☾♔TALAYEH_A♔☽

کاربر نگاه دانلود
کاربر نگاه دانلود
عضویت
2017/05/18
ارسالی ها
35,488
امتیاز واکنش
104,218
امتیاز
1,376
ضرب و جرح توسط مجنون

پرسش : اگر شخصی مجنون مرتکب ضرب و جرح عمدی شود تکلیف چیست؟

H2iO3.jpg



ضرب و جرح توسط مجنون

پرسش : اگر شخصی مجنون مرتکب ضرب و جرح عمدی شود تکلیف چیست؟

1-اگر مجنون مرتکب ایراد ضرب و جرح نسبت به غیر شود، جرم وی خطئی خواهد بود نه عمدی و قصاص نخواهد شد و پرداخت دیه متعلقه نیز به عهده عاقله خواهد بودو لذا دادسرا پس از صدور قرار موقوفی تعقیب کیفری (مجنون) در صورت تقاضای مضروب یا مجروح پرونده برای رسیدگی و اصدار حکم به پرداخت دیه توسط عاقله، به دادگاه کیفری ارسال خواهد شد.

2- مسئولیت عاقله مطابق قانون و امری تکلیفی است یعنی موکول به شکایت از عاقله نیست. مسئولیت موصوف جنبه جزایی ندارد و چون عاقله را نمی توان متهم تلقی کرد موجبی برای تفهیم اتهام به عاقله یا اخذ تامین و صدور کیفر خواست علیه عاقله وجود ندارد مع ذلک همان طور که در ماده 314 قانون مجازات اسلامی آمده استماع اظهارات و مدافعات عاقله در دادگاه ضروری است اما عدم دسترسی به عاقله نیز موجب توقف رسیدگی دادگاه نخواهد بود.

نظریه مشورتی شماره 3568/7 مورخ 1/6/1372 اداره کل حقوقی قوه قضاییه
 
  • پیشنهادات
  • ☾♔TALAYEH_A♔☽

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/05/18
    ارسالی ها
    35,488
    امتیاز واکنش
    104,218
    امتیاز
    1,376
    ایراد ضرب موجب جرح و شکستگی استخوان

    پرسش : در صورتی که ضربه وارده موجب جراحت و شکستگی استخوان گردد آیا دو دیه باید تعیین گردد یا یک دیه؟ و چنانچه وسیله ای به بدن فرو رفته و از طرف دیگر بیرون آید و استخوان را هم بشکند آیا دو مثلث دیه کامل باید تعیین نمود و یا اینکه دیه شکستگی استخوان هم باید بر آن افزود؟


    H2iO3.jpg



    ایراد ضرب موجب جرح و شکستگی استخوان

    پرسش : در صورتی که ضربه وارده موجب جراحت و شکستگی استخوان گردد آیا دو دیه باید تعیین گردد یا یک دیه؟ و چنانچه وسیله ای به بدن فرو رفته و از طرف دیگر بیرون آید و استخوان را هم بشکند آیا دو مثلث دیه کامل باید تعیین نمود و یا اینکه دیه شکستگی استخوان هم باید بر آن افزود؟

    چنانچه در اثر ضربه جراحت ایجاد شود و هم استخوان شکسته گردد طبق ماده 481 قانون مجازات اسلامی (قسمت اخیرماده) تعیین مجازات می گردد و دو مجازات تعیین می شود.

    در صورتی که وسیله جرح به بدن انسان فرو رود و از طرف دیگر خارج گردد و در مسیر خود استخوان مصدوم را هم بشکند مورد با بند «ب» ماده 482 قانون مجازات اسلامی منطبق بوده و دو مجازات که یکی معادل دو ثلث دیه کامل و دیگری دیه خاصی نداشته باشد که در این صورت به دو ثلث دیه کامل و ارش محکوم می گردد.

    نظریه مشورتی شماره 0541/7 مورخ 30/9/1371 اداره کل حقوقی قوه قضاییه
     

    ☾♔TALAYEH_A♔☽

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/05/18
    ارسالی ها
    35,488
    امتیاز واکنش
    104,218
    امتیاز
    1,376
    پرداخت دیه ضرب و جرح

    پرسش : یک فقره جرم ایراد ضرب و جرح قبل از تصویب قانون مجازات جدید واقع شده که د رحین رسیدگی و قبل از صدور رای متهم فوت می شود و مضروب با تقدیم دادخواست دیه را از وارث متوفی مطالبه می نماید حال در این فرض : آیا می توان با تعمیم و تفسیر موسع ماده 313 قانون مجازات مصوب 1375 وراث را محکوم به پرداخت دیه نمود یا اینکه ماده اخیر منحصر به فرار متهم بوده و قابل تعمیم نمی باشد؟ با لحاظ این نکته که در قانون مجازات جدید (462 ق.م.ا) صراحتاض پرداخت دیه را بر عهده خود متهم دانسته است و مسئولیت از اقرباء را حذف کرده است.



    H2iO3.jpg



    پرداخت دیه ضرب و جرح

    پرسش : یک فقره جرم ایراد ضرب و جرح قبل از تصویب قانون مجازات جدید واقع شده که د رحین رسیدگی و قبل از صدور رای متهم فوت می شود و مضروب با تقدیم دادخواست دیه را از وارث متوفی مطالبه می نماید حال در این فرض :

    آیا می توان با تعمیم و تفسیر موسع ماده 313 قانون مجازات مصوب 1375 وراث را محکوم به پرداخت دیه نمود یا اینکه ماده اخیر منحصر به فرار متهم بوده و قابل تعمیم نمی باشد؟ با لحاظ این نکته که در قانون مجازات جدید (462 ق.م.ا) صراحتاض پرداخت دیه را بر عهده خود متهم دانسته است و مسئولیت از اقرباء را حذف کرده است.

    با تصویب قانون مجازات اسلامی 1392، ماده 313 قانون مجازات اسلامی 1375 منسوخ است و دادگاه در فرض سوال (ارتکاب جنایت عمدی از سوی جانی (متهم متفی) می باید بر سااس ماده 435 قانون مجازات اسلامی 1392 با درخواست جنی علیه، حکم به پرداخت دیه جنایت از ماترک (اموال مرتکب) صادر نماید و در صورتی که مرتکب مالی نداشته باشد، دیه می باید از بیت المال پرداخت شود.

    نظریه مشورتی شماره 545/93/7 مورخ 10/3/1393 اداره کل حقوقی قوه قضاییه
     

    ☾♔TALAYEH_A♔☽

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/05/18
    ارسالی ها
    35,488
    امتیاز واکنش
    104,218
    امتیاز
    1,376
    مصدوم شدن چند عضو با یک ضربه

    پرسش : در صورتی که با یک ضربه چند عضو صدمه ببیند یا با یک ضربه یک عضو از جهات مختلف صدمه ببیند دیه را چگونه باید تعیین کرد؟

    H2iO3.jpg



    مصدوم شدن چند عضو با یک ضربه

    پرسش : در صورتی که با یک ضربه چند عضو صدمه ببیند یا با یک ضربه یک عضو از جهات مختلف صدمه ببیند دیه را چگونه باید تعیین کرد؟

    مستفاد از ملاک تبصره ماده 389 و ملاک متن ماده 465 قانون مجازات اسلامی و مسئله 2 صفحه 588 تحریرالوسیله جلد دوم اگر با یک ضربه چند ضربه آسیب دیده باشد دیه با ارش آن ها تداخل نمی کند ولی اگر با یک ضربه یک عضو چند صدمه دیده دیه آن ها تداخل و دیه اکثر گرفته می شود.

    نظریه مشورتی شماره 1257/7 مورخ 3/6/1371 اداره کل حقوقی قوه قضاییه
     

    ☾♔TALAYEH_A♔☽

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/05/18
    ارسالی ها
    35,488
    امتیاز واکنش
    104,218
    امتیاز
    1,376
    اظهار نظر راجع به صحت و سقم آراء صادره از مراجع قضایی

    پرسش : چنانچه سه یا چهار نفر در نزاعی مصدوم شوند و از دو نفر به نام های (الف) و (ب) شکایت ایراد ضرب عمدی نمایند و از بدو شکایت تا آخرین جلسه رسیدگی در اجرای مادتین 453 و 533 از قانون مجازات اسلامی جدید بر شکایت خودشان اصرار ورزند که دو نفر مثلاً (الف) و (ب) آن ها را مورد ضرب و شتم عمدی قرار داده حال اگر صلاحیت رسیدگی به اتهام (الف) فرضاً دادگاه ویژه روحانیت باشد و نسبت به فرد (الف) قرار منع تعقیب صادر نمایند و دادگاه عمومی بدون ذکر توجیه و مبنا و بدون اعلام انصراف شکات از شکایت خویش نسبت به (الف) حکم محکومیت فرد (ب) به پرداخت کل دیات تمامی شکات صادر کند و حکم نیز به لحاظ کمیت دیات قطعی باشد آیا دادنامه صادره صحیح است بر فرض منفی بودن پاسخ راهکار و نقض این دادنامه چیست؟ و آیا می تواند از مصادیق خلاف بین شرع محسوب شود یا خیر؟ مستدعی است پاسخ موضوع را جهت بهره برداری قضائی اعلام فرمایید.

    H2iO3.jpg



    اظهار نظر راجع به صحت و سقم آراء صادره از مراجع قضایی

    پرسش : چنانچه سه یا چهار نفر در نزاعی مصدوم شوند و از دو نفر به نام های (الف) و (ب) شکایت ایراد ضرب عمدی نمایند و از بدو شکایت تا آخرین جلسه رسیدگی در اجرای مادتین 453 و 533 از قانون مجازات اسلامی جدید بر شکایت خودشان اصرار ورزند که دو نفر مثلاً (الف) و (ب) آن ها را مورد ضرب و شتم عمدی قرار داده حال اگر صلاحیت رسیدگی به اتهام (الف) فرضاً دادگاه ویژه روحانیت باشد و نسبت به فرد (الف) قرار منع تعقیب صادر نمایند و دادگاه عمومی بدون ذکر توجیه و مبنا و بدون اعلام انصراف شکات از شکایت خویش نسبت به (الف) حکم محکومیت فرد (ب) به پرداخت کل دیات تمامی شکات صادر کند و حکم نیز به لحاظ کمیت دیات قطعی باشد آیا دادنامه صادره صحیح است بر فرض منفی بودن پاسخ راهکار و نقض این دادنامه چیست؟ و آیا می تواند از مصادیق خلاف بین شرع محسوب شود یا خیر؟ مستدعی است پاسخ موضوع را جهت بهره برداری قضائی اعلام فرمایید.

    اظهار نظر راجع به صحت و سقم آراء صادره از مراجع قضایی خارج از وظایف این اداره کل است و تشخیص اینکه حکمی خلاف بین شرع است، طبق ماده 18 اصلاحی قانون تشکیل دادگاه های عمومی و انقلاب در صلاحین دیات محترم قوه قضاییه است.

    نظریه مشورتی شماره 393/93/7 مورخ 22/2/1393 اداره کل حقوقی قوه قضاییه
     

    ☾♔TALAYEH_A♔☽

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/05/18
    ارسالی ها
    35,488
    امتیاز واکنش
    104,218
    امتیاز
    1,376
    تعزیر جنایات عمدی غیر قابل قصاص

    پرسش : با توجه به این که طبق ماده 401 قانون مجازات اسلامی مصوب 1392 کسی که مرتکب یکی از جنایات عمدی مندرج در همین ماده گردد علاوه بر پرداخت دیه به تعزیر مقرر در کتاب پنجم تعزیرات محکوم می شود بدیهی است در ماده 614 کتاب پنجم تعزیرات شرایطی را برای تعزیر مشخص نموده آیا این شرایط در جرائم موضوع ماده 401 نیز باید رعایت شود یا خیر؟ آیا معقول است که برای تغییر رنگ پوست یا ورم بدن مجازات دو تا پنج سال مقرر در ماده 614 در نظر گرفته شود؟ سوال دیگر این است که در تعدد جرم موضوع ماده 134قانون مجازات اسلامی مصوب 1392 اگر جرم اشد در دادگاه بدوی یا تجدیدنظر تعلیق شود آیا مجازات اشد بعدی باید اجرا شود یا اینکه مجرم باید بلافاصله آزاد گردد و نفس تعلیق اجرا حکم محسوب می شود؟


    Y1hA5.jpg



    تعزیر جنایات عمدی غیر قابل قصاص

    پرسش : با توجه به این که طبق ماده 401 قانون مجازات اسلامی مصوب 1392 کسی که مرتکب یکی از جنایات عمدی مندرج در همین ماده گردد علاوه بر پرداخت دیه به تعزیر مقرر در کتاب پنجم تعزیرات محکوم می شود بدیهی است در ماده 614 کتاب پنجم تعزیرات شرایطی را برای تعزیر مشخص نموده آیا این شرایط در جرائم موضوع ماده 401 نیز باید رعایت شود یا خیر؟ آیا معقول است که برای تغییر رنگ پوست یا ورم بدن مجازات دو تا پنج سال مقرر در ماده 614 در نظر گرفته شود؟ سوال دیگر این است که در تعدد جرم موضوع ماده 134قانون مجازات اسلامی مصوب 1392 اگر جرم اشد در دادگاه بدوی یا تجدیدنظر تعلیق شود آیا مجازات اشد بعدی باید اجرا شود یا اینکه مجرم باید بلافاصله آزاد گردد و نفس تعلیق اجرا حکم محسوب می شود؟

    1.تعزیر مقرر در ماده 401 قانون مجازات اسلامی سال 1392 و ارجاع آن طبق ماده 447 همان قانون به ماده 614 قانون مجازات اسلامی 1375 فقط شامل مواردی است که ضرب و جرح عمدی منجر به آثار مندرج در این ماده که مشتمل بر «نقصات یا شکستن یا از کار افتادن عضوی از اعضاء یا مرض دائمی یا فقدان یا نقص یکی از حواس یا منافع یا زوال عقل مجنی علیه گردد» است و یا مشمول تبصره آن باشد، بنابراین صدمه ای که صرفاً موجب تغییر رنگ پوست یا تورم شود بدون آن که آثار فوق را داشته باشد مشمول تعزیر مقرر در ماده 614 قانون مجازات اسلامی 1375 نیست و به طور کلی با تصویب قانون مجازات اسلامی 1392 جنایات عمدی غیر قابل قصاص در صورتی قابل تعزیر است که از مصادیق ماده 614 فوق الذکر و تبصره آن باشد.

    2. اجرای مجازات اشد بعدی طبق قسمت اخیر فراز اول ماده 314 قانون مجازات اسلامی 1392 در صورتی است که مجازات اشد تعیین شده توسط دادگاه به یکی از علل قانونی تقلیل یا تبدیل یا غیر قابل اجرا شود که در این صورت نوبت به اجرتی مجازات اشد بعدی می رسد. در تعلیق اجرای تمام با قسمتی از مجازات طبق ماده 46 و با رعایت مقررات این ماده از قانون یاد شده، مجازات تقلیل یا تبدیل نمی شود و منظور از عبارت «غیر قابل اجرا شود» در ماده 134 مذکور نیز این است که مجازات اشد تعیین شده قانوناً امکان اجرا را از دست بدهد «مثلا مشمول مرور زمان گردد» در حالی که با توجه به مواد 50 و 54 همان قانون در صورت تخلف محکوم از دستورهای دادگاه یا ارتکاب یکی از جرائم مقرر در ماده 54 از تاریخ صدور قرار تا پایان مدت تعلیق، مقنن به طور صریح اشاره به لغو قرار تعلیق اجرای مجازات، اجرای مجازات را معلق نموده است، بنابراین در قرار تعلیق اجرای مجازات، مجازات معلق شده دارای اثر اجرایی و قانونی است و از مصادیق مواردی که مجازات به علل قانونی غیرقابل اجرا گردد نمی باشد ومشمول قسمت اخیر فراز اول ماده 134 قانون مزبور نیست و موضوع اجرای مجازات اشد بعدی نیز در این صورت منتفی است.

    نظریه مشورتی شماره 232/93/7 مورخ 9/2/1393 اداره کل حقوقی قوه قضاییه
     

    ☾♔TALAYEH_A♔☽

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/05/18
    ارسالی ها
    35,488
    امتیاز واکنش
    104,218
    امتیاز
    1,376
    پاسخ به چند پرسش

    پرسش : 1- در قانون سال 70 مجازات اسلامی در ماده 259 آن آمده بود هرگاه کسی که مرتکب قتل موجب قصاص شده است بمیرد قصاص و دیه ساقط می شود این ماده در قانون جدید حذف شده است اگر قاتل در اثناء منازعه یا مدتی بعد از آن جرم کشته شود توسط مامورین دولتی یا بستگان مقتول آیا باز باید مطابق ماده 435 قانون جدید دیه جنایت از اموال مرتکب پرداخت شود به عبارت دیگر آیا ماده 435 ق.آ.م شامل کشته شدن قاتل یا جانی بعد از ارتکاب جنایت هم می شود؟ 2- در ماده 477 ق.آ.م جدید موضوع علم اجمالی به ارتکاب جنایت با وجود سوگند متهمان بر نفی جنایت در غیر قتل باز آن ها طبق حکم ماده مذکور به نسبت مساوی پرداخت دیه جراحت محکوم می شوند ایا این موضوع با قاعدع النبیه در تعارض نمی باشد محکومیت متهمان بعد از اتیان سوگند آن ها چه توجیهی دارد؟ 3- آیا حکم ماده 568 از قانون مجازات اسلامی شامل ناخن دست و پا می شود یا فقط شامل اعضایی مثل گوش می باشد؟ علم اجمالی در ارتکاب جرائم 4- علم اجمالی به ارتکاب جنایت موضوع مواد 483 ، 482 ، 478 در کدام یک از ادله اثبات جنایت قرار می گیرد آیا داخل در علم قاضی است یا مقوله جداگانه می باشد. 5- چنانچه یک یا دو نفر از اطراف علم اجمالی در حین درگیری کشته شوند موضوع اتیان سوگند بر نفی اتهام از سوی متهمین چگونه خواهد بود اگر فوت آنها به علت مرگ عادی باشد قضیه چطور است و اگر از اطراف علم اجمالی فرد یا افرادی به خارج از کشور متواری و دسترسی به آنها نباشد موضوع اتیان سوگند از سوی متهمین اطراف علم اجمالی چگونه خواهد بود؟ نحوه صدور حکم چگونه خواهد بود؟ تعزیرات منصوص شرعی 6- تعزیرات منصوص شرعی چه نوع تعزیراتی است در حد امکان لیست فرمایید. (تبصره 2 ماده 116 ق.م.آ)

    Y1hA5.jpg



    پاسخ به چند پرسش

    پرسش : 1- در قانون سال 70 مجازات اسلامی در ماده 259 آن آمده بود هرگاه کسی که مرتکب قتل موجب قصاص شده است بمیرد قصاص و دیه ساقط می شود این ماده در قانون جدید حذف شده است اگر قاتل در اثناء منازعه یا مدتی بعد از آن جرم کشته شود توسط مامورین دولتی یا بستگان مقتول آیا باز باید مطابق ماده 435 قانون جدید دیه جنایت از اموال مرتکب پرداخت شود به عبارت دیگر آیا ماده 435 ق.آ.م شامل کشته شدن قاتل یا جانی بعد از ارتکاب جنایت هم می شود؟

    2- در ماده 477 ق.آ.م جدید موضوع علم اجمالی به ارتکاب جنایت با وجود سوگند متهمان بر نفی جنایت در غیر قتل باز آن ها طبق حکم ماده مذکور به نسبت مساوی پرداخت دیه جراحت محکوم می شوند ایا این موضوع با قاعدع النبیه در تعارض نمی باشد محکومیت متهمان بعد از اتیان سوگند آن ها چه توجیهی دارد؟

    3- آیا حکم ماده 568 از قانون مجازات اسلامی شامل ناخن دست و پا می شود یا فقط شامل اعضایی مثل گوش می باشد؟

    علم اجمالی در ارتکاب جرائم

    4- علم اجمالی به ارتکاب جنایت موضوع مواد 483 ، 482 ، 478 در کدام یک از ادله اثبات جنایت قرار می گیرد آیا داخل در علم قاضی است یا مقوله جداگانه می باشد.

    5- چنانچه یک یا دو نفر از اطراف علم اجمالی در حین درگیری کشته شوند موضوع اتیان سوگند بر نفی اتهام از سوی متهمین چگونه خواهد بود اگر فوت آنها به علت مرگ عادی باشد قضیه چطور است و اگر از اطراف علم اجمالی فرد یا افرادی به خارج از کشور متواری و دسترسی به آنها نباشد موضوع اتیان سوگند از سوی متهمین اطراف علم اجمالی چگونه خواهد بود؟ نحوه صدور حکم چگونه خواهد بود؟

    تعزیرات منصوص شرعی

    6- تعزیرات منصوص شرعی چه نوع تعزیراتی است در حد امکان لیست فرمایید. (تبصره 2 ماده 116 ق.م.آ)



    ضرب و جرح عمدی

    7- در ماده 401 ق.م.آ به تعزیر مقرر در کتاب پنجم تعزیرات سال 75 اشاره شده است آیا منظور ماده 614 ق.آ.م مذکور چیست؟ در صورت مثبت بودن جواب با توجه به شراط موجود در ماده 614 تعزیر صدماتی که موجب ورم یا تغییر رنگ پوست شده یا جراحات کمتر از هاشمه که قصاص در آن ها منتفی است چگونه بود؟

    1.ماده 435 قانون مجازات اسلامی 1392 در خصوص پرداخت دیه از اموال جانی به علت مرگ او صراحت دارد و نوع مرگ هم تاثیری در قضیه ندارد.

    2.ماده 477 قانون مجازات اسلامی 1392 فرضی را در نظر گرفته که علم اجمالی به ارتکاب جنایت توسط یک نفر از دو یا چند نفر وجود دارد و اگر همگی آنان بر عدم ارتکاب جنایت، سوگند یاد کنند این سوگند با علم اجمالی در تعارض است به همین مناسبت قانون گذار در غیر قتل قائل به گرفتن دیه از آنان به نسبت مساوی شده است.

    3. ناخن طبق ماده 645 قانون مجازات اسلامی 1392 دیه مقدر دارد و شکستگی آن مشمول حکم کلی ماده 568 قانن مذکور است.

    4. علم اجمالی در مقابل علم تفصیلی قرار دارد و منظور از علم اجمالی این است که در خصوص موضوعی از یک جهت علم حاصل شده است و از جهت دیگر تردید وجود دارد مانند آنچه در مواد 477 و 482 قانون مجازات اسلامی 1392 آمده است. علم اجمالی نیز از مقوله علم است.

    5. چنانه نسبت به فرد یا افرادی علم اجمالی نسبت به ارتکاب قتل شخص یا اشخاص دیگری حاصل شود و آن ها خود به قتل برسند و یا به خارج از کشور متواری شده و امکان دسترسی به آنان مطلقاً از بین برود در این صورت امکان اجرای قسامه منتفی می گردد.

    6. با توجه به ماده 18 قنون مجازات اسلامی 1392 ارتکاب محرماتی که شرعاً قابل تعزیر است «تعزیر شرعی» محسوب می شود و «تعزیرات منصوص شرعی» به تعزیراتی گفته می شود که در شرع مقدس اسلام برای یک عمل حرام نوع و مقدار کیفر مشخص شده باشد، بنابراین مواردی که به موجب روایات یا هر دلیل شرعی دیگر به طور کلی و مطلق برای عملی تعزیر مقرر گردیده است و نوع و مقدار آن معین نشده است، گرچه «تعزیر شرعی» می باشد، اما «تعزیر منصوص شرعی» محسوب نمی باشد مانند تعزیر مقرر در مواد 222 و 223 قانون یاد شده برای تعیین مصادیق «تعزیرات منصوص شرعی» باید به مجازات های تعزیری مقرر در قانون با لحاظ سابقه فقهی آن ها توجه کرد.

    7. تعزیر مقرر در ماده 401 قانون مجازات اسلامی 1392 و ارجاع آن طبق ماده 447 همین فانون به ماده 614 قانون مجازات اسلامی 1375 فقط شامل مواردی می شود که ضرب و جرح عمدی منجر به آثار مندرج در این ماده که مشتمل بر «نقصان یا شکستن یا از کار افتادن عضوی از اعضاء یا مرض دائمی یا فقدان یا نقص یکی از حواس یامنافع یا زوال عقل» مجنی علیه گردد و یا مشمول تبصره آن باشد، بنابراین صدمه ای که صرفاً موجب تغییر رنگ پوست یا تورم شود، بدون آن که آثار فوق را داشته باشد مشمول تعزیر مقرر در ماده 614 قانون مجازات اسلامی 1375 نیست و به طور کلی با تصویب قانون مجازات اسلامی 1392 جنایات عمدی غیرقابل قصاص در صورتی قابل تعزیر است که از مصادیق ماده 614 قانون مذکور و تبصره آن باشد.

    نظریه مشورتی شماره 251/93/7 مورخ 10/2/1393 اداره کل حقوقی قوه قضاییه
     

    ☾♔TALAYEH_A♔☽

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/05/18
    ارسالی ها
    35,488
    امتیاز واکنش
    104,218
    امتیاز
    1,376
    ایراد جرح با ضربات چاقو

    پرسش : 1- دو نفر به اتفا و با ضربات متعدد چاقو موجب اذهان نفس گیری می شوند پزشک قانونی اظهار مینماید که هر یک از ضربات وارده به تنهایی می تواند کشنده باشد ضربات هم به تناوب ایراد شده اند حالی که مستدعی است بر اساس این مطلب که قتل قبل از زمان حاکمیت قانون اصلاحی 92 واقع شده است اولاً : قانون و مستند حاکم بر قضیه ثانیاً : نحوه تعیین کیفر مشخص ثالثاً : بر اساس قانون جدید و مواد 526 و 531 آیا هر دو می بایست به نحو تساوی قصاص شوند یا موضوع از موارد قرعه است؟ 2- مغرب شرعی چه زمانی می باشد؟ بر اساس تبصره ماده 555 ق.م اسلام مصوب 92 ارشاد فرمایید.

    T5iN5.jpg



    ایراد جرح با ضربات چاقو

    پرسش : 1- دو نفر به اتفاق و با ضربات متعدد چاقو موجب اذهان نفس گیری می شوند پزشک قانونی اظهار مینماید که هر یک از ضربات وارده به تنهایی می تواند کشنده باشد ضربات هم به تناوب ایراد شده اند حالی که مستدعی است بر اساس این مطلب که قتل قبل از زمان حاکمیت قانون اصلاحی 92 واقع شده است

    اولاً : قانون و مستند حاکم بر قضیه

    ثانیاً : نحوه تعیین کیفر مشخص

    ثالثاً : بر اساس قانون جدید و مواد 526 و 531 آیا هر دو می بایست به نحو تساوی قصاص شوند یا موضوع از موارد قرعه است؟

    2- مغرب شرعی چه زمانی می باشد؟ بر اساس تبصره ماده 555 ق.م اسلام مصوب 92 ارشاد فرمایید.

    1.اولاً : در خصوص قتل عمدی و مجازات مرتکب آن ماهیتاً تفاوتی بین قانون مجازات اسلامی سابق (مصوب 1370) و قانون فعلی (مصوب 1392) وجود ندارد و آنچه مربوط به ادله اثبات دعوی و قوانین مربوط به شیوه دادرسی است طبق بندهای «ب» و «پ» ماده 11 قانون مجازات اسلامی مصوب 1392 نسبت به جرائم سابق بر وضع قانون فوراً اجرا می شود.

    ثانیاً : کیفر قتل عمد طبق ماده 381 قانون مجازات اسلامی، قصاص است و احراز جرم حدود و مسئولیت مرتکب یا مرتکبین در فرض سوال با توجه به مقررات فصل ششم از کتاب سوم قانون مجازات اسلامی 1392 (از ماده 368 به بعد) با قاضی رسیدگی کننده است.

    ثالثاً : مواد اشاره شده در این بند مربوط به ضمان است نه قصاص.

    رابعاً : به نظر می رسد مغرب شرعی همان موقع اذان مغرب است که در روزها و شهرستان های مختلف متفاوت است.

    نظریه مشورتی شماره 2256/92/7 مورخ 29/11/1392 اداره کل حقوقی قوه قضاییه
     

    ☾♔TALAYEH_A♔☽

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/05/18
    ارسالی ها
    35,488
    امتیاز واکنش
    104,218
    امتیاز
    1,376
    عدم صلاحیت دادگاه تجدیدنظر در مورد ایراد ضرب و جرح کمتر از خمس دیه

    پرسش : در پرونده موضوع ایراد ضرب و رجح عمد یا صدمه غیرعمد دادگاه رای بر رائت مشتکی عنه صادر نموده است. اگر دادگاه تجدیدنظر در مقام رسیدگی به اعتراض شاکی احراز نماید میزان دیه صدمات کمتر از خمس است می تواند ماهیتاً به اعتراض رسیدگی نماید؟

    T5iN5.jpg



    عدم صلاحیت دادگاه تجدیدنظر در مورد ایراد ضرب و جرح کمتر از خمس دیه

    پرسش : در پرونده موضوع ایراد ضرب و رجح عمد یا صدمه غیرعمد دادگاه رای بر رائت مشتکی عنه صادر نموده است. اگر دادگاه تجدیدنظر در مقام رسیدگی به اعتراض شاکی احراز نماید میزان دیه صدمات کمتر از خمس است می تواند ماهیتاً به اعتراض رسیدگی نماید؟

    اتفاق نظر

    با توجه به بند 6 ماده 232 ق.آ.د.ک که بیان داشته: جرائمی که به موجب قانون مشمول حد یا قصاص نفس و اطراف می شود که ملاک مجازات قانونی است پس اگر به فرض گواهی پزشکی که شاکی ارائه می دهد و حکایت از دیه صدمات بیش از خمس دارد باز هم دادگاه تجدیدنظر مجاز به رسیدگی نیست. از طرفی تبصره ماده فوق نیز بیان داشته منظور از آرای قابل درخواست تجدیدنظر در موارد فوق اعم از محکومیت، برائت، منع تعقیب یا موقوف تعقیب است پس تفاوتی بین محکومیت یا برائت مشتکی عنه وجود ندارد. به هر صورت قابل رسیدگی در محکمه تجدیدنظر نمی باشد.
     

    ☾♔TALAYEH_A♔☽

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/05/18
    ارسالی ها
    35,488
    امتیاز واکنش
    104,218
    امتیاز
    1,376
    قتل غیرعمد و نداشتن پروانه

    T5iN5.jpg



    قتل غیرعمد و نداشتن پروانه

    پرسش : راننده ای که فاقد گواهینامه رانندگی است در صورتی که مرتکب قتل غیرعمد شود آیا متهم می بایستی به مجازات شلاق، دیه قتل غیرعمد و حبس محکوم شود یا خیر؟

    در صورتی که قتل غیر عمد در نتیجه رانندگی بدون پروانه باشد حسب مواد 149 و 153 قانون مجازات اسلامی (تعزیرات) متهم باید به بیش از نصف حداکثر مجازات مقرر یعنی (بیش از یک سال حبس) محکوم گردد و در صورت مطالبه دیه علاوه بر مجازات حبس حکم به پرداخت دیه صادر شود در این فرض نداشتن پروانه علت تشدید مجازات بوده و تعیین مجازات دیگر مورد ندارد، لکن اگر متهم از جرم قتل یا جرح غیرعمد برائت حاصل نماید و یا به عللی قانونی دیگر از جمله گذشت شاکی خصوصی قابل تعقیب جزائی نباشد از جهت رانندگی بدون پروانه قابل تعقیب و مستحق مجازات است.
     

    برخی موضوعات مشابه

    تاپیک بعدی
    بالا