رو شروع کنم فکر می کردم فقط خواهر و برادر ها توی سنین پایین با هم کل کل می کنن. اما حالا فهمیدم دختر پسرهای جوون، بچه تر هستن
تفاوت تا کجا؟!
برخی موضوعات مشابه
- قفل شده
تاپیک قبلی
